بسم الله الرحمن الرحیم
🌺 يؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ
🔸خدا فیض حکمت را به هر که خواهد عطا کند، و هر که را به حکمت و دانش رسانند در باره او مرحمت و عنایت بسیار کردهاند، و این حقیقت را جز خردمندان متذکر نشوند.
🔹سوره مبارکه بقره آیه 269
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
این کانال اختصاص به مباحث مرتبط با حکمت اسلامی و فلسفه الهی و نقش آن در #مناسبات_انسانی و #معادلات_اجتماعی در طول تاریخ پر شکوه تمدن اسلامی دارد.
و ترویج اثار و اندیشه های حکیمان و فیلسوفان انقلاب اسلامی:
امام خمینی
علامه ایت الله طباطبایی
شهید ایت الله مطهری
شهید ایت الله بهشتی
شهید آیت الله صدر
علامه آیت الله جعفری
علامه آیت الله مصباح یزدی
علامه آیت الله جوادی املی
و امام خامنه ای
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
🌺امام خمینی بزرگ حکیم معاصر:
🔸«بنا بر این سخنى که زبانزد بعضى است که این فلسفه از یونان اخذ شده، #غلط است، کى فلاسفه یونان از این حرفها سر درآورده و چه کسى سراغى از این حرفها در کتب آنها دارد. این حرفها در کتب آنها نبوده و نخواهد بود. بهترین کتاب فلسفى آنها اثولوجیا است که داراى مختصرى از معارف بوده و بقیهاش طبیعیات است، بلى شفاى شیخ، فلسفه یونانى است و در آن هم این حرفها نیست.
🔸و باز گمان نشود که حاجى و یا حکماى اسلامى این حرفها را از خود درآورده باشند، بلکه این حرفها در #ادعیه بیشتر از منظومه است و #صحیفه سجادیه و #نهج_البلاغه و #قرآن منبع و سرچشمه و مادر این حرفهاست. بیایید منظومه را با این ادعیه مقایسه نموده ببینیم در کدام یک مطالب و معارف حقّه بیشتر است؛ منظومه در یک رشته و اشاره به یک غرض است ولى ادعیه در رشتههاى مختلف و داراى اغراض متعدده است.»
🔹تقریرات فلسفه، ج۱، ص۸۸.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
🔹#فلسفه الهی در کلام بزرگ حکیم معاصر حضرت امام خمینی :
🔸«و در آیات شریفه اوّل سوره مبارکه «حدید» دقایقى است از #توحید، و معارف جلیلهایست از اسرار الهیّت و تجرید، که در هیچ یک از مسفورات الهیّه و صحف اهل معرفت و اصحاب قلوب نظیر ندارد. و اگر براى صدق نبوّت و کمال شریعت حضرت نبىّ ختمى جز آن آیات نبود، براى اهل نظر و معرفت هم آنها کفایت مىکرد. و بالاترین شاهد بر اینکه این معارف از حوصله بشر خارج و از حیطه فکر انسانى بیرون است، آن است که تا قبل از نزول این آیات شریفه و امثال آن، از معارفى که قرآن شامل است، در بشر سابقهاى از این قسم معارف نبوده و راهى به این سرایر نداشتند.
🔹اکنون کتب و صحف اعاظم فلاسفه عالم، با آن که علومشان نیز از سرچشمه وحى الهى است، موجود است، که شاید بالاتر و لطیفترین آنها کتاب شریف اثولوجیا تصنیف گرانمایه فیلسوف عظیم الشأن و حکیم بزرگوار، ارسطاطالیس، است که اعظم حکما مثل شیخ الرئیس ابو على سینا، اعجوبه دهر و نادره زمان، سر خضوع و کوچکى در پیشگاه او زمین گذاشتند، و از رشحات فکر او منطق و تنظیم قواعد آن است، و به همین جهت او را «معلّم اول» گویند، و شیخ الرئیس فرماید که از زمانى که آن بزرگْ قواعد منطق را تنظیم نموده، احدى نتوانسته به یکى از قواعد او خدشهاى کند یا زیادتى تأسیس کند.
🔸با همه وصف، با آن که آن کتاب شریف را براى معرفة الرّبوبیّه تأسیس و تقنین فرموده، ببینید از اول تا آخر آن کتاب شریف براى معرّفى مقام ربوبیّت مثل این کریمه شریفه اول سوره «حدید» یا نزدیک به مفاد آن یا چیزى که بویى از این سرّ بزرگ توحید داشته باشد، دارد؟ و آن قول خداى تعالى است: هُوَ الاوَّلُ وَ الآخِرُ وَ الظّاهرُ وَ الباطن. و یا آن که شبیه این قول در تمام اقوال آنها هست: وَ هُوَ مَعَکُمْ ایْنَما کُنْتُم؟ اکنون، اقوام متعمّقون و اصحاب نظر و معرفت مىدانند چه اسرارى در این آیات است، و خداى تعالى به چه کلام شریفى و سرّ بزرگى آخر زمانىها را تشریف داده و به آنها منّت نهاده.
🔹هر کس رجوع کند به معارفى که در ادیان عالم و نزد فلاسفه بزرگ هر دین رایج است و مقایسه کند در معارف مبدأ و معاد با معارفى که در دین حنیف اسلام و نزد حکماء بزرگ اسلامى و عرفاء شامخ این ملت است، درست تصدیق مىکند که این معارف از نور معارف قرآن شریف و احادیث نبىّ ختمى و اهل بیت او علیهم السلام است که از سرچشمه نور قرآن استفاده و اصطلا نمودهاند. آن وقت مىفهمد که حکمت و عرفان اسلامى از یونان و یونانیّین نیست، بلکه اصلًا شباهت به آن ندارد.
🔸بلى، بعضى از حکماى اسلام به منوال حکمت یونانى مشى نموده، مثل شیخ الرّئیس؛ ولى حکمت شیخ در بازار اهل معرفت در باب معرفة الرّبوبیّه و مبدأ و معاد رونقى ندارد و در پیشگاه اهل معرفت ارزشى از براى آن نیست.
🔹آداب الصلوة، ص۳۰۲ تا ص ۳۰۴.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
🌺حکیم بزرگ و #امتدادگر حکمت و فلسفه الهی سید جمال الدین اسدآبادی
در کلام آیت الله العظمی امام خامنه ای:
🔹یک نکته اساسىِ دیگر این است که امروز علاوه بر اینکه باید به مسائل اعتقادی اسلام پرداخت و اعتقاد به اسلام را در ذهنها و دلها راسخ نمود، باید اعتقاد به حاکمیت اسلام را هم راسخ کرد. این مطلب واضح است. این امری است که مسلمانان عالم در طول قرنهای متمادی و بخصوص متفکّرین بزرگ در قرن اخیر - از #سید-جمال-اسدآبادی تا اقبال لاهوری، تا بزرگان فکر و اندیشه، تا علمای بزرگی در داخل کشور خود ما - دنبال آن بودهاند که دین خدا را حاکم کنند و این ادامه راه پیغمبران بوده است. امروز دستها، زبانها، نوشتهها و امواج تبلیغاتی، در این امر واضح ایجاد خدشه و درباره آن، سؤال ایجاد میکنند. بایستی این را در ذهنها مستحکم کنید. باید بدانند که حاکمیت اسلام، یعنی حاکمیت عدل و علم و انصاف بر مجموعه انسانها. حاکمیتی که میتواند هم جسم انسانها، هم دل انسانها، هم عواطف، اخلاق و زندگی واقعی و زندگی معنوی آنها و هم دنیا و آخرتشان را آباد کند. حاکمیت دین یعنی این.
🔸حاکمیت دین، در مقابل حاکمیت طاغوت است؛ که «اذا تولی سعی فیالارض لیفسد فیها و یهلک الحرث والنسل». حاکمیت طاغوت، حاکمیت فساد و حاکمیت ضایع کردن دین و دنیاست - نه فقط دین - کمااینکه در گذشته کشور خودمان از نزدیک شاهد بودیم و کسانی که آن دوره را درک کردند، همه آن را حس نمودند. حاکمیت خدا، یعنی نجات و سعادت انسانها. حاکمیت دین خدا، یعنی پاسخگویی به نیازهای اساسی انسانها. هر نیازی که انسانها دارند - نیازهای معنوی، نیازهای مادّی، فردی، اجتماعی، دنیوی، اخروی و همه و همه - در ظلّ حاکمیت دین خدا تأمین میشود.
بیانات در دیدار جمعی از روحانیون 2 /2 /1377
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/5
🌺 #امتدادگران حکمت و علوم اسلامی و زمینه سازان انقلاب اسلامی
در کلام امام خامنه ای:
🔸امروز صد و پنجاه سال است که برجستهترین و شریفترین عناصر سیاسی و دینىِ ملت ما پرچم حاکمیت اسلام را بلند کردهاند و پایش سینه زدهاند و بسیاری در این راه جان دادند؛ امثال #مدرّسها، #آخوند خراسانیها و #سید-جمالّ الدینها. قضیه اینطوری است.
🔹این، مربوط به امروزِ ما نیست که بگوییم دین و سیاست یکی است، عدّهای هم بگویند یکی است؛ اما یک عدّه هم بگویند نه، خیلی هم یکی نیست! حرفِ امروز نیست؛ این حرف، صد و پنجاه سال ریشه دارد. پدرِ برجستهترین زبدگان این کشور در راه مبارزه برای این فکر درآمد؛ هزاران جانِ پاک در این راه شهید شدند؛ مدرّسِ به آن عظمت سینه را برای این قضیه سپر کرد؛ اصلاً مشروطیت ایران برای همین پیش آمد، اگرچه بعد منحرفش کردند؛ عدّهای بد و ناشیانه عمل کردند؛ عدّهای هم متّکی به قدرتهای خارجی زرنگی کردند و آن را از دست مردم قاپیدند؛ بعد هم که #امام بزرگوار آمد، از اوّل حرکتش را بر این اساس قرار داد و ملت ایران هم این را خواستند و میخواهند. من به شما بگویم حتی ملتهای لائیکترین دولتهایی که امروز حول و حوش ما هستند، همینطورند - من حالا اسم آن کشورها را نمیآورم، خودتان در ذهنتان مجسّم کنید - یعنی اگر شرایطی ایجاد شود، انسانی مثل امام و زمینهای مثل آن روز در این کشورها بهوجود آید و پرچمی بلند شود، همین ملتهایی که میبینید دولتهایشان دم از لائیک و لائیسیسم میزنند و هر کس ذرّهای علیه تفکّر سکولاریستی دم بزند یا حرکت کند، پدرش را در میآورند، دور این پرچم جمع خواهند شد. اسلام این است و این درست است و به صلاح ملتهاست؛ ملتها این را میدانند. اگر امروز احکام اسلام در این مملکت اجرا شود؛ یعنی من و شما این توفیق را بیابیم که احکام اسلامی را اجرا کنیم، همه این گرهها و مشکلات باز و حل خواهد شد.
🔸ما هرچه عقب ماندهایم، بهخاطر این است که در این زمینهها یا کوتاهی کردهایم یا نشده است. این فریاد صد و پنجاه سال است که در بین مسلمانان بلند است. مگر میشود از آن برگشت!؟
🔹حال مظهر این تلاش صد و پنجاه ساله که محصول خون هزاران جانِ پاک است - آنهایی که شهید شدند، آدمهای معمولی نبودند که شهید شوند؛ مجاهدان، فداکاران، انسانهای سرافراز، رشید و شجاعی بودند که وارد میدان شدند و جانشان را دادند - چیست؟ مجلس شورای اسلامی، دولتِ جمهوری اسلامی، نظام اسلامی. اینها، محصول این همه تلاش است. فرقِ مجلسِ شورای اسلامی با سایر پارلمانهای دنیا این است. معنای اینکه باید حکم و قانون منطبق بر اسلام باشد، همین است.
بیانات در دیدار نمایندگان مجلس 7 /3/ 1383.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/6
🗓سالروز وفات حکیم بزرگ سیدجمال الدین اسدآبادی (قهرمان #امتداد حکمت و فلسفه اسلامی)
امام خامنه ای:
‼️در راس همه چهرههایی برجسته خط نهضت بازگشت به اسلام راستین، متفکر انقلابی بزرگ مسلمان مثل سید جمال اسدآبادی است! ۶۲/۱۲/۱۲
‼️سید جمال کسی بود که برای اولین بار بازگشت به اسلام را مطرح کرد کسی بود که مسئله حاکمیت را و خیزش و بعثت جدید اسلام را اولین بار در فضای عالم به وجود آورد. او آغازگر بازگشت به حاکمیت اسلام و نظام اسلام است. این را نمیشود دست کم گرفت و سید جمال را نمیشود با کس دیگری مقایسه کرد! ۶۰/۳/۳۰
‼️درمیان نامآوران اخیر دنیای اسلام تنها کسیکه در دفاع از اندیشه نوین اسلامی در موضع تهاجم قرار داشت، سید جمال بود؛ آیا سید جمال را میشناسیم؟! سید جمال الدین اسدآبادی درصدد آن نبود که از اسلام دفاع کند؛ بلکه او سنگرهای فکر و فرهنگ و تمدن غرب را از موضع اسلامی خود بمباران میکرد تا آنها از خودشان دفاع کنند. او به آنها هجوم میبرد. او هرگز درصدد این برنمیامد که بنشیند اینجا و افکار اسلامی و احکام اسلامی را توجیه کند تا با فکر و فرهنگ و تمدن امروز جور در بیاید، بر خلاف بسیاری از شاگردانش مثل عبده و رشیدرضا و خیلیهای دیگر، این اشتباه بزرگ را این مرد بزرگ مرتکب نشد! (کتاب جریان روشنفکری اسلامی در ایران ص۴۰) ۵۹/۲/۲۷
18 اسفند روز بزرگداشت بیدارگر مشرق زمین، حکیم بزرگ و #امتدادگر فلسفه الهی سید جمال الدین اسدآبادی گرامی باد.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه https://eitaa.com/hekmat121/8
18 اسفند روز بزرگداشت بیدارگر مشرق زمین، حکیم بزرگ و #امتدادگر فلسفه الهی سید جمال الدین اسدآبادی گرامی باد.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه https://eitaa.com/hekmat121/9
18 اسفند روز بزرگداشت بیدارگر مشرق زمین، حکیم بزرگ و #امتدادگر فلسفه الهی علامه سید جمال الدین اسدآبادی گرامی باد.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه https://eitaa.com/hekmat121/9
به بهانه دیدار پاپ با مرجعیت شیعه
پیام ایت الله العظمی خامنه ای به اجلاس هزارهی رهبران دینی جهان
۹/۶/۱۳۷۹
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
الحمدللَّه ربّ العالمین و صلّی اللَّه علی جمیع انبیاء اللَّه و رسله، سیّما علی خاتم النّبیین محمّد و اله الطّاهرین والسّلام علیبقیّةاللَّه فی الارضین.
گردهمایی نمایندگان ادیان عالم را کاری شایسته و مبارک میشمارم و از خداوند متعال، توفیق عمل به گفتهها و تداوم تلاش برای بهره مند کردن بشریت از دین الهی را مسئلت میکنم.
رهبران ادیان، امروز خود را جانشینان پیامبران و دنباله روان و ادامه دهندگان راه آنان میشمارند. هدف ادیان چه بوده و پیامبران به مخاطبان خود، چه پیامی را از سوی خداوند متعال عرضه کردهاند؟ پاسخ به این سؤال باید امروز راه و روش همهی کسانی را که پرچم ادیان را در دست دارند، روشن سازد.
بیشک ادیان همگی فلاح و رستگاری و نجات انسان را هدف خود دانسته اند و هر یک به تناسب زمان و مکان و ظرفیت مخاطبان، برنامهیی را از سوی خداوند به میان مردم آوردهاند. آنان عموماً برای ابلاغ و تحقق بخشیدن به پیام خود، متحمل مجاهدتی دشوار و طولانی گشته و نمونههای ممتازی از فداکاری در راه عقیده و راه خود را در یادها ماندگار ساختهاند.
این جهاد و تلاش مؤمنانه، برای رستگاری مردم و در راه خدا و عموماً در برابر امیال و غرضها یا در برابر جهالتهایی که صاحبان اغراض به آن دامن میزدهاند، بوده است. تاریخ جهان و کتابهای مقدس ادیان، سرشار از ذکر این مجاهدتها و تجلیل از آن مجاهدان است.
دین خدا، رستگاری را برای مردمی خاص و زمانی خاص و منطقهیی خاص نمیخواهد، آن را بر مردم تحمیل نمیکند، و آن را مخصوص بخشی از عرصههای زندگی آنان نمیداند. بلکه همهی مردم در همه جا و همه وقت و نسبت به زندگی فردی و اجتماعی خود، مخاطب پیامبران خدایند، و آنان با جلب ایمان و خرد و تلاش انسانها، هدایت الهی را به آنان هدیه میکنند و صراط مستقیم به سوی فلاح و صلاح را در برابر آنان میگشایند.
شایسته نیست که برنامهی پیام آوران سعادت انسان را به عمل فردی در رابطهی روحی او با خدا منحصر دانسته و عرصهی عظیم رابطهی انسان با انسان، فرد با جامعه، انسان با محیط زیست، و تشکیل نظام اجتماعی و سیاسی را از آن محروم بدانیم.
از نظر ما همهی پیامبران خدا در این خطّ روشن، راه پیمودهاند و ما به همهی پیامبران ایمان و عشق میورزیم: «لا نفرّق بین احد من رسله».
ادیان الهی دنیا را پرورشگاه آدمی و محلّ امتحان او میدانند و منحصراً راه تعالی معنوی بشر را در بنای دنیایی سالم و به دور از عوارض طغیانها و خودخواهیها و تنگنظریهای قدرتطلبان و ضعف و جهالت و انفعال کوتهنظران، دانستهاند و برای ایجاد چنین دنیایی مجاهدت کردهاند. رها کردن و بیاعتنایی به طبیعت و نیروها و قوانینی که در آن برای تعالی انسان ودیعه نهاده شده است، همانند تصرّف ظالمانه و فساد انگیز در آن محکوم و مردود است.
سلامت محیط پرورش آدمی، به معنای آن است که بشر با خدای خود، با درون خود، با همنوعان خود و با طبیعت پیرامون خود با صلح و سلامت رفتار کند. صلح به این معنای عام یکی از بزرگترین نیازهای بشر برای رشد و تعالی و رستگاری است.
این صلح باید برخاسته از ایمان و اندیشه باشد. انبیاء کوشیدهاند این حقیقت را واقعیت ببخشند. محیط سکوت ناشی از زور و رعب و فریبی که کارگزاران زر و زور در بخشهایی از عالم پدید میآورند، با صلحی که مبشّران رستگاری انسان بدان فرا میخوانند، بکلّی متفاوت و متناقض است. صلح باید بر مبنای عدالت و با معرفت به کرامت انسان و به دور از اغراض قدرتمداران عالم باشد.
تحمیل سکوت و تسلیم بر مردمی که به دفاع از حق پایمالشدهی خود برخاستهاند آن صلحی نیست که پیام آوران صلح آسمانی به آن دعوت کردهاند.
در همیشهی تاریخ، قدرتطلبانی که جز به اشباع هوسهای سیریناپذیر خود نمیاندیشیدهاند خواستهاند از دین و رجال دینی نیز در راه مقاصد سلطهطلبانهی خود بهرهکشی کنند.
هیچ دین الهی این نیرنگ بزرگ را تأیید نکرده است. بسیاری از جنگهای به ظاهر مذهبی آلوده به چنین سوء نیّتی بوده است.
دین در خدمت سیاستهای سلطهطلبانه قرار نمیگیرد. دین حوزهی سیاست و ادارهی امور جوامع بشری را در قلمرو خود میداند و همچون نظام سیاسی متکی به عشق و ایمان مردم با آن سیاستها مبارزه میکنند.
بسیاری از ارباب سلطه و سیاستمداران قدرت طلب، دین را از تصرّف حوزهی سیاست برحذر میدارند و میان دین و سیاست مرزی عبورناپذیر تعریف میکنند. هر چند این مرز هرگز مانع از دست اندازی آنان به حوزهی دین و بهرهکشی ابزاری از آن نشده است.
ادامه در:
https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=3020
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/۱۰
امتداد معارف اسلامی
در کلام ایت الله خامنه ای
لزوم کشاندن مفاهیم ارزشی و معرفتی اسلامی به عرصهی عمل
✅ یکی از نیازهایی که مورد ابتلاء همهی جوامع اسلامی و همهی کشورهای اسلامی است و به آن نیاز دارند و بخصوص کشور عزیز ما که بحمدالله با نظام اسلامی اداره میشود به آن نیاز دارد، عبارت است از اینکه ما مفاهیم اسلامی را به مرحلهی عمل و به عرصهی عمل بکشانیم. منظومهی معرفتی و ارزشی اسلام یک مجموعهی مفاهیمی است که آوردن این مفاهیم به میان مردم و آنها را به مرحله و منصّهی عمل درآوردن، یک کار بسیار بزرگ و مهمّی است که ما هر جا این کار را نسبت به هر یک از این مفاهیمی که حالا بعد اجمالاً عرض خواهم کرد انجام دادیم، برای ملّت و کشور و برای آبروی اسلام و جمهوری اسلامی ارزشمند بود؛ و هر جا غفلت کردیم، محروم ماندیم. در واقع عرض بنده این است که عناوین و مفاهیم معرفتی اسلام جنبهی عملیّاتی و ترجمهی عملیّاتی پیدا کند و عمل به آنها ممکن و رایج بشود که این به خودیِ خود نمیشود و احتیاج به تلاش دارد. ...
نیاز حکومت اسلامی به ابزارهای مناسب از منظومهی معرفتی اسلام
✅ خب حالا نظام اسلامی تشکیل شد. آنچه ما میخواهیم عرض بکنیم این است: نظام اسلامی که تشکیل شد، آرمانهایی را مطرح کرد که خود این آرمانها هم مربوط به اسلام بود و از قرآن گرفته شده بود. اینها قبل از تشکیل نظام اسلامی به صورت یک آرزو گفته میشد، یا ممکن بود به صورت آرزوی دستنیافتنی در ذهن کسی بیاید، مثل قیام به قسط مثلاً، مثل عدم تحمّل ظلم -انظلام- مثل عدم استکبار، عدم ظلم، نبود ظلم، یا حیات طیّبه، تعالیِ اخلاقی انسان، رواج فضایل و از این قبیل آرمانها -اینها آرمانهای اسلامی است؛ اینها آرمانهایی است که جمهوری اسلامی مطرح کرده- [امّا] چیزهایی نبود که در مرحلهی عمل بتواند مورد توجّه قرار بگیرد. خب برای رسیدن به این آرمانها ابزارهایی لازم است. آن ابزارها هم که ما را به آن آرمانها برساند، باز در خود منظومهی معرفتیِ اسلام بلاشک وجود دارد؛ چون امکان ندارد که مقصد را به ما بگویند و ما را تحریض کنند به رسیدن به آن مقصد امّا راه را جلوی پای ما نگذارند؛ چنین چیزی امکان ندارد. بنابراین راهش هم در کتاب و سنّت هست. حالا نظام اسلامی میخواهد به این آرمانها برسد، [لذا] بایستی این وسایل و ابزارهای رسیدن را که جزو مفاهیم معنوی و منظومهی معرفتیِ اسلام است، جستجو کند، پیدا کند، اینها را عملیّاتی کند و راه بیفتد؛ یعنی در واقع این یک نرمافزار است برای سختافزار حکومت اسلامی. حکومت اسلامی را به عنوان سختافزار در نظر بگیرید، اگر نرمافزار مناسب خودش را نداشته باشد، به هیچ کار نمیخورد. نرمافزارش همین است که راههای رسیدن به آن آرمانها مشخّص بشود و حرکت در این جهت ادامه پیدا کند.
لزوم بهروز کردنِ تفکّر اسلامی به عنوان نرمافزار حکومت اسلامی
✅خب حالا من امروز این را میخواهم عرض بکنم که نظام اسلامی به یک چنین نرمافزاری بنابراین احتیاج دارد. هر چه نظام اسلامی گسترش پیدا میکند و دامنهی فعّالیّت نظام اسلامی گستردهتر میشود و افزایش پیدا میکند و میدانهای تازهای در مقابل جمهوری اسلامی باز میشود و با چالشهای جدیدی مواجه میشود -چالشهایی که قبلاً وجود نداشته؛ چون هر چه میگذرد، چالشهای جدید، میدانهای جدید، کارهای جدید مطرح میشود برای نظام اسلامی- به همین تناسب احتیاج دارد که آن نرمافزار را، آن مجموعهی معنوی را نوبهنو تجدید حیات کند و بهروز کند. عرض من این است. این، آن چیزی است که از فضلای صاحبنظر و متفکّر بِجِد باید مطالبه بشود و این کار باید انجام بگیرد. اینکه میگوییم بهروز کردنِ تفکّر اسلامی و آن را -یعنی منظومهی معرفتی اسلام را- نو کردن و بهروز کردن، معنایش به هیچ وجه #دستکاری در آن منظومهی معنوی نیست؛ نه، معنایش این است که یک حقایقی در کتاب و سنّت هست که ما تا وقتی احتیاج به آنها پیدا نکنیم، متوجّه به آنها نیستیم، متنبّه نیستیم؛ وقتی احتیاج پیدا کردیم، تنبّه پیدا میکنیم.
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری
۴ /۱۲ /۱۳۹۷
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/۱۱
لزوم گسترش عقبهی فکری نظام اسلامی توسط متفکّرین با پرهیز از التقاط و تحجّر
✅ خلاصه هر چه نظام اسلامی گسترش پیدا کند و جلو برود، با مسائل جدید داخلی و بینالمللی مواجه خواهد شد، با چالشهای جدید مواجه خواهد شد، با وضعیّتهای جدید مواجه خواهد شد و این او را نیازمند میکند به اینکه عقبهی فکریِ تغذیهکنندهی نظام هم گسترش پیدا کند. آن عقبهی فکریای که نظام را دارد جلو میبرد و تغذیه میکند و از انحرافش جلوگیری میکند، باید تقویت بشود، باید مفاهیم جدید مطرح بشود. عرض کردم این مفاهیم جدید از بیرون نمیآید، از داخل خود مفاهیم اسلامی است، از متن قرآن و سنّت است که مطرح میشود. البتّه این کار -پیدا کردن مفاهیم جدید و بحث کردن دربارهی اینها- کار همه کس نیست؛ فضلا و متفکّرینی بایستی دنبال این کار بروند که:
1⃣ با مبانی اسلامی کاملاً آشنا باشند،
2⃣قرآن را با دقّت مطالعه کرده باشند و تلاوت کرده باشند، تدبّر کرده باشند
3⃣ و از جمود و تحجّر فکری دور باشند؛
چون از این طرف یک خطر این است که یک آدم بیصلاحیّت و نیمهسواد و التقاطی وارد استنباطهای جدید از آیات الهی بشود، از آن طرف هم این خطر وجود دارد که یک آدم متحجّر که هنوز مسئلهی دخالت دین در زندگی اجتماعی و سیاست و حکومت برای او حل نشده بخواهد وارد بشود؛ نه،
4⃣باید انسانهای متفکّر،
5⃣شخصیّتهای برجسته [وارد کار بشوند].
این مسئله، مسئلهی اوّلی بود که خواستم عرض بکنم. این بحث ظرفیّت زیادی دارد برای بررسی کردن، مطالعه کردن و در پیرامون آن حرف زدن و به نتایجی رسیدن.
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری
۴ /۱۲ /۱۳۹۷
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/۱۲
احادیث امام کاظم(ع) نقطه عطف تاریخ فلسفه اسلامی
🔹از امام هفتم احادیثی رسیده است که منشأ عقلگرایی در مکتب بغداد است، و نقطه عطفی در تاریخ فلسفه اسلامی است؛ وصیت علمی امام کاظم (ع) نمونه تفسیر و تأویل الراسخوان فیالعلم در مورد آیات عقل در قرآن از جمله آیه 18 سوره مبارکه «زمر» آمده است: «فَبَشِّرْ عِبَادِ، الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ».
🔸صدرالمتألهین که مهمترین بخش آثار و ثمره عمر فلسفه خود را پرداختن به احادیث ائمه شیعه علیهمالسلام اختصاص داده به تشریح و تبیین، اصول و مبانی فلسفه اسلامی بر اساس حدیث امام موسی کاظم(ع) در توصیف عقل پرداخته است، به عقیده این فیلسوف اسلامی، فهم حدیث امام موسیبن جعفر(ع) نیازمند دانش عقلی و حکمت فلسفی بالایی و تبحر ویژه در علم حدیث است.
🔹ملاصدرا این حدیث را از طریق استادش شیخ بهائی همراه با اسناد مفصل آن، به امام موسیبن جعفر(ع) رسانده است و مینویسد: مضمون این حدیث متکی به براهین عقلی است امام در وصف عقل، حقیقت عقلی در کنار حقیقت قرآن و توافق این دو را مطرح فرموده است که قرنها موضوع فعالیتهای فکری متکلمان عقلگرا و فلاسفه اسلامی، فلسفه مسیحی، فلسفه یهودی؛ از جمله ابن رشد و ابن میمون بود که رسالههای مستقلی با همین عنوان در توافق بین عقل و دین تولید کردند.
🔸امام در فرازی از حدیث توصیف عقل فرمود:
«یا هشام هیچ وسیلهای برای عبادت خدا بهتر از عقل نیست»
🔹صدرالمتألهین با توجه به این حقیقت، توافق حقیقت عقلی و حقیقت قرآنی در مشهد دهم کتاب خود در شرح این حدیث مینویسد در اینکه عقلاء در قرآن با بهترین وصفی که ممکن است چیزی وصف شود، توصیف شدهاند، و در وصف این جمله امام در تأویل آیه 37 سوره مبارکه «ق» که فرمود:
«یا هشام انالله تعالی یقول فی کتابه ان ذلک لذکری لمن کان له قلب»
نوشته است:
«قلب جوهری عقلی است و حقیقت قلب همان عقل است که به واسطه حکمت، عقل بالفعل میشود و با این وصف، امام مبانی الهیات بالمعنی الاعم، کلام اسلامی و فلسفه اسلامی را در عصری که پیروان تشیع با شعار حشویه و حدیثگرایی محنط، سرکوب میشدند، با تدوین مبانی فلسفه اولی در وصیت عقلی به هشام، تشیع امامیه را پرچمدار عقلگرایی در جهان قرون وسطایی (midieval age) آن روزگار جاهلیت معرفی کرد.
🔸امام موسیبن جعفر(ع) با 35 سال امامت با تعیین برنامه آینده تشیع در شکل شیعه امامیه، و بیان ژئوپلتیک تشیع در منطقه نفوذ نیل تا فرات، خلافت عباسی را که در آغاز راه توسعه بود دچار چالش گسترده و عمیق ساخت که آثار آن در عصر رضوی، تاسیس دولت علویان در مغرب و چندین دولت نیمه مستقل در ایران بود. امام(ع) فلسفه سیاسی خود و رئوس قدرت سیاسی تشیع امامی را در گفتوگویی سیاسی با هارون الرشید خلیفه مقتدر عباسی مطرح کرده است.
*محمدرضا شهیدیپاک (استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز)
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/۱۳