✳️ نکات مهم و کلیدی زندگی موفق در #جزء_بیست_وهفتم قرآن کریم (27)
۱. سوره ی طور ، آیه ۲۱
فرزندانتان را با ایمان تربیت کنید که در بهشت به شما ملحق شوند.
۲. سوره ی طور ، آیه ۲۵ -۲۶
دلسوزی و خیر خواهی نسبت به خویشان و خانواده، یکی از دلایل رفتن به بهشت است.
۳. سوره ی طور ، آیه ۴۸
در برابر دستورات خداوند شکیبا باش.
۴. سوره ی طور ، آیه ۴۹
در بخشی از شب تسبیح خدا را بگو.
۵. سوره ی نجم ، آیه ۲۸
از گمان پیروی نکنید که در رسیدن به حقیقت سودی ندارد.
۶. سوره ی نجم ، آیه ۲۹
دوری کن از کسی که یاد خدا نمی کند و فقط زندگی دنیا را می خواهد.
۷. سوره ی نجم ، آیه ۳۸
بدانید که هیچ کس گناه دیگری را به گردن نمی گیرد.
۸. سوره ی نجم ، آیه ۳۹
انسان آنچه که می بیند، حاصل تلاش اوست.
۹. سوره ی حدید ، آیه ۲۳
نه بخل بورز و نه مردم را به بخل ورزیدن دعوت کن.
۱۰ سوره ی حدید ، آیه ۲۳
به سبب چیزی که از دستت رفته ، غمگین نشو و بر آنچه به تو داده شده ، شادمانی نکن.
۱۱. سوره ی حدید ، آیه ۱۱
قرض الحسنه دادن به دیگران، وام به خدا است.
۱۲. سوره ی نجم ، آیه ۴۳ - ۴۴
خداوند است که می خنداند، می میراند و زنده می کند.
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
📚حکایتهای پندآموز ( آفرینش زن )
پسرکی از مادرش پرسید : مادر چرا گریه می کنی؟ مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت : نمی دانم عزیزم ، نمی دانم. پسرک نزد پدرش رفت و گفت : بابا ، چرا مامان همیشه گریه می کند؟ او چه می خواهد؟ پدرش تنها دلیلی که به ذهنش می رسید ، این بود : همه ی زنها گریه می کنند ، بی هیچ دلیلی. پسرک متعجب شد ولی هنوز از اینکه زنها خیلی راحت به گریه می افتند، متعجب بود یکبار در خواب دید که دارد با خدا صحبت می کند،
👶🏻از خدا پرسید: خدایا چرا زنها این همه گریه می کنند؟ خدا جواب داد : من زن را به شکل ویژه ای آفریده ام . به شانه های او قدرتی داده ام تا بتواند سنگینی زمین را تحمل کند .به بدنش قدرتی داده ام تا بتواند درد زایمان را تحمل کند. به دستانش قدرتی داده ام که حتی اگر تمام کسانش دست از کار بکشند ، او به کار ادامه دهد به او احساسی داده ام تا با تمام وجود به فرزندانش عشق بورزد ، حتی اگر او را هزاران بار اذیت کنند. به او قلبی داده ام تا همسرش را دوست بدارد ، از خطاهای او بگذرد و همواره در کنار او باشد و به او اشکی داده ام تا هرهنگام که خواست ، فرو بریزد . این اشک را منحصرا برای او خلق کرده ام تا هرگاه نیاز داشت بتواند از آن استفاده کند
زیبایی یک زن در لباسش ، مو ها ، یا اندامش نیست . زیبایی زن را باید در چشمانش جست و جو کرد، زیرا تنها راه ورود به قلبش آْنجاست.
📚 مجموعه شهر حکایات
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
هر شب
پنجرہهای ملڪوت آسمان✨
بسوی قلبها گشودہ میشود
الهی امشب!
ﮐﯿﻨﻪ ﺭﺍ ﺍﺯقلبہای ما ﺑﺰﺩﺍﯼ✨
و نور ایمانت را✨
درقلبهایمان جاری ڪن❤️
شبتون بخیر🌙
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت
🌹 #عید_فطر، عید عبودیت و بندگی، و نائل شدن به حقیقت تقوا و مصونیّت الهی، و رهایی از اسارت هوای نفس، بر تمام روزه داران و شیعیان امیرالمؤمنین علیه السلام مبارکباد🌹
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
.
خداحافظ #ماه_رمضان #عید_فطر
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان #ماه_شوال
✨️✨️✨️
هر که نهایت تلاش خود را برای رسیدن به هدف به کار گیرد ، به تمام خواسته هایش
می رسد .
فهمیدهام هر چقدر سختتر کارکنم، انگار شانس بیشتری به سراغم میآید.
توماس جفرسون 🗣
"Be brave, you will not see the light at the end of the tunnel, until you walk through the darkness."
"شجاع باش، تا زمانی که از تاریکی عبور نکنی، نور انتهای تونل را نخواهی دید."
روزتون شاد و پرانرژی💚
#انگیزشی
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
.
تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا﴾
برگرد .... هر جا رفتی برگرد
هر چقدر دور شدی برگرد
غافل شدی برگرد
ترسیدی برگرد
مهم نیست چند بار رفتی و برگشتی
مهم اینه که همیشه میتونی برگردی
تنبیه و سرزنشی نیست
تاوان و بازخواستی نیست
.
برگرد
فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ
بهترین جا برای شما آغوش خداست؛ برگرد..
💟 «قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ»
تا منو داری غم نداری.
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
.
5.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️سلام عزیزان همراه...
❤️عید سعید فطر بر همه شما مبارک باشه.
👌وقتشه بعد از یک ماه نماز و روزه پرونده اعمال را به خرسندی پدر و مادر و اقوام با صله رحم تکمیل کنیم...
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
#داستان کوتاه
استادی صاحب اسم اعظم و قدرت الهیه بود؛ شاگردش اصرار داشت که آن را به او نیز یاد دهد اما استاد خودداری می ورزید و میگفت تو تحمل اسم اعظم را نداری!
شاگرد بسیار اصرار و التماس کرد؛
استاد برای آزمایش به او گفت: فردا صبح به دروازه شهر برو و آن چه دیدی برای من نقل کن.
شاگرد، صبح به دروازه شهر رفت؛ او پیرمرد ریش سفیدی را دید که باری از خار روی پشتش بود که به زحمت آن را برای فروش به شهر میبرد؛
در همین حال سربازی از او پرسید بار را چقدر می فروشی؟ پاسخ داد: ده درهم، سرباز پرسید: آیا به من پنج درهم میفروشی؟ جواب داد نه! سرباز با لگد، بارِ پیرمرد را بر زمین انداخت و به او ناسزا گفت و رفت.
شاگرد این صحنه را دید و به شدت خشمگین شد و با خود گفت این پیرمرد با جان کندن بار را به این جا آورده و سرباز به جای کمک کردن، بار او را به زمین انداخت و به او ناسزا هم گفت!
.
سپس به نزد استاد آمد و آن چه دیده بود برای استاد نقل کرد؛
استاد گفت: اگر اسم اعظم را میدانستی با آن سرباز چه میکردی؟
پاسخ داد به خدا سوگند او را به خرگوش تبدیل کرده و در بیابان رهایش میساختم!
استاد خندید و گفت آن پیرمرد استاد من بوده و من اسم اعظم را از او یاد گرفته ام! اگر اسم اعظم دست تو بیفتد روزی ده حیوان درست می کنی! تو هنوز لیاقت و ظرفیت آگاهی از آن را نداری؛
برو و خود را از صفات رذیله پاک کن که برای تو از هر چیزی بهتر است.
❤️
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
زنی به کشیش کلیسا گفت: من نمیخوام در کلیسا حضور داشته باشم!
کشیش گفت:میتونم بپرسم چرا؟
زن جواب داد: چون یک عده رو میبینم که دارن با گوشی حرف میزنن
عدهای در حال پیامک فرستادن موقع دعا خواندن هستند،
بعضیا غیبت میکنند و شایعه پراکنی میکنند،
بعضیا فقط جسمشان اینجاست،
بعضیا خوابند،
بعضیا به من خیره شدن
کشیش ساکت بود و بعد گفت: میتونم از شما بخواهم کاری رو برای من انجام بدین قبل از اینکه تصمیم آخر خودتون رو بگیرید؟
زن گفت: حتما چه کاری هست؟
کشیش گفت: میخواهم لیوانی آب تو دستتون بگیرین و دو مرتبه دور کلیسا بگردید و نگذارید هیچ آبی از آن بیرون بریزد.
زن گفت: بله می توانم!
زن لیوان را گرفت و دوبار به دور کلیسا گردید.
برگشت و گفت: انجام دادم!
کشیش پرسید : کسی رو دیدی که با گوشی در حال حرف زدن باشد؟
کسی رو دیدی که غیبت کند؟
کسی رو دیدی که فکرش جای دیگر باشد؟
کسی رو دیدی که خوابیده باشد؟
زن گفت: نمیتوانستم چیزی ببینم، چون همه حواس من به لیوان آب بود تا چیزی از اون بیرون نریزد...
کشیش گفت: وقتی به کلیسا میآیید باید همه حواس و تمرکزتان به «خدا» باشد. نگذارید رابطه شما با خدا به رابطه بقیه با خدا ربط پیدا کند. بگذارید این رابطه با چگونگی تمرکز تان بر خدا مشخص شود.
♦️نگاهمان به خداوند باشد نه زندگی و قضاوت دیگران
❤️
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
📚داستان کوتاه
همسر پادشاه دیوانهی عاقلی را دید؛ که با کودکان بازی میکرد و با انگشت بر زمین خط میکشید.
پرسید: چه میکنی؟
گفت: خانه میسازم…
پرسید: این خانه را میفروشی؟
گفت: میفروشم.
پرسید: قیمت آن چقدر است؟
دیوانه مبلغی را گفت. همسر پادشاه فرمان داد که آن مبلغ را به او بدهند. دیوانه پول را گرفت و میان فقیران قسمت کرد.
هنگام شب پادشاه در خواب دید که وارد بهشت شده، به خانهای رسید. خواست داخل شود اما او را راه ندادند و گفتند این خانه برای همسر توست.
روز بعد پادشاه ماجرا را از همسرش پرسید. همسرش قصهی آن دیوانه را تعریف کرد.
پادشاه نزد دیوانه رفت و او را دید که با کودکان بازی میکند و خانه میسازد.
گفت: این خانه را میفروشی؟
دیوانه گفت: میفروشم.
پادشاه پرسید: بهایش چه مقدار است؟
دیوانه مبلغی گفت که در جهان نبود!
پادشاه گفت: به همسرم به قیمت ناچیزی فروختهای!
دیوانه خندید و گفت: همسرت نادیده خرید و تو دیده میخری.
میان این دو، فرق بسیار است…
دوست من! خوبی و نیکی که تردید ندارد!
حقیقتی را که دلت به آن گواهی میدهد بپذیر هرچند به چشم ندیده باشی!
گاهی حقایق آنقدر بزرگاند و زیبا که در محدودهی تنگ چشمان ما نمیگنجند...
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
5.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎦 باور نکردهایم که صدقه مال را زیاد میکند
#آیت_الله_جوادی_آملی
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi