eitaa logo
حکایت و داستان قرآنی روایت پند حدیث آموزنده زیبا خواندنی معجزه کلیپ صوتی مذهبی اسلامی
17.9هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.7هزار ویدیو
15 فایل
﷽ 💚منبع انواع حکایات و روایات‌ جذاب مذهبی،داستان وپندزیبا 💚🌹حضورشما باعث دلگرمی ماست🌹💚 . 💚لطفا کپی باذکرصلوات🙏🌹 . . ❌تبلیغات و تبادلاتی که درکانال قرار میگیرند نه‌ تایید و نه‌ رد می‌شوند . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
6.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدايا 🙏 دراین شبهای مبارک ✨ به ما سعادت و سلامت عطا کن تا روزه‌ای با عشق بگيریم و فرمان تو را اطاعت کنیم🙏 نماز و روزه ها تون قبول حق ✨🙏 ماه تون عسل🌙 ✨🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃به نام خدایی 🌸که نزدیک است 🍃خدایی که 🌸وجودش عشق است 🍃و با ذکر روز 🌸نامش آرامش را در 🍃 خانه دل جا می دهیم 🌸بسم الله الرحمن الرحیم ╰══•◍⃟🌾•══╯
✨﷽✨ ‼️داستان تربیتی واقعی 💎معلّم از دانش‌آموز سوالی کرد امّا او نتوانست جواب دهد، همه او را تمسخر کردند. معلّم متوجّه شد که او اعتماد به نفس پایینی دارد. زنگ آخر وقتی همه رفتند معلّم، او را صدا زد و به او برگه‌ای داد که بیت شعری روی آن بود و از او خواست آن بیت شعر را حفظ کرده و با هیچ‌کس در این مورد صحبت نکند. روز بعد، معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن را پاک کرد و از بچّه‌ها خواست هر کس توانسته شعر را سریع حفظ کند، دستش را بالا ببرد. تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز بود. بچّه‌ها از این که او توانسته در فرصت کم شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. معلّم خواست برای او دست بزنند. معلّم هر روز این کار را تکرار می‌کرد و از بچّه‌ها می‌خواست تشویقش کنند. دیگر کسی او را مسخره نمی‌کرد و دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره او را "خِنگ" می‌نامیدند، نیست و تمام تلاش خود را می‌کرد که همیشه احساس خوبِ برتر بودن و باهوش بودن را حفظ کند. 💥آن سال با معدّلی خوب قبول شد. به کلاس‌های بالاتر رفت. وارد دانشگاه شد. مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی گرفت و اکنون پدر پیوند کبد جهان است. 📚کتاب زندگانی دکتر ملک حسینی 🔶🔸راه های گناه نکردن🔸🔶 🔸🔸 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
‼️آیت‌الله بهجت(ره): در بالای ایوان طلای حضرت امیر (ع) نوشته شده است: «رسول خدا (ص) فرمود: اگر همه مردم بر محبت علی علیه‌السلام گِرد می‌آمدند، هرگز خداوند آتش جهنم را نمی‌آفرید». 📚در محضر بهجت، ج2، ص302 🥀شهادت امیر المومنین علی علیه السلام به سرور ما آقا حجت بن الحسن عسکری و تمام شیعیان تسلیت باد🥀 🔶🔸راه های گناه نکردن🔸🔶 🔸🔸 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨ 🏴با «ابن ملجم» مهربان باش ✍امام علی علیه السلام وقتی به هوش آمدند، نگاهشان به «ابن‌ملجم» افتاد كه دست هايش را بسته بودند. امیرالمومنین با صدايي ضعيف فرمودند: «اي ابن ملجم! جنايتي هولناك مرتكب شدي. آيا براي تو امام بدی بودم كه اين گونه مرا پاداش دادي؟ آيا به تو احسان نكردم؟» سپس امام علی علیه السلام به امام حسن علیه‌السلام فرمودند: «پسرم! با اسير خود مدارا كن و درباره‌ي او رحمت و مهرباني پيش‌گير. آیا نمي‌بيني كه چشم‌هاي او از ترس چگونه گردش مي‌كند و دلش مضطرب است؟!» امام حسن عليه السلام فرمودند: «او به شما ضربت زده و دل ما را به درد آورده، ولی دستور می‌دهید با او مدارا كنیم؟» 💥امام علی علیه السلام فرمودند: «آري پسرم! ما از اهل بيت رحمت و مغفرتيم. به حقي كه به گردن تو دارم، از آن چه خود مي‌خوري، به او بخوران و از آن چه خود مي‌آشامي، به او بياشام. او را به غل و زنجير مكش و دست‌هايش را نبند» 📚بحارالانوار - جلد 42 - صفحه 287 📚منتهی الآمال - جلد 1 - صفحه 187 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✍امام صادق(علیه السلام): مقدّرات در شب نوزدهم تعيين، در شب بيست و يكم تأييد و در شب بيست و سوم امضا می‌شود 📚كافي ، ج4، ص 159 : 🌷 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
ملاحسین واعظ کاشفی در اخلاق محسنی می‌نویسد: برای یکی از پادشاهان مشکلی پیش آمد، او با خدا عهد کرد که اگر کار من به نیکی پایان پذیرد هر چه پول در خزانه دارم به مستمندان می‌دهم، خداوند نیز خواسته ی او را برآورد. پادشاه تصمیم گرفت به پیمان خود وفا کند، خزانه دار را خواست و دستور داد موجودی را حساب کند. پس از بررسی معلوم شد پول زیادی در خزانه موجود است، امیران دولت گفتند: این همه پول را نمی توان به مستمندان پرداخت؛ زیرا مملکت از نظر مالی آشفته خواهد شد و اداره ی لشکر به این پول نیاز دارد. شاه گفت: من عهد کرده‌ام و خلاف آن نمی کنم. گفتند: علما به ظاهر آیه ی «وَالْعَامِلِینَ عَلَیْهَا » استدلال میکنند و میگویند لشکریان کسانی هستند که خراج جمع میکنند و خود ایشان بنا بر این آیه یک دسته از مستحقان هستند. پادشاه از این سخن در اندیشه شد و پیوسته فکر میکرد. روزی کنار غرفه ای نشسته بود، ژولیده ای شبیه دیوانگان از راه می‌گذشت، پادشاه او را خواست و جریان پیمان را برای او بازگو کرد و گفت: نظر تو چیست؟ گفت: اگر شهریار هنگام پیمان بستن با خدا، سپاهیان را از خاطر گذرانده باشد صحیح است وگرنه نمی توان به آنها داد. شاه گفت: من در آن هنگام فقط به یاد مستمندان بودم. یکی از امیران گفت: ای دیوانه! مال بسیار است و سپاهیان نیز بی برگ و نوایند. ژولیده روی از او برگرداند و به شاه گفت: اگر دیگر با کسی که پیمان بستی کاری نداری وفا نکن؛ ولی چنانچه به او احتیاج داری به عهد خویش وفا کن. پادشاه چنان تحت تأثیر قرار گرفت که اشک از دیدگانش فرو ریخت و همان دم دستور داد اموال را بین فقیران تقسیم کنند. وعده‌ها باید وفا کردن تمام ور نخواهی کرد، باشی سرد و خام وعده ی اهل کرم گنج روان وعده ی نا اهل شد رنج روان در کلام خود خداوند ودود امر فرموده است أوفوا بالعهود گر نداری خوی ابلیسی بیا باش محکم بر سر عهد وفا "مولوی" 📙هزارویک حکایت اخلاقی ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
⚜ ذکر صالحین ⚜ ‍ ‍ ناصرالدین شاه قاجار در ماه مبارک رمضان نامه ای به مرجع تقلید آنزمان میرزای شیرازی به اين مضمون نوشت : كه من وقتی روزه می گیرم از شدت گرسنگی و تشنگی عصبانی می شوم و ناخودآگاه دستور به قتل افراد بیگناه می دهم لذا جواز روزه نگرفتن مرا صادر بفرماييد ! آیت الله العظمی میرزای شیرازی درجواب ناصرالدین شاه نوشت: بسمه تعالی حکم خدا قابل تغییر نیست لکن حاکم قابل تغییر است اگر نمی توانی به اعصابت مسلط شوی از مسند حکومت پایین بیا تا شخص با ایمانی در جایگاه تو قرار گیرد و خون مومنین بیهوده ریخته نشود! 🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از عایشه روايت است که: به پيامبر صلي الله عليه و سلم گفتم: ای رسول خدا ! اگر شب قدر برايم معلوم شد، در آن چه(دعایی) بگويم؟ فرمود: « بگو: اللَّهُمَّ إِنَّكَ عُفُوٌّ تُحِبُّ الْعَفْوَ فَاعْفُ عَنِّي» 🤲🌙 ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🌷‍ فواید آیة الکرسی 🌷‍ 👌عبدالله بن عوف گفته است: شبی خواب دیدم كه قیامت شده است و من را آوردند و حساب من را به آسانی بررسی كردند. آنگاه مرا به بهشت بردند و كاخ‌های زیادی به من نشان دادند. به من گفتند: درهای این كاخ را بشمار؛ من هم شمردم 50 درب داشت. بعد گفتند: خانه‌هایش را بشمار. دیدم 175 خانه بود. به من گفتند این خانه‌ها مال توست. آن قدر خوشحال شدم كه از خواب پریدم و خدا را شكر گفتم. صبح كه شد نزد ابن سیرین رفتم و خواب را برایش تعریف كردم. او گفت: معلوم است كه تو آیه الكرسی زیاد می‌خوانی. گفتم: بله؛ همین طور است. ولی تو از كجا فهمیدی. گفت برای اینكه این آیه 50 كلمه و 175 حرف دارد. من از زیركی حافظه او تعجب كردم. آنگاه به من گفت: هر كه آیه الكرسی را بسیار بخواند سختی‌های مرگ بر او آسان می‌شود. ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi