فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش شبانگاهی🔥☕
پروردگارا با ایمان و شهامت
راههای زندگی را در می نوردم
و آگاهم که پیوسته با منی و هر جا
که هستم محافظم تویی...
به راستی وقتی که تو اینقدر نزدیکی
از چه بیم دارم؟
چگونه احساس تنهایی کنم...
و چگونه راه را گم کنم...بینایم گردان تا
وجودم به درک حضورت نایل آید.الهی آمین
شبتون آرام و در پناه خـــــداوند مهربان⭐🌙
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر چقدر ببخشی صد برابرشو خدا بهت میده🙏👌👌
اکثر انسانها در رویاهایشان زندگی نمیکنن، زیرا مشغول زندگی در ترس هایشان هستن!
باورهایتان را تغییر دهید تا دنیایتان تغییر کند.
سلام.صبحتان بخیر و شادی🌹💚
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
حكايت دنیا دارمکافات هست عبرت بگیریم
این قصه را پلیسی عراقی روایت می کند که خود شاهد ماجرا بوده است ؛
میگفت :
مردی بود که قصابی داشت ، هر روز حیوانی را سر می برید و به فروش می رساند ....
در یکی از روزها زنی را در آن طرف خیابان دید که روی زمین افتاده بود ...
به آن طرف دوید تا کمکش کند اما زن را در حالی یافت که چاقویی در سینه اش فرو کرده و رها ساخته بودند ،مرد تلاش کرد که چاقور را از سینه اش بیرون بیاورد و مردم او را در این حالت دیدند و با پلیس تماس گرفتند واورا متهم به کشتن آن زن نمودند ، پلیس او را برای تحقیقات به اداره برد و هر چه مرد ادعا کرد که بی گناه است و قضیه چنین نیست و قصد کمک داشته است حرفش را باور نکردند ...
دو ماه را در زندان سپری کرد و بالاخره حکم اعدام برای او صادر کردند ...
مرد که دیگر چاره ای برای خود نیافت به آنان گفت که قبل از اینکه مرا اعدام کنید بگذارید حرف خود را بزنم ...
من قبلا در رودخانه با قایق کار می کردم و مردم را از یک سوی رودخانه به سوی دیگر می رساندم ..اما یک روز زنی را سوار کردم که آن زن بسیار زیبا بود و من در فکرش افتادم ...
به خواستگاریش رفتم واو نپذیرفت تا اینکه یک سال گذشت و باز آن زن سوار قایقم شد و بچه ای را که پسرش بود همراه داشت ...
من به او گفتم اگر خودت را در اختیارم نگذاری فرزندت را در آب غرق می کنم واو نپذیرفت و من سر فرزندش را در آب کردم ...
آن زن با تمام توان خود فریاد می کشید اما فایده ای نداشت زیرا که کسی صدایش را نمی شنید ..
پسر زیر آب صدایش قطع شد .. ومن او را در آب انداختم .
سپس آن زن را کشتم و اورا نیز به آب انداختم ...
در آن موقع کسی نفهمید و امروز این جزای همان کار است که می بینم ...
....اما این زن را من نکشته ام پس دنبال قاتل او بگردید....
هرگز نتوان رست ،ز زنجیر مکافات عمل
گر نشد پای پدر ،دست پسر می شکند.
این ضرب المثل می گوید علاوه بر جهان باقی که به حساب و کتاب اعمال ما رسیدگی می شود، در همین دنیای فانی ، در همین دنیایی که در آن زندگی می کنیم هم نتیجه اعمال خود را خواهیم دید.
یعنی آن که هر کرداری خوب و بد، زشت و زیبا باعث می شود در همین دنیا هم پاداش و سزایی دارد
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
.
🍃❤️ شفای بیماری ❤️🍃
✨ آیت الله بهجت می فرمودند:
این کارها را به این نیّت که اگر مردن بیمار، حتمی نیست، به وسیله این ها شفا یابد، انجام دهید:
1⃣ مقدار کمی از خاک پاک مدفن سیّدالشهدا علیه السّلام را در آب زمزم مخلوط کرده و هفتاد مرتبه سوره «حمد» بر آن بخوانید و در نوبت های متعدد، هر روز به بیمار بخورانید، تا زمانی که شفا یابد.
2⃣ به فقیران «متعدد» صدقه بدهید، گرچه صدقه ای که به هر کدام میدهید، کم باشد.
3⃣ روزی هفت بار سوره «حمد» را به نیّت شفای او بخوانید.
4⃣ هر کس نزد بیمار میرود، برای شفایش سوره «حمد» بخواند.
5⃣ بیمار را به مشاهد مشرَّف (مزار معصومان علیه السّلام و …) ببرید و اگر نمی تواند، همین طور نیّت و توجّه کند که به آن مشاهد رفته و زیارت کند، و همین که نیّت شفا یافتن به آن زیارتگاه برود، کافی است.
6⃣ در حضور بیمار، مرثیه بخوانید به طوری که او منقلب و متأثر شود.
7⃣ حدیث کساء را (مکرَّراً) برای شفای او بخوانید. (و هنگام خواندن در مجلسی که این حدیث را میخوانید، عود روشن کنید.)
📚 عرفان و عبادت، صـــــ ۳۹۲
📚 فیضـے از ورای سـڪـــــوت
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستان_کوتاە_تصویری
هیچ وقت خودتون و از بقیه بالاتر نبینید👍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🍃🌼🍁🌼🍂🍃🌼🍂
چهار دانشجو که به خودشان اعتماد کامل داشتند یک هفته قبل از، امتحان پایان ترم به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهر دیگر به خوش گذرانی پرداختند.
اما وقتی به شهر خود بازگشتند متوجه شدند که در مورد تاریخ امتحان اشتباه کرده اند و به جای سه شنبه، امتحان دوشنبه صبح بوده است بنابراین تصمیم گرفتند که با استاد
صحبت کنند و علت جا ماندن را برای او توضیح دهند.
آنها به استاد گفتند: ما به شهر دیگری رفته بودیم که در راه بازگشت لاستیک خودرویمان پنچر شد.
و از آن جایی که زاپاس نداشتیم مدت زمانی طول کشید تا کسی را برای کمک بیابیم و به همین دلیل دوشنبه دیر وقت به خانه رسیدیم...
استاد پذیرفت که آن ها روز بعد امتحان بدهند.
روز بعد استاد آنها را برای امتحان به چهار اتاق جداگانه فرستاد و به هر یک ورقه امتحانی داد.
آنها به اولین سوال نگاه کردند که (5) نمره داشت...
سؤال خیلی آسان بود و به راحتی به آن پاسخ دادند سپس ورق را برگرداندند تا به سؤالی که (95) نمره داشت پاسخ بدهند سؤال این بود:
کدام لاستیک پنچر شده بود؟؟؟؟؟؟؟😐
🍂
💠صداقت، تنها امتحانی است که در آن
نمی توان تقلب کرد.
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐️نیایش شبانگاهی🙏
✨پروردگارا دستانم بسوی توست
⭐️نگاهم به مهربانی و کرم توست
✨با تو غیر ممکنها ممکن میشود
⭐️نا ممکنهای زندگیام را ممکن بفرما
✨که باخدای بیهمتایی چون تو
⭐️معجزه زندگی جان میگیرد
✨الــهــی آمـیـــن🙏🏻
🌙شبتون قشنگ همراهان عزیز❤️
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫ما خدایی داریم
که حواسش به همه موجودات عالم هست
روزی دست اوست
و تلاش دست تو!
اگر ایمان و باور داشته باشی
به هر چه میخواهی میتوانی برسی!!!
چرا نگرانی؟ خدا نمیزاره تنها بمونی
💚روزتون پر از لطف خــــدا
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ ای كوی تو قبله ی مراد ادركنی
🕯ای دادرس روز معاد ادركنی
▪️ ای گشته زفرط جود و احسان و عطا
🕯مشهور و ملقب به جواد ادركنی
▪️شهادت مظلومانهی جوانترين شمع هدايت و نهمين بحر کرامت، تسليت و تعزيت باد
#آجرک_الله_یاصاحب_الزمان🥀
#شهادت_امام_جواد (ع)🥀🏴
تسلیت_باد.🥀🏴
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
پادشاه به نجارش گفت :
فردا اعدامت میکنم
نجار آن شب نتوانست بخوابد ...
همسر نجار گفت :
مانند هر شب بخواب ...
" پروردگارت يگانه است و درهای گشايش بسيار "
کلام همسرش آرامشی بر دلش ايجاد کرد و چشمانش سنگين شد و خوابيد ...
صبح صدای پای سربازان را شنيد...
چهره اش دگرگون شد و با نا اميدی، پشيمانی و افسوس به همسرش نگاه کرد که دريغا باورت کردم ...
با دست لرزان در را باز کرد و دستانش را جلو برد تا سربازان زنجير کنند...
دو سرباز با تعجب گفتند :
پادشاه مرده و از تو میخواهيم تابوتی برايش بسازی ...
چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش انداخت ...
همسرش لبخندی زد و گفت :
" مانند هر شب آرام بخواب , زيرا پروردگار يکتا هست و درهای گشايش بسيارند "
فکر زيادی انسان را خسته می کند ...
" درحالی که خداوند تبارک و تعالی مالک و تدبير کننده کارهاست ".
ساعت زندگیت را به افق آدمهای ارزان قیمت کوک نکن
یا خواب می مانی...!
یا از زندگی عقب ،،،،
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢کلیپ بسیار تأثیرگذار
📌راہ های کنترل شهوت پوچ و خطرناک،
به عواقب گناہ فکر کنید
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🌹
#حکایت
شخصی را قرض بسیار آمده بود.
تاجری کریم را در بازار به او نشان دادند که احسان می کند.
آن شخص، تاجر سخاوتمند را در بازار یافت و دید که به معامله مشغول است و بر سر ریالی چانه می زند، آن صحنه را دید پشیمان شد و بازگشت.
تو را که این همه گفت وگو ست بر دَرمی،
چگونه از تو توقع کند کسی کَرمی؟
تاجر چشمش به او افتاد و فهمید که برای حاجت کاری آمده است پس به دنبال او رفت و گفت با من کاری داشتی؟
شخص گفت: برای هر چه آمده بودم بیفایده بود. تاجر فهمید که برای پول آمده است.
تاجر به غلامش اشاره کرد و کیسه ای سکه زر به او داد.
آن شخص تعجب کرد و گفت:
آن چانه زدن با آن تاجر چه بود و این بذل و بخششت چه؟
تاجر گفت:
آن معامله با یک تاجر بود ولی این معامله با خدا...!
در کار خیر طرف حسابم با خداست او خیلی خوش حساب است.
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi