فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل هاتون سرشار از
عشق و مهربانی
🌙 شب خوش ⭐️
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
ارزش روزها را نادیده نگیر
روزهای خوب
خوشبختی میبخشند
روزهای بد
تجربه میسازند
روزهای پراشتباه
درس میدهند
وبهترین روزهاخاطره میشوند…
خداوندا ،
برای تمام داشتههایمان ،
قبل از هر ناامیدی و نداشتنی شکرت
روز بخیر عزیزان🧡
᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝
᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝╭✹••••••••••••••••••🌸
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ظلم نکنید یه روزبه خودت وعزیزت برمیگرده
🎙#استاددانشمند
✍
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
در زمانهای قدیم مردمی بادیه نشین زندگی میکردند که در بین انها مردی بود که مادرش دچار الزایمر و نسیان بود و میخواست در طول روز پسرش کنارش باشد و اين امر مرد را ازار ميداد فكر ميكرد در چشم مردم کوچک شده است .هنگامی که موعد کوچ رسید مرد به همسرش گفت مادرم را نیاور بگذار اینجا بماند و مقداری غذا هم برایش بگذار تا اینجا بماند و از شرش راحت شوم تا گرگ او را بخورد یا بمیرد. همسرش گفت باشه انچه میگویی انجام میدهم! همه اماده کوچ شدند زن هم مادر شوهرش را گذاشت و مقداری اب و غذا در کنارش قرار داد و کودک یک ساله ی خود را هم پیش زن گذاشت و رفتند. انها فقط همین یک کودک را داشتند که پسر بود و مرد به پسرش علاقه ی فراوانی داشت و اوقات فراقت با او بازی میکرد و از دیدنش شاد میشد.وقتی مسافتی را رفتند تا هنگام ظهر برای استراحت ایستاند و مردم همه مشغول استراحت و غذا خوردند شدند مرد به زنش گفت پسرم را بیاور تا با او بازی کنم زن به شوهرش گفت او را پیش مادرت گذاشتم مرد به شدت عصبانی شد و داد زد که چرا اینکار را کردی همسرش پاسخ داد ما او را نمیخواهیم زیرا بعد او تو را همانطور که مادرت را گذاشتی و رفتی خواهد گذاشت تا بمیری. حرف زن مانند صاعقه به قلب مرد خورد و سریع اسب خود را سوار شد و به سمت مادرش و فرزندش رفت زیرا پس از کوچ همیشه گرگان بسمت انجا می امدند تا از باقی مانده وسایل شاید چیزی برای خوردن پیدا کنند. مرد وقتی رسید دید مادرش فرزند را بلند کرده و گرگان دور انها هستند و پیرزن به سمتشان سنگ پرتاب میکند و تلاش میکند که کودک را از گرگها حفظ کند.مرد گرگها را دور کرده و مادر و فرزندش را بازمیگرداند و از ان به بعد موقع کوچ اول مادرش را سوار بر شتر میکرد و خود با اسب دنبالش روان میشد و از مادرش مانند چشمش مواظبت میکرد و زنش در نزدش مقامش بالا رفت.
✅انسان وقتی به دنیا می آید بند نافش را میبرند ولی جایش همیشه می ماند تا فراموش نکند که برای تغذیه به یک زن بزرگ وصل بود
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
مردی نزد امام صادق (ع) عرض كرد:
ما همسايگاني داريم كه زنان و كنيزان آنها آوازه خوانی میکنند و هنگامی که به مستراح خانه خود ميروم صدای آنها را میشنوم و چه بسا براي آنكه ساز و آواز آنها را گوش كنم، ميخواهم زيادتر از مقدار معمول در مستراح بنشينم.
امام صادق (ع )گفتند: اين كار را مكن!
آن مرد گفت: سوگند به خدا كه به نیت گوش کردن آنجا نمیروم و فقط آواز به گوشم میرسد.
حضرت گفتند: آيا نشنيدهاي خداوند ميگويد:
بدرستيكه حقّاً از گوش و چشم و دل، از آنچه پيروي نمودهاند سؤال میشود!
مرد گفت: آري ولي توجه نکرده بودم؛
إن شاءالله ديگر هرگز دوباره بجا نميآورم و از خداوند طلب مغفرت و آمرزيدگي دارم.
حضرت گفتند: برخيز و غسل توبه بجاي آور! و مقداري نماز بخوان!
چون تو گناه بزرگی انجام میدادی و چقدر حالت بَد و قبيح بود اگر تو بر همان حالت ميمردي!
حمد خداي را بجاي آور و از هر امري كه خداوند ناپسند دارد تقاضاي توبه كن.
📚تفسير الميزان
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
#پروفایل
وخـداییکہتسـکیندهندهٔدࢪدهـاوآࢪامـش
دهندهٔقلبهاست♥️🌱
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برایتان...
شبـــی آرام،،،
خوابـــی شیرین،،،
و رویاهایی زیبا و
دست یافتـنــی...
آرزو میکنم
🌙 #شبتون_درپناه_خدا✨🌹🌹🌹
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi