eitaa logo
حکایت و داستان قرآنی روایت پند حدیث آموزنده زیبا خواندنی معجزه کلیپ صوتی مذهبی اسلامی
17.9هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
14 فایل
﷽ 💚منبع انواع حکایات و روایات‌ جذاب مذهبی،داستان وپندزیبا 💚🌹حضورشما باعث دلگرمی ماست🌹💚 . 💚لطفا کپی باذکرصلوات🙏🌹 . . ❌تبلیغات و تبادلاتی که درکانال قرار میگیرند نه‌ تایید و نه‌ رد می‌شوند . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت علی علیه السلام مردم در دنیا دو گروهند: گروهی تنها برای دنیا تلاش می‌کنند و دنیایشان آنان را از آخرتشان بازداشته است. نسبت به بازماندگان خود از فقر وحشت دارند ولی از فقر خویش (برای جهان دیگر)، خود را در امان می‌دانند. از این رو عمر خود را از در منافع دیگران فانی می سازند (و دست خالی به آخرت می روند) گروه دیگر برای آنچه بعد از دنیا است تلاش می‌کنند سهم آنان بدون نیاز به کار و کوشش فراوان از دنیا به آنها می‌رسد چنین کسانی هر دو سود را برده اند و هر دو سرا را با هم مالک شده اند. آنها در درگاه خدا آبرومندند و هرچه بخواهند خداوند از آنها دریغ نمی دارد. 📚حکمت۲۶۹ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🌱حکایت پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) به جبرئیل فرمود دوزخ را براى من وصف کن. جبرئیل، درکات و ساکنان آن را یک به یک وصف کرد تا سخنش به طبقه اول رسید، آنگاه سکوت کرد. پیامبر فرمود اى جبرئیل، ساکنان این طبقه چه کسانى اند؟ جواب داد عذاب این طبقه از همه طبقات آسان تر است و ساکنانش عاصیان امت تواند. پیامبر فرمود آیا از امت من کسى به دوزخ مى رود؟ جبرئیل گفت آنان که آلوده به گناه کبیره بوده و بى توبه از دنیا رفته اند. پیامبر به گریه نشست و سه شبانه روز در گریه بود تا آنکه روز چهارم حضرت زهرا (سلام الله علیها) به زیارت آن حضرت آمد. مشاهده کرد پیامبر، روى مبارکش را بر خاک نهاده و چندان گریسته که خاک زیر صورتش از اشک او گِل شده. عرضه داشت چه واقعه اى و حادثه اى اتفاق افتاده است؟ فرمود جبرئیل به من خبر داده که طبقه اول دوزخ، جاى گنهکاران از امت من است و این سبب گریه من شده. حضرت زهرا (سلام الله علیها) عرضه داشت از جبرئیل پرسیدىد گنهکاران را به چه صورت به دوزخ مى برند؟ فرمود آرى، موى مردان و گیسوى زنان را مى گیرند و آنان را به دوزخ مى کشند و چون نزدیک دوزخ رسند و مالک دوزخ را ببینند، فریاد و عربده سر دهند و به مالک دوزخ التماس کنند که ما را اجازه ده بر حال خود گریه کنیم. مالک اجازه مى دهد تا چندان بگریند که اشک در چشمشان نماند و به جاى اشک خون گریه کنند. مالک گوید چه نیکو بود اگر این گریه ها در دنیا بود و این اشک ها از ترس امروز از دیدگانتان فرو مى ریخت. پس مالک، آنان را به دوزخ دراندازد و ایشان ناگهان فریاد برآورند «لا اله الا الله». آتش از آنان دور شود. ملک بر آتش صیحه زند که اى آتش، آن را بگیر. آتش گوید چگونه آنان را بگیرم در حالى که کلمه طیبه «لا اله الا الله» بر زبانشان جارى است؟ مالک باز فریاد کند اینان را بگیر، ولى از سوى حق خطاب رسد که رویشان را مسوزان که خدا را سجده کرده اند و دل هایشان را مسوزان که در ماه مبارک رمضان تشنگى کشیده اند. پس در دوزخ تا زمانى که خدا بخواهد بمانند. پس از آن به جبرئیل ندا رسد حال گنهکاران امت به کجا رسیده؟ مالک دوزخ پرده برکشد. گنهکاران، جبرئیل را به صورتى نیکو مشاهده کنند، گویند این کیست که چنین صورت نیکویى دارد؟ پاسخ دهند این جبرئیل است که در دنیا به سوى حضرت محمد (صلى الله علیه و آله و سلم) وحى مى آورد. اسیران دوزخ چون نام مبارک پیامبر را بشنوند، فریاد برآرند که از جانب ما حضرت محمد (صلى الله علیه و آله و سلم) را سلام برسان و بگو که گنهکاران امت در دوزخ گرفتارند. امین وحى این خبر را به پیامبر رساند. سرور عالمیان سر به سجده گذارد و به پیشگاه حق عرضه بدارد که گنهکاران امت مرا به دوزخ بردى، اکنون ایشان را به من ببخش. خطاب رسد آنان را به تو بخشیدم. پس پیامبر آنان را از دوزخ بیرون مى آورد و چون مانند ذغال شده اند، آنان را به عین الحیات برند. وقتى از آن چشمه بنوشند و بر خود ریزند، آلودگى هاى ظاهر و باطنشان برطرف شود و پاک و پاکیزه گردند و بر پیشانى هایشان این عبارت نقش بندد: «عتقاء الرحمان من النار» یعنی «آزاد شدگان خداى مهربان از آتش». چون آنان را به بهشت برند، اهل بهشت ایشان را به یکدیگر نشان دهند که دوزخیان هستند که نجات یافته اند. پس آنان گویند پروردگارا، بر ما رحمت آوردى و ما را به بهشت درآوردى، این علامت را از پیشانى هاى ما برطرف کن. خواسته آنان مورد قبول قرار گیرد و آن نقش از پیشانى آنان زایل شود. 📚شرح دعای کمیل، حسین انصاریان، صفحه 305 اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
بخوانید  عبرت آموز است خانم معلمی دریکی ازمدارس که اززیبایی واخلاق عالی بهره ای کافی داشت،..اما تاکنون مجرد مانده بود.. دانش آموزانش کنجکاو شده وازاو پرسیدند چرا بااینکه دارای چنین جمال واخلاقی زیبایی هستی هنوز ازدواج نکرده ای؟ گفت: یک زنی بودکه دارای پنج دختر بوده،شوهرش آن زن راتهدیدکرده بود اگر یکبار دیگردختر بزایی من آن را سرراه خواهم گذاشت یابهرنحوی آن را بیرون می اندازم.. وخواست خداوند بودکه باردیگرآن زن دختری زایید.. پدرش آن دختر راگرفت وهرشب جلو درمسجدرهامیکرد..صبح که میامد می دیدکه کسی بچه رانگرفته است... تاهفت روز این کارادامه داشت ..ومادرش هرشب برآن طفل قرآن میخواند واورا به خداوند حواله میکرد.. خلاصه آن مرد خسته شد وکودکش رابه خانه بازگرداند . مادرش خیلی خوشحال شد..تااینکه باردیگر باردار شد واین بار خیلی نگران این بودکه مبادا بازهم دختربزاید..اما خواست خداوند این بار براین بودکه پسربزاید.. ولی باتولدپسردختر بزرگشان فوت کرد.. باردیگر حامله شدوپسری بدنیا آورد اما دختر دومشان فوت کرد . تااینکه پنج بار پسرزایید اما پنج دخترشان همه فوت کردند..سبحان الخالق الحکیم..! اما فقط تنها دخترشان که پدر میخواست ازشرش خلاص شود برایشان ماند..! مادر فوت کرد ودختر وپسرها همه بزرگ شدند... خانم معلم به دانش آموزانش گفت میدانید اون دختری که پدرش میخواست ازشرش خلاص شود که بوده؟ اون منم... ومن بدین خاطر تاحالا ازدواج نکرده ام چون پدرم خیلی پیرهست وکسی نیست که اورا تروخشک ونگهداری کند.. من برایش یک خدمتکار وراننده آورده ام.. اون پنج پسریعنی برادرانم فقط گاهگاهی بهش سرمی زنند.. یکیشان ماهی یکبار ویکی دوماهی یکبار.. پدرم اما همیشه دارد گریه میکند وپشیمان ازکاری که در کوچکی بامن کرده ... چه بساچیزهایی راکه دوست ندارید وناپسند می دانید امابرای شما درآن خیری نهفته است.. والله یعلم وانتم لاتعلمون.. الله میداند..اماشما درفهم ودرک آن عاجزهستید . به قضای الهی واراده او راضی وخشنود باش .. تاطعم خوشبختی را احساس کنی.. اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🔶 دختری با پدرش می‌خواستند از یک پُل چوبی رد شوند. پدر رو به دخترش گفت: دخترم دست من را بگیر تا از پل رد شویم. دختر رو به پدر کرد و گفت: من دست تو را نمیگیرم تو دست مرا بگیر. پدر گفت: چرا؟ چه فرقی میکند؟ مهم این است که دستم را بگیری و با هم رد شویم. دخترک گفت: فرقش این است که اگر من دست تو را بگیرم ممکن است هر لحظه دست تو را رها کنم، اما تو اگر دست مرا بگیری هرگز آن را رها نخواهی کرد... 🔸 این دقیقا مانند داستان رابطه‌ی ما با خداوند است، هرگاه ما دست او را بگیریم ممکن است با هر غفلت و ناآگاهی دستش را رها کنیم، اما اگر از او بخواهیم دست ‌مان ما را بگیرد، هرگز دست ‌مان را رها نخواهد کرد! و این یعنی عشق. "دعا کنیم فقط "خدا "دستمونو بگیره. اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🍃مدتی غصه می خوردم که چرا کفش ندارم، اما در خم کوچه کسی را دیدم که پا نداشت؛ ناگاه رو به آسمان کردم و آرام زیر لب گفتم: خدایا شکرت! اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️خدایا با امید به رحمت تو 💫شب می‌خوابیم و امید داریم ❄️که بهترین‌ها را برایمان رقم بزنی 💫چون به لطف و مهربانیت یقین داریم ❄️بارالها تو را سوگند 💫به رحمت بی منتهایت ❄️نور امید را در قلبمان 💫همیشه روشن نگهدار شبتـ🌙ـون پراز مهر الهی🌟 التماس دعااااا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
هیچگاه اجازه ندهید احساس ناامیدی باعث شود در نهایت به کمتر از آنچه که لیاقتتان است رضایت دهید ،هنگامی که احساس ناامیدی کردید ،کوتاه نیایید با انگیزه ی بیشتری حرکت کنید. مهمترین حرکت برای انجام هر کاری ایمان داشتن به خودتونه 🧡🍁 ‌✧ ✧⁩ ‌ ‌ خورشيد هر روز صبح به خاطر زنده بودن من و تو طلوع مي كند هرگز منتظر فرداي خيالي نباش سهمت را از زندگی همین امروز بگیر... سلام صبحتون لبریز از نشاط☕️ ▣ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
❤️ سلیمان و دهقان بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم برگزیده حضرت سبحان ، جناب سلیمان با بساط شاهی و سلطنت و عظمت و مکنت بر دهقانی گذر کرد . دهقان چون شأن سلیمان را دید گفت : خدای مهربان به پسر داود پادشاهی عظیم و سلطنتی کبیر کرامت فرموده . باد این سخن را به گوش سلیمان رسانید . حضرت از بساط عظمت به زیر آمد و نزد او رفت و فرمود : چیزی را که توانایی آن را نداری و تحمل مسئولیتش را برایت قرار نداده اند آرزو مکن ؛ اگر یک تسبیح تو را خدا بپذیرد ، برای تو از آنچه حشمت دنیا به سلیمان عنایت شده بهتر است ، زیرا ثواب تسبیح باقی و ملک سلیمان فانی است ! منع:ربیع الآثار ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
اخلاص بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم ابوجعفر خثعمی که یکی از اصحاب امام جعفر صادق (ع) است حکایت کند: روزی حضرت صادق (ع) کیسه ای که مقدار پنجاه دینار در آن بود، تحویل من داد و فرمود: این ها را تحویل فلان سید بنی هاشم بده؛ و به او نگو توسّط چه کسی ارسال شده است. خثعمی گوید: هنگامی که نزد آن شخص تهی دست رسیدم و کیسه پول را تحویل او دادم، پرسید: این پول از طرف چه کسی برای من فرستاده شده است؟ و سپس گفت: خداوند جزای خیرش دهد. صاحب این کیسه، هرچند وقت یک بار، مقدار پولی را برای ما می فرستد و ما زندگی خود را با آن تامین و سپری می کنیم، ولیکن جعفر صادق با آن همه ثروتی که دارد، توجّهی به ما ندارد و چیزی برای ما نمی فرستد، و هرگز به یاد ما فقراء نیست. 🔴 منبع: امالی شیخ طوسی: ج2 ص290 ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
❤️ عبرت از گذشته شخصى محضر امام زين العابدين رسيد و از وضع زندگيش شكايت نمود. امام عليه السلام فرمود: بيچاره فرزند آدم هرروز گرفتار سه مصيبت است كه از هيچكدام از آنها پند و عبرت نمى گيرد. اگر عبرت بگيرد دنيا و مشكلات آن برايش آسان مى شود. مصيبت اول اينكه ، هر روز از عمرش كاسته مى شود. اگر زيان در اموال وى پيش بيايد غمگين مى گردد، با اينكه سرمايه ممكن است بار ديگر باز گردد ولى عمر قابل برگشت نيست . دوم : هر روز، روزى خود را مى خورد، اگر حلال باشد بايد حساب آن را پس ‍ بدهد و اگر حرام باشد بايد بر آن كيفر ببيند. سپس فرمود: سومى مهمتر از اين است . گفته شد، آن چيست ؟ امام فرمود: هر روز را كه به پايان مى رساند يك قدم به آخرت نزديك شده اما نمى داند به سوى بهشت مى رود يا به طرف جهنم . آنگاه فرمود: طولانى ترين روز عمر آدم ، روزى است كه از مادر متولد مى شود. دانشمندان گفته اند اين سخن را كسى پيش از امام سجاد عليه السلام نگفته است. 📗داستان های بحارالانوارجلد4 ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴 مجادله نكنيد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از مکانی عبور می کردند، جمعیتی جمع شده بودند و مردی پر قدرت را تماشا میکردند که سنگ بزرگی را از زمین برمیداشت و همه از عمل آن ورزشکار قوی در شگفت بودند. پیامبر صلی الله علیه و آله پرسیدند این‌ اجتماع برای چیست؟ مردم کار وزنه برداری آن قهرمان را به عرض ایشان رساندند. آقا فرمودند آیا به شما نگویم قوی تر از این مرد کیست؟ بعد فرمود: رَجُلٌ سَبَّهُ رَجُلٌ فَحَلِمَ عَنْهُ فَغَلَبَ نَفْسَهُ و َغَلَبَ شَيْطَانَهُ وَ شَيْطَانَ صَاحِبِهِ. قوی تر از او کسی است که به او دشنام دهند و بردباری کند و بر نفس سرکش و انتقام جوی خود غلبه کند و بر شیطان دشنام گو پیروز شود. امام صادق علیه السلام فرمودند: لاَ تُمَارِ فَيَذْهَبَ بَهَاؤُكَ لاَ تُمَارِيَنَّ حَلِيما وَلاَ سَفِيها فَإِنَّ اَلْحَلِيمَ يَغْلِبُكَ وَاَلسَّفِيهَ يُرْدِيكَ ، جدال نكن كه آبرويت مى رود، همچنين با مردم بردبار و نادان مجادله نكنيد زيرا شخص بردبار بر تو پيروز مى شود و نادان تو را خوار میسازد. 📚مشکاة الأنوار ترجمه محمدی و هوشمند؛ جلد۱ ، ص ۶۸۱ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
📙 مسئول اعمال گفته‌اند که مدتي بود بهلول هیچ نمی‌خندید. انگار دردي عظیم از درون او را مي‌گزيد و این باعث اندوه سلطان بود. به مردم گفته بوده هرکه بهلول را بخنداند چندین سکّة زر، جایزه دارد. روزی بهلول به درِ قصابی‌ای مي‌ایستد و به لاشه‌های بز و گوسفند که از سقف قصابی آویزان بوده، خیره خیره می‌نگرد. به این طرف و آن طرف قصابی می‌رود و باز بر می‌گردد. ناگهان قهقة بلند سر‌می‌دهد و شاد و خندان راه خود را در پیش می‌گیرد. خبر به سلطان می‌برند که بهلول خندید. سلطان او را طلب می‌کند و از سِرّ خنده‌اش می‌پرسد. بهلول جواب می‌دهد که من همیشه گمان می‌كردم چون برادر تو هستم، روز بازخواست حتماً به سبب کارهای بد تو عقاب خواهم شد. و این باعث ناراحتی من بود. اما امروز در قصابی دیدم که «بز به پاچه خونه و گوسفند به پاچه خو» یعنی دیدم که بُز با پای خود آویزان است و گوسفند با پای خود. در یافتم که هرکسی مسؤل اعمال خود خواهد بود. و این باعث راحتی و خنده من شد. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت عیسی با جمعی نشسته بود که هیزم شکنی از آن راه با خوشحالی و خوردن نان می‌گذشت حضرت عیسی فرمود شما تعجب نمی‌کنید این مرد یک ساعت دیگر زنده نیست ؟! ولی آخر همون روز مرد را دیدند که با بسته هیزم می‌آید تعجب کردند و از حضرت علت نمردن را پرسیدند ؟! حضرت فرمود: هیزومت را باز کن وقتی باز کرد مار سیاهی لای هیزم دید حضرت فرمود: این مار باید این مرد رو بکشد ولی تو چه کردی که از این خطر عظیم نجات یافتی؟! گفت نان می‌خوردم که فقیری از مقابلم رد شد قدری به او دادم و او مرا دعا کرد حضرت فرمود: بر اثر همان دستگیری از مستمند خداوند این بلای ناگهانی را از تو برداشت ۵۰ سال دیگر زنده خواهی بود آگاه باش که هیچ چیز اتفاقی نیست و همه برای امتحان تو و نجات تو و رشد تو خلق شده. منبع : تفسیر نمونه، ج 3، ص 223 اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند : « ای ابوذر از غیبت بپرهیز که غیبت بدتر از زناست ، گفتم : یا رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) غیبت چیست؟ فرمود: غیبت این است که از برادرت چیزی بگویی که خوش ندارد. گفتم: ‌ای رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اگر آن‌چه درباره‌ی او گفته می‌شود، در او باشد چه؟ فرمودند: بدان که، اگر آن‌چه بگویی، در او باشد، غیبتش را کرد‌ه‌ای و اگر آن‌چه بگویی در او نباشد، به او بهتان زده‌ای.» 📚 طبرسی . امام حسين صلوات الله علیه: به مردى كه پيش او غيبت مرد ديگرى را كرد فرمود: فـلانى! از غيبت بپرهيز زيرا غيبت، خورشت سگهاى دوزخ است. 📚 تحف العقول، ص 175 ـ بحارالانوار، ج 78، ص 117 . اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و فرعون هزاران کودک را کشت تا موسی به دنیا نیاید اما در آخر او را در خانه خودش بزرگ کرد ...! همیشه نقشه خدا از نقشه های بشر قوی تر است ☝️ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺"سه اثر عجیب سوره کوثر" 🔻پیش از حرف زدن نزد کسی که می‌خواهید حرف شما را بپذیرد هفت مرتبه سوره کوثر را بخوانید تا به خواسته شما موافقت کند 🔻اگر کسی سوره کوثر را بنویسد و با خود کند از دشمنان ایمن خواهد شد 🔻اگر کسی به نیت ثروت و فراوانی چهارشنبه‌ها ۴۰ مرتبه سوره کوثر را بخواند به ثروت و روزی فراوان می‌رسد اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐ای روشنی بخش شب های تاریک ⭐ای همدم و مونس تنهایی من ⭐ای آگاه و بینای احوال من ⭐ای درمان تمام دردهایم ⭐تنها همین کافیست که بدانم، ⭐همیشه به من نزدیکی ⭐همین کافیست که بدانم، ⭐با تو و در کنار تو ،تا رسیدن به آرامش ⭐و تمام خیر و نیکی ها فاصله ای نیست ⭐خدایا هوای دلمون رو داشته باش ⭐شبتون بخیر و در پناه خداوند مهربانی ها ‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
با ارزش ترین آدم زندگیت خودت هستی قدر خودت را بدان برای وجودت ارزش قائل باش 💡 سه نکته‌ی ساده برای موفقیت: ۱. بیشتر از بقیه بدون ۲. بیشتر از بقیه کار کن ۳. کمتر از بقیه انتظار داشته باش  Every storm in your , Life followed by a rain bow ... هر طوفان در زندگیتان ، یک رنگین کمان به دنبال دارد ... سلام صبح بخیر🌤 ▣ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
پس از آنکه حضرت نوح علیه السلام قوم گنه کار خود را نفرین کرد و طوفان همه آنها را از بین برد، ابلیس نزد او آمد و گفت : تو بر گردن من حقی داری که می خواهم آن را ادا کنم! نوح گفت : چه حقی؟! .خیلی بر من سخت و ناگوار است که من بر تو حقی داشته باشم! ابلیس گفت : همان که تو بر قومت نفرین کردی و همه آنها به هلاکت رسیدند و دیگر کسی نمانده که من او را گمراه سازم! بنابراین تا مدتی راحت هستم تا نسل دیگری بیاید! نوح فرمود : حالا می خواهی چه جبرانی کنی؟! ابلیس گفت : ✅در سه جا مراقب حيله من باش! 🍃هنگامی که خشمگین شدی! 🍃هنگامی که بین دو نفر قضاوت می کنی! 🍃هنگامی که با زن نامحرم خلوت می کنی و هیچ کس نزد شما دو نفر نیست! در چنین مواقعی به یاد من باش که کار خود را خواهم کرد. 📚بحارالانوار اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
خدا نگاهت میکنه و میگه: اگه نداشته‌ها ناآرومت میکنن، فراموش نکن که تو من رو داری... خدا از تو میخواد: لحظه‌هایی که دلت میگیره، به یادش بیفتی تا دوباره دلت آروم شه... یه سجادهٔ دلدادگی و یه نمازی که خالصانه با عشق به خدا بخونی آ رامش رو به قلبت برمیگردونه. یه آرامشی که دلت رو نورانی میکنه پر از نور خدا ... و یه آیه قرآن میتونه بهت بگه که: ✨خدا برای تو کافی است✨ پس اگه خدا رو داری بی‌نیاز از هر چیزی هستی ✨ أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَه 📚سوره مبارکه زمر اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
ضمانت چهار چیز در مقابل چهار چیز! امام صادق علیه السّلام فرمودند: کسی که انجام چهار چیز را برایم ضمانت کند، من نیز چهار خانه در برای او ضمانت می‌کنم: ✔️کسی که انفاق کند و از فقر نترسد، ✔️کسی که درباره دیگران انصاف روا دارد، ✔️و کسی که در برابر عالم، آشکارا سلام و اداء احترام کند، ✔️ و کسی که جدل را گرچه حق با او باشد ترک گوید. 📚الخصال، ج ۱، ص ۲۲۳ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
❤️ اهمیت نماز صبح از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند:که چرا کسانی که در آخر زمان زندگی می کنند رزق و روزیشان تنگ است؟ فرمودند : به این دلیل که غالبا نمازهایشان قضا است. مردی به خدمت امام صادق(علیه السلام) آمد و عرضه داشت : من مرتکب گناهی شده ام. امام فرمود :خدا می بخشد. آن شخص عرضه داشت :گناهی که مرتکب شده ام خیلی بزرگ است. امام فرمود: اگر به اندازه ی کوه باشد خدا می بخشد. آن شخص عرضه داشت: گناهی که مرتکب شده ام خیلی بزرگتر است. امام فرمود : مگر چه گناهی مرتکب شده ای؟ وآن شخص به شرح ماجرا پرداخت. پس از اتمام سخن امام رو به آن مرد کرد و فرمود: خدا می بخشد، من ترسیدم که نمازصبح را قضا کرده باشی! همچنین مرحوم آیت الله حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (معروف به نخودکی) در وصیت خود به فرزندش می گوید: اگر آدمی چهل روز به ریاضت و عبادت بپردازد ولی یک بار نمازصبح از او فوت شود، نتیجه آن چهل روز عبادت بی ارزش (نابود) خواهد شد... 📒وسایل شیعه/ج۳/ص۱۵۶ 📗بحار/ج۸/ص۷۳ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
📚ارزش خدمت به مادر دو برادر مادر پیر و بیماری داشتند. هر دو متقی و پرهیزکار بودند و عالم وعارف. با خود پیمان بستند که یکی خدمت خدا کند و دیگری در خدمت مادر بیمار باشد. برادری که پیمان بسته بود خدمت خدا کند به صومعه رفت و به عبادت مشغول شد وآن دیگری در خانه ماند و به پرستاری مادر مشغول شد. چندی که گذشت برادر صومعه نشین مشهور عام وخاص شد و از اقصی نقاط دنیا ،عالمان و عرفا و زهاد به دیدارش شتافتند و آن دیگری که خدمت مادر می کرد فرصت همنشینی وهمکلاسی با دوستان قدیم را نیز از دست داد و یکسره به امور مادر می پرداخت. برادر صومعه نشین کم کم به خود غره شد که خدمت من ارزشمند تر از خدمت برادر است ،چرا که او در اختیار مخلوق است ومن در خدمت خالق ،و من از او برترم! همان شب که این کلام در خاطر او بگذشت، پروردگار را در خواب دید که وی را خطاب کرد و گفت: برادر تو را بیامرزیدم و تو را به حرمت او بخشیدم و از این پس تو را حکم کردیم که در خدمت برادر باشی. عارف صومعه نشین اشک در چشمانش آمد وگفت: یا رب العالمین، من در خدمت تو بودم و او به خدمت مادر، چگونه است مرا در خدمت او می گماری وبه حرمت او می بخشی، آنچه کرده ام مایه رضای تو نیست؟َ! ندا رسید: آنچه تو می کنی ما از آن بی نیازم و لکن مادرت از آنچه او می کند، بی نیاز نیست، تو خدمت بی نیاز می کنی و او خدمت نیازمند، بدین حرمت مرتبت او را از تو فزونی بخشیدیم و تو را در کاراو کردیم. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
21.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شخصی پیش حضرت سلیمان رفت و از او خواست زبان حیوانات را به او یاد دهد ... حواست به چیزایی که میخوایی باشه ، شاید برای تو مناسب نیست که برات ایجاد نمیشه.👌 اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴 واقعه عجیب در مورد توجه به زن بدحجاب دکتر حاج حسین توکلی از شاگردان عارف بالله شیخ رجبعلی خیاط، نقل می کند: روزی من از مطب دندان سازی خود حرکت کردم که جایی بروم، سوار ماشین شدم، میدان فردوسی یا پیش تر از آن ماشین نگه داشت، جمعیتی بالا آمد، سپس دیدم راننده زن است، نگاه کردم همه زن هستند همه یک شکل و یک لباس! دیدم بغل دستم هم زن است! خودم را جمع کردم و فکر کردم اشتباهی سوار شده ام. این اتوبوس کارمندان است. اتوبوس نگه داشت و خانمی پیاده شد، آن زن که پیاده شد همه مرد شدند! با این که ابتدا بنا نداشتم پیش شیخ بروم از ماشین که پیاده شدم {جهت روشن شدن قضیه} رفتم پیش مرحوم شیخ، قبل از این که من حرفی بزنم شیخ فرمود: « دیدی همه مردها زن شده بودند! چون مردها به آن زن توجه داشتند، همه زن شدند!» بعد گفت: « وقت مردان هر کس به هر چه توجه دارد، همان جلوی چشمش مجسم می شود، ولی محبت امیر المومنین (ع) باعث نجات می شود» «چقدر خوب است که انسان محو جمال خدا شود... تا ببیند آن چه دیگران نمی بینند و بشنود آن چرا را دیگران نمی شنوند.» امروزه روانشناسان به این نتیجه رسیده اند که انسان به هر چه توجه و تمرکز نماید همان چیز در روح و ضمیر باطنش نقش می بندد و در عالم خارج به ظهور می رسد! چه خیر اخلاقی و چه شر باشد. 📙کیمیای محبت، ص176. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
❤️ داستان نماز [خدا] نماز آخوند کاشی را از شما [جوانان] نمی خواهد که شصت سال هم در زمستان و هم درتابستان، در حجره اش و در ایوان مدرسۀ صدر اصفهان، وقتی نماز می‌خواند، در نماز از دنیا جدای جدا می‌شد، و بعد از تمام شدن نماز، باید می‌رفت پیراهنش را که بر اثر کثرت گریه خیس شده بود، عوض می‌کرد، هم در نماز ظهرش، هم در نماز عصرش، هم در نماز مغربش و هم در نماز عشایش. در نماز شبش در مدرسۀ صدر، بعد از وتر، وقتی به سجده رفت و با آن حالش گفت: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَة وَ الرُّوحِ» [سید بن طاووس، اقبال، ج۳، ص۱۸۵] تمام آجرها، دیوارها، برگ‌ها و درخت‌های مدسه، هم آن ها، به دنبال آخوند داشتند می‌گفتند، «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ... ». یک نفر [طلاب مدرسه وقتی] این تسبیح‌ها را شنید و غش کرد. امّا جوان‌ها حداقل این نماز را بی عیب، صحیح و به موقع به جا بیاورید. استادانصاریان ، نماز الهی و شیطانی ، خلاصه‌ای از صفحه ۲۳ و ۲۹. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
❤️ زادمردِ بی نیاز بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم شخصی به یکی از خلفا مراجعه و درخواست کرد تا در بارگاه او به کاری گمارده شود. خلیفه از او پرسید: قرآن می دانی؟ او گفت: نمی دانم و نیاموخته ام. خلیفه گفت: از به کار گماردن کسی که قرآن خواندن نیاموخته، معذوریم. مرد بازگشت و به امید دست یافتن به مقام مورد علاقه خود، به آموختن قرآن پرداخت. مدتی گذشت تا این که از برکت خواندن و فهم قرآن به مقامی رسید که دیگر نه در دل آرزوی مقام و منصب داشت و نه تقاضای ملاقات و دیدار با خلیفه. پس از چندی، خلیفه او را دید و پرسید: چه شده که دیگر سراغی از ما نمی گیری؟ آن آزاد مرد پاسخ داد: چون قرآن یاد گرفتم، چنان توانگر شدم که از خلق و از عمل بی نیاز گشتم. خلیفه پرسید: کدام آیه تو را این گونه بی نیاز کرد؟ مرد پاسخ داد: (من یتق الله یجعل له مخرجاً و یرزقه من حیث لا یحتسب). هر که از خدا بترسد ، برای او راهی برای بيرون شدن قرار خواهد داد ، و از جايی که گمانش را ندارد روزی اش می دهد به نقل از: مجله موعود جوان، سال چهارم، شماره26 ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi