eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
529 عکس
151 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب ⏹ بخش ۲۱ از ۵۰ ادامه کلام استاد مطهری: 🔹معتزله که در اوایل قرن دوم هجری به وجود آمده‌اند- و پیدایششان در اثر بحث و کاوش در تفسیر معنای کفر و ایمان بود که آیا ارتکاب کبیره موجب کفر است یا نیست و قهراً پیدایش آنان با خوارج پیوند می‌خورد- مردمی بودند که تا اندازه‌ای می‌خواستند آزاد فکر کنند و یک حیات عقلی به وجود آورند. هرچند از مبادی و مبانی علمی بی بهره بودند اما مسائل اسلامی را تا حدی آزادانه مورد بررسی و تدبر قرار می‌دادند، احادیث را تا حدودی امام احمد حنبل که از ائمه چهارگانه اهل سنت است، سخت با طرز تفکر اعتزالی مخالفت می‌کرد آنچنان که به زندان افتاد و در زیر ضربات شلاق واقع گشت و باز به مخالفت خویش ادامه می‌داد. 🔸بالاخره اشعریان پیروز شدند و بساط تفکر عقلی را برچیدند و این پیروزی ضربه بزرگی بر حیات عقلی عالم اسلام وارد آورد. اشاعره، معتزله را اصحاب بدعت می‌شمردند. یکی از شعرای اشعری پس از پیروزی مذهبشان می‌گوید: ذَهَبَتْ دَوْلَةُ اصحابِ الْبِدَع‌ وَ وَهی‌ حَبْلُهُمْ ثُمَّ انْقَطَع‌ وَ تَداعی‌ بِانْصِرافِ جَمْعِهِمْ‌ حِزْبُ ابْلیسَ الَّذی کانَ جَمَع‌ هَلْ لَهُمْ یا قَوْمُ فی بِدْعَتِهِمْ‌ مِنْ فَقیهٍ اوْ امامٍ یتَّبَع‌ دوران قدرت صاحبان بدعت از میان رفت و ریسمانشان سست شد و سپس منقطع گشت. و حزبی که شیطان جمعشان کرده بود همدگر را خواندند تا جمعشان را متفرق کنند. هم مسلکان! آیا آنان در بدعتهایشان فقیه یا امام قابل اتّباعی داشتند؟ 🔹مکتب اخباری‌گری نیز- که یک مکتب فقهی شیعی است و در قرنهای یازدهم و دوازدهم هجری به اوج قدرت خود رسید و با مکتب ظاهریون و اهل حدیث در اهل سنت بسیار نزدیک است و از نظر سلوک فقهی هر دو مکتب سلوک واحدی دارند و تنها اختلافشان در احادیثی است که باید پیروی کرد- یک نوع انفکاک تعقل از تدین است. 🔸اخباریها کار عقل را به کلی تعطیل کردند و در مقام استخراج احکام اسلامی از متون آن، درک عقل را از ارزش و حجیت انداختند و پیروی از آن را حرام دانستند و در تألیفات خویش بر اصولیین (طرفداران مکتب دیگر فقهی شیعی) سخت تاختند و می‌گفتند فقط کتاب و سنت حجتند. البته حجیت کتاب را نیز از راه تفسیر سنت و حدیث می‌گفتند و در حقیقت قرآن را نیز از حجیت انداختند و فقط ظاهر حدیث را قابل پیروی می‌دانستند. 🔹ما اکنون در صدد نیستیم که طرزهای مختلف تفکر اسلامی را دنبال کنیم و مکتبهای پیرو را که همان روح خارجی‌گری است بحث کنیم- این بحثی است که دامنه‌ای بسیار وسیع دارد- بلکه تنها غرض اشاره‌ای به تأثیر فرق در یکدیگر بود و اینکه مذهب خارجی‌گری با اینکه دیری نپایید اما روحش در تمام قرون و اعصار اسلامی جلوه‌گر بوده است تا اکنون که عده‌ای از نویسندگان معاصر و روشنفکر دنیای اسلام نیز طرز تفکر آنان را به صورت مدرن و امروزی درآورده‌اند و با فلسفه حسی پیوند داده‌اند. (جاذبه و دافعه علی علیه‌السلام، ص۱۵۴-۱۵۷) 🔸در ادامه این فصل به معرفی برخی از مهمترین شخصیت‌ها و جریان‌هایی که از دهه ۳۰ تا سال ۱۳۸۴ در تبیین و ترویج چپ اسلامی مؤثر بودند پرداخت می‌شود که مهمترین انها عبارتند از: ✔️سید محمود طالقانی ✔️مهدی بازرگان ✔️محمد نخشب و خداپرستان سوسیالیست؛ ✔️جلال الدین فارسی؛ ✔️کاظم سامی و حزب جاما؛ ✔️علی شریعتی و حسینیه ارشاد؛ ✔️حنیف نژاد و مجاهدین خلق؛ ✔️اکبر گودرزی و گروهک فرقان؛ ✔️محمد موسوی خویینی‌ها؛ ✔️حمید حمید و الهیات دیالکتیکی شیخی؛ ✔️حبیب الله پیمان؛ ✔️حبیب الله آشوری؛ ✔️علی تهرانی؛ ✔️ ابوالحسن بنی صدر؛ ✔️محمد منتظری؛ ✔️مهدی هاشمی؛ ✔️احمد فردید و سوره مهر؛ ✔️گروه‌های هفتگانه و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی؛ ✔️میرحسین موسوی و دولت دهه شصت؛ ✔️مجمع روحانیون مبارز؛ ✔️دفتر تحکیم وحدت. 🔸 ان‌شاءالله در ادامه به معرفی خیلی اجمالی هر یک از افراد و جریان‌ها پرداخته می‌شود تا پیشنه و زمینه بحث برای جریانهای بعدی فراهم شود. 🔹نکته مهم این اینکه همه‌ی این جریان‌ها در زمان خود از وجاهت و اعتبار اجتماعی و مذهبی برخوردار بودند وعموم مذهبی‌ها و روحانیون مطرح به آنها اعتماد داشتند واز آثار آنها استفاده می‌کردند وآنها را درجبهه انقلاب واسلام تعریف می‌کردند واگر هم نقدی به آنها داشتند نقد درون جبهه‌ای و درون خانگی محسوب می‌شد. بنابراین نباید اینگونه احساس شود که التقاط ویا انحراف برخی از این جریان‌ها از همان اول آشکار بود و نیروهای مذهبی و حوزوی با آنها مرزگذاری فکری داشتند بلکه کاملا خلاف این است حتی بسیاری از علما و روحانیون پیش از انقلاب از خطرناکترین آنها که مجاهدین خلق بود دفاع می‌کردند وتأیید امام خمینی از آنها را هم مطالبه می‌کردند. 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1883
📌به عمل کار برآید؛ به حرف زدن و به گفتن و به وعده دادن نمیشود اعتماد کرد آیت الله العظمی خامنه‌ای: 🔹در انتخاب بایستی دقّت کرد. 🔸من تأکید میکنم که به و نمیشود اطمینان کرد. 🔹 ما نسبت به دیگران هم همین حرف را میزنیم؛ نسبت به خارجی‌ها که مدام حرف و وعده تحویل ما میدهند، من به مسئولین محترم در همین قضایای هسته‌ای‌ که در جریان است، همیشه همین را میگویم که به و اعتماد نکنید: به ؛ به حرف زدن و به گفتن و به وعده دادن نمیشود اعتماد کرد؛ در مسائل مهمّ کشور هم همین جور است. 🔸خب حرف، آسان است؛ هر کسی می‌آید یک ادّعایی میکند، یک وعده‌ای میدهد، یک حرفی میزند؛ به اینها نمیشود اعتماد کرد؛ باید و دید که آیا یک این شخص وجود دارد که این وعده را تأیید کند و تصدیق کند، یا نه؛ اگر چنانچه وجود داشت میشود به او اعتماد کرد، وَالّا نه. بنابراین را با حرف نمیشود تشخیص داد. ۱۴۰۰/۰۳/۱۴ سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سی‌ودومین سالگرد رحلت امام خمینی •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1884
📌رئیس جمهور باید دارای انقلابی باشد خصوصیّات یک رئیس‌جمهوری را که به نظر میرسد رئیس‌جمهور مطلوب باید دارای این خصوصیّات باشد، من میگویم، شما نگاه کنید ببینید واقعاً همین جور است یا نه؛ یعنی این نظر شخص من نیست... دارای و جهادی باشد؛ یعنی با نمیشود کرد؛ با این همه مسائل اساسی‌ای که در کشور وجود دارد، یک و انقلابی لازم است؛ بایستی این جوری باشد. سخنرانی نوروزی خطاب به ملت ایران ۱۴۰۰/۰۱/۰۱ °•°•🌺🍀•°•°🌷🌱•°•° ❇️ https://eitaa.com/usul121/1158
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب ⏹ بخش ۲۲ از ۵۰ 🔹پس از آشنایی ایرانیان با تمدن غرب و تحولات فکری و سیاسی غربیان و بخصوص بعد ترجمه آثار متفکران و نویسندگان غربی، به تدریج از میان دغدغه‌مند آن و کنشگران احتماعی، جریانات و نحله‌ها و فرقه‌های مختلفی شکل گرفت و هرکدام سعی می‌کرد با اتخاذ یک دستگاه معرفتی به تحلیل وضعیت موجود جامعه‌ی ایرانی بپردازد و برای خروج از فروبست‌های فکری و اجتماعی و صنعتی راه‌کاری ارائه دهد. برخی برای این تحلیل و بررسی به یک یا چند دانش اسلامی روی آوردند و با اعتقاد به درستی و توانایی آن دانش‌ها نظرات خود را عرضه کردند. اما در مقابل این جریان، دو جریان دیگر قرار داشت که نه بر پایه معارف و علوم اسلامی مستقر بلکه بر پایه‌ی مکاتب فکری و فلسفه‌های غربی به تفکر و پژوهش پرداختند. 🔸برخی از افراد به سراغ مکاتب لیبرالیستی و اندیشه‌های کشورهای آنگلوساکسون رفتند و بر پایه ریاضیات و علوم طبیعی و تجربی، به تحلیل وضعیت ایران پرداخته و بر مدرنیزاسیون ایران و پیروی از کشورهای غربی و نظریه‌های لیبرالیستی و سرمایه‌داری تأکید می‌کردند. این جریان از قدمت بیشتری برخوردار بود و عموما حاکمان دوران قاجار و پهلوی به آن اقبال نشان می‌داند و مروجان این افکار را در دربار به کار گرفته و از طرح و برنامه‌ی آنها بهره‌مند می‌شدند. اما عموم این تفکرات و طرح‌ها علی‌رغم ادعای نوگرایی و‌ ترقی، از یک سو با تفکر اسلامی و ارزشهای فرهنگی ایران اسلامی ناسازگار بود و مهتر اینکه به تثبیت استبداد و تقویت روابط ظالمانه و ناعادلانه اقتصادی و اجتماعی می‌انجامید و به ایجاد طبقات جدید اقتصادی انجامید اما عموم مردم در فقر به سر می‌بردند و از ظلم و جور طبقات برتر اقتصادی و مدیران دولتی رنج می‌بردند. 🔹در واکنش به این وضعیت، به تدریج اندیشه‌های سوسیالیستی و دیالکتیکی در ایران ترجمه می‌شد و توسط جمعی از تحصیلکردگان در کشورهای غربی در جامعه‌ی ایرانی ترویج داده می‌شد و نسخه‌های وطنی آنها نوشته می‌شد. اندیشه‌ی سوسیالیستی و دیالکتیکی نزد بسیاری از جوانان و دانشجویان از ارزش ویژه و اقبال برخوردار بود چون بر عنصر مبارزه، تضاد، تقابل، تغییر و دگرگونی اصرار داشت و این متناسب با وضعیت آن نسل بود، نسل پرشور و پرهیجانی که در سختی و فقر زندگی می‌کنند و آثار و نتایج روابط ظالمانه را در جامعه احساس می‌کردند. 🔸 مرحله آغازین تفکر سوسیالیستی در ایران با فتحعلی آخوند زاده، محمد امین رسول زاده، حیدرعموخان اوغلو، و حزب همت قفقاز، انجمن سوسیال دموکرات، حزب عدالت قفقاز و حزب کمونیست و حزب اجتماعیون عامیون پس از مشروطه آغاز شد اما در این دوره صرفا یک جریان سیاسی بود و از بنیان‌های فکری و فلسفی قوی برخوردار نبود. تا اینکه دکتر تقی ارانی (۱۲۸۱ - ۱۳۱۶) بعد از تحصیل در آلمان سال ۱۳۰۹ وارد ایران شد و با کمک جمعی از افراد به تألیف و ترویح کتابهای ماتریالیسم دیالکتیک و همچنین انتشار مجله دنیا پرداخت و فضای روشنفکری چپ در ایران را وارد مرحله جدیدی کرد. با دستگیری تقی ارانی و ۵۳ نفر از همفکران او قتل او در زندان توسط دولت رضاشاه پهلوی در سال ۱۳۱۶، جریانهای چپ رو به خمودی گذاشت اما بعد از ۱۳۲۰ به تدریج فعالیت‌های خود را سامان دادند و در حزب توده و همچنین حزب دموکرات آذربایجان به رهبری جعفر پیشه‌وری فعال شدند. 🔹 در ۱۰ مهر ۱۳۲۰ توسط افرادی همچون سلیمان اسکندری، ایرج اسکندری، بزرگ علوی، انورخامه‌ای، عبدالصمدکامبخش، احسان طبری، خلیل ملکی، فریدون کشاورز، عبدالحسین نوشین، رضارادمنش و رضا روستا اعلام موجودیت کرد. دردوران فعالیت حزب توده، نوعی ادبیات روشنفکری و داستانی در ایران تولید شد وشخصیت‌های زیادی راهم جذب کردند که یا عضو حزب شدند یا همکاری فکری وادبی داشتند از جمله جلال آل احمد،هوشنگ ابتهاج. خلیل ملکی ۱۳۲۹ جامعه سوسیالیست‌ها راتأسیس کرد. بعدها «کانون نویسندگان ایران» متشکل از نویسندگان و شاعران سوسیالیست در ۱۳۴۷ ایجاد شد. در ۱۳۵۰ «سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران» تشکیل شد ونقش سازماندهی به بخشی از نیروهای چپ را برعهده داشت. 🔸برای اطلاع بیشتر از جریانات چپ در ایران به این کتاب مراجعه شود: حمید احمدی حاجیکلایی، جریان شناسی چپ در ایران، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۹. 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1886
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب ⏹ بخش ۲۳ از ۵۰ 🔸فعالیت‌های حزب توده و سایر سازمانها و جریانهای چپ در این سالها کاملا تحت نظارت حزب کمونیسم شوروی و افکار مارکسیستی بود و طبیعتا بیگانه از دین و مذهب بود بلکه عموم اعضای آنها بر تقابل با مذهب اصرار داشتند. 🔹کتابهایی در جامعه آن زمان منسوب به حزب توده منتشر می‌شد که در تقابل علنی با دین و مذهب بود. مانند کتاب «نگهبانان سحر و افسون». برخی معتقدند که این کتاب را انگلیس و آمریکا برای بدبین کردن مذهبی‌ها و روحانیت به حزب توده نوشته‌اند و از سفارت آمریکا خروج شده است، اما آیت‌الله مکارم شیرازی در کتاب فیلسوف‌نماها سال ۱۳۳۳ درباره کتاب نگهبانان سحر و افسون می‌نویسد: «رهبران حزب وقتى ديدند انتشار اين كتابچه نه تنها نفعى نداشت بلكه يك حال تنفر مخصوصى هم در اذهان عموم ايجاد كرده، پى به اشتباه خود بردند و ناچار در مقام انكار اصل موضوع برآمدند و گفتند اين كتابچه را امپرياليست‌ها ساخته و به ما نسبت داده‌اند! حتى براى گم كردن، به بعضى افراد حزب سفارش كردند كه از تظاهر به امور مذهبى خوددارى نكنند. ... كتابچه نگهبانان سحر و افسون با مندرجات ساير نشريات حزب كمونيست و يا حزب توده ايران چه تفاوتى دارد؟! درست همان مطالبى است كه از مغز «لنين و ماركس و انگلس» و ساير رهبران حزب كمونيست تراوش كرده و در خلال بيانيه‌ها و نشريات مختلف آنان ديده مى‌شود، براى اطلاع كافى است صفحات 86 تا 98 از كتابچه «ماترياليسم تاريخى پ- رويان‌» و كتابچه «مذهب در شوروى نوشته س- فردوف‌» كه در سال 1946 تأليف و در سال 1947 به فارسى ترجمه شده «و اصول مقدماتى ژرژ پوليستر» چاپ دوم صفحه 72- 73 و همچنين گفته‌هاى دكتر آرانى و احسان طبرى را در شماره‌هاى مجله دنيا و ماهانه مردم (نشريه تئوريك حزب توده) مطالعه كنيد. تنها فرقى كه ميان آن نوشته‌ها و كتابچه «نگهبانان» ديده مى‌شود اين است كه اين كتابچه همان مطالب را با عباراتى ركيك‌تر و زننده‌تر بيان كرده، و در هر مورد از دشنام و ناسزا نسبت به مقدّسات مذهبى فروگذار نكرده است. البتّه نبايد از اين گونه اشخاص بيش از اين هم توقع و انتظار داشت زيرا كسى كه عقيده دارد: «هر چه به بروز ايجاد انقلاب كمك كند، اخلاق است‌»! (نقل از كتاب جنگ مختصر فلسفى كوسيوليتر- سال 1941) مسلّماً براى پيش‌برد مقصد خود و نيل به انقلاب! از هيچ گونه دروغ‌پردازى و هتاكى پروا نخواهد داشت.»(فيلسوف نماها ص۲۴) 🔸از این رو، از سوی مجامع مذهبی خانواده‌های مذهبی، اقبالی زیادی به آنها نمی‌شد. هر چند چندان مخالفت زیادی هم با اصل افکار و اندیشه‌های علمی و فکری آنها نمی‌شد مگر بخش مذهبی آن. 🔹اصولاً عموم ایرانیان به اندیشه‌های تازه وارد خوش‌بین هستند هرچند در ابتدای امر با احتیاط با آن روبرو می‌شوند تا به تدریج یک ادبیات بومی و وطنی پیدا کرد که در آن صورت بدان اقبال نشان می‌دهند و‌ جمع کثیری بدان می‌پیوندند و بعد از آن نقد و بررسی‌ها آغاز می‌شود و به فکر اصلاح و باز تولید آن براساس شرایط وطنی و اقتضائات فرهنگی می‌افتند و به مهندسی معکوس آن می‌پردازند. 🔹براساس همین رویه‌ی نانوشته، افکار جریانهای سوسیالیستی و مارکسیستی به عنوان حرفهای جدید، نو و جذاب وارد ادبیات علمی و رسانه‌ای ایرانیان شد و در دهه بیست توسط گروه ۵۳ نفر در شهر تهران ترویج می‌شد و در برخی مدارس به دانش‌اموزان معرفی می‌شد اما عموم مردم با احتیاط با آن مواجه می‌شدند اما بعد از گشایش فضای فکری و سیاسی از شهریور ۱۳۲۰ به بعد به تدریج بر گستره و نفوذ آن افزوده می‌شد و به تدریج برخی از روحانیون و روشنفکران مذهبی تلاش کردند تا بتوانند میان اهداف سوسیالیستی و عدالت‌خواهانه‌ی آن و معارف اسلامی و اقتضائات ربط و نسبتی برقرار کنند و از این طریق به اصلاح اجتماعی بپردازند. از این رو از دهه سی به بعد جریان‌های مختلفی با این هدف شکل گرفت و به تدریج بر گستره و تنوع آن افزوده شد. این جریانات یک طیف وسیعی را تشکیل می‌دهند که علی رغم اشتراکات مختلفی که دارند تفاوتهای قابل توجهی هم دارند. 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1887
📌 حمایت از مظلوم از وصيت‏هاى حضرت امام علی علیه السلام به فرزندانشان امام حسن و امام حسين عليهما السّلام وقتى كه ابن ملجم لعنة اللّه عليه به او ضربت زد: أُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أَلَّا تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا وَ لَا تَأْسَفَا عَلَى شَيْ‏ءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا وَ قُولَا بِالْحَقِّ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً نهج البلاغه نامه ۴۷ شما را به تقواى الهى سفارش مى‏نمايم، و اينكه دنيا را مجوييد گرچه دنيا شما را بجويد، و بر آنچه از دنيا از دستتان رفته متأسّف نباشيد. ، و براى ثواب الهى بكوشيد. و و ستمديده باشيد. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1888
📌 شناسنامه کتاب درآمدی بر علوم انسانی در اندیشه آیت الله العظمی خامنه‌ای ✍ سید مهدی موسوی •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1809
📌 فهرست تفصیلی کتاب درآمدی بر علوم انسانی در اندیشه آیت الله العظمی خامنه‌ای ✍ سید مهدی موسوی بخش اول •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1819
📌 فهرست تفصیلی کتاب درآمدی بر علوم انسانی در اندیشه آیت الله العظمی خامنه‌ای ✍ سید مهدی موسوی بخش دوم •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1821
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب ⏹ بخش ۲۴ از ۵۰ 🔸 نکته مهم این است که فهم این جریانات متنوع و متکثر همچنین متوقف بر تلقی‌های است که در دهه بیست در شهر تهران از دین و دینداری شکل گرفته بود. در دوران رضاخان پهلوی در شهر تهران جریانی از روحانیون و نویسندگان دینی فعال بودند که نگاه انتقادی شدیدی به علوم اسلامی و فرهنگ حاکم بر حوزه‌ها و جامعه‌ی اسلامی داشتند و با شعار «بازگشت به قرآن» درصدد نقد و اصلاح علوم اسلامی و فرهنگ اجتماعی تشیع بودند و با الفاظی تند و حتی توهین‌آمیز نسبت به علوم و فرهنگ مستقر، مؤمنان را به بازسازی فرهنگ دینی و بازگشت به قرآن و دست برداشتن از خرافات و پیرایه‌ها دعوت می‌کردند. اسدالله خراقاتی، شریعت سنگلچی، تنکابنی و... از جمله این افراد هستند که بعدها نسخه ی رادیکال آن توسط احمد کسروی و علی‌اکبر حکمی زاده و برخی نویسندگان همچون علی دشتی و صادق هدایت هم تولید می‌شد و در فرهنگ عمومی منتشر می‌گشت. 🔹در برابر این جریان فکری و اجتماعی دو واکنش متفاوت از سوی نیروهای مذهبی واقع شد. اولین واکنش متعلق به علمای حوزه علمیه قم بود. به نمایندگی از حوزه علمیه قم ، مدرس بزرگ معقول آن زمان ، حاج آقا روح الله خمینی (امام خمینی) در ۱۳۲۲ به میدان آمد و سعی کرد بنیان فکری این جریان را به طور کامل نقد کند و از علوم اسلامی، منطق اجتهاد و فرهنگ شیعی دفاع کند. در پاسخ امام خمینی اصلا شاهد هیچ گونه همراهی با آن جریان فکری در هیچ موردی نیستیم بلکه در ادامه سنت علمی حوزه و از پایگاه فلسفی و فقهی، به شبهات مطرح شده جریان مذکور پاسخ‌های عقلی و نقلی داده و طرح خود را هم برای اصلاح امور اجتماعی عرضه داشته‌اند. شبیه به این واکنش کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» علامه طباطبایی و شهید مطهری در مواجهه با مارکسیسم است که در سال ۱۳۲۹ و بر مبنای حکمت متعالیه تلاش شده است تا بنیادی محکم و مبنایی برای مواجهه فلسفی با تمدن غرب و مکاتب لیبرالیستی و سوسیالیستی بدون التقاط فراهم شود. در واقع این اثر نیز از پایگاه علوم اسلامی و دفاع ازفرهنگ اسلامی به میدان آمد وتلاش کرد تاجلوی هرگونه التقاط ومشابهت‌سازی سطحی اسلام با تمدن غرب گرفته شود وبنیانی حکمی واجتهادی برای پیشرفت جامعه فراهم شود. 🔸واکنش دوم متعلق به برخی از شخصیت‌های متدین روحانی و بازاری شهر تهران و شهرهای دیگر همچون شیراز است که علی‌رغم پذیرش برخی از اشکالات ذکر شده درصدد اثبات هماهنگی اسلام با دموکراسی و مولفه‌های تمدنی غرب بودند. اما از رفتارهای رادیکال و اندیشه‌های دین‌ستیزانه این جریان ناراحت بودند و درصدد آشنا سازی نسل جوان با قرآن کریم برآمدند و در عین حال به مشارکت سیاسی در مجلس شورای ملی هم توجه داشتند. از جمله مهمترین این افراد، شیخ محمد خالصی‌زاده در کاشان، حاج مهدی سراج، سید محمود طالقانی و مهندس مهدی بازرگان و دکتر یدالله سحابی در تهران بودند و مرحوم سید نورالدین شیرازی در شیراز هم به شبهات احمد کسروی واکنش نشان داد(که در فصل بعد بیشتر به آن پرداخته می‌شود). 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1905
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب ⏹ بخش ۲۵ از ۵۰ 🔹نقش تهران در دو سده اخیر در عرصه‌ی فکر، فرهنگ و سیاست نقش محوری بوده است. تحولات فکری و فرهنگی و سیاسی تهران تعیین کننده تحولات سایر استان‌ها و شهرستان‌ها بوده است. از این‌رو، برای شناخت زمانه و زمینه‌ی ایجاد باید به تحولات فکری و فرهنگی تهران توجه کرد. چرا که نویسندگان و علمای تهران در فضایی به نقد مارکسسیم و سوسیالیسم می‌پرداختند که تحت تأثیر افکار جریانهای قرآن محور و منتقد وضعیت حوزه‌ها و علوم اسلامی بود و بر همین اساس با مارکسیسم مواجه می‌شدند. توضیح اینکه عمده جریانهای مذهبی تهران در مواجهه با مارکسیسم به نقد بعد ماتریالیستی و دین ستیزی آن توجه داشتند و با شدت با آن مبارزه می‌کردند. اما به جنبه‌های اجتماعی و اقتصادی آن کمتر می‌پرداختند و حتی در بسیاری از موارد نگاه‌های عدالت‌خواهانه، ظلم‌ستیزانه و دفاع از طبقه کارگر و اقشار محروم (سوسیالیسم) آنها را می‌ستودند و درصدد تطبیق معارف اسلامی با این جنبه‌های اجتماعی و اقتصادی جریانهای سوسیالیستی بودند. تا از این طریق جریان‌های مذهبی در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی نقش آفرینی بیشتری داشته باشند. این روند به دو جهت روز به روز گسترده‌تر می‌شد. اولا تعداد دانشجویان تحصیل کرده در غرب بیشتر می‌شد و افکار سوسیالیستی و مبارزاتی غرب را با خود می‌آوردند و به ترجمه کتابها و مقالات و روزنامه‌های آنها می‌پرداختند. ثانیا: با قدرت گرفتن محمدرضا پهلوی به تدریج فضای باز سیاسی بسته تر می‌شد بخصوص بعد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و قدرت گرفتن نهادهای امنیتی و غلبه تفکر سرمایه‌داری بر سیاست‌های دولت. 🔹بر این اساس، در دهه‌ی بیست به بعد جریانات فکری و سیاسی مختلفی در شهر تهران به وجود آمد و هر کدام در عرصه‌ای اقدامات مؤثری داشته‌اند. (ر.ک: رسول جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی از ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷) 🔸نقش مرحوم سید محمود طالقانی و مهندس مهدی بازرگان در شهر تهران بی‌منازع است و ایشان نیز با تأثیرپذیری از جو تهران اصل مدعای «بازگشت به قرآن» و ضرورت اصلاح علوم اسلامی و فرهنگ اجتماعی را پذیرفتند و پایگاه مهمی در شهر تهران به وجود آوردند که بتوانند نسل جوان و تحصیل کرده در علوم طبیعی را با قرآن آشنا کنند. این الگو بعدا در شهر مشهد توسط مرحوم محمدتقی شریعتی و کانون نشر حقایق نیز پیروی شد. تا از این جهت بتوانند نواقص علوم اسلامی و کم تحرکی حوزه‌های علمیه و جامعه‌ای مذهبی در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی را جبران کنند. 🔹 این جریان فکری دو فعالیت عمده داشت: ۱. تلاش داشت تا با ارائه‌ی تفسیر نوین از قران، معارف قرآنی را با پیشرفت‌های علوم طبیعی و مکاتب اجتماعی هماهنگ جلوه دهد تا نسل تحصیل کرده را به دین و دینداری تشویق کند. ۲. با توجه به بی‌عدالتی‌ها و ظلم‌ها تلاش داشتند در امور سیاسی مشارکت فعال داشته باشد از این‌رو، از همان ابتدا به حلقه‌ی یاران مرحوم محمد مصدق و کنگره ملی پیوستند و بعدا بجهت اختلافات مذهبی با عموم اعضای کنگره، نهضت آزادی ایران را در جهت حمایت از برنامه‌های دکتر مصدق تأسیس کردند (بیانیه بازرگان در تأسیس نهضت آزادی بسیار مهم و در جهت فهم اهداف آن راهگشا است). اعضای نهضت آزادی به فعالیت‌های سیاسی و انتخاباتی روی آوردند و البته طعم محاکمه و زندان در رژیم پهلوی را هم چشیدند و همین موجب محبوبیت بیشتر آنها نزد نیروهای مذهبی و انقلابی می‌شد. براین اساس سعی در ارائه تفسیری اجتماعی از اسلام داشتند تا بر آن مبنا، بتوانند در امور اجتماعی و سیاسی مداخله داشته باشند. 🔸 فعالیت‌های علمی آنها بسیار مهم بود و بر نسل جوان و تحصیل کرده شهر تهران و برخی از شهرهای مهم ایران، بسیار تأثیرگذار بود. 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1906
📌 چپ اسلامی و مصادره‌ی نهادهای انقلابی 🔸یکی از تجربه‌های قابل تأمل در تاریخ انقلاب اسلامی، مصادره‌ی نهادهای اصلاحی و انقلابی توسط جریانات چپ اسلامی است. از جمله نمونه‌ها، در قبل از پیروزی انقلاب و مفهوم بعد از پیروزی انقلاب است. 🔹 مجموعه‌ای از گروه‌ها و طیف‌هایی فکری، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است که براساس اندیشه‌های وارداتی انقلابی و منطق تضادگرایی (دیالکتیکی) به تفسیر اسلام و تحلیل جامعه می‌پردازند و بر محوریت تمایزات اجتماعی در فهم اسلام و جامعه اصرار دارند و تقابل فکری و سیاسی حداکثری با کشورهای غربی و استکباری (لیبرال سرمایه‌داری) تمرکز دارند و هرگونه اشتراک روبنایی یک فرد و جریان در حرف و رفتار و برنامه و سیاست‌های اجتماعی و اقتصادی با ادبیات توسعه و سرمایه‌داری را نشانه‌ای از انحراف فکری و وادادگی می‌پندارند و بر کنار گذاشتن آنها همت می‌گمارند. 🔸 با درایت و براساس تفکر منسجم و انقلابی استاد شهید علامه مطهری تشکیل شد اما به تدریج فضای شور و تضاد بر عقل و استدلال چربید و به سمت دکتر شریعتی چرخید و به حذف استاد شهید مطهری و عقلانیت انقلاب اسلامی انجامید و تفکرات سوسیالیستی و تضادگرایانه دکتر شریعتی و هواداران او جایگزین آن شد. 🔹، یک شعار و حرکت اصیل انقلابی توسط متفکرانی همچون شهید بهشتی و آیت الله خامنه‌ای در جامعه روحانیت و حزب جمهوری اسلامی در مقابل جریان بازرگان و بنی‌صدر بود، اما به تدریج توسط جناح چپ جامعه روحانیت و حزب جمهوری اسلامی مصادره شد و به تعطیلی حزب و انشقاق در جامعه روحانیت و تشکیل مجمع روحانیون مبارز انجامید. 🔸 با استفاده از اعتماد عمومی به کل جریان مذهبی و انقلابی تلاش می‌کرد تا بهره‌گیری از ادبیات عمق علمی و عین حال پرشور شعاری و تکیه بر تضادها و تمایزهای اجتماعی با عموم مردم مذهبی ارتباط بیشتری برقرار کند و در هویت بخشی به جامعه مذهبی و انقلابی مؤثرتر باشد. از این‌رو، عموم مردم آنها را چهره و سخنگوی اسلام و انقلاب تلقی می‌کردند و طبیعتا به آن اشخاص تمایل بیشتری داشته باشند. از این‌رو، اشخاص و چهره‌های چپ اسلامی به تدریج خود را نماینده و محور نهادهای مذهبی و انقلابی تلقی می‌کردند و اندیشه‌های التقاطی خود را اساس اسلام و انقلاب می‌پنداشتند و در برابر شخصیت‌ها و متفکران اصیل اسلامی و انقلابی می‌ایستادند. 🔹چپ اسلامی بعد از مصادره نهادهای انقلابی و یا انشقاق از نهادها و جریانهای اصیل، به تخریب شخصیت‌ها و متفکران اصیل و نیروهای خدوم می‌پرداختند و آنها را به ، ، ، ، ، و ده‌ها عنوان دیگر متهم می‌کردند. 🔸 شهید استاد مطهری، شهید دکتر بهشتی، آیت‌الله خامنه‌ای در ریاست جمهوری از جمله نتایج غلبه‌ی گفتمان بر نهادهای انقلابی و فعالیت مخرّب رسانه‌ای آنها در کف جامعه و جذب احساسی مردم دغدغه‌مند است. فاعتبروا یا اولی الابصار مطلب بعدی : چپ اسلامی و توقف (واقفیه) به زودی... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1907