✨﷽✨
امام صادق (ع) فرمودند
✅دعای چهارکس مستجاب نمیشود :
کسی که در خانه بنشیند و بگوید : خدایا روزی مرا برسان ، که خدا به او میگوید : آیا دستور ندادم که پی روزی بروی و تلاش کنی.
مردی که مغلوب زنش شده است ، که خداوند می گوید : آیا اختیار او را به دست تو واگذار نکردم ؟
فردی که دارای مال و ثروت باشد و آن را تباه کند و گوید : خدایا روزیم را برسان که خداوند میفرماید : آیا دستور ندادم که میانه رو باش و اسراف نکن ، سپس این آیه را خواند : بندگان خدا کسانی هستند که هنگام انفاق اسراف نمی کنند و بخل هم نمی ورزند بلکه میان این دو راه میانه را میگرند.
مردی که پول داشته و آن را قرض داده بدون آنکه سندی بگیرد خداوند میفرماید : مگر تو را دستور ندادم که شاهد بگیری ؟
📚بحارالانوار
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨الهـی
✨تو کریمی و رحیمی و غفور
✨دست ما گیر که درمانده بی بال و پریم
✨خدایا
✨احسان و عطای تو همیشه
✨بیشتر از حد لیاقتمان بوده
✨دست کرم از سرمان برندار
✨خدایا
✨صفحهای دیگر از عمرمان ورق خورد
✨روز را در پناهت به شب رساندیم
✨پروردگارا شب را بر همه عزیزانمان
✨سرشار از آرامش و سلامتی بفرما
✨و در پناهت حافظشان باش
شبتـ🌙ـون خـوش در پنـاه خـدا🌟
التماس دعا
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهمترین چیز در زندگی اینه که
باور کنیم تا وقتی زندهایم
اصلاً دیر نیست....
نمیشه به زندگی
روزهای بیشتری اضافه کرد
ولی میشه به روزهامون
زندگی بیشتری ببخشیم
حـالِ خـوب نصیب لحظههاتون
Happiness is a success that does not depend on possibilities
Your mind was carefree, you find the way to be happy
شادی یک موفقیت است که به امکانات وابستگی ندارد
ذِهنت که بی دغدغه بود ، راه شاد بودن را پیدا میکنی
سلام عزیزان صبح بخیر❤️
روزتون سرشار از امید به زندگی☀️
#انگیزشی
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🔰خسرو دین رضا
🔹مرحوم آیت الله حاج شیخ نصرالله شاه آبادی:
در يكى از تشرّفاتم به حرم امام رضا علیه السلام متوجّه شدم حضرت نشسته اند و مردم به دورشان هستند و حضرت به همه توجّه دارند و به تقاضاهايشان گوش مي دهند، من هم خود را به حضرت رسانده دستبوسى نمودم.
حضرت ازجيب مباركشان كارتى درآوردند و به من دادند يك طرف كارت علامت هاى ريز زيادى بود و طرف ديگر جمله اى با امضاى حضرت بود. در همان موقع متوجّه شدم اين علامت ها تعداد تشرّفاتم به حرم حضرت رضا علیه السلام مي باشد.
وامّا طرف ديگر كه به امضاى آن حضرت بود، مرقوم فرموده بودند:
برات آزادی از آتش؛ خسرو دین رضا
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🌹داستان آموزنده🌹.
منصور صیقل نقل می کند: من و حارث بن مغیرة و تعدادی از شیعیان، نشسته بودیم و با هم سخن می گفتیم و امام (صادق)(ع) کلام ما (درباره ظهور قائم) را می شنید که به ما فرمود: «شما کجایید؟ هیهات! هیهات! نه به خدا قسم! آنچه که چشم به راه آن هستید، واقع نمی شود; مگر آنکه غربال شوید .
نه به خدا قسم! آنچه چشم به راه آن هستید واقع نمی شود; مگر آنکه بررسی شوید . نه به خدا قسم! آنچه چشم به راه آن هستید واقع نمی شود، مگر آنکه جدا شوید . نه به خدا قسم! آنچه چشم به راه آن هستید، واقع نمی شود; مگر پس از ناامیدی . نه به خدا قسم! آنچه را که چشم به راه آن هستید، واقع نمی شود، مگر آن گاه که هرکس بدبخت شود و هرکس خوشبخت است، وشبخت شود»
(کافی، ص۳۷۰ ج۳ و۶).
🌹
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹داستان آموزنده🌹
مرحوم حاج شیخ عباس قمی صاحب کتاب مفاتیح الجنان فرمود: وقتی کتاب (منازل الاخرة) را تألیف و چاپ کردم، به دست شیخ عبدالرزاق مسئله گو (که همیشه قبل از ظهر در صحن مطهر حضرت معصومه علیه السلام مسئله میگفت) رسید.
پدرم کربلایی محمدرضا از علاقهمندان شیخ عبدالرزاق بود و هر روز در مجلس او حاضر میشد. شیخ عبدالرزاق روزها کتاب منازل الاخرة را میگشود و برای مستمعین میخواند.
یک روز پدرم به خانه آمد و گفت: شیخ عباس! کاش مثل این مسئله گو میشدی و میتوانستی منبر بروی و این کتاب را که امروز برای ما خواند، میخواندی.
چندبار خواستم بگویم این کتاب از تألیفات خودم است، اما هر بار خود داری کردم و چیزی نگفتم، فقط عرض کردم: دعا بفرمایید خداوند توفیقی مرحمت فرماید.
🌹
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🌹خیردر برابر خیر
از امام رضا (علیه السلام) روایت شده است که در بنی اسرائیل قحطی شدید پی در پی اتفاق افتاد.
زنی بیش از یک لقمه نان نداشت، آنرا در دهان گذاشت تا بخورد، فقیری فریاد زد ای کنیز خدا، وای از گرسنگی.
زن گفت در چنین زمان سختی، صدقه دادن روا است. لقمه را از دهان بیرون آورد و به فقیر داد.
زن، فرزندی کوچک داشت که در صحرا هیزم جمع میکرد، گرگی رسید و طفل صغیر را با خود برداشت و برد، مادر به دنبال گرگ دوید.
خداوند جبرئیل را مأمور نجات طفل فرمود.
جبرئیل پسربچه را از دهان گرگ گرفت و به سوی مادرش انداخت و به مادر گفت ای کنیز خدا، از نجات فرزندت راضی شدی، لقمه ای در برابر لقمه ای.
📚منبع: ثواب الاعمال، صفحه 126
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
📚پرهیز از دنیاگرایی
آسیب بزرگی که همواره انسان ها را از یاد خداوند و آخرت دور میکند، توجه بیش از حد به دنیا و بزرگتر جلوه دادن دنیا نسبت به آخرت است. ما همیشه میخواهیم بیشتر در این دنیا بمانیم، بیشتر از لذت هایش استفاده کنیم و بیشترِ عمر خود را صرف ارضای امیال جسمی و روحی کنیم. به سختی میپذیریم که بعد از مدتی، دیگر در این دنیا نیستیم.
خلاصه ی نگاه خدا به دنیا که در آیه های متعدد قرآن به آن اشاره شده، این جمله کلیدی است: «دنیا، سرای آزمایش، بازیچه، کالای اندک و فریبنده است.» (١)
بنابراین، گام سوم رهایی از فتنه های آخرالزمان، در کلام امیرالمومنین اینگونه بیان میشود: «هرکس از ما پیروی کند، گمراه نشود، و هرکه منکر ما شود، هدایت نگردد؛ و آنکه با زبان ما دشمن ما را کمک دهد، نجات نیابد؛ و آنکه ما را واگذارد، یاری نشود؛ پس به طمعِ دنیای پوچ و بی ارزشی که سرانجام از شما دور شود و شما نیز از آن زوال یابید، از ما روی نگردانید. زیرا هرکس دنیا را بر ما ترجیح دهد، افسوس فراوان دارد.» (٢)
خداوند متعال [از زبان فرد دنیا طلب] در قرآن میفرماید: «ای وای بر من که جانب امر خدا را فرو گذاشتم و در حقّ خود ظلم و تفریط کردم.» (٣)
📚 ١- کهف ۷؛ رعد ۲۶؛ حدید ۲۰؛ انعام ۷۰؛
📚 ٢- بحارالانوار، ج ۶۵، ص ۶۲؛
📚 ٣- سوره زمر/۵۶
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
📚داستان کوتاه
مردی تخم عقابی پیدا کرد و آن را در لانه مرغی گذاشت. عقاب با بقیه جوجه ها از تخم بیرون آمد و با آنها بزرگ شد .
در تمام زندگیش، او همان کارهایی را انجام داد که مرغ ها می کردند، برای پیدا کردن کرم ها و حشرات زمین را می کند و قدقد می کرد و گاهی با دست و پا زدن بسیار، کمی در هوا پرواز میکرد. سال ها گذشت و عقاب خیلی پیر شد.
روزی پرنده باعظمتی را بالای سرش بر فراز آسمان ابری دید او با شکوه تمام، با یک حرکت جزئی بالهای طلاییش برخلاف جریان شدید باد پرواز می کرد.
عقاب پیر بهت زده نگاهش کرد و پرسید: این کیست؟ همسایه اش پاسخ داد: این یک عقاب است. سلطان پرندگان. او متعلق به آسمان است و ما زمینی هستیم. عقاب مثل یک مرغ زندگی کرد و مثل یک مرغ مرد. زیرا فکر می کرد یک مرغ است.
این ما هستیم که زندگی خودمان را میسازیم؛ نگذارید محیط اطرف شما را دچار تغییرات اساسی کند. وقتي باران مي بارد همه پرندگان به سوي پناهگاه پرواز مي كنند بجز عقاب كه براي دور شدن از باران در بالاي ابرها به پرواز در مي آيد.
مشكلات براي همه وجود دارد اما طرز برخورد با آن است ﻛﻪ باعث تفاوت مي گردد. ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻋﻘﺎﺏ بلند پرواز باش.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨
#پندانه
انفاق در راه خدا، مالت را بیشتر میکند
یکی از دوستانم نقل میکرد:
در مسیر روستایی هنگام غروب ماشینم خراب شد. ایراد از باتری ماشین بود. پیکان فرسودهای داشتم که عمر خودش را کرده بود.
کنار جاده نشستم تا خدا رهگذری را بفرستد که کمکم کند.
پیرمردی از میان باغها رسید و گفت:
بنشین تا ماشین را هُل بدهم.
اصرار میکرد که بنشینم و به تنهایی میتواند ماشین را هُل بدهد. قدرت عجیبی داشت. ماشین را هُل داد و روشن شد.
او را به خانهاش بردم. بین راه توضیح داد چند باغ بزرگ دارد که در آن انواع میوهها را پرورش میدهد.
سپس حرف خیلی زیبایی زد و گفت:
من هر بار باران میآید یک کنتوری برای خدا حساب میکنم و مبلغش را جدا پرداخت میکنم.
هر بار که باران میآید یک حق کارگر برای تقسیم آب و یک پول آب برای خدا کنار میگذارم و تمام محصولات باغ را جمع نمیکنم.
یکپنجم محصولات را روی درختان باقی میگذارم و فقیرانی خودشان میدانند و سالهاست، برای جمعکردن سهم خود به باغ میآیند. به لطف خدا وقتی تگرگ میآید، باغ مرا نمیزند.
روزی ملخها به باغهای روستای ما حمله کردند، به باغ من کوچکترین آسیبی نزدند، طوری که مردم روستا در باغ من گوسفند قربانی کردند، تا ملخها روستا را رها کنند.
و ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقينَ؛
و آنچه که انفاق کنید او به شما عوض میدهد و او بهترین روزیدهندگان است. (سبأ:۳۹)
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
پیامبر گرامی اسلام صَلی الله عَلیه وَ آلهِ وَ سَلّم فرمودند:
اگر جرقهای از جرقههای جهنم در شرق عالم بیفتد، کسانی که در غرب عالم هستند گرمای آن را حس میکنند. اهل جهنم چنان اندامشان در برابر آتش درشت میشود که یکی از دندانهایشان به اندازۀ کوه احد میشود. (تا بیشتر احساس درد نمایند)
📖کنز العمال
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅صحبت زیبای حضرت ادم علیه السلام با پرودکار و مزمت شیطان و بخشش خداوند.
🎧سخنران:حجتالسلاممسعودعالی
#بسیار_زیبا
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
◇ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ص) :
ﻗﻠﺐﻫﺎ ﺳﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻧﺪ:
1⃣ﻗﻠﺒﻰ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ،
2⃣ﻗﻠﺒﻰ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﻪ ﻋُﻘﺒﺎ
3⃣ﻭ ﻗﻠﺒﻰ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﻪ ﻣﻮﻟﺎ(خدا)
❗️ ﻗﻠﺐ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺳﺨﺘﻰ ﻭ ﺑﻠﺎﺳﺖ. ﻗﻠﺐ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﻪ ﻋُﻘﺒﺎ ﺭﺍ ﺩﺭﺟﺎﺕ ﻭﺍﻟﺎﺳﺖ؛ و قلبی كه دلبسته به مولاست هم دنیا دارد، هم آخرت را دارد و هم خدا را دارد.
📚 موﺍﻋﻆﺍﻟﻌﺪﺩیه/ص۱۴۶
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹
🌸شب ها آرامشی دارند
💫از جنس خدا
🌸پروردگارت همواره
💫با تو همراه است
🌸امشب از همان شبهایی ست
💫که برایت یک
🌸شب بخیر خدایی آرزو کردم
شبتون بخیر 🌙
لحظه هاتون سرشاراز آرامش 💫🌸
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
💡 شروع کردن و تسلیم نشدن،
دو شرط اصلی برنده شدن است
"ترسوها"
هیچوقت "شروع" نمی کنند،
"ضعیفها"
هیچوقت "تمام" نمی کنند،
"برنده ها"
هیچوقت "بیخیال" نمی شوند
پس بیخیال نشو
🌺🌸
چند سال سخت کوشی و صبر
برات یک عمر لذت و آزادی می خره
حتی اگه الان اینطوری به نظر نرسه..👍
#انگیزشی
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هنگامي كه حضرت موسي از طرف خداوند،
براي رفتن به سوي فرعون
و دعوت او به خداپرستي مأمور گرديد،
موسي كه احساس خطر مي كرد به
فكر خانواده و بچه هاي خود افتاد.
و به خدا عرض كرد: پروردگارا!
چه كسي از خانواده و بچه هاي من،
سرپرستي مي كند؟!.
خداوند به موسي فرمان داد:
عصاي خود را بر سنگ بزن.
موسي عصايش را بر سنگ زد،
آن سنگ شكست و در درون آن سنگ
ديگر نمايان شد، با عصاي خود يك ضربه
ديگر بر آن سنگ زد، آن نيز شكسته شد و
در درونش سنگ ديگر پيدا گرديد.
موسي ضربه ديگر باعصاي خود بر
سنگ سوم زد و آن سنگ نيز شكسته شد، او در درون آن سنگ، كرمي را ديد كه
چيزي به دهان گرفته و آن را مي خورد.
پرده هاي حجاب از گوش موسي به كنار رفت و شنيد آن كرم
مي گويد:
«سُبْحانَ مَنْ يَسْمَعُ كَلامِي وَ يَعْرِفُ مَكانِي وَ يَذْكُرُني وَ لايَنْسانِي؛
پاك و منزه است
آن خداوندي كه مرا مي بيند، و
سخن مرا مي شنود،
و به جايگاه من آگاه است، و
بياد من هست، و مرا فراموش نمي كند.»
به اين ترتيب، موسي دريافت، كه خداوند عهده دار رزق و روزي بندگان
است و با توكل بر او، كارها سامان مي يابد.
📙تفسير روح البيان، ج 4، ص 96 و 97.
داستان دوستان، جلد 4، حكايت
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ داستان کوتاه پند آموز
گویند زنی زیبا و پاک سرشت به نزد حضرت موسی عليهالسلام، كليمالله، آمد و به او گفت: «ای پیامبر خدا، برای من دعا کن و از خداوند بخواه که به من فرزندی صالح عطا کند تا قلبم را شاد کند.»
حضرت موسی ع دعا کرد که خداوند به او فرزندی عطا کند. پس ندا آمد: «ای موسی، من او را عقیم و نازا آفریدم.»
حضرت موسی ع به زن گفت: «پروردگار میفرمایند که تو را نازا آفریده است.»
پس زن رفت و بعد از یک سال بازگشت و گفت: «ای نبی خدا، برای من نزد پروردگار دعا کن تا به من فرزندی صالح عطا کند.»
بار دیگر حضرت موسی دعا کرد که خداوند به او فرزندی ببخشد. دوباره ندا آمد: «من او را عقیم و نازا بیافریدم.»
موسی به زن گفت: «خداوند عزوجل میفرماید تو را نازا بیافریده.»
بعد از یک سال، حضرت موسی همان زن را دید در حالی که فرزندی در آغوش داشت.
از زن پرسید: «این نوزاد کیست؟»
زن جواب داد: «فرزند من است.»
پس موسی ع با خداوند صحبت کرد و گفت: «بارالها، چگونه این زن فرزندی دارد در حالی که تو او را عقیم و نازا آفریدی؟!»
پس خداوند عزوجل فرمود: «ای موسی هر بار که گفتم «عقیم»، او مرا «رحیم» میخواند. پس رحمتم بر قدر و سرنوشت پیشی گرفت
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅#پندانه
ما به تغییر نیاز داریم
🔹خانم معلم در یکی از روزهای پاییز مادر یکی از دخترها را خواست.
🔸خانم معلم به مادر گفت:
متأسفانه باید بگم که دخترتون نیاز به داروهای آرامبخش داره. چون دخترتون بیشفعاله و مشکل حاد تمرکز داره. اصلا چیزی یاد نمیگیره.
🔹ترس به قلب مادر چنگ زد و چشمانش در غم خیس خورد. انگار داشت چنگ میزد به گلوی خودش، اما حرف خانم معلم را قبول کرد.
🔸وقتی همه چیز همان طور شد که معلم خواسته بود، دخترک گفت:
خجالت میکشم جلوی بچهها دارو بخورم.
🔹خانم معلم پیشنهاد داد وقت بیکاری که دختر باید دارو مصرف کند، به بهانه آوردن قهوه خانم معلم، به دفترش برود و قرصش را بخورد.
🔸دختر خوشحال قبول کرد. مدتها گذشت و سرمای زمستان، تن زرد پاییز را برفی کرد.
🔹خانم معلم دوباره مادرش را خواست. این بار تا جا داشت از دخترک و هوش سرشارش تعریف کرد.
🔸در راه برگشت به خانه، مادر خیلی بالاتر از ابرها سیر میکرد.
🔹لبخندزنان به دخترش گفت:
چقدر خوبه که نمرههات عالی شده، چطور تونستی تا این حد تغییر کنی؟!
🔸دختر خندید:
مامان من همه چیز رو مدیون خانم معلمم هستم.
🔹مادر گفت:
چطور؟
🔸دختر گفت:
هر روز که براش قهوه میآوردم، قرص رو داخل فنجون قهوهاش مینداختم. اینجوری رفتار خانم معلم خیلی آروم شد و تونست خوب به ما درس بده.
💢خیلی وقتها تقصیر گردن دیگران نیست. این ما هستیم که نیاز به تغییر داریم.
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✳ چک سفید خدا✨
🔻 خدا در قرآن به دو گروه چک سفید داده و فرموده است خودتان مبلغش را بنویسید!
✔️ یک گروه کسانی هستند که بر مصیبتها صبر میکنند. چون این افراد ثابت کردهاند که حقیقتا خدا را میخواهند. «إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ»(زمر، 10)
✔️گروه دوم هم افرادی هستند که نماز شب میخوانند. «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ»(سجده، 17) خداوند میفرماید هیچکس نمیتواند بفهمد برای اینها چه آماده کردهام!
👤 آیت الله سیدحسن عاملی🌸🍃
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا ما خدا رو نمیبینیم؟
🌺صلوات جهت شادی روح مرحوم آیت الله العظمي حاج شیخ احمد مجتهدی تهرانی (#قدس_الله_نفسه_الزکیه ) فراموش نشود♦️
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁برای فردایت
✨مسیری روشن و زیبـا
🍁آرزو میڪنم
✨آنچنان ڪه به اشتباه
🍁به ڪسی اعتمـاد
✨و تڪیه نڪنی ،
🍁"جز خدا "
✨اوست ڪه عاشقانه
🍁دوستمان دارد...
شبتـون آرام و در پناه خدا✨🍁
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🥇🏆
همین الان رویاهات را تو ذهنت بیار
و برای رسیدن بهشون برنامه بریز
و سخت براش تلاش کن
مطمئن باش یه روز بهشون میرسی
𝐓𝐡𝐞 𝐝𝐫𝐞𝐚𝐦 𝐲𝐨𝐮 𝐤𝐞𝐩𝐭
𝐢𝐧 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐦𝐢𝐧𝐝 𝐢𝐬 𝐩𝐨𝐬𝐬𝐢𝐛𝐥𝐞
رویایی که تو ذهنت
نگهداشتی امکانپذیره🌱💚
🌱
خدا گفته از تو حرکت از من برکت
اگه تو داری حرکتش را انجام میدی
پس دیگه غصه نخور
و برکتش را بسپار به خدا
#انگیزشی
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
#حکایت_مال_حرام
مردی در بصره، سالها در بستر بیماری بود؛ بهطوری که زخم بستر گرفته بود؛ و اموال زیادی را فروخته بود تا هزینه درمان خود کند؛ همیشه دست به دعا داشت.
روزی عالمی نزد او آمد و گفت: میدانی که شفا نخواهی یافت! آیا برای مرگ حاضری؟
گفت: بخدا قسم حاضرم.
داستان مرد بیمار به این طریق بود که، در بصره #بیماری_وبا آمد؛ و طبیبان گفتند: دوای این بیماری آب لیمو است.
این مرد، تنها آب لیمو فروش شهر بود. که آبلیمو را نصفه با آب قاطی میکرد و میفروخت.
چون مشتری زیاد شد، کل بطری را آب ریخته و چند قطرهای آبلیمو میریخت تا بوی لیمو دهد.
مردی چنین دید و گفت: من مجبور بودم بخرم تا نمیرم، ولی دعا میکنم زندگی تو بر باد برود چنانچه زندگی مردم را بر باد میدهی و خونشان را در شیشه میکنی.
عالم گفت: از پول حرام مردم، نصف بصره را خریدی! و حالا ده سال است برای درمان و علاج خود آنها را میفروشی.
میدانی از آن همه مال حرام چه مانده است؟ دو کاسه! آن دو را هم تا نفروشی و از دست ندهی، نخواهی مرد! و زجر کش خواهی شد. پس مالت را بده که بفروشند تا مرگت فرا رسد.
پیرمرد به پسرش گفت: ببر بفروش، چون مال حرام ماندنی نیست. چون پسر کاسهها را فروخت، پدرجان داد.
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 افکار منفی و ناامید کننده از شیطان است
#آیت_الله_فاطمی_نیا
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴داستان تربیتی واقعی
معلّم از دانشآموز سوالی کرد امّا او نتوانست جواب دهد، همه او را تمسخر کردند. معلّم متوجّه شد که او اعتماد به نفس پایینی دارد. زنگ آخر وقتی همه رفتند معلّم، او را صدا زد و به او برگهای داد که بیت شعری روی آن بود و از او خواست آن بیت شعر را حفظ کرده و با هیچکس در این مورد صحبت نکند.
روز بعد، معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن را پاک کرد و از بچّهها خواست هر کس توانسته شعر را سریع حفظ کند، دستش را بالا ببرد. تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز بود. بچّهها از این که او توانسته در فرصت کم شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند.
معلّم خواست برای او دست بزنند. معلّم هر روز این کار را تکرار میکرد و از بچّهها میخواست تشویقش کنند. دیگر کسی او را مسخره نمیکرد و دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره او را "خِنگ" مینامیدند، نیست و تمام تلاش خود را میکرد که همیشه احساس خوبِ برتر بودن و باهوش بودن را حفظ کند.
آن سال با معدّلی خوب قبول شد. به کلاسهای بالاتر رفت. وارد دانشگاه شد. مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی گرفت و اکنون پدر پیوند کبد جهان است.
📚کتاب زندگانی دکتر ملک حسینی
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi