eitaa logo
حکایت و داستان قرآنی روایت پند حدیث آموزنده زیبا خواندنی معجزه کلیپ صوتی مذهبی اسلامی
18هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
14 فایل
﷽ 💚منبع انواع حکایات و روایات‌ جذاب مذهبی،داستان وپندزیبا 💚🌹حضورشما باعث دلگرمی ماست🌹💚 . 💚لطفا کپی باذکرصلوات🙏🌹 . . ❌تبلیغات و تبادلاتی که درکانال قرار میگیرند نه‌ تایید و نه‌ رد می‌شوند . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا خداوند این همه مقام و جایگاه را به حضرت عباس (ع) داده؟ 🎙 حجت الاسلام رفیعی ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
📚داستان کوتاه📚 📜 امام باقر عليه السّلام فرمود: در زمان حضرت هود عليه السّلام عدّه‏ اى گرفتار قحطى شدند، آنان نزد هود رفتند تا دعا كند خداوند باران رحمتش را نازل كند، در اين هنگام پير زنى بد زبان و فحّاش از منزل هود خارج شد و گفت: چرا هود براى خودش چنين دعايى نمى‏كند؟ مردم گفتند: ما را به نزد او ببر، گفت: او اكنون در ميان مزرعه مشغول آبيارى است، به آنجا برويد، ما نزد او رفتيم، هود هر قسمتى را كه زراعت مى‏كرد مى ‏ايستاد و دو ركعت نماز مى‏خواند، در اين هنگام هود متوجه آنان گشت و گفت: حاجت شما چيست؟ گفتند: ما براى حاجتى آمديم ولى چيزى شگفت انگيزتر از حاجت خود مشاهده كرديم. گفت: چه ديديد؟ گفتند: پير زن بد زبان و فحّاشى را ديديم كه از منزلت خارج شد و بر سر ما فرياد كشيد. فرمود: او همسر من است و من دوست دارم كه سالها زنده بماند. گفتند: اى پيامبر خدا! چرا خواهان طول عمر او هستى؟ گفت: زيرا هيچ مؤمنى نيست، جز آنكه كسى را دارد كه اذيّتش كند، من هم خدا را شكر مى‏كنم كه اذيّت‏ كننده ‏ام را زير دستم قرار داده، و اگر چنين نبود كسى بدتر از او بر من مسلّط مى‏شد. 📚 مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، ص 287-288 ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌🌺فاسق‌العمل‌اما‌طیب‌الروح! علامت مومن و شیعه همینه؛ ممکنه گناه بکنه ولی این گناه رو دوست نداره...! 🎤 ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
📚داستان کوتاه📚 ⚡️شأن و منزلت بسم الله⚡️ 🔘 گویند مردی بود منافق اما زنی داشت مومن و متدین. این زن تمام کارهایش را با "بسم الله" آغاز می کرد. شوهرش از توسل جستن او به این نام مبارک بسیار غضبناک می شد و سعی می کرد که او را از این عادت منصرف کند. 🔘 روزی کیسه ای پر از طلا به زن داد تا آن را به عنوان امانت نکه دارد زن آن را گرفت و با گفتن " بسم الله الرحمن الرحیم" در پارچه ای پیچید و با " بسم الله " آن را در گوشه ای از خانه پنهان کرد . شوهرش مخفیانه آن طلا را دزدید و به دریا انداخت تا همسرش را محکوم و خجالت زده کند و "بسم الله" را بی ارزش جلوه دهد. 🔘 وی بعد از این کاربه مغازه خود رفت. در بین روز صیادی دو ماهی را برای فروش آورد آن مرد ماهی ها را خرید و به منزل فرستاد تا زنش آن را برای نهار آماده سازد. 🔘 زن وقتی شکم یکی از آن دو ماهی را پاره کرد دید همان کیسه طلا که پنهان کرده بود درون شکم یکی از ماهی هاست آن را برداشت و با گفتن "بسم الله" در مکان اول خود گذاشت. شوهر به خانه برگشت و کیسه زر را طلب کرد. زن مومنه فورا با گفتن "بسم الله" از جای برخاست و کیسه زر را آورد شوهرش خیلی تعجب کرد و سجده شکر الهی را به جا آورد و از جمله مومنین و متقین گردید. 📚 خزینةالجواهر ص 612 ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✅مادر ✍مادرم مدرک پزشکی ندارد؛ ولی دستهایش کاری میکنند که هزار قرص و دوا نمیکند... شماره نظام مهندسی ندارد؛ ولی از منِ ویرانه با حرف هایش یک آدم نو می سازد... نقاش نیست؛‌ ولی با یک کلام لبخندی روی لبهایم میکشد که هزار نقاش از پسش بر نمی آیند... ندیده ام توی استدیو ضبط صدا وقت بگذراند، ولی آهنگِ صدایش از هر موسیقی گوش نواز تر است... مادرم سر آشپز و رستوران دار نیست؛ ولی عطرِ و طعم غذاهایش هوش از سر میپراند... بهشت را زیر پایش ندیدم، ولی شک ندارم بهشت زیر پایش نیست ؛بهشت نعمتِ وجودش است... : 🌷 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
حکایت شماره یک روزى مردی نزد عارف اعظم آمد و گفت من چند ماهى است در محله اى خانه گرفته ام روبروى خانه ى من يک دختر و مادرش زندگى مى کنند هرروز و گاه نيز شب مردان متفاوتى انجا رفت و امد دارند مرا تحمل اين اوضاع ديگر نيست عارف گفت شايد اقوام باشند گفت نه من هرروز از پنجره نگاه ميکنم گاه بيش از ده نفر متفاوت ميايند بعدازساعتى ميروند.عارف گفت کيسه اى بردار براى هرنفريک سنگ درکيسه اندازچند ماه ديگر با کيسه نزد من آيى تا ميزان گناه ايشان بسنجم . .مرد با خوشحالى رفت و چنين کرد.بعد از چندماه نزد عارف آمد وگفت من نمى توانم کيسه را حمل کنم از بس سنگين است شما براى شمارش بيايىد عارف فرمود يک کيسه سنگ را تا کوچه ى من نتوانى چگونه ميخواى با بار سنگين گناه نزد خداوند بروى ؟؟؟ حال برو به تعداد سنگها حلاليت بطلب و استغفارکن ..چون آن دو زن همسر و دخترِ عارفى بزرگ هستند که بعداز مرگ وصيت کرد شاگردان و دوستارانش در کتابخانه ى او به مطالعه بپردازند .اى مرد انچه ديدى واقعيت داشت اما حقيقت نداشت .همانند توکه درواقعيت مومنی اما درحقيقت شيطان ... بیایید ديگران را قضاوت نكنيم🌹 ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
پرسیدند: ماه قشنگ‌تر است یا مادرت؟ گفتم: ماه را که می‌بینم یاد مادرم می‌افتم اما مادرم را که می‌بینم ماه را کُلّا فراموش می‌کنم ...! همه گمان‌می‌کنندکه عکس پدر عزیزم را ؛ به ديوارخانه‌ام نصب‌کرده‌ام اما نمي‌دانند که ديوار خانه ام را به عکس‌پدرم تکيه‌داده‌ام برای سلامتی همه پدرو‌مادرهای عزیز و شادی روح‌ِپدرومادرهای عزیزازدنیارفته اللهم صل علی محمد و آل محمد : 🌷 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
مورچه و سليمان نبی(ع) روزي حضرت سليمان(ع) در كنار دريا نشسته بود، نگاهش به مورچه اي افتاد كه دانه گندمي را با خود به طرف دريا حمل مي كرد. سليمان همچنان به او نگاه مي كرد كه ديد او نزديك آب رسيد. در همان لحظه قورباغه اي سرش را ازآب بيرون آورد و دهانش را گشود. مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه درون آب رفت. سليمان مدتي در اين مورد به فكر فرو رفت و شگفت زده فكر مي كرد. ناگاه ديد آن قورباغه سرش را از آب بيرون آورد و دهانش را گشود. آن مورچه از دهان او بيرون آمد ولي دانه گندم را همراه خود نداشت. سليمان(ع) آن مورچه را طلبيد و سرگذشت او را پرسيد. مورچه گفت: «اي پيامبر خدا! در قعر اين دريا سنگي تو خالي وجود دارد و كرمي درون آن زندگي مي كند. خداوند آن را در آنجا آفريد. او نمي تواند از آنجا خارج شود و من روزي او را حمل مي كنم. خداوند اين قورباغه را مأمور كرده مرا درون آب دريا به سوي آن كرم حمل كرده و ببرد. اين قورباغه مرا به كنار سوراخي كه در آن سنگ است، مي برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ مي گذارد. من از دهان او بيرون آمده و خود را به آن كرم مي رسانم و دانه گندم را نزد او مي گذارم و سپس باز مي گردم و به دهان همان قورباغه كه در انتظار من است وارد مي شوم. او در ميان آب شنا كرده مرا به بيرون آب دريا مي آورد و دهانش را باز مي كند و من از دهان او خارج مي شوم. سليمان به مورچه گفت: وقتي كه دانه گندم را براي آن كرم مي بري آيا سخني از او شنيده اي؟ مورچه گفت: آري. او مي گويد: اي خدايي كه رزق و روزي مرا درون اين سنگ در قعر اين دريا فراموش نمي كني، رحمتت را نسبت به بندگان با ايمانت فراموش نكن.(1) « و چون انسان را نعمت بخشيم روي برتابد و خود را كنار كشد و چون آسيبي بدو رسد دست به دعاي فراوان بردارد.»(2) 📚(1)- داستان انبیاء 📚(2)-سوره فصلت - آيه۵۱ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✍ آیت الله مجتهدی (ره) : 🌼حدیث داریم قلب هایمان به ده دلیل مرده است ، و باعث شده دعاهایمان مستجاب نشود : اول: خدا را شناختیم، ولیکن حقش را ادا نکردیم. دوم: گمان بردیم که پیامبر خدا (ص) رو دوست داریم، سپس سنتش را ترک نمودیم. سوم: قرأن را قرائت کردیم، ولی بدان عمل نکردیم. چهارم: نعمت خدا را خوردیم، ولی شکرش را بجا نیاوردیم. پنجم: گفتیم شیطان دشمن ماست، ولی با او در امور توافق کردیم. ششم: گفتیم بهشت حق است، ولی برای رسیدن به آن کوشش نکردیم. هفتم: گفتیم جهنم حق است، ولی از آن نگریختیم. هشتم: دانستیم مرگ حق است، اما برای آن آماده نشدیم. نهم: به عیب مردم مشغول گشتیم، و عیب خویش را فراموش کردیم. دهم: مردگانمان را دفن کردیم، ولی عبرت نگرفتیم. : 🌷 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🔶اجابت_حاجت🔶🍃 🍃💐نماز بسیار مجرب جهت اجابت حاجت💐🍃 🔷این نماز جهت کفایت مهمات است↯ در رکعت اول بعد از حمد آیه ۲ سوره طلاق را ۷۰ مرتبه بخواند 《وَمَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ》 در رکعت دوم بعد از حمد آیه ۳ سوره طلاق را ۷۰ مرتبه بخواند 🍃💐《وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللهُ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللهُ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً》 بعد از نماز نیز صد مرتبه استغفار و صد مرتبه خداوند را تمجید کند و صد مرتبه صلوات بفرستد سپس در سجده بگوید ↯↯↯ 🔷《ایّاکَ نَعْبُدُ و َایّاکَ نَسْتَعین》 📙خزینه الفوائد ص ۲۰۸ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 اثر عجیب یک نماز برای خدا آیت الله مجتهدی تهرانی ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🌺پیغمبر اکرم (ص) فرمود: خداوند فرموده است اگر کسی محدث شود و وضو نگیرد، به من جفا کرده است؛ اگر محدث شد و وضو گرفت ولی دو رکعت نماز نخواند و دعا نکرد و از من چیزی نخواست، به من جفا کرده است؛ اگر کسی وضو گرفت و نماز خواند و از من چیزی درخواست کرد و من به او عطا نکردم، من به او جفا کردم. حالا درخواست او می خواهد امر دینی باشد یا امر دنیایی باشد؛ هرچه باشد، باشد اگر من به او عطا نکنم به او جفا کرده‎ام و من هم پروردگاری جفاکار نیستم. " ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✅پیامبر اکرم صلےالله‌علیه‌واله فرمودند: بهترین زنان، زنی که دارای این ویژگی ها باشد: ① آمادگی ( ذاتی و ارادی ) برای بارداری بسیار داشته باشد؛ ② با محبت باشد؛ ③ با عفت و پاکدامن باشد؛ ④ در میان بستگانش سربلند و در نزد شوهرش فروتن باشد؛ ⑤ خود را در نزد شوهر بیاراید؛ ⑥ در نزد دیگران، حجاب و وقار و شرم خود را حفظ کند؛ ⑦ سخن شوهر را بشنود و از او اطاعت کند؛ ⑧ وقتی با شوهر خلوت کرد، آنچه او خواست دریغ نکند؛ ⑨ همانند مرد شوخ و بذله گو نباشد 🗒اصول کافی ج۲ ص۳۲۴ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش شبانه با حضرت عشق ❤️❤️ ✨بار الها🙏 ✨امشب درد های عزیزانم را ✨درمان باش ✨نور امید خود را ✨بر دل هاشان بتابان ✨و خانه هاشان را ✨سرشار از لبخند رضایت کن✨🙏 ✨آمین یا رَبَّ 🙏 شبی✨ رویایی✨ همراه با✨ آرامش و یاد خدا✨✨ براتون ✨ آرزومندم✨ شبتون به نور خدا روشن ✨ فرداتون پرامید✨ درپناه خدا باشیـد ✨🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ سلام 😊صبحتون بخیر ☕️ امروز تون پر برکت🍞 لحظه تون سرشاراز آرامش 😇آرزومندم امیدوارم خداوند💕 گره از مشکلاتتون باز کنه و برآورده کنه تمام خواسته های دلتون را🙏 ❤️🌺 -------------------
: 💎 : ✍حضرت آدم هرآنچه را که باید،به فرزندان خود فرمود و آخرین رسالت خود را به اتمام رساند.اینک حضرت پدر با تنی خسته از پستی و بلندی های روزگار،بی تاب لحظه دیدار با معشوق بود.لحظه بازگشت به وطن. 🍈شیث(ع) در کنار بستر پدر نشسته بود و به چشمان مهربانش مینگریست.حضرت به او فرمود:ای نور دیده،از تو میخواهم نزد برادرم جبرئیل بروی و از او برایم میوه ای بهشتی(زیتون)بیاوری.حضرت شیث در نیمه راه بود که جبرئیل بر او نازل شد و خبر وفات پدر را به او رساند.1 ⁉️کسی چه میداند؟!شاید داغ دیدن لحظه فوت پدر،سنگین تر از طاقت فرزند بود.هر چه باشد این اولین داغ از دست دادن پدر است که فرزند آدم آن را به دوش می کشد. 🏴ملائکه دسته دسته برای عرض تسلیت نزد شیث(ع)آمدند،در حالی که پیشاپیش ایشان جبرئیل ایستاده بود.آنها از بهشت با خود کافور و کفن آوردند و با آن آدم(ع)را غسل داده و کفن کردند. 🌴شیث بر پدر نمازگزارد در حالی که جبرئیل و هفتادهزار ملک بر او اقتدا کردند.سپس پدر را در قبری که جبرئیل حفر کرده بود نهاد و دو قطعه نخل که از بهشت با او هبوط کرده بود،در قبرش قرار داد و مزار را با زمین هم سطح کرد.2 🌅آدم(ع) در روز جمعه،مطابق با یازدهم محرم الحرام،دقیقا در همان لحظه ای که خلق شده بود،دنیا را بدرود گفت و به دیدار معشوق شتافت.3 🏔مدفن او کوه ابي قبيس رو به روی مکه مکرمه بود و وصيت نمود که هنگام طوفان،نوح(ع) جنازه اش را از آنجا برگيرد و با خود ببرد.نوح(ع)به این وصیت عمل کرد و پس از طوفان بدن مطهر را در پشت کوفه به خاک سپرد تا محلي باشد برای مزار سه پدر:آدم،نوح و علي ابن ابي طالب(علیهم السلام).4 🏴حضرت حوا نیز یک سال پس از فوت حضرت آدم دنیا را بدرود گفت.5 🤲درود خداوند و جمیع اولیا و انبیاء و ملائکه بر ایشان باد و سپاس میگوییم لطف و کرم حضرت حق را که ما را از نسل اینچنین پدر و مادری قرار داد. 📚منابع: 1)بیگدلی،عروج مشرقی،ص297و298(توضیح کامل قصه ی عروج حضرت آدم(ع))راوندی،قصص الانبياء،ج1،ص222. ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
داستان ملاقات دختر حاج شیخ محمد علی اراکی با امام زمان(عج) آیت الله آقای حاج «محمد علی اراکی» یکی از علماء بزرگ حوزه علمیه قم است، کسی در تقوی و عظمت مقام علمیش تردید ندارد، مولف کتاب گنجینه دانشمندان در جلد دوم صفحه 64 نقل می کند. معظم له فرمودند: دخترم که همسر حجة الاسلام آقای حاج سید آقای اراکی است می خواست به مکه مکرمه مشرف شود و می ترسید نتواند، در اثر ازدحام حجاج طوافش را کامل و راحت انجام دهد. من به او گفتم: اگر به ذکر «یا حفیظ یا علیم» مقاومت کنی خدا به تو کمک خواهد کرد. او مشرف به مکه شد و برگشت، در مراجعت یک روز برای من تعریف می کرد که من به آن ذکر تکرار می کردم و بحمدالله اعمالم را راحت انجام می دادم. تا انکه یک روز در هنگام طواف، بوسیله جمعی از سوداینها ازدحام عجیبی را در طواف مشاهده کردم. قبل از طواف با خود فکر می کردم که من امروز چگونه در میان این همه جمعیت طواف کنم، حیف که من در اینجا محرمی ندارم، تا مواظب من باشد، مردها به من تنه نزنند، ناگهان صدائی شنیدم! کسی به من می گوید: متوسل به «امام زمان» (ع) بشو تا بتوانی راحت طواف کنی. گفتم:« امام زمان» کجا است؟ گفت: همین آقا است که جلو تو می روند. نگاه کردم دیدم، آقای بزرگوار پیش روی من راه می رود و اطراف او قدر یک متر خالی است و کسی در آن حریم وارد نمی شود. همان صدا به من گفت: وارد این حریم بشو و پشت سر آقا طواف کن. من فوراً پا در حریم گذاشتم و پشت سر حضرت ولی عصر (ع) می رفتم و به قدری نزدیک بود که دستم به پشت آقا می رسید! آهسته دست به پشت عبای آن حضرت گذاشتم و به صورتم مالیدم، و می گفتم آقا قربانت بروم، ای «امام زمان» فدایت بشوم، و به قدری مسرور بودم، که فراموش کردم، به آقا سلام کنم. خلاصه همین طور هفت بار طواف را بدون آنکه بدنی به بدنم بخورد و آن جمعیت انبوه برای من مزاحمتی داشته باشد انجام دادم. و تعجب می کردم که چگونه از این جمعیت انبوه کسی وارد این حریم نمی شود. 📚ملاقات با امام زمان (ع)، ص95. ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨ 📔 ✍در زمان قدیم ، مردی ازدواج کرد. در روز اول ازدواج ،جمع شدند جهت خوردن ناهار با خانواده شوهر... و مرد سهم بیشتری از غذا با احترام خاص به همسرش داد ، و به مادر خودش سهم ناچیزی از غذا را داد ؛بدون هیچ احترامی... در این لحظه عروس که شخصیت اصیل و با حکمتی داشت، وقتی این صحنه را دید درخواست طلاق کرد. و گفت شخصیت اصیل در ذات هست و نمی خواهم از تو فرزندی داشته باشم که بعدها فرزندانم رفتاری چون تو با مادرت، با من داشته باشند و مورد اهانت قرار بگیرم متاسفانه بعضی از زنان وقتی شوهرانشان آنها را ترجیح می دهند،فکر می کنند، بر مادر شوهر پیروز شدند. عروس با تدبیر همان روز طلاق گرفت. و با همسری که به مادر خودش احترام می گذاشت ازدواج کرد و بعد از سالها صاحب فرزندانی شد و در یک روز با فرزندانش عزم مسافرت کرد، با فرزندانی که بزرگ شده بودند، و مادر را بسیار احترام می گذاشتند، در مسیر به کاروانی برخوردند، پیرمردی پابرهنه پشت سر کاروان راه می رفت، و هیچ کس به او اعتنایی نمی کرد. مادر به فرزندانش گفت آن پیرمرد را بیاورید وقتی او را آوردند. مادر، همسر سابقش را شناخت به او گفت: چرا هیچ کس اعتنایی و کمکت نمی کند؟ آنها کی هستند؟ گفت: فرزندانم هستند گفت : من رامی شناسی؟ پیرمرد گفت: نه زن با حکمت گفت: من همان همسر سابقت هستم و قبلا گفتم که اصالت در ذات هست. همانگونه که می کاری درو خواهی کرد به فرزندان من نگاه کن چقدر به من احترام می گذارند و حالا به خودت و فرزندانت نگاه کن، چون تو به مادرت اهانت کردی، و این جزای کارهای خودت هست، و زن با تدبیر به فرزندانش گفت: کمکش کنید برای خدا هر مرد و زنی خوب بیاد داشته باشد، فرزندان شما همانگونه با شما رفتار خواهند کرد ، که شما با پدر و مادر خود رفتارمی کنید. ↶【به ما بپیوندید 】↷ _______________________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🌺🍃پیامبر اکرم ص ؛ هر کس بعد از هر نماز سوره توحید را بخواند در قبرش عذاب نمی شود و از فشار قبر در امان است ✍ مستدرک الوسائل ۲۸۰/۴ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨ ✍گویند عبید در زمان پیرى با اینکه چهار پسر داشت تنها بود و فرزندانش هزینه زندگى او را تامین نمیکردند، لذا او چاره اى اندیشید و هر یک از پسران را جداگانه فراخوانده و به او میگفت: من علاقه خاصی به تو دارم و فقط به تو میگویم حاصل یک عمر تلاش من ثروتی است که در خمره ای گذاشته و در جائی دفن کرده ام. پس از مرگم از فلان دوست مکان آن را پرسیده و آن ثروت را براى خود بردار این وصیت جداگانه باعث شد که پسرها به پدر رسیدگى و محبت کنند و عبید نیز آخر عمرش با آسایش زندگی کرد تا از دنیا رفت. پسرانش بعد از دفن پدر نشانی دفینه را از دوست وی گرفته آنجا را حفر کردند تا سر و کله خمره پیدا شد اما وقتى خمره را باز کردند، داخلش را از سکه های طلا خالی و تنها ورقی یافتند که بیت شعری در آن نوشته بود: خداى داند و من دانم و تو هم دانى که یک فُلوس ندارد عبید زاکانى ↶【به ما بپیوندید 】↷ _______________________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🌼تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها سبب عفو و بخشش ✍امام صادق علیه السلام: مَنْ سَبَّحَ تَسْبِیحَ فَاطِمَةَ سلام الله علیها قَبْلَ أَنْ یثْنِی رِجْلَیهِ مِنْ صَلاَةِ اَلْفَرِیضَةِ غُفِرَ لَهُ وَ یبْدَأُ بِالتَّکبِیرِ. هر که بعد از نماز واجب و قبل از آن که روی از قبله برگرداند، خداوند متعال را به تسبیح حضرت فاطمه علیها السلام مورد تقدیس قرار دهد و تسبیح را با الله اکبر آغاز نماید، خداوند او را مورد عفو و بخشش قرار می دهد. 📚 بحارالانوار، ج ۸۳، ص ۳۳۲ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨ 🌼حکایت بسیار شنیدنی ✍استاد حجت الاسلام تهرانی میگفت دوران نوجوانی در محضر سیدعبدالکریم کشمیری بودیم این داستان از زبان خود ایشون شنیدیم آیت الله کشمیری می‌فرمود در هند یه مرتاضی بود، این توانایی رو داشت که اگر اسم شخص و مادرش رو بهش میگفتیم، بهت میگفت که طرف زنده‌س یا مرده و کجا دفنه، ازش چندنفر رو پرسیدیم کاملا درست جواب داد. مثلا آیت الله بروجردی رو پرسیدیم، گفت: کُم کُم. منظورش قم بود. یعنی قم هستش پرسیدیم زنده‌س یا مرده، گفت مرده. آیت الله کشمیری اهل کشمیر بود و زبان هندی رو بلد بود. این مرتاض این توانایی رو داشت که بفهمه منظور ما چه کسی هست. چون مثلا اسمها خیلی مشترک هستش، شاید تو کل دنیا چندهزار آدم وجود داشته باشه که اسمش محمد باشه و اسم مادرش هم مثلاً فاطمه. ولی این شخص می فهمید معنا و منظور چه کسی هست. این قدرت رو داشت که شرق و غرب عالم رو ببینه و میگفت شخص کجاست و آیا روی خاک هست یا زیر خاک! آیت الله کشمیری گفت دیدیم وقت خوبیه ازش درباره امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بپرسیم ببینیم حضرت کجاست و مرتاض چی میگه. گفتیم مهدی فرزند فاطمه. مرتاض یکم صبر کرد و گفت چنین کسی رو متوجه نشدم. اونی که منظور شماس این اسمش نیست. ماهم دیدیم اشتباه گفتیم، اسم امام زمان محمد هستش، مهدی لقب حضرته، مادر حضرت مهدی هم باید نرجس بگیم نه حضرت زهراء (سلام الله علیها)، به مرتاض گفتیم، محمد فرزند نرجس، دیدیم مرتاض بعد از چند لحظه مکث، رنگ و روش عوض شد و یِکَم جا خورد و کمی عقب رفت چند بار گفت این کیه؟ این کیه؟ گفتیم چطور مگه؟ اینجای تعریف کردن داستان که رسید آیت الله کشمیری شروع کرد به گریه کردن، به مرتاض گفتیم این امام زمان ماست. گفت هر جای عالم که رفتم این شخص حضور داشت، همه جا بود. جایی نبود که این شخص نباشه!!!. *اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر ↶【به ما بپیوندید 】↷ ___________________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت فرزند شیطان در رکاب امیرالمومنین - از امام صادق (ع) به نقل از رسول خدا (ص) آورده است: (در کوه‌های تِهامَه) مردی که قامتش چون نخل، بلند بود، نزد رسول خدا (ص) آمد. درود فرستاد و حضرتش جواب فرمود. آنگاه، پیامبر (ص) فرمود: همچون جنیان سخن می‌گویی! کیستی ای بنده خدا؟ پاسخ گفت: من هام بن هیم بن لاقیس بن ابلیس هستم. حضرت فرمود: بین تو و ابلیس، حدفاصلی جز دو پدر نیست؟ گفت: چنین است ای رسول خدا (ص). حضرت فرمود: بر تو چه رفته است؟ گفت: روزگارم را به بیهودگی گذراندم مگر اندکی را. من روزی که قابیل، هابیل را کشت نوجوانی بودم که می‌توانستم سخن بگویم. اعتصام به حبل الهی نداشتم، در بیشه می‌گشتم و از تپّه‌ها بالا می‌رفتم و مردم را به قطع رحم با خویشاوندان و مال حرام دعوت می‌نمودم. پیامبر (ص) فرمود: چه بد سیره‌ای است روش پیری که در سنین کهنسالی به اندیشه می‌نشیند و جوانی که در سنین جوانیش در آرزوها و خیال‌پردازی، روزگار می‌گذراند. آن جن گفت: من توبه کرده‌ام. فرمود: به دست چه کسی؟ به دست نوح (ع) وقتی همراه نوح (ع) شرح کامل داستان در کلیپ☝️🎥 ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
⚜پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله: 🔸برادرم عيسى عليه السلام از شهرى می گذشت كه ديد مرد و زنى با هم دعوا می کنند. فرمود: «شما دو را چه شده است؟». 🔹مرد گفت: اى پيامبر خدا! اين زن، همسر من است، عيبى ندارد، زن خوبى است؛ امّا دوست دارم از او جدا شوم. 🔸عيسى عليه السلام فرمود: «پس به من بگو مشكل او چيست؟». 🔹گفت: او پيرچهره است، بى آن كه سال‏ خورده باشد. 🔸فرمود: «اى زن ! آيا دوست دارى كه طراوت به چهره‏ات باز گردد؟». 🔹زن گفت : آرى. 🔸عيسى عليه السلام به او فرمود: «زمانى كه غذا مى‏خورى، از سير شدن بپرهيز؛ زيرا اگر غذا، بيش از اندازه خورده شود، طراوت چهره از بين مى‏رود». 🔹زن به دستور عيسى عليه السلام عمل كرد و طراوت به چهره‏اش بازگشت 📚 بحارالأنوار ج 14 ص 320 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
کسانی که در تاریک ترین شب هایتان شما را تنها نمی گذارند همان افرادی هستند که سزاوار همنشینی در روشن ترین روزهایتان اند… شبتون زیبا و آرام💚