هدایت شده از فلسفه اسلامی
#فلسفه_اسلامی
#سیر_مطالعاتی
💎 برنامه و سفارش آیت الله العظمی #جوادی_آملی به فراگیران حکمت اسلامی از زبان آیت الله غلامرضا #فیاضی
شیخنا الاستاذحضرت آیت الله جوادی آملی (مد ظله العالی) فرمود :
کسی که بخواهد رشته خود را فلسفه قراردهد خوب است #منطق و فلسفه را به این ترتیب بخواند:
مرحله اول :
۱. المنطق
۲. الجوهرالنضید
مرحله دوم:
۱. بدایةالحکمة
۲. کشف المراد بخش اثبات الصانع
مرحله سوم:
۱. نهایة الحکمة
۲. شرح منظومه
۳. #برهان شفا
مرحله چهارم:
۱. شرح اشارات
۲. شرح حکمة الاشراق قطب الدین شیرازی
مرحله پنجم:
۱. #اسفار جلد ۱و۲
۲. الهیات شفا
مرحله ششم :
اسفارجلد ۳ تا ۹
—استاد فیاضی :
افزون برهمه این ها یک دوره #معرفت_شناسی اسلامی متقن لازم است.
📚 پرنیان اندیشه، ص۴۳و۴۴ (کتاب پرنیان اندیشه مشتمل پرسش ها و پاسخ هایی از استاد فیاضی است).
#فلسفه_اسلامی
#سیر_مطالعاتی
#آیت_جوادی_آملی
#آیت_الله_فیاضی
#مرکز_تخصصی_فلسفه_اسلامی
@mt_falsafeh
📚📚📚📚📚📚📚📚📚
https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96
📌عقل شيعي
✔️بخش دوم:
✔️استاد شهید مطهری:
🔹حقيقت اين است که سلسله جنبان اين طرز تفکر و اين نوع تمايل،فقط و فقط ائمه اهل بيت عليهم السلام بودند.
همه محققان اهل تسنن اعتراف دارند که علي عليه السلام حکيم اصحاب بود و عقل او با مقايسه با عقول ديگران نوع ديگر بود. از ابوعلي سينا نقل شده که ميگويد:
کان علي عليه السلام بين اصحاب محمّد صلي الله عليه و آله کالمعقول بين المحسوس.
يعني علي در ميان ياران رسول خدا مانند «کلي» در ميان «جزئيات محسوسه» بود و يا مانند «عقول قاهره» نسبت به «اجسام ماديه» بود.
🔸بديهي است که طرز تفکر پيروان چنين امامي با مقايسه با ديگران تفاوت فاحش پيدا ميکند.
🔹احمد امين و برخي ديگر دچار توهمي ديگر شدهاند. آنان در انتساب اين نوع کلمات به علي عليه السلام ترديد کردهاند و ميگويند عرب قبل از فلسفه يونان با اين نوع بحثها و تجزيه و تحليلها و موشکافيها آشنا نبود؛ اين سخنان را بعدها آشنايان با فلسفه يونان ساختهاند و به امام علي بن ابيطالب بستهاند!.
🔸ما هم ميگوييم عرب با چنين کلمات و سخناني آشنا نبود؛ نه تنها عرب آشنا نبود، غير عرب هم آشنا نبود، يونان و فلسفه يونان هم آشنا نبود.
🔸آقاي احمد امين اول علي را در سطح اعرابي از قبيل ابوجهل و ابوسفيان از لحاظ انديشه پايين ميآورد و آنگاه صغري و کبري ترتيب ميدهد! مگر عرب جاهلي با معاني و مفاهيمي که قرآن آورد آشنا بود؟! مگر علي تربيت شده و تعليم يافته مخصوص پيامبر نبود؟! مگر پيامبر علي عليه السلام را به عنوان اعلم اصحاب خود معرفي نکرد؟! چه ضرورتي دارد که ما به خاطر حفظ شأن برخي از صحابه که در يک سطح عادي بودهاند، شأن و مقام ديگري را که از عاليترين مقام عرفاني و افاضه باطني از برکت اسلام بهرهمند بوده است انکار کنيم؟!.
🔹آقاي احمد امين ميگويد قبل از فلسفه يونان مردم عرب با اين معاني و مفاهيمي که در نهج البلاغه آمده است آشنا نبودند.
🔸جواب اين است که با معاني و مفاهيمي که در نهج البلاغه آمده است، بعد از فلسفه يونان هم آشنا نشدند! نه تنها عرب آشنا نشد، مسلمانان غير عرب هم آشنا نشدند! زيرا فلسفه يونان هم آشنا نبود. اينها از مختصات #فلسفه_اسلامي است، يعني از مختصات اسلام است و فلاسفه اسلام تدريجاً با الهام از مبادي اسلامي آنها را وارد فلسفه خود کردند.
✔️ منبع: سيري در نهجالبلاغه ص ۵۵ _ ۵۷
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
💠 مقاله علمی پژوهشی
🔸 چگونگی امتداد یافتن فلسفه به علوم در فلسفه اسلامی با تأکید بر تقریر آیتالله جوادی آملی
پایگاه اطلاع رسانی اسراء: به مناسبت روز جهانی فلسفه، به بازنشر مقاله ای با عنوان «چگونگی امتداد یافتن فلسفه به علوم در فلسفه اسلامی با تأکید بر تقریر #حضرت_آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی که در نشریه علمی پژوهشی حکمت اسراء به چاپ رسیده است می پردازیم:
در چکیده این مقاله علمی پژوهشی آمده است:
▫️ مسئله اساسی پژوهش حاضر پاسخ گویی به این پرسش است که ازنظر فلسفه اسلامی، امتداد و بسط فلسفه به علومِ ناظر به زندگی چگونه رخ می دهد و فلسفه چگونه در تولید و تولد نظریه های علمی نقش آفرینی می کند. این مقاله می کوشد با روش توصیفی ـ تحلیلی، ضمن بازخوانی آن دسته از مباحث فلسفۀ اسلامی (با توجه ویژه به تقریر #حضرت_آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی) درباره رابطه فلسفه و علوم، ابتدا مهم ترین ابعادِ دیدگاه #فلسفه_اسلامی را دربارۀ رابطۀ فلسفه و علوم توصیف کند و سپس با تحلیل منطقی نکتههای این دیدگاه، دلالت ها، ظرفیت ها و افق گشایی های آن را دربارۀ چگونگی امتداد فلسفه به علوم آورده ایم.
متن کامل:
http://news.esra.ir
https://b2n.ir/h91861
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
🆔 @a_javadiamoli_esra
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
🔻بخش اول
💠 #توحید، #عبودیت و #ساحت_اندیشه
🔰توحید و عبودیت
وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ (56/الذاریات)
این آیه بنا بر استثنا در سیاق نفی، انحصار مؤکد را می رساند. عبودیت تنها و تنها هدفی است که انسان برای آن خلق شده است.
اما این هدف چه گستره و عمقی را در بر می گیرد؟
همان گستره و عمقی که عظیم ترین حقیقت هستی یعنی توحید دارد، این هدف یعنی عبودیت نیز به همان اندازه گستره و ژرفا دارد.
گستره و ژرفای حقیقت توحید هم به واسطه گزارشات شهودی عرفا در دانش عرفان نظری تبیین گشته و هم با تبیین فلسفی و برهانی در دانش فلسفه خاصه حکمت متعالیه.
صرفا افعال ما نیست که بایستی رنگ و بوی توحیدی بگیرد.
بلکه این #زندگی ما با همه ساحتها و شئوناتش است که بایستی جز صبغة الله چیزی جز از آن نمودار نگردد.
نه تنها #نظام_رفتاری ما، بلکه #نظام_حساسیتها و گرایش و عواطف ما و #نظام_اندیشه ما نیز بایستی عبودیت خدا در آن به عنوان هدف همیشه مد نظر باشد.
در دانش فلسفه تبیین می گردد که علت فاعلی متمم علت غایی است و فاعل با غایت گرفتن امری از جنس غایت می شود و بلکه در صیرورتی خود غایت می شود.
پس انسان با هدف گرفتن توحید در همه ساحت های زندگی اش، از جنس توحید می شود و انسان به جایی می رسد که
كنت سمعه الذى يسمع به ، و بصره الذى يبصر به ، و لسانه الذى ينطق به ، ويده الذى يبطش بها(حدیث قرب نوافل/در قرب نوافل حق تنزل مى كند و چشم و گوش عبد مى شود كه شنونده و بيننده عبد است)(1)
بلکه انسان در صعودش به جایی می رسد که
كان سمعى الذى اسمع به ، و بصرى الذى ابصر به ، ويدى التى ابطش بها(حدیث قرب فرائض/در قرب فرائض عبد ترفع مى يابد و صعود و عروج پيدا مى كند و بالا مى رود و چشم و گوش حق مى شود كه گوينده و شنونده بيننده حق است)(2)
🔰توحید و دانش و اندیشه اسلامی
از روز اول آفرینش و حتی خود آفرینش چیزی جز #بسط_توحید نبوده است. دغدغه تاریخی انبیاء نیز چنین بوده و اوصیاء و اولیاء نیز در همین راه خون خود را فدا کرده اند.
در این میان نیز دانشهای اسلامی به نوعی هدف غایی که دنبال می کرده اند چیزی جز #بسط_توحید نبوده است.
دانشمندان و اندیشمندان بزرگ اسلامی نیز به این هدف غایی التفات داشته اند اما گاه این هدف در اندیشه طفلان و نااهلان عرصه دانش و اندیشه به فراموشی و غفلت سپرده میشده و می شود.
#فقه_موجود در راستای تبیین و ترسیم زندگی موحدانه در ساحت افعال #فرد_مکلف و بسط #ولایت_الله در این زمینه بوده است.
دانش #کلام نیز در پی حراست از مرزهای #عقاید_توحیدی پی ریزی شده است.
همچنین دانش #فلسفه_اسلامی با دغدغه شناخت عظیم ترین حقیقت هستی یعنی #توحید بسط پیدا کرده است.
آنجا که در #اصالت_وجود صحبت می کند او چیزی غیر از شناخت حق تعالی را دنبال نکرده،
آنجا که رابطه علیت را تقریر نوینی صدرا از آن ارائه داد به دنبال آن بود که «کلّ من علیها فان» را به واسطه #وجود_فقری تبیین کند.
آنجا که حرکت جوهری در حکمت متعالیه ترسیم و تصویر می گشت نافذان بصیرت عرصه دانش میدانستند که این چیزی جز ترسیم #صیرورت_تکوینی_عالم_به_سوی_حق نیست.
دانش عرفان اسلامی هم پیش از آن که وجود یابد این عرفان و شهود و دریافت حقیقت بود که موجود بوده و دانش عرفان اسلامی چه عرفان نظری و چه عرفان عملی گزارش دریافت های شهودی و تجربه های سالکانه است.
البته که مراتب توحید و بسط توحیدی که این دانش ها نشانه گرفته اند بر اساس فهمی که از توحید داشته اند بسیار متفاوت است و در این میان عرفان اسلامی از برترین فهم ها برخوردار است که به مدد وحی و بیان فاخر حضرات معصومین علیهم السلام به انضباط و دقت مثال زدنی دست یافته است.
در طول تاریخ عرصه فکر سرزمینهای اسلامی، توحید به عنوان عظیم ترین حقیقت هستی سائس اصلی مسیر دانش و اندیشه اسلامی بوده است.
فلذا یقینا ساحت اندیشه اسلامی اگر می خواهد به اصالت تاریخی خود پایبند بماند بایستی عبودیت الله در ساحت اندیشه و دانش را مد نظر داشته باشد.
🔰#عبودیت_الله و ساحت اندیشه و دانش
💢❓💢سوالی که مطرح می شود این است که چگونه عرصه دانش و اندیشه ساحتی برای عبودیت شود؟! چرا که آزادی در تفکر و اندیشه رکن رکین آن است و این مقوله با تعبّد که سلب آزادی است جمع نمی شود؟! تعبّد یعنی اطاعت بی چون و چرا در حالیکه فکر و دانش عرصه ایست که اطاعت بی چون و چرا در آن بی معناست.
—---—
◼️ سید مصطفی مدرس مصلی
🔗@seyyedmodarresi