📌از نظام فکری امام خمینی تا مکتب معرفتی انقلاب اسلامی
✍ سید مهدی موسوی
♦️بخش اول:
❇️ مقدمه
🔹 انقلاب اسلامی ایران تولید کنندهی یک مکتب معرفتی جامع و بیبدیل است که طرحی نو در اسلامشناسی درافکند و بدین واسطه جهان معنایی جدیدی متولد شد و در این عالَم، افقهای جدیدی در عرصه ی شناخت هستی و انسان، معرفت و سیاست، اجتماع و مدیریت به روی بشریت گشوده شد. بنیان این مکتب معرفتی را نظام فکری حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) تشکیل میدهد. از این رو پرسش از چگونگی تبدیل نظام فکری امام خمینی به مکتب معرفتی انقلاب اسلامی میتواند الهام بخش ما در برقراری نسبت عمیقتر با امام و انقلاب و آینده ایران اسلامی باشد. چرا که شخصیت و نظام فکری امام صورت باطنی انقلاب اسلامی و تاریخ ماست و می تواند ما را از تحیر و پریشانی فکری و از جاکندگی معرفتی خلاصی بخشد. پریشانی ای که محصول غفلت از حقیقت انقلاب و عهد ملت ایران با امام خمینی است. نظام فکری امام خمینی تنها امکان ما جهت رجوع به فطرت و اسلام و خروج از سیطره تفکر غربی است چرا که به تعبیر رهبر معظم انقلاب «آن مرد عظیمی که بلاشک خداوند متعال لمعه ای و لمحه ای از انوار طیبه ی نبوت ها در وجود او قرار داده بود.» ۲۱/۱۱/۱۳۹٠
🔸 مقصود این نوشته از "نظام فکری" عناصر بنیادین معرفتی و محکمات فکری است که نقش معنابخشی، نظمدهی و جهتدهی به سایر عناصر و اجزای یک مجموعهی معرفتی دارد. نظام فکری در این تلقی، غیر از "منظومهی فکری" است که به مجموعه عناصر معرفتی به همپیوسته و مرتبط اطلاق میشود. در واقع "نظام فکری" هستهی سخت و اصول بنیادین در منظومه فکری است که به آن روح، معنا، نظم و جهت میدهد.
نظام فکری ان دسته از محکمات و مبادی ثابت و پایدار و عمومی یک متفکر است که مقدمه ی تفکر و اندیشه او قرار می گیرد و در نقش پایگاه فکری، با مجهولات و مسایل جدید روبرو می شود و در صدد پاسخ دادن بر می اید به نحوی که در مواجهه با همه مجهولات و پرسش ها به گونه ای سخن بوید که در آن تناقض و پریشانی نباشد بلکه همه پاسخ ها منظومه وار حول نظام فکری به عنوان نخ تسبیح سامان یابد. وجود نظم فکری و مبادی ثابت معرفتی، نظم شخصیتی، نظم شناختی و نظم دانشی ایجاد می کند و انسان از حزب باد بودن و همج رعا و متشتت و متحیر بودن در شرایط بحرانی و موقعیتهای مرزی می رهاند و به تفکر و اطمینان قلبی و ثبات در قدم میانجامد. بنابراین فرد و جامعهای تفکر می کند که از نظام فکری برخوردار باشد تا از یک پایگاه معرفتی مشخصی به پدبدههاو پرسشها بنگرد و به تجزیه و تحلیل اطراف آن و همچین مقایسه آن با وضع مطلوب و آرمانی بپردازد و الا گرفتار وهم و خیال پردازی و سطحینگری میشود و از حقیقت دور میگردد.
🔹 مقصود از "مکتب معرفتی" نظم معرفتی و دستگاه منسجم، هماهنگ و به همپیوستهای است که افقهای جدیدی را در تبیین پدیدهها و توصیف لایههای عمیقتر واقعیت میگشاید و به طرح و برنامهی زندگی میانجامد که امکان آن در دستگاههای دیگر وجود ندارد.
در درون هر "مکتب معرفتی" انواعی از "مدرسه معرفتی" متفاوتی امکان تحقق دارد که در عین اشتراک در نظم بنیادین از عناصر ویژهای برخوردارند که موجب شکلگیری نوآوریهای علمی میشود. به طور نمونه "حکمت متعالیه" یک مکتب فلسفی متفاوت از "حکمت مشاء" و " حکمت اشراق" و "فلسفه غربی" است اما در عین حال مدرسههای معرفتی مختلفی ذیل آن وجود دارد. مانند "مدرسه فلسفی اصفهان"، "مدرسه فلسفی تهران"، "مدرسه فلسفی خراسان" از آنجمله است. همچنين در حوزه فقه و اصول، دو "مکتب اصولی" و "مکتب اخباری" وجود دارد که ذیل هر کدام مدرسههای معرفتی متفاوتی وجود دارد . در ذیل مکتب اصولی چند مدرسه وجود دارد که در عین التزام به مکتب اصولی و مبادی و منهج کلان از نوآوریهای مختلفی ب خوردارند مثل "مدرسه فقهی قم" و "مدرسه فقهی نجف".
❇️ داراییهای فکری و معرفتی امام خمینی
امام خمینی به لحاظ فقهی در ادامه "مکتب اصولی" و "مدرسه فقهی قم" قرار دارد و در ادامه آیتالله حائري و آیتالله بروجردی به تقویت و تعمیق این مدرسهی فقهی پرداختند و نوآوريهای بسیاری هم دارند. به لحاظ فلسفی و عرفانی در ادامهی مکتب "حکمت متعالیه" و "مدرسهی فلسفی تهران و قم" قرار دارند که مهمترین ویژگی آن جمع میان حکمت وعرفان است. در این بین بسیار از آیتالله شاهآبادي متأثر است. اما آنچه امام خمینی را از دیگران متمایز میکند آن "نظام فکری" ایشان است که از جامعیت ویژهای برخوردار است که در نهایت به تولید مکتب فکری انقلاب اسلامی در عرصهی اسلامشناسی و طرح کلی و جامع زندگی انسان در عصر تجدد و حجاب حقیقت منجر شده است و موجب آغاز تاریخی نوین برای بشریت عصیانزده شده است.
#نظام_فکری
#منظومه_فکری
#مکتب_معرفتی
#مدرسه_معرفتی
#امام_خمینی
#انقلاب_اسلامی
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌از نظام فکری امام خمینی تا مکتب معرفتی انقلاب اسلامی
✍ سید مهدی موسوی
♦️بخش دوم:
❇️ویژگی های نظام فکری امام خمینی
امام خمینی متفکری برجسته و صاحب یک نظام فکری و نظام جامع از اندیشهی اسلامی بود که از ویژگیهای مختلفی برخوردار بود که مهمترین آن از این قرار است:
۱. توجه جدّی به محکمات اندیشه و اصول معرفت در مسیر انکشاف حقیقت و تفکیک آنها از سایر معارفی که به توضیح و تفصیل و اثبات آن می پردازد و تلاش برای بازگرداندن همهی معارف تفصیلی و توضحی به آن محکمات و اصول ثابت و عمومی؛ محکمات نظام فکری امام خمینی همان مقاصد اصلی دین اسلام و فلسفهی واقعی احکام الهی است.
۲. توجه مراتب و درجات تشکیکی معرفت که کاملا ناظر به واقعیت ذومراتب حیات انسانی و نظام خلقت دارد. لذا تناظر میان معرفت، انسان و هستی برقرار میکند و از ظواهر اشیا و سطوح معرفت عبور کرده و راهی به لایههای باطنی و غیبی واقعیت جستجو می کند لذا #تفکر منزل اول سلوک انسانی است. تفکر یعنی عبور از خیالات و انگاره های ذهنی، مشهورات زمانه و عادات اجتماعی(حجابهای خودساخته) که حجاب موقعیت ما و مهجوریت قرآن و حقیقت شده است و نسبت ما را با حقایق ثابت هستی مختل کرده است و در عین حال توجه به حقایق ثابت و مقصد اعلای حیات انسانی است.
۳. از منابع مختلف معرفت بخش بخصوص قرآن و حدیث، عقل و تاریخ (بخصوص تاریخ انبیاء و اولیاي الهی) بهره میبرد تا جوانب مختلف واقعیت و لایههای معنایی هستی و ابعاد باطنی انسان آشکار شود. از اینرو معرفت امر ذو مراتب و درجات است که هرکس براساس ظرفیت خود از آن بهره دارد.
۴. پس از کسب اجتهاد در علوم اسلامی و تراث دانشی مسلمین(بخصوص، عرفان و فلسفه، فقه و اصول) از آنها برای صورتبندی نظام اندیشه خود و حل مسائل خرد و کلان جامعهی بشری بهره گرفته است. هیج علمی را فداي دیگری نمیکند و با هیچ دانشی سر ستیز و تقابل ندارد.(بسیج همهی علوم برای حل مسائل جامعه بشری)
۵. . در نظام اندیشه امام خمینی، همهی معرفتها و علوم برای "زندگی توحیدی"، عمل و حرکت انسان به سمت کمال است و هیچ دانشی فینفسه مقصود نیست مگر معرفت قلبی و ایمانی به خداوند متعال (به عنوان حقیقت همه حقایق و کمال مطلق فطری) که رهآورد عمل و حرکت آگاهانهی انسان و نتیجه تکامل وجودی او و اتصال قلبی به حقیقت است. چون هدف علم و معرفت انکشاف حقیقت و اتصال به حقیقت از طریق عمل است به جای کثرت اطلاعات، تذکر و درونی شدن معرفت بسیار اهمیت می یابد تا معرفت از حالت لقلقه زبان و حال خارج شود به ملکه و حقیقت وجودی مبدل شود.
۶. این نظام فکری چند بعدی و چند لایه است، محور در عرصهی انسان شناسی #فطرت است در عرصهی هستی شناسی #وحدت_هستی است، درعرصهی معرفتشناسی انکشاف حقیقت و #واقعگرایی_اجتهادی است و در عرصهی حرکت و زندگی #توحید_عملی و #قيام_لله در همهی ساحتهای حیات انسانی و تمامی زوایای زندگی است که برنامهی عملیاتی برای زندگی توحیدی عزتمندانه و جامعه متکامل در دنیا عرضه میکند.
۷. غایت اصلی کل تفکر اسلامی، #تربیت انسان و یافتن "صورت انسانی" است. باقی اهداف و مقاصد همچون پیشرفت و رفاه، قسط و عدالت، آزادی و رهایی، امنیت و سلامت نقش طریقی و مقدمی برای تربیت و کمال حقیقی انسان را دارند و نباید نگاه استقلالی به آنها داشت که نگاه استقلالی موجب تقلیلگرایی اسلام و تضاد فکری و اجتماعی میشود.
۸. نظام فکری علیرغم ثبات در محورها و اصول، درهر زمان و مکانی، دلالتها و اقتضاهای معرفتی ورفتاری خاصی دارد. لذا در ذات آن پویایی وانعطاف نهفته است. بدینجهت از جمود، تحجر والتقاط مبرا است و همواره به اجتهاد نو به نو و توجه به معادلات و اقتضائات زمان و مکان در همهی ساحتهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی لازم است.
#نظام_فکری
#منظومه_فکری
#مکتب_معرفتی
#مدرسه_معرفتی
#امام_خمینی
#انقلاب_اسلامی
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 از نظام فکری امام خمینی تا مکتب معرفتی انقلاب اسلامی
✍ سید مهدی موسوی
♦️بخش سوم:
۹. نظام فکری امام خمینی، ناظر به ابعاد فطری و اشراقی حیات انسان و عناصر انسانی مکتب اسلام است و به همین جهت هویت جهانی دارد و به مناسبات سیاسی و اجتماعی جهان توجه دارد و در اندیشهی تحقق توحید و عدالت حقیقی در سراسر گيتي و کسب قدرت ادارهی جهان در قامت یک تمدن متعالی بواسطهی بیداری ملتها و جبهه مستضعفان جهانی و "آزادی انرژی متراکم جهان اسلام" است. بدین جهت، نظام فکری امام، آغازی بر تاریخ فطری و اشراقی جهان و تغییر مناسباتی است که در غیبت حقیقت و انحراف فطرت از غیب به طبیعت و ادعای حصر وجود در طبیعت محدود (علت نهیلیسم) بر جهان مسلط شده است. تفکری که اساس آن را تذکار به حقیقت و مشاهده ی افق های اشراقی و متعالی هستی شکل داده است و همه مناسبات انسانی و معادلات جهانی را در ان افق به توصیف و تفسیر و تبیین نشسته است تا بشر راهی به عالم قدسی بیابد و با عبور از مجازها، عصر حقیقت و وحدت را آغاز کند.
10. نظام فکری امام خمینی، اگرچه دارای بنیانهای حکمی و فقاهتی عمیقی است اما به عنوان یک دانش و علم رسمی وارد عرصهی عمومی نشد که مردم با درس و بحث رسمی با آن آشنا بشوند و بدان اقبال نشان دهند بلکه به عنوان یک گفتمان و عقلانیت عملی و اجتماعی وارد فرهنگ عمومی شد و با دردها و دغدغه های مردمان جامعه ارتباط برقرار کرد و پاسخی بود به تمنای تاریخی ملتی که در پی طرحی نو بودند. جامعهی ایرانی در نظام فکری امام خمینی گمشده ی تاریخی خویش را دیدند و با جان خود با آن اتصال برقرار کردند و اقبال نشان دادند. از اینرو، نظام فکری امام خمینی (محکمات و عصاره اندیشه و دانش) در چارچوب زبان مردم (ساده و بی قلق، عمیق و همه فهم) با ارجاع به فطرت و موقعیتی که مردمان در آن قرار گرفته و وجود اجتماعی انها را ساخته است و ازطریق اعلامیه ها و سخنرانی ها(رسانه ها) و بواسطه تلاش فکری و عملی شاگردان و مصلحان(تبلیغ و جهاد تبیین) به خلق یک جهان معنایی و چشم انداز بینشی، گرایش و کنشی نوینی در عرصهی فرهنگ عمومی انجامید.
❇️ فرایند تبدیل نظام فکری به مکتب معرفتی
حضرت امام خمینی از سال ۱۳۰۸ شمسی به بعد که قلم به دست گرفت، در تلاش بود تا بتواند یافتههای علمی و شهودی خویش را به نگارش درآورد و در لابلای این آثار، محکمات و اصول فکر وی به تدریج آشکار می شد. ایشان همچنین در تدریس و تربیت شاگردان فاضل و برجستهی فلسفی و فقهی توانست نظام فکری خویش را به شاگردان انتقال دهد و ذهن جان آنها را صیقلی دهد. اما بیش از همه جا، این تفکر و اندیشه در بیانات حماسی اعلامیههای انقلابی وی امتداد عینی و اجتماعی به خود گرفت و جوانب مختلف آن بر همگان آشکار میشد. به خصوص اینکه بعضی از شاگردان و تربیت شدگان در تلاش بودند تا اندیشههای حضرت امام را در سطح جامعه تبیین و تفسیر کنند و بنیانهای قرآنی و حدیثی، فلسفی و کلامی، تاریخی و اجتماعی آن را با زبان بلیغ و قلم روان بیان کنند و یک گفتمان فکری عمومی را به وجود آورد. با توسعه آثار قلمی و زبانی در اطراف ایدهی انقلاب اسلامی و تفسیر و تبییو اندیشههای امام و اکتشاف لایههای عینی و اجتماعی آن زمینه برای شکل گیری مکتب معرفتی انقلاب اسلامی فراهم شد، مکتبی که حرف نوئی برای بازگشت بشریت به عهد قدسی و استقرار توحید و عدالت بر همه مناسبات انسانی و معادلات جهانی عرضه کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در جریان تدوین قانون اساسی و مباحثات نخبگانی اطراف آن، ظرفیتهای این نظام فکری برای مطرح شدن به عنوان یک مکتب معرفتی پویا و فعال در برابر مکاتب لیبرالیستی و سوسیالیستی بیشتر آشکار شد. متفکران مسلمان نشان دادند که بر اساس معارف اسلامی میتوانند نقشه جامعه ای از زندگی انسان را در ساحتهای مختلف ترسیم کنند. پس از تدوین قانون اساسی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی، مکتب معرفتی انقلاب اسلامی وارد دوران جدیدی شد و با توجه به حوادث و رویدادهای بعد از انقلاب (جنگها، تحدیدها، تحریمها، ریزشها و رویشها) و تجربههای جدید کنشگران ایرانی در عرصههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی روز به روز ابعاد بیشتری از ظرفیتهای این مکتب معرفتی روشن میشد و بر بالندگی آن افزوده میگشت.
نقش امام خمینی در دوران و بالندگی مکتب معرفت انقلاب اسلامی نیز بسیار حائز اهمیت است. ایشان از یک سو با رهبری الهی و حکیمانه خود این کاروان را منزل به منزل به جلو هدایت میکرد. از سوی دیگر، با حکمت و اجتهادات عمیق دینی و فقهی خود به بسیاری از اختلافات فکری پایان داد و موانع را از سر راه بر داشت و در عین حال افقهای امیدبخش آینده و مسیرهای جدید تفکر و حرکت را به مردم و نخبگان نشان داد.
#نظام_فکری
#منظومه_فکری
#مکتب_معرفتی
#مدرسه_معرفتی
#امام_خمینی
#انقلاب_اسلامی
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
آرمان و هدف واحد و ایمان به آن عامل اصلی تشکیل مجتمع و جامعه است.
هرچقدر ایمان و امید به آن هدف و آرمان بالاتر و قوی تر و عمومیتر باشد آن جامعه محکمتر، پویاتر و پیشرفتهتر است.
ایجاد آرمان واحد در یک جامعه کار بسیار سختی است اما انسانهای بزرگ مثل انبیای الهی و شاگردان آنها مثل #امام_خمینی با داشتن یک فلسفه و جهانبینی قوی و نفوذ معنوی و کنش مجاهدانه میتوانند روح یک ملت بشوند و افقهای بلندی را برای مردم ترسیم کنند که سازندهی ذهن و جان آنها شود. اگر مردم هویت و گمشدهی خود را در یک انسان متفکر متعالی ببینند روح میگیرند و هویت خود را با فکر و اندیشهی او بازیابی میکنند چرا که او را نمایندهی تاریخ و هویت خود و نماد عزت و شرف و استقلال خود مییابند.
#امام_خمینی
#انقلاب_اسلامی
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
«عمده مقصد و مقصود انبياي عظام و تشريع شرايع و تأسيس احكام و نزول کتابهای آسماني، خصوصاً قرآن شريف جامع، كه صاحب و مكاشف آن نور مطهّر رسول ختمي (ص) است، نشر «توحيد» و معارف الهيه و قطع ريشه كفر و شرك و دوبيني و دوپرستي بوده، و سرّ توحيد و تجريد در جميع عبادات قلبيه و قالبيه ساري و جاري است.
بلكه شيخ عارف كامل، شاه آبادي ـ روحي فداه ـ میفرمودند:
عبادات، اجراي توحيد است در ملك بدن از باطن قلب»
آداب الصلاه، ص152 و 153
#امام_خمینی
#انقلاب_اسلامی
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 خطر انحراف و تحریف
🔹شخصی از مروجان افکار آقای سید محمد مهدی میرباقری نوشته است:
"هر کس بگوید با همان ظرفیتِ مباحث علمی مطرح شده از امام و آقا و حتی با ترکیب ایشان، مضاف بر اندیشمندان دیگری همچون شهیدصدر و شهیدبهشتی و شهیدمطهری و... میتوان به مسائل نوپدیدِ مطرحشده در فرآیند انقلاب اسلامی پاسخ داد، جزء دسته سهلپنداران قرار میگیرد. اینان هیچ چیز از سیر اجمال به تفصیل - فرآیند حل مسأله از روایت تا الگو - تعامل چرخهٔ نظر و عمل - و نیز سیطرهٔ دولت مدرن و زمانبر بودن فرآیند استحاله نفهمیدهاند."
🔸این حد صراحت در نفی و تخریب و حذف تفکرات و اندیشههای رهبران و متفکران انقلاب اسلامی حقیقتا تعجب آور و نگران کننده است.
قطعا ضربهی این نوشتهها و بیانیهها به بنیانهای فکری و مکتبی انقلاب اسلامی به اسمهای جذاب (تمدن سازی و فلسفه شدن و غرب ستیزی و استحاله) بیشتر از کارهای ایذایی مخالفان خارجی است. چون اینان موریانهوار در حال نابود کردن زیربناهای فکری و فلسفی انقلاب اسلامی هستند. هر چند که نویسنده قصد خیر داشته باشد⁉️
🔹 هر چقدر که جلوتر میآییم فلسفه اصرار و تاکید حضرت امام خامنهای بر مطالعهی عمیق آثار حضرت امام خمینی، فیلسوف انقلاب شهید مطهری، نظریهپرداز انقلاب شهید بهشتی، فقیه انقلابی شهید صدر و متفکر انقلابی آیت الله مصباح یزدی آشکارتر میشود. تا ما را از انحراف و تحریف، التقاط و نفی بنیانهای فکری و فلسفی انقلاب اسلامی و از افتادن در دام هگل، مارکس، دیالکتیک و ارادهگرایی و اخباریگری نگه دارد و حفاظت کند.
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌عقلانیت انقلاب اسلامی
🔹انقلاب اسلامی ایران بر محور حکمت نظری و عقلانیتی اجتماعی شکل گرفت که ریشه در معارف قرآن و مکتب اهلبیت(ع) و علوم اسلامی اعم از حکمت و عرفان و فقه و اصول دارد. عقلانیتی که در شخصیت جامع و بیمانند یگانهی دوران حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) رهبر انقلاب و سایر متفکران اصیل انقلاب اسلامی (همانند فیلسوف انقلاب شهید مطهری، نظریهپرداز انقلاب شهید بهشتی، حکیم انقلاب آیت الله العظمی خامنهای و ...) تبلور و در اندیشهها، آثار و کنشهای ایشان عینیت یافته است و به تاسیس نظام جمهوری اسلامی ایران و تدوین قانون اساسی و ۴۳ سال تجربهی حکمرانی اسلامی منتهی شده است.
🔸این عقلانیت بعد از چهار دهه همچنان مبنای فکری انقلاب است و "بیانیهی گام دوم انقلاب اسلامی" یکی از ظهورات آن است. بازخوانی دوبارهی این عقلانیت پس از چهار دهه تجربهی حکمرانی نشان میهد که همان عقلانیت موسس و علت ایجاد، علت بقا و پویایی و دوام هم هست و از ظرفیت فوقالعاده زیادی برای حرکت پر قدرت به سمت آینده باشکوه و ساخت تمدن نوین اسلامی و استحالهی تمدن غرب است.
🔹عقلانیت انقلاب اسلامی در همه دوران عمر خود توانست اندیشهای انحرافی و التقاطی چپ و راست را کنار بزند و با تقویت ایمان و امید در مردم، به حل مسائل جامعه بپردازد و فرایند حرکت از نظر تا عمل و چرخهی رشد و پیشرفت جامعه اسلامی را فراهم کند.
#امام_خمینی
#امام_خامنهای
#انقلاب_اسلامی
#عقلانیت
#متفکران_انقلاب
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌بلوغ ملت در همراهی با ولایت
همه با افکار و ظاهر متفاوت پای ولی جامعه هستند. ای کاش #تضادگرایان این همبستگی را تضعیف و این اعتماد را تخریب نکنند.
#امام_خامنهای
#انقلاب_اسلامی
#رشد_سیاسی
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
بسمه تعالی
📌 طرحوارهی اجمالی درس تمهیدی آشنایی با نظام فکری و منظومه معرفتی امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)
نام درس:
آشنایی با نظام فکری و منظومه معرفتی امام خمینیمخاطب: طلاب سطوح عالی تعداد جلسات: حداقل ۶ جلسه مدت زمان جلسات: ۱:۳۰ جلسه اول: ویژگی و مختصات نظام فکری امام خمینی متن پیش مطالعه طلاب: ۲۰ صفحه اول کتاب ولایت فقیه امام جلسه دوم: آشنایی با آثار و نوآوريهای فلسفی متن پیش مطالعه طلاب: نامه امام به گورباچف جلسه سوم: آشنایی با آثار و نوآوريهای عرفانی متن پیش مطالعه طلاب: نامه عرفانی امام به حاج احمد آقا جلسه چهارم: آشنایی با آثار و نوآوريهای اصولی متن پیش مطالعه طلاب: بخشهایی از منشور روحانیت و نامه به آيةالله قدیری پیرامون نقش زمان و مکان در اجتهاد جلسه پنجم: آشنایی با آثار و نوآوريهای فقهی متن پیش مطالعه طلاب: نامه امام خمینی به آیةالله خامنهای پیرامون ولایت فقیه جلسه ششم: مکتب اجتماعی و سیاسی امام خمینی متن پیش مطالعه طلاب: پیام حج امام در سال ۱۳۶۷ #اسلام_شناسی #امام_خمینی #فقه #اصول #فلسفه #عرفان #مکتب_امام_خمینی #انقلاب_اسلامی ✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه https://eitaa.com/hekmat121
📌 مکتب زنده، پویا و توانمند امام خمینی
حکیم انقلاب آیت الله العظمی خامنهای :
مكتب سياسى امام نمىتواند از شخصيت پُرجاذبهى امام جدا شود. راز موفقيت امام در مكتبى است كه عرضه كرد و توانست آن را بهطور مجسم و بهصورت يك نظام، در مقابل چشم مردم جهان قرار دهد. البته انقلاب عظيم اسلامى ما بهدست مردم به پيروزى رسيد و ملت ايران عمق توانايىها و ظرفيت فراوان خود را نشان داد؛ اما اين ملت بدون امام و مكتب سياسى او قادر به چنين كار بزرگى نبود. مكتب سياسى امام ميدانى را باز مىكند كه گسترهى آن حتّى از تشكيل نظام اسلامى هم وسيعتر است.
مكتب سياسىيى كه امام آن را مطرح و براى آن مجاهدت كرد و آن را تجسم و عينيت بخشيد، براى بشريت و براى دنيا #حرف_تازه دارد و #راه_تازه پيشنهاد مىكند. چيزهايى در اين مكتب وجود دارد كه بشريت تشنهى آنهاست؛ لذا كهنه نمىشود. كسانى كه سعى مىكنند امام بزرگوار ما را به عنوان يك شخصيت متعلق به تاريخ و متعلق به گذشته معرفى كنند، در تلاشِ خود موفق نخواهند شد. امام در مكتب سياسى خود #زنده است، و تا اين مكتب سياسى زنده است، حضور و وجود امام در ميان امت اسلامى، بلكه در ميان بشريت، منشأ آثار #بزرگ و ماندگار است.
بيانات مقام معظم رهبری در مراسم پانزدهمين سالگرد ارتحال امام خمينى(ره) 14/03/1383
#امام_خمینی
#انقلاب_اسلامی
#عقلانیت
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 از مردمسُرایی تا مردمشناسی
🔹متاسفانه یکی از آفتهای جریان سیاسی واجتماعی ما این است که از مردم زیاد سخن میگوییم اما کمتر با آنها زندگی میکنیم. از عدالت و یا آزادی و یا اقتصاد خیلی حرف میزنیم و دیگران را به نقد میکشانیم و نفی میکنیم اما با مردم کوچه و بازار، با فامیل و همسایه ارتباط کمتری داریم. هر کدام از ما پیلهای دور خود کشیدهایم و در جمع دوستان خوشیم و همان را مردم میپنداریم. عدالتخواه بهگونهای، آزادیطلب به گونهی دیگر. آری همه مردم را میخواهیم و از مردم میخوانیم اما مشکل کار این است که همهی مردم را نمیببینیم.
🔸مردم یعنی همین خواهر و برادر و عمو و عمه و خاله و دایی.
مردم یعنی فامیل و همسایه و همولایتی و هم شهری.
هم روستا نشینان مردم هستند و هم شهرنشینان، هم کوخنشینان و هم کاخ نشینان. فقیر و غنی، کارگر و کارفرما. هم مذهبیها و هم سستطریقان.
همه ما مردم هستیم از دولتی و مجلسی تا پزشک و دانشگاهی، اژ طلبه و معلم تا پلیس و وکیل، از کارتنخواب و معتاد تا کارمند و تاجر، از مفسدان اقتصادی و اجتماعی تا عارفان الهی.
مردم همین افراد کوچه و بازار، اداره و ورزشگاه، کاسب و خریدار، ... هستند و هستیم.
🔹خلاصه همهی ما مردم هستیم کوچک و بزرگ، پیر و جوان، فقیر و غنی، عالم و جاهل.
اما:
✔️همدیگر را چقدر میشناسیم؟
چقدر ازدرد و رنج هم مطلع هستیم، درد فقر و بیماری غنا، رنج تنهایی و غصهی افسردگی، بحران معنا و کمبود ارزاق؟
چقدر اعتماد متقابل به یکدیگر داریم؟
چقدر جویای احوال هم هستیم؟
چقدر به هم سر میزنیم و پای حرف یک دیگر مینشینیم؟
چقدر میتوانیم با هم گفتگو کنیم و حرف هم را نقادی کنیم؟
چقدر مفاخر شهر و فامیل و ولایت خود را میشناسیم و با تاریخ و فرهنگ و هویت خود انس داریم؟
چه میزان به مردم شناسی و فرهنگ شناسی عمیق مخاطبان پرداختهایم و نقاط مثبت و ضعف آنها که در واقع آینه خودمان هست را به تحلیل نشستهایم؟
🔸 بی تعارف باید گفت: همهی ما متهم هستیم؛ از مردم خیلی حرف میزنیم اما کمتر تاریخ و فرهنگ شهر و فامیل و ملت خودم را خواندهایم و ننوشتهایم و پیرامون آن پرسش کردهایم.
پدران و مادران ما، کنشگران و فعالان دیروز با کولهباری از تجربه و اندوخته، تاریخ و فرهنگ، درس و عبرت رفتند دریغ از ثبت و ضبط این سرمایهی بزرگ.
از درد و رنج بخشی از مردم مطلعیم اما از غصه و اضطراب دیگران بیخبر.
🔹 ای کاش کمی هم به جای برج عاج نشینی در دانشگاه و حوزه، رسانه و رایانه، سخنرانی و تریبونداری، دستور و تخریب، سرککشیدن در خصوصی و افشاگری در فضای مجازی، با همهی مردم زندگی کنیم و مردم را آن گونه که هستند بشناسیم و توقعاتمان را واقعی کنیم و به مردم و وکلای آنها، به مردم و منتخبین آنها، به مردم و دینواری آنها به عدالت و انصاف نظر کنیم.
🔸 اینها سفارشات پدر سرد و گرم چشیدهی روزگار در اواخر دهه ۷۰ به فرزندی بود که در اوج انقلابیگری، آرمانخواهی و عدالتجویی و پس از پایان دورهی مقدمات حوزه و ورود به مقطع سطح قرار داشت و همواره ستیز و تضاد را تنها راه بیرون رفت از فروبستهای اجتماعی میدانست و با جعل مفهوم #جرأت_اجتماعی، به تبیین چرایی فروکش کردن جرأت انقلابی مردمان شهر خود میاندیشید و بیهیچ سابقهای آن را قلمی کرد. پدری که خود همواره در متن حوادث مبارزات انقلابی و دفاعی بر آرمانها تصلب داشت و هیچگاه عقب ننشست. اما او همواره در متن زندگی مردم بود و مراودات گستردهی اجتماعی با همهی طیفهای اجتماعي و سیاسی، فکری و فرهنگی داشت. صلهی رحم با همهی فامیل دور و نزدیک، اصل انکارناپذیر سلوکش بوده و هست. انذار او دربارهی بیگانگی نسل ما با مردم کوچه و بازار، فرهنگ و هویت موجب شد که آن طلبهی جوان دهه ۸۰ را در همنشینی با مردم سپری کند و صدها گفتگو و مصاحبه دربارهی تاربخ و فرهنگ، خاطره وداستان، خوشیها و ناخوشیهای مردمان ولایت پدری انجام دهد و به گنجینهای بزرگ از #عقل_عملی و دانش اجتماعی متصل شود.
🔹 نظریههای فیلسوفانه و تئوریهای جامعهشناسانه وروانشناسانه تنها آنگاه مفید فایده به حال هم دانشپژوه و هم جامعه ومردم است که برعقبهی عمیق از ارتباطات مردمی و مراودات گستردهی اجتماعی استوار باشد و صرفا ابزاری برای سامان دادن نظری به یافتههای واقعی و تجربههای زیسته در جهت کنشکری عاقلانه و حکیمانه باشد. بدون این این شرط لازم و ضروری، نه میتوان از #عقل_عملی سخن گفت و نه میتوان از درد مردم مطلع شد. بیشتر نوعی #مردم_سُرایی است تا مردمدانی واجتماعپژوهی. بیشتر در جهت نوعی آرزوی عدالت و آزادی است تا عدالتخواهی و آزادیجویی.
🔸حقیقتا ورود به جهان معنایی مردمان که از تکثر وتنوع جالب وجذابی برخوردار است یک صیرورت و دگرگونی ذهنی و دریچهای به حقیقت عقلانیت و دانشپژوهی است.
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
پیشرفت در گرو توجه عمیق به سنت و تراث علمی و فرهنگی خود و فهم همدلانهی آن است تا نحوهی هستی خود و افقهای انکشاف حقیقت بیشتر شناخته شود.
با نفی گذشته و ادعای تأسیس نه تنها جامعه پیشرفته نمیشود بلکه امکانهای شدن آدمی - که در ادامهی نحوه بودن آدمی معنا و ظهور مییابد - به محاق میرود. در این صورت، پیشرفت جز تقلید از دیگر نخواهد بود هرچند در قالب و صورت ستیز و تضاد با دیگری و ادعای تأسیس و هضم آن باشد.
#پیشرفت
#سنت
#فرهنگ
#فهم_همدلانه
#تاریخ
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 از فهم همدلانه تا شناخت تشکیکی چند لایه
بخش اول:
🔹 بر بنیان حکمت و فقاهت اسلامی، انسان همواره در پی واقعیت است تا آنچه حق و صحیح است را بیابد و بدان وسیله به زندگی و کنش خود معنا و سامان بدهد. از این فرایند مواجهه با واقعیت با عناوینی همچون ادراک، فهم، معرفت، علم یاد میشود.
🔸 در حکمت متعالیه و فقاهت عمیق اسلامی، اساس معرفت و علم، #تفقه است یعنی ادراک و فهم برآمده از بصیرت و دقت نظر که از سطوح ظاهری عبور کند و به لایههای عمیق واقعیت وارد شود. لذا به صرف معرفت سطحی و رویین اکتفا نمیشود و از شیوهها و مناهج معرفتی برای ارتباط با واقعیت و ورود به لایههای عمیق بهره گرفته میشود. اما نکته مهم این است که قوام ادراک و معرفت آدمي را #فهم_همدلانه تشکیل میدهد.
🔹فهم همدلانه، تلاش برای پی بردن به حقیقت شی است بدون تحمیل اطلاعات پیشینی، پیشفرضهای و پیشداوریهای خود به آن حقیقت. به تعبیر دیگر اجازه دادن به شئ تا خودش سخن بگوید و آنچه هست را به ما عرضه کند. پذیرش این سخن با #اصالت_وجود بسیار عقلي و قابل درک است چرا که همهی دار وجود، مدار علم است و "همه موجودات سمیع و بصیرند ولی از نامحرمان خاموشند." آن کس میتواند از این پرده رمزی بشنود که محرم راز و همدل واقعیت شود."
حافظ میگوید:
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور
گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوش
در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید
زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش
بر بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست
یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش
🔸 لازمهی این فهم، توجه به موقعیت و فضایی است که آن شئ در آن به وجود آمده و معنایافته و تطور پیدا کرده است و آن را به کار گرفتهاند.
🔹در این مرتبهی از هستی متغیر (عالم ناسوت) اگر چیزی در زمان و مکانی (موقعیتی) به وجود آمده و کاربستی داشته است حقیقتی دارد و در همان موقعیتی که هست، نسبتی با حقیقت وجود و هستی دارد. لذا نمیتوان به اعتبار امروز، آن شئ را سنجید و براساس ظاهر مادی (فیزیکال) و لایهی آشکارین آن، به درستی و یا غلطی آن و یا به کارآمدی و یا ناکارآمدی آن و یا به حذف و حفظ آن نظر داد. بلکه باید همدلانه تلاش و جستجو کرد تا حقیقت یک شئ و یا یک سخن و یا یک دانش در موقعیت خودش شناخته شود و نقش آن در ساخت هستی انسان و جامعه آشکار شود. به تعبیر دیگر واقعيت را آنگونه که هست و یا آنگونه که شده است ببینم نه آنگونه که دوست داریم و یا از قبل تعیین کردهایم.
🔸البته این به معنای نفی پیشداشتها، پیشفرض و اصول موضوعه و مطالعات پیشینی تخصصی نیست بلکه همهی آنها لازم است تا انسان بتواند با واقعیتی روبرو شود و با او وارد گفتگو و مفاهمه شود. به هر میزان که فاعلشناسا از دانشهای تخصصی و تجربهی عمیق زیسته برخوردار باشد بهتر میتواند با واقعیت ارتباط برقرار کند و از آن پرسش کند و از لایهها و امکانهای آن مطلع شود. نکته در این است که همهی پیشداشتها باید زمینهساز مفاهمه و آشکار شدن لایههای عمیق واقعیت بشود نه آنکه از قبل مسلّم انگاشته شود و بر واقعیت تحمیل شود.
🔹این الگوی از فهم، موجب #فهم_تشکیکی و چند لایه میشود که انسان از لایههای ظاهری واقعیت عبور کند و به لایههای عمیقتر واقعیت و نسبتهای وجودی میان واقعیتها پیببرد. میتوان به یک واقعیت و یا یک متن از منظرهای مختلف نگریست و برداشتهای مختلف داشت. اطلاعات قبلی ودانشهای تخصصی به انسان کمک میکند تا ساحتها و لایههای متفاوتی از واقعیت و متن رخبنماید. از این رو باید اجازه داد تا تخصصها و دانشهای مختلف به کمک آدمی بیایند و به بهانههای مختلف با تخصصها و دانشها دشمنی نکرد، اما این را هم باید بدانیم که هر دانش و تخصصی در عین داشتن ظرفیتهایی دارای محدودیت هم هست و به تنهایی نمیتواند یک واقعیت پیچیده و متن ذومراتب را توصیف کامل و تبیین جامع کند.
🔴 ادامه دارد...
#حکمت_متعالیه
#فهم_همدلانه
#ذهن_چند_ساحتی
#واقعگرایی_اجتهادی
✍ سید مهدی موسوی
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 از فهم همدلانه تا شناخت تشکیکی چند لایه
بخش دوم:
🔹 از این رو، فهم دایر مدار #طلب، #تفکر مداوم، #توجه مستمر نفس آدمی و #تذکار و یادآوری پایدار است. چرا که با این عناصر مهم است که انسان با واقعیت انس و اتصال وجودی برقرار میکند و در هر مراجعهی به واقعیت افقی جدید برایش گشوده میشود و سیر از اجمال به تفصیل و از آشکار به پنهان و از شهود به غیب خواهد داشت.
در طلب زن دایما تو هر دو دست
که طلب در راه نیکو رهبرست
به طور نمونه، تفسیر یک متن در گرو مراجعهی مکرر و انس با آن متن است تا مراد متکلم و معانی نهفته در متن آشکار شود. با هر مراجعهای به متن و مطالعهی شرح و تعلیقهای بر آن، افقی گشوده و لایهای از معانی نهفته آشکار میشود. هر واقعیتی از واقعیات این عالم کتاب تکوین و متن بارداری از معانی و حقایق وجودی است که جز با توجه عمیق به آن واقعیت و فهم نشانهها و رموز نهفته در آن نمیتوان به لایههای وجودی و ذات آن پی برد.
تو قد بینی و مجنون جلوه ناز
تو چشم و او نگاه ناوک انداز
تو مو بینی و مجنون پیچش مو
تو ابرو، او اشارتهای ابرو
دلی باید که چون عشق آورد زور
شکیبد با وجود یک جهان شور
🔸یکی از شروط فهم همدلانه و عمیق برای اينکه از صورت و قالب به حقیقت و لبّ عبور نماید، #تواضع در برابر حقیقت و #تعظیم در برابر واقعیت است.
نکته مهم در راه بردن به عظمت یک اثر توجه به وجوه عظمت آن اثر است. حکیم عارف #امام_خمینی در این باره مینویسد:
"بدان ای عزیز که عظمت هر کلام و کتابی یا به عظمت متکلّم و کاتب آن است، و یا به عظمت مطالب و مقاصد آن است، و یا به عظمت نتایج و ثمرات آن است، و یا به عظمت رسول و واسطۀ آن است، و یا به عظمت مُرسَلٌ الیه و حامل آن است، و یا به عظمت حافظ و نگاهبان آن است، و یا به عظمت شارح و مبیّن آن است، و یا به عظمت وقت ارسال و کیفیّت آن است. و بعض از این امور ذاتاً و جوهراً در عظمت دخیل است، و بعضی عَرَضاً و بالواسطه، و بعضی کاشف از عظمت است."(آداب الصلوة ص ۱۸۹)
🔹 نشانهی تواضع و تعظیم از منظر حکمت و معارف اسلامی و در لسان امام علی (علیه السلام) مواجهی با واقعیت به #قصد_افاده و بهرهگیری است نه مچگیری و زور آزمایی.
سَأَلْتَ فَاسْأَلْ تَفَقُّهاً وَ لاَ تَسْأَلْ تَعَنُّتاً فَإِنَّ اَلْجَاهِلَ اَلْمُتَعَلِّمَ شَبِيهٌ بِالْعَالِمِ وَ إِنَّ اَلْعَالِمَ اَلْمُتَعَسِّفَ شَبِيهٌ بِالْجَاهِلِ.(نهج البلاغة : الحكمة 320) هرگاه پرسشى كردى، براى دانا شدن بپرس و به منظور درمانده كردن سؤال نكن؛ زيرا شخص نادانى كه در پى آموختن باشد، همچون عالِم است و عالِمى كه در بيراهه قدم بنهد، مانند جاهل است.
🔸یکی از موانع مهم در مسیر پرسش و فهم همدلانه #خودرأیی و خودمحوری است.
حضرت امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) مینویسد:
"یکی از حجابهای بزرگ حجاب خودبینی است که شخص متعلّم خود را به واسطۀ این حجاب مستغنی بیند و نیازمند به استفاده نداند. و این از شاهکارهای مهمّ شیطان است که همیشه کمالات موهومه را بر انسان جلوه دهد و انسان را به آنچه که دارد راضی و قانع کند و ماوراء آنچه پیش او است هر چیز را از چشم او ساقط کند. "(آداب الصلوة ص۱۹۵)
🔴 ادامه دارد...
#حکمت_متعالیه
#فهم_همدلانه
#ذهن_چند_ساحتی
#واقعگرایی_اجتهادی
✍ سیدمهدی موسوی
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 از فهم همدلانه تا شناخت تشکیکی چند لایه
بخش سوم:
چون ز حس بیرون نیامد آدمی
باشد از تصویر غیبی اعجمی
🔹وحی و عقل و طبیعت سه منیع مهم برای تفکرند که با روشهای مختلفی میتوان به آنها مراجعه کرد و از آنها بهره گرفت. به طور مثال میتوان به "وحی" با روش و منهج برهانی و رویکرد فلسفی و هستیشناسانه مواجه شد و میتوان با روش باطنی و رویکرد عرفانی بدان مراجعه کرد و میتوان از روش جدلی و رویکرد اشعری و یا معتزلی کمک گرفت و "وحی" را فهم کرد و به لایههای معنایی آن پی برد. البته رویکردهای تجربهگرایانهی پوزیتیویستی و تضادگرایانهی دیالکتیکی نیز از ظرفیتها و محدودیتهایی برخوردارند. اما نکته مهم این است که هر کدام از این روشها و رویکردها با یک حقیقت واحد یعنی "وحی" و قرآن مواجه میشوند و هر کدام به سطح و لایهای از معارف قرآن دست پیدا میکند که اگر درست تحلیل شود میتوانند مکمل یکدیگر باشند.
🔸 متاسفانه برخی از افراد تک ساحتی که از ذهن تکلایه برخوردارند و نمیتوانند فهم تشکیکی از واقعیتهای حقیقی و اجتماعی داشته باشند همواره بر تقابل میان وحی و عقل، ایمان و علم، فلسفه و فقه، عرفان و عقلانیت اصرار میورزند و چنین وانمود میکنند که مثلا اگر منابع وحیانی داریم از حکمت و عرفان بینیاز هستیم. یا اینکه اگر از اهمیت و نقش فلسفه وعرفان در ساخت جامعه سخن گفته شد به معنای نفی فقه و قرآن وحدیث است. لذا همواره با اثبات یکی به دنبال نفی ویا تضعیف طرف دیگری است. درحالی که اگرذهن چند ساحتی و فهم تشکیکی و همدلانه داشتند میفهمیدند که هیچ کدام از این منابع و دانشها نافی یکدیگر نیستند واثبات نقش سازندهی هر کدام مانع اثبات نقشآفرینی دیگری نیست. به طور نمونه #انقلاب_اسلامی_ایران در عین حال که یک انقلاب #قرآنی است #نبوی، #علوی، #حسنی، #حسینی و #مهدوی هم هست. اگریکی ازبنیانهای اصلی آن #فلسفه و #عرفان است قطعا یکی دیگر از بنیانهای آن #فقه و #اصول هم هست.همچنان که تلاش مصلحان و روشنفکران و انقلابیون هم رکن دیگر این انقلاب است. هنر امام خمینی (رضوانالله تعالی علیه) #جمع_سالم میان همهی این منابع، دانشها وکنشگران است و توانست از همه این میراث و سرمایهها به نحو صحیح وجامع بهره بگیرد و با ایجاد #تحول_باطنی درانسان ایرانی به بسیج ملت برای خلق جهان معنایی توحیدی بپردازد.
🔹 همچنین بایددانست که بسیاری از این لایههای وجودی و معانی نهفته، در بستر زمان کشف و یا ساخته شده است. بدین جهت، مطالعهی تاریخ وسیر تطور وجودی آنها درنسبت با انسان وهستی، لازمهی شناخت تشکیکی و فهم همدلانهی حقیقیت و اعتبار است. همچنان که امام خمینی، با فهم عمیق تاربخ انبیا الهی، فرهنگ شیعی و انسان ایرانی، بزرگترین شاهکار قرن ۲۰ را رقم زد.
جان نباشد جز خبر در آزمون
هر که را افزون خبر جانش فزون
جان ما از جان حیوان بیشتر
از چه زان رو که فزون دارد خبر
پس فزون از جان ما جان ملک
کو منزه شد ز حس مشترک
وز ملک جان خداوندان دل
باشد افزون تو تحیر را بهل
زان سبب آدم بود مسجودشان
جان او افزونترست از بودشان
ورنه بهتر را سجود دونتری
امر کردن هیچ نبود در خوری
کی پسندد عدل و لطف کردگار
که گلی سجده کند در پیش خار
جان چو افزون شد گذشت از انتها
شد مطیعش جان جمله چیزها
مرغ و ماهی و پری و آدمی
زانک او بیشست و ایشان در کمی
ماهیان سوزنگر دلقش شوند
سوزنان را رشتهها تابع بوند
#حکمت_متعالیه
#فهم_همدلانه
#ذهن_چند_ساحتی
#واقعگرایی_اجتهادی
✍ سیدمهدی موسوی
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 غلط بودن دو جریان غربستیز و غربپرست
آیت الله العظمی خامنهای:
یک مقداری در مورد غرب صحبت کردم این را هم عرض بکنم:
ببینید دو گرایش متضاد در مورد غرب هست که هر دو #غلط است؛
🔸یک گرایش عبارت است از تحجّر و تعصّب بیجا و ندیدن مثبتات غرب؛ غربیها در دانش، حرکت خوبی کردند، همّت کردند، پیشرفت کردند، دنبالگیری کردند؛ در فنّاوری همین جور، در بعضی از خصوصیّات اخلاقی، که من بارها در سخنرانی و غیره اینها را گفتهام؛ اینها را نباید رد کرد. ما هر چیز خوب را از هر جای دنیا باید بگیریم. بارها من گفتهام، ما حرفی نداریم #شاگردی کنیم؛ پیش هر کسی که بیشتر از ما بلد است، ما شاگردی میکنیم، حرفی نداریم؛ منتها سعیمان باید این باشد که همیشه شاگرد نمانیم؛ بنابراین تحجّر در مقابل غرب و تعصّب بیجا در مقابل غرب که بگوییم هر چه از غرب میآید، هر چه باشد غلط است، نه؛ این را ما نمیگوییم و قبول نداریم.
🔹نقطهی مقابلش غربزدگی است؛ غربزدگی خطر بزرگی است. در دل حکومت غربزدهی پهلوی، یک روشنفکر ریشهدار در مسائل دینی، یعنی مرحوم جلال آلاحمد که عالمزاده و پسر یک روحانی و دارای ارتباطات دینی است -با ما هم بیارتباط نبود، به امام هم اظهار ارادت و علاقه میکرد در دوران تبعید امام- آن روز در سال ۴۲ مسئلهی غربزدگی را مطرح کرد. امروز مسئلهی غربزدگی مسئلهی مهمّی است؛ باید فراموش نکنیم آن را.
🔸 خب پس بنابراین گرایش تعصّبآمیز و تحجّرآمیز از سویی، گرایش غربزده از سویی، [هر دو] غلط است؛ نسبت به غرب همان طور که گفتم اعتماد نمیشود کرد؛ ارتباط باید داشت، [ولی] تکیهی به آنها نباید کرد؛ از علم آنها و از مثبتات آنها باید استفاده کرد و[لی] مطلقاً به آنها اطمینان نباید کرد؛ این حرف ما [است].
بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی ۱/۱/۱۳۹۸
#عقلانیت
#غرب
#غرب_ستیری
#غرب_پرستی
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 غربشناسی اجتهادی بر بنیانهای حکمتمتعالیه
(مقدمهای بر بررسی نقش استاد شهید مطهری در تحلیل و نقد مدرنیته)
🔹فیلسوف و فقیه انقلاب اسلامی استاد شهید آیت الله مطهری بزرگترین متفکر دوران معاصر است که برپایه معارف اصیل قرآنی و حکمت متعالیه به شناخت عمیق تمدن غرب و بنیانهای مدرنیته پرداخته است و تلاش گستردهای داشت تا با وجوه مختلف تمدن غرب و مدرنیته آشنا شود و به تحلیل حکیمانه و نقد و ارزیابی منصفانهی آن بپردازد و تا جامعهی اسلامی را از افراط و تفریط در مواجهه با تجدد و مدرنیته و همچنین علم و فناوری باز دارد و بنیانهای فلسفی و اجتهادی نسبت اسلام با مقتضیات و نیازهای زمان را فراهم کند و اصول فکری نهضت امام خمینی و انقلاب اسلامی را تفسیر و تدوین کند.
🔹 هیچ کدام از آثار ارزشمند و تاریخ ساز استاد شهید مطهری خالی از تحلیل حکیمانه و نقد منصفانهی بنیانها و نتایج تجدد و مدرنیته نیست. از این رو، عموم آثار ارزشمند و مبتکرانه و خلاقانهی ایشان سازندهی #نظام_جامع_اندیشهی_اسلامی در رویارویی فلسفی و نسبت تمدنی با تفکر و تمدن غربی است.
✔️ مقدمات، تعلیقات و پاورقیهای مفصل ایشان به کتاب وزین #اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم که حقیقتا یک شاهکار بزرگ فلسفی در عصر جدید است
✔️ #مسئله_شناخت
✔️ #علل_گرایش_به_مادیگری و تحلیل فروبستهای تمدن غرب و مدرنیته براساس نظریهی فطرت
✔️ #فلسفه_تاریخ
✔️ #انسان_شناسی_قرآنی
✔️ #انسان_کامل و نقد انسانشناسی سقراط، رواقیون، هابز، کانت، نیچه، هایدگر
✔️ #اخلاق_جنسی_در_غرب
✔️ #انحطاط_و_ترقی_تمدنها
✔️ #نبرد_حق_باطل
✔️ #ملیت_و_ناسیونالیسم
✔️و دهها اثر دیگر
🔸توجه فلسفی ایشان به بیکن، دکارت، روسو، هیوم، کانت، هگل، لامارک، کنت، داروین، مارکس، اسپنسر، دورکیم، راسل، نیچه، ویلیام جیمز، فروید، برگسون، سارتر(ر.ک: علی دژکام، تفکر فلسفی غرب از منظر استاد مطهری) و همچنین ارائهی تحلیلهای انتقادی از لیبرالیسم، ناسیونالیسم، مارکسیسم و اگزیستانسیالیسم از منظر فلسفی، معرفتشناسی، فلسفهی دین، فلسفهی اخلاق و فلسفهی اجتماع، تعلیم و تربیت، شخصیتی استثنایی برای ایشان به وجود آورده بود که اعتماد حضرت امام خمینی و علامهی طباطبایی و سایر بزرگان و متفکران انقلاب را در پی داشته است.
🔹بواسطهی همین عمق فکری و گسترهی دانشی و تحلیلی ایشان است که حضرت آیت الله العظمی خامنهای ایشان را متفکر، فیلسوف و #ایدئولوگ نظام جمهوری اسلامي ايران معرفی میکند و شخصیت او را در این زمینه بیبدیل میداند و هنوز هم بعد از حدود نیم قرن از شهادت ایشان در تمنای امتداد شخصیت و تفکر استاد شهید مطهری هستند.
🔸اما متاسفانه برخی از اهل منبر و اهل رسانه و تبلیغات که گرایشهای غربستیزانه دارند و انقلاب اسلامی را در حد نفی مدرنیته و تجدد فرو میکاهند به جای مطالعهی آثار و اندیشههای استاد شهید و پی بردن به عمق آنها در رسانهها و مکتوبات خود به تفسیرهای غلط و تقلیلگرایانه از فیلسوف انقلاب و متفکر جامع ما میپردازند و او را در حد یک روشنفکر، پاسخگو به شبهات حزب توده، متکلم مخالف مسیحیت معرفی میکنند و به مخاطب طوری القا میکنند که دوران فکر و اندیشهی فیلسوف انقلاب و متفکر جامع اسلام، به سر آمده است و باید به افراد دیگری مراجعه کنند تا بتوانند بنیانهای غرب و مدرنیته را بشناسند و از مکتب انقلاب اسلامی دفاع کنند.
🔹مهمترین کسی که در برابر این جریانات ایستاده است حضرت امام خمینی و آیت الله العظمی خامنهای است که بارها و بارها بر حفظ و مطالعه و ترویج و امتداد آثار و اندیشههای استاد شهید مطهری تاکید داشته اند. مهمتر اینکه حضرت آقا هر ساله همهی اقشار جامعه از جمله دانشجویان و معلمان، طلاب و مبلغان، اندیشمندان و عالمان را به مطالعهی عمیق آثار و اندیشههای استاد شهید مطهری دعوت میکند و بسیار کم به دیکر متفکران انقلاب اسلامی ارجاع دادهاند. چرا که بهترین شارح برای اندیشههای امام خمینی و بهترین مفسر و سخنگو برای انقلاب اسلامی استاد شهید مطهری است و منصفانهترین تحلیلها و انتقادات را از بنیانهای فکری و فلسفی مدرنیته و متفکران تمدن غرب ارائه داده است که نه به #غربستیزی و تجددگریزی میانجامد و نه به #غربپرستی و علمزدگی منتهی میشود.
🔴 ادامه دارد ...
✍ سید مهدی موسوی
#شهید_مطهری
#مدرنیته
#غرب_شناسی
#حکمت_متعالیه
#غرب_شناسی_اجتهادی
#غرب_ستیزی
#غرب_زدگی
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 حجاب در منچستر انگلیس
🎥 صحنهای نادر از افرادی که برای اولین بار دوربین فلیمبرداری را در سال 1901 در منچستر انگلیس مشاهده میکنند
به حجاب و پوشش کامل زنها و نشاط و همزیستی اجتماعی مردم توجه کنید
چرا و چگونه در یکصد سال اخیر ، حجاب از زن مححبهی غربی گرفته شد و نشاط و همبستگی اجتماعی از جامعهی بشری سلب شد؟
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 انحراف چپ اسلامی
بیانات امام خمینی درباره انحرافات جریان مجاهدین خلق و استفاده ابزاری از منابع دینی.
ماجرای دیدار حسین روحانی نویسنده کتاب شناخت با حضرت امام در سال ۱۳۵۱
✔️مسلمانتر از اسلام
✔️نهجالبلاغة خوانتر از علما
✔️مبارزتر از انقلاب
#چپ_اسلامی
#دیالکتیک
#التقاط
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌چپ اسلامی
🔹مدتهاست که مترصد فرصتی هستم که بتوانم مجموعه یادداشتهایی درباره #چپ_اسلامی در یکصد سال اخیر ایران بنویسم. جریانی که با حزب اجتماعیون عامیون در مشروطه آغاز شد و پس از آن چهرههای مختلفی به خود گرفته و ظهورات متنوعی در جامعهی ایرانی داشته است. اما متاسفانه فرصتی پیدا نشد تا با مطالعهی منابع معتبر، توفیق نگارش حاصل بشود. اما یک نکته مهم در این مورد عرض میشود شاید به کار آید.
🔸جریان چپ اسلامی همواره با فراز و نشیبی همراه بوده است و با افول یک چهرهی آن و حذف از مناسبات اجتماعی به جهت تندرویهای مبارزاتی، چهرههای دیگری از آن ظاهر شده است و از رویکردهای رادیکالی پیروی کرده است. برخی از جریانها هم همواره در حال پوستاندازی هستند و هر چند سال یکبار در عرصهی عمومی و رسانهای، تفسیر جدیدی از اندیشههای خود ارائه میدهند که کاملا در تقابل با حرفهای قبلی خودشان است.
🔹اما باید دانست که عموم این جریانها در ابتدای شکل گیری و تکون از دغدغههای مقدس اجتماعی همچون عدالتخواهی و مبارزه با ظلمهای اجتماعی و سیاسی برخوردار بودند. بدین جهت مهمترین #ویژگی جریانات موسوم به چپ اسلامی این است که از منطق واقعگرایی و حقیقتیابی بریدهاند و به منطق #دیالکتیک و #تضادگرایی و #ارادهگرایی پیوستهاند و تمام تلاش ایشان این است که بتواند بر پایه دیالکتیک و تضاد، تفسیری انقلابی و مبارزاتی از آموزههای اسلام علیه مدرنیته و لیبرالیسم به عنوان ریشهی ظلم و بیعدالتی ارائه دهند. البته برخی به صراحت از محوریت منطق دیالکتیک و ارادهگرایی و رادیکالیسم سخن میگویند و بر تبار هگلی و مارکسی آن صحه میگذارند. اما برخی از حوزویان و متدینین آنها از ذکر این پیشینه خودداری میکنند و چنین وانمود میکنند که آنها آن را برای اولین بار از متن کتاب و سنت استنباط کردهاند و به تاسیس فلسفهی شدن اسلامی موفق شدهاند. اما آشنایان به فلسفهی غرب و ترجمههای پیش از انقلاب به خوبی میدانند که عموم این حرفها را چپهای قبل از انقلاب ترجمه و منتشر کردهاند و بسیاری از بچه مسلمانها نیز که مایهای در علوم اسلامی و علوم عقلي نداشتند جذب این حرفهای جذاب، انقلابی، انتقادی میشدند و سعی میکردند نمونههای اسلامی و ایرانی آن را باز تولید کنند و بر همین منطق کار مبارزاتی کنند.
(برای اطلاع بیشتر از دیالکتیک و فلسفهی شدن و جذب شدن برخی از انقلابیون ر.ک: نقدی بر مارکسیسم، استاد شهید مطهری / بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مرکز تحقیقات مجلس خبرگان رهبری ۴/۴ / ۱۳۷۹ مجله حکومت اسلامی ش۱۵ )
🔸 بسياري از طلاب و دانشجویان جوان پیش از انقلاب چنین تصور میکردند که جز با منطق دیالکتیک و فلسفهی شدن تاریخی امکان مبارزه و انقلاب وجود ندارد و بر این اساس میتوان جلوی جریان سنتی ایستاد و از انقلاب دفاع کرد. به طور مثال یکی از طلاب جوان قبل از انقلاب بر همین اساس در نجف اشراف به جعل اسناد علیه علما و مراجع غیرانقلابی میپرداخت و بعدها در خاطرات منتشر شدهی خود بر پایهی فلسفهی تاریخ دیالکتیکی و فلسفهی شدن از آن اقدامات غیر اخلاقی و غیر شرعی دفاع کرده است و از متفکران انقلاب اسلامی در جریان تحول علوم انسانی به جهت عدم اعتقاد و پیروی از منطق دیالکتیک انتقاد کرده است.
🔹 نکته آخر اینکه چپهای اسلامی همه یک طیف واحد نبوده و نیستند و از یک سرنوشت واحد نیز برخوردار نبوده و نخواهند بود. لذا با یک چوب نمیتوان همه را راند و نسبت به آنها یک تحلیل و تفسیر واحد ارائه کرد. بلکه مجموعهای از طیفها و جریانات مختلف، با انگیزههای متنوع و با درجات مختلفی از خلوص و التقاط بوده و هستند و در فرآیند تکون و توسعه نیز دچار دگردیسیهای زیادی شدهاند. برخی به دامن سوسیالیسم غش کردند و برخی توبه کردند و به لیبرالیسم پیوستند و برخی هم تلاش کردند تا با مراجعه به قرآن و روایات برای تضاد و دیالکتیک دستآویزهای محکمی پیدا کنند و در دامن انقلاب اسلامی یارگیری کنند.
به هر حال چپ اسلامی بخشی از ساختار کنشگری یکصد سال اخیر ماست و همچون سایر جریانات دیگر امکانهایی را به وجود آورده است و طبیعتا امکانهای را پوشانده است.
#چپ_اسلامی
#تضاد
#دیالکتیک
#مبارزه
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 روایتی دیگر از ماهیت چپ اسلامی
🔹مدرنیته یک ایدئولوژی بسیار قدرتمند و پر هیمنه است و از نشانههای قدرت آن این است که دو طیف چپ و راست را درون خود به وجود آورده است. حتی توانسته در درون خود، مخالفان خود را تولید و کنترل کند. ایدئولوژی مدرنیته آن چنان روایتی از تاریخ و هویت آدمی عرضه داشته است که هر نوعی از اندیشه و کنشگری لاجرم میبایست تحت راست و چپ مدرنیته صورتبندی شود. لذا با
#میزان شدن غرب مدرن، جریانها یا غربگرا هستند یا غربستیز. یا اروپامدار هستند یا اروپا گریز. به هر حال این غرب مدرن و اروپای جدید است که #ملاک و #میزان و 'معيار اندیشهها و کنشگری هاست.
🔸جریانهای مایل به راست با آرمان لیبرالیسم، تفسیری خاص از حیات انسانی بر پایه فردانیت و رفاه عرضه کرده است و در مقابل آن، جریان چپ با آرمان سوسیالیسم روایتی متفاوت از نحوهی هستی انسان بر محور اجتماع و عدالت را عرضه کرده است. اما نکته مهم این استکه راست و چپ بر عهد انسان اروپایی با اومانیسم و سکولاریسم استوارند.
🔹جریانهای راست و چپ در یک مقولهی دیگر هم مشترکند و آن نگاه منفی و انتقادی به "ذات" و "سنت" و تمنای تأسیس و ایجاد منطق و روشی نوین برای خروج از منطق و روش سنتی ذاتگرا است. راست و چپ بر این اعتقادند که سنتهای گذشتهی بشری برای سامان دادن به حیات جدید بشری ناکارآمد هستند و باید در منطق و چارچوب فکری آن تغییر ایجاد کرد و به جای فلسفهی هستی از فلسفهی شدن باید سخن گفت. البته غایت این فلسفهی شدن در جریانهای راست و همراه با مکتب لیبرالیسم، رفاه فردی و سرمایهداری است، اما در جریان چپ، حرکت به سمت سوسیالیسم و عدالت و نفی سرمایهداری است. خلاصه تغییر در "منطق" و تأسیس در "روش" و گسست از منطق سنتی واقعگرایی و حقیقتگرایی بنیاد مدرنیتهی غربی است و چپ و راست بر همین مبنا شکل گرفته و توسعه یافتهاند.
🔸 از دیگر نشانههای اقتدار مدرنیته، تولید نسخههای اسلامی و بومی از چپ و راست، لیبرالیسم و سوسیالیسم است. چرا که به کنشگر کشورهای مسلمان چنین القا شده است که یا باید اروپامدار بود با اروپاگریز، غربگرا یا غربستیز، راست بود یا چپ. لیبرال بود یا سوسیال. از اینرو، #راست_اسلامی و #چپ_اسلامی شکل گرفت.
🔹چپ اسلامی با پذیرش منطق دیالکتیک، برساختهبودن معرفت و تجدید نظر در روش، به تغییر منطق حجيت فهم و کشف روشهای جدید فهم تراث و سنتهای تاریخی براساس نگرشهای سیستمی / ساختارگرایانه روی آورد تا بتواند از آن تراث برای تغییر وضع موجود و مبارزه با سرمایهداری بهره ببرد؛ چرا که معتقد است که شیوههای اجتهادی و استنباطی گذشته نمیتواند متون دینی و تراث تاریخی را برای توجیه تضاد و درگیری و مبارزهی دائمی و تکامل تاریخی و اجتماعی به کار گرفت لذا مانع رویارویی با همه مظاهر مدرنیته و مناسبات سرمایهداری و معادلات استعماری غرب است.
🔸 چپ اسلامی، با نفی "ذات" و "ذاتمندی معرفت" بر سیّالیت مطلق هستی و نسبيت معرفت تاکید دارد و از پرداختن هستیشناسانه به هستی و ثبات ابا دارد؛ لذا بدیهیات عقل نظری و محکمات عقل عملی (حسن و قبح ارزشها و افعال) را منکر است و همه را برساختهی حب و بغضهای ارادی (تعلقات نفسانی) و ساختارها و تقویمات اجتماعي میداند. اولین اصل معرفت را بر پایهی ارادهگرایی، اصل تضاد و تغییر و تغایر میپندارد و بر همین اساس، جهان را میدان درگیری خیر و شر و تضاد انسانها و شیاطین معرفی میکند. براین اساس، به ستیز با همهی مظاهر مدرنیته تا جایی که به تقویت لیبرالیسم و سرمایهداری منجر شود فتوا میدهد و اگر رویکرد اخباری هم داشته باشد به #نجسبودن روح و جسم مدرنیته حکم میکند که باید خود را از آن تطهیر کرد.
#چپ_اسلامی
#تضاد
#دیالکتیک
#مبارزه
#مدرنیته
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
به سمت قله باید حرکت کرد و هرگز متوقف نشد
و در این حرکت با دیگران باید همکاری کرد ولی حرکت را منوط به همراهی آنها نکرد.
همواره باید جلوتر رفت و مسیرهای جدیدتر را پیدا کرد و دیگران را به آن دعوت کرد.
باید گفت
باید رفت
باید دل به دریا سپرد و پی موج
در اعماق حق و حقیقت شنا کرد
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 ایستادن در افق حقیقت
🔹 معروف است که سوفسطاییان افراد فرهیخته و فرزانهای بودند که به وکالت در دادگاه و خطابهی در میدان شهرها اشتغال داشتند و همواره از حقوق دیگران دفاع میکردند و برای مردم سخنرانی میکردند. از ظواهر امر پیداست که آنها بسیار دوست میداشتند که دیده شوند و همواره به دنبال رضایت دیگران بودند و کمتر خودشان بودند. همین امر موجب شد که سوفسطاییان نسبت به وجود حق و امکان دستیابی به حقیقت دچار حیرت و تردید شوند و احساس کنند که همه چیز نمایش و بازی در نقشهای مختلف است. اینان به این نتیجه رسیدن که "موقعیتها و جایگاههای اجتماعی تعین بخش به معرفتهاست و علم و حکمت(سوفیا) هیچ نسبتی با واقعیت ندارد بلکه ابزاری تکنیکال برای دفاع از آن جایگاهها و موقعیتهاست." از این رو، آرام آرام نقش خود را تغییر دادند و از علم و حکمت فاصله گرفتند و به خطابه و جدل (رسانه و تبلیغات) روی آوردند و در خطابههای خود، امر سیاسی را از حقیقت، فضیلت و اخلاق منفک دانسته و مردم را از آنها منصرف میساختند. تمام توجه سوفسطاییان جلب نگاه دیگران و جذب مخاطبان بیشتر بود چه آن زمان که دم از علم و حکمت میزدنند چه آن زمان که از حقیقت علم و حکمت استعفا کردند و در جمعهای تبلیغاتی و صمیمی مجلس گرمی میکردند.
🔸 سقراط طبیبوار، ریشه این دگردیسی را در "غفلت از خود" و مشغول شدن به دیگران و نظر و رای آنها دانست. به نظر سقراط، سوفسطاییان با غفلت از خود و حقایق درونی، همواره به بیرون از خود توجه کردند و رأی و نظر دیگران را ملاک و معيار حق و حقیقت، فضیلت و اخلاق دانستند و همین "از خود بیگانگی" موجب شد که وجود و حقیقت را گم کنند و یه تبع از علم و حکمت استعفا دهند و به جدل و خطابهی صرف و مجلس گرمکنی روی آورند. سقراط با شعار "بازگشت به خویشتن" و "خودت باش" ما را به انديشيدن و تفکر اصیل فرا میخواند و راه علم و حکمت را از معبر درون انسان و ارتباط درونی با حقیقت و فضیلت جستجو میکند. به نظر او، باید از نقش بازی کردنها سوفسطایی و احساس علامهگی و آرزوی جلب نظر دیگران، فاصله گرفت و در افق حقیقت ایستاد و راهی به رهایی از اسارتهای ذهنی و انگارههای غلط پیرامونی پرداخت. بزرگترین اسارت، ندیدن خود و نیافتن حقیقت و فضیلت در درون خويشتن است. از این رو، سقراط نه در نقش علامهگی و فرهیختگی و فرزانگی ظاهر شد که مورد پسند دیگران واقع شود و نه از علم، حکمت و فرهیختگی استعفا داد و به بلاهت و حماقت روی آورد. او به درون خود مراجعه کرد و در افق حقیقت ایستاد و خود را "دوستدار علم و حکمت" معرفی کرد.
🔹 دوستدار علم و حکمت، همواره خود را در مسیر دانشجویی و طلبگی احساس میکند و در افق حقیقت میایستد تا فضیلت را درون خود بیابد. وی، از افراط و تفریط پرهیز دارد و اشتیاق او نسبت به حق و حقیقت کم نمیشود و همواره آماده شنیدن، خواندن و اندیشیدن و گفتن است. او در فکر خود آزاد و در برابر حقیقت گشوده است و هیچگاه ذهن خود برای شنیدن و گفتن نمیبندد و فقط حقیقت را میجوید و از حقیقت دفاع میکند چه دیگران پسند کنند چه نپسندند، چه ببینند وبخوانند چه نبینند و نخوانند، نه از جایگاه و موقعیتها.
🔸"دوستدار علم وحکمت" درعین تواضع وفروتنی دربرابر حقیقت خودرا نفی نمیکند وهرگونه نقش آفرینی خودرا منکر نمیشود، بلکه خود رادر افق حقیقت ونفخهی غیبی میبیند و نسبت خود را با وجود جستجو میکند وبه #مظهربودگی خود متفطن میشود و "آینهوار" و طوطیصفت" زبان گویای حقیقت میشود، زبانی که همواره درحال فیضگیری و نورافکنی است. چه زیبا حافظ سرود:
بارها گفتهام وبار دگر میگویم
که من دلشده این ره نه به خود میپویم
درپس آینه طوطی صفتم داشتهاند
آنچه استاد ازل گفت بگو میگویم
من اگر خارم وگر گل چمن آرایی هست
که از آن دست که او میکشدم میرویم
دوستان عیب من بیدل حیران مکنید
گوهری دارم و صاحب نظری میجویم
گرچه با دلق ملمع می گلگون عیب است
مکنم عیب کز او رنگ ریا میشویم
خنده وگریه عشاق زجایی دگر است
میسرایم به شب ووقت سحر میمویم
حافظم گفت که خاک در میخانه مبوی
گو مکن عیب که من مشک ختن میبویم
🔹 شعار "خودت را بشناس" نه فقط رهآورد #حکمت بلکه اساس #دیانت هم هست آنجا که در قرآن کريم آمده است "برشما باد خودتان"(علیکم انفسکم) و فرمود: "مراقب خویش واهل خودباشید" (قوا انفسکم واهلیکم نارا).
تمام حیرتها وحماقتها ریشه در "ازخودبیگانگی" دارد واین، محصول "دگربودگی" و اهمیت نگاههای دیگران به من است. لکن اگر انسان با #عقل بنگرد وبا #وجود اتصال برقرار کند ودر افق حقیقت بایستد بنیاد هستی"خود" رامییابد ودر تمنای حق وحقیقت، بدور از افراط و تفریط، عجله و شتاب، خوشآمد و یا بدآیند دیگران، سلوکی معتدل و حکیمانه را اختیار میکند.
#عقل
#حیرت
#سقراط
#مظهربودگی
#دگربودگی
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121