eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
529 عکس
151 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 رونق مدرسه فلسفي قم در ریاست حاج شیخ عبدالکریم حائری 🔺بخش اول: ✔️گزارشی مقايسه ای از درس فلسفه آیت الله العظمی و درس أیت الله دکتر مهدی حائري یزدی: 🔹بعد ازنگاهی به علم کلام رشته فلسفه را آغاز کردم، درحدود سن شانزده سالگی، که همزمان با خواندن سطوح فقه و اصول بوده، با همان توان و جدیت را می خواندم. 🔸ابتدا از که منطق در جامع المقدمات است، شروع کردم و آن را بسیار خوب و با دقت خواندم . بعد را پیش مرحوم آقای در آن زمان هنوز قم بودند. 🔹بعد را شروع کردم، چون آن وقت این چیزها در حوزه رسماً تعلیم و تعلّمش رایج نبود. آقای خمینی ( (ره)) خصوصاً و اختصاصاً در منزل خودشان به من درس می دادند و گاهی هم مدرسه دارالشفاء؛ بنده یک دوره کامل منظومه تنها پیش ایشان خواندم، (چند روزی آقای لطف ا... صافی به درس آقای خمینی(امام خمینی (ره)) آمد) به استثنای فلکیات را ایشان گفتند که اباطیل است و جدید با اینها قابل مقایسه نیست و تدریس نکردند . 🔹تابستان همان سال مشهد رفتم و نزد آقای به مدت شش ماه را خواندم . 🔹بدین ترتیب، منظومه را خوب و کامل خواندم. در این خلال را هم در حوزه علمیه قم درس می دادم و اصولاً از اشتغال به منطق بسیار لذت می بردم. را چند بار درس دادم، خیلی هم جمع می شدند. آن وقت هفده، هجده سال داشتم و درس منطق من خیلی شهرت پیدا کرده بود. ملاّ عبدا... را درس می دادم. بسیاری از معروفان امروزی نزد اینجانب منطق یا شرح منظومه را می خواندند. 🔹 آقای خمینی ((امام خمینی (ره)) می گفتند اسفار را نخوانده اند، اما آن را با حاج ای مباحثه کرده اند و لذا به نظر من، درس اسفار ایشان خیلی سنتی نبودتا بتوان گفت سلسله سند ایشان در تعلیم افسار به صدرالمتالهین مولف افسار می رسد. هر چه بود حدّت وجودت فهم خود ایشان بود که می توانست از عهده تدریس افسار برآید، زیرا این خصوصیت افسار است که سطح آن بسیار شیوا و روان است و ژرفای فوق العاده پیچیده و پیل افکن دارد . شاهد راستین آن حواشی بعضی مُحشّین اسفار است که نکات مخدوش و غیر وارد به متن کتال بسیار دارد. 🔸ایشان (امام خمینی (ره)) علاقه ای به فلاسفه مشاء و منطق نداشت. درس اسفار ایشان بیشتر جاذبه عرفان داشت. عرفان هم پیش آقای به خوبی خوانده بودند و دائماً هم مشغول مطالعه کتب و غیره بودند. لذا به اسفار هم از نظر ابن عربی نگاه می کردند، نه از نظر و . به کلمات ابن سینا و فارابی که می رسیدند به کلی ناراحت می شدند و با توان سرشار عرفان از تنگناهای فلسفه خارج می شدند. روزی که من ایرادی اظهار کردم ، ایشان در جواب گفتند: «شما باید از اینگونه سخنان ابن سینا استبرا شوید». 🔹باری، بعد از تمام شدن منظومه با دو سه نفر از رفقا، مثل آقای شیخ محمد که یزدی احمد آبادی بود و بسیار فاضل، پیش آقای خمینی (امام خمینی(ره)) را شروع کردیم. ده سال طول کشید که اسفار را خواندیم. در این دوره آقای و آقای سه دهی اصفهانی حضور داشتند. 🔹همزمان با اسفار، را از اول منطقیات تا آخر الهیات بنده تنها پیش آقای خوانساری خواندم، صبحها بعد از نماز صبح. 🔸آقای بیانش خوب نبود ولی فکرش خیلی عمیق بود. کسی در حوزه علمیه به عمق تفکرات ایشان در ریاضیات و فلسفه مشّا و منطق نبود و بر عکس آقای خمینی((امام خمینی(ره))، آقای خوانساری هیچ علاقه ای به عرفان نشان نمی داد و از فلسفه ملاصدرا چندان طرفی نمی بست. ادامه دارد...  منبع: ماهنامه فرهنگ، سال چهارم، شماره چهارم، بهار 1374، ص ص 120-102 . نکته: 🔺استادان فلسفه در حوزه علمیه قم: فلسفه مشاء و حکمت ابن سینا: آیت الله العظمی فلسفه حکمت متعالیه و عرفان: آیت الله العظمی 🔺استاد فلسفه حوزه علمیه مشهد: آیت الله   https://eitaa.com/hekmat121
📌 رونق مدرسه فلسفي قم در ریاست حاج شیخ عبدالکریم حائری 🔺بخش دوم: ✔️گزارشی مقايسه ای از درس فلسفه آیت الله العظمی و آیت الله ، و شخصيت فلسفي أیت الله دکتر مهدی حائري یزدی: 🔹درس آقای خوانساری دو سال طول کشید. ایشان به خصوص در ریاضیات متخصص بودند. و شرح اشارات را نیز از اول تا آخر پیش ایشان خواندم که دو سال طول کشید. 🔸 این درسها خصوصی بود و جز من کسی نبود. تمام روزها درس بود، حتی روزهای جمعه. خودش به این درس خیلی علاقه داشت. تنها روزهای عاشورا را تعطیل می کرد. چون بنده هم از شرح اشارات خیلی خوشم می آمد، پس از تمام شدن درس این کتاب را سه مرتبه خودم با تفکر عمیق از اول تا آخر خواندم. در اثر همین خواندن دردسری پیدا کردم. 🔹تابستانهای گرم قم، صبح بعد از نماز از پشت بام پایین می آمدم و به زیر زمین می رفتم و عصرها نزدیک غروب برای نماز ظهر و عصر که قضا نشود، از سرداب بیرون می آمدم. بعد از نماز شام مختصری شام می خوردم و باز به پشت بام می رفتم و مطالعه شرح اشارات را ادامه می دادم. وقتی آن تابستان تمام شد، تمام دنیا در نظر من می چرخید. روزنامه اطلاعات را در دستم می گرفتم، حتی خطوط درشت آنرا نمی توانستم بخوانم. 🔹بعد مقداری مسافرت و تفریح کردم و هنگامی که بهتر شدم به قم برگشتم. در این هنگام، مرحوم آقای که از فلاسفه مشهور زمان خود بودند، به شهر قم نزول اجلال کردند و درس پرجمعیتی از اسفار در مدرسه فیضیه برپا کردند. 🔸آقای خمینی ((امام خمینی(ره)) به بنده توصیه کردند که در درس اسفار آقای میرزای آشتیانی شرکت کنم، اما بنده از روی غرور نپذیرفتم و گفتم دیگر هیچ نیازی به خواندن اسفار ندارم. زیرا تقریباً یک بار همه اسفار را خوانده و یک بار هم با مرحوم بحث کرده ایم. اما چون کتاب ابن سینا را نخوانده بودم، به اتفاق دوست عزیز آقای ، امام جمعه زنجان، به منزل آقای آشتیانی رفتم و از اول کتاب شفا در نزد آقای میرزا مهدی آشتیانی شروع کردیم، ولی اندک زمانی نپایید که استاد از قم به تهران مراجعت کردند. 🔹 بنده چون تصمیم داشتم الهیات شفا را تا آخر بخوانم، به دنبال ایشان به تهران رفتم و در مدرسه سپهسالار قدیم پشت مدرسه مروی که مقّر درس استاد بود، اقامت گزیدم و صبح و عصر به منزل ایشان در خیابان علایی می رفتم تا تمام را نزد ایشان خواندم و سپس به قم مراجعت کردم. اینها همه قبل از رفتن به تهران برای اقامت و قبل از آمدن آقای بروجردی به قم بود. 🔹 مقام بزرگی در علم اصول و فقه و در فلسفه داشتند . ایشان خودشان گفتند: من بیشتر اسفار را پیش خوانده ام و شوراق را پیش آقای ؛ یعنی دو تن از فلاسفه بنام آن وقت اصفهان. ولی فلسفه را در مسائل اصول و فقه هیچ سرایت نمی دادند. 🔹عقیده من آن است که فلسفه ایشان از آقای (کمپانی) خیلی بهتر بود، برای اینکه او فلسفه را تنهایی آموخته بود نه پیش استاد. آقای بروجردی عمیقاً به مسائل فلسفه نگاه می کرد. آقای اصفهانی فلسفه را زیاد دخالت داده است، تا جایی که صورت مسائل اصول را به صورت مسائل فلسفی تغییر می دهد. والحق این کار در نوع خود بی نظیر و نوآوری حساب می شود. ولی آقای بروجردی با آن عمق و تضلعی که داشتند، هیچ مداخله نمی دادند، چون معتقد بودند که خرج اینها دوجاست.  منبع: ماهنامه فرهنگ، سال چهارم، شماره چهارم، بهار 1374، ص ص 120-102 . ایتا https://eitaa.com/hekmat121