eitaa logo
بینش مطهر استان مرکزی
265 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
690 ویدیو
62 فایل
📖شبکه ای با هدف تربیت مربیانی جهت ایجاد نظام فکری اسلام ناب محمدیﷺ 🌐آدرس: خیابان شهید رجایی،کوچه شهید موسوی(جنب پاساژ دیدار)،خانه جوان، بینش مطهر استان مرکزی ارتباط با ما: 📩 @Lindi935 پاسخ به سوالات: 🆔️ @bineshmarkazi سفارش کتاب: @Mali_binesh_markazi
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6021545025165329438.mp3
5.47M
🎤 هــر بانویے ڪه بانوی مـَحشر نمی شود هرکـَس برایِ شیـعه ڪِه مادَر نمی شود ولادت حضرت (س) و روز مبارک🌸 🆔 @hekmatemotahar1 🆔 @Bisto30_IRIB
برتری حضرت سلام الله علیها... ✳️ولادت برترین زن عالم و روز مبارک باد✳️ 📝استاد شهید مطهری 📚بینش مطهر استان مرکزی 🆔 @hekmatemotahar1
🚫سه گونه دشمن برای انسان 1⃣دسته اول دشمنانی هستند که با قصد دشمنی و با چهره دشمنی با انسان روبرو می شوند که دشمنهای آشکار و علنی هستند. 2⃣دسته دوم دشمنانی هستند که با قصد دشمنی و با چهره دوستی با انسان روبرو می شوند. مسلّماً خطر دوستان منافق برای انسان از خطر دشمنان صریح بیشتر است. 3⃣دسته سوم کسانی هستند که با چهره دوستی می آیند و با قصد دوستی هم می آیند ولی رفتارشان و تقاضاهایشان به گونه ای است که از تیرباران کردن یک دشمن، بیشتر و بالاتر است.  📚آشنایی با قرآن ۷ ص۲۰۲ 🆔 @hekmatemotahar1 http://eitaa.com/joinchat/928120837C5fba8cd9be
✅ یک فکر رایج و غلط: دیگران اشکال دارد ولی اتلاف آنها بی‌اشکال است! @hekmatemotahar1 @motahari_ir
🌺 حديثى است از امام هادى (سلام اللّه عليه)، مى‌فرمايد: ✅ «مَنْ هانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فَلا تَأْمَنْ شَرَّهُ» 🔷 اگر كسى خودش در نزد خودش خوار بشود، احساس بزرگوارى را در خودش از دست بدهد، در روح خودش احساس شخصيت اخلاقى و معنوى نكند، از شر او ايمن مباش. ❗️آن كسى كه اين احساس را باخت همه چيز را باخته است، فلا تَأْمَنْ شَرَّه! 📚 استاد شهید مطهری، فلسفه اخلاق، ص 135 @motahari_ir @hekmatemotahar1
شهادت امام تسلیت باد. 📚بینش مطهر استان مرکزی 🆔 ‌‌‌ @hekmatemotahar1
🔴 اشعار تکان‌دهنده امام (ع) در بزم شاهانه خلیفه عباسی 🔹متوکل یک شب بی‌خبر و بدون سابقه، عده‌ای از دژخیمان خود را فرستاد به خانه امام هادی علیه السلام که خانه‌اش را تفتیش و خود امام را هم حاضر نمایند، متوکل این تصمیم را در حالی گرفت که بزمی تشکیل داده و مشغول می‌گساری بود. مأمورین سرزده وارد خانه امام شدند و امام را به حضور متوکل بردند. 🔹وقتی که امام وارد شد، متوکل در صدر مجلس بزم نشسته و مشغول می‌گساری بود. دستور داد که امام پهلوی خودش بنشیند. امام نشست. متوکل جام شرابی که در دستش بود به امام تعارف کرد. امام امتناع کرد و فرمود: «به خدا قسم که هرگز شراب داخل خون و گوشت من نشده، مرا معاف بدار». 🔹متوکل قبول کرد، بعد گفت: «پس شعر بخوان و با خواندن اشعار نغز و غزلیات آبدار محفل ما را رونق ده». فرمود: «من اهل شعر نیستم و کمتر، از اشعار گذشتگان حفظ دارم». متوکل گفت: «چاره‌ای نیست، حتما باید شعر بخوانی». 🔹امام شروع کرد به خواندن اشعاری که مضمونش این است: 👈 «قله‌های بلند را برای خود منزلگاه کردند، و همواره مردان مسلح در اطراف آنها بودند و آنها را نگهبانی می‌کردند، ولی هیچ یک از آنها نتوانست جلو مرگ را بگیرد و آنها را از گزند روزگار محفوظ بدارد». 👈 «آخرالامر از دامن آن قله‌های منیع و از داخل آن حصن‌های محکم و مستحکم به داخل گودال‌های قبر پایین کشیده شدند، و با چه بدبختی به آن گودال‌ها فرود آمدند!». 👈 «در این حال منادی فریاد کرد و به آنها بانگ زد که: کجا رفت آن زینت‌ها و آن تاج‌ها و هیمنه‌ها و شکوه و جلال‌ها؟». 👈 «کجا رفت آن چهره‌های پرورده نعمت‌ها که همیشه از روی ناز و نخوت، در پس پرده‌های الوان، خود را از انظار مردم مخفی نگاه می‌داشت؟». 👈 «قبر عاقبت آنها را رسوا ساخت. آن چهره‌های نعمت پرورده عاقبة الامر جولانگاه کرم‌های زمین شد که بر روی آنها حرکت می‌کنند!». 👈 «زمان درازی دنیا را خوردند و آشامیدند و همه چیز را بلعیدند، ولی امروز همان‌ها که خورنده همه چیزها بودند مأکول زمین و حشرات زمین واقع شده‌اند!». 🔹نشئه شراب از سر می‌گساران پرید. متوکل جام شراب را محکم به زمین کوفت و اشک‌هایش مثل باران جاری شد. به این ترتیب آن مجلس بزم درهم ریخت و نور حقیقت توانست غبار غرور و غفلت را، ولو برای مدتی کوتاه، از یک قلب پرقساوت بزداید. 📝 استاد مطهری، داستان راستان، ج۱، ص۱۰۷-۱۰۳ (با تلخیص) @hekmatemotahar1 @motahari_ir
امشب رضویون شادند همه دل در حرم رضا نهادند همه  عیدى ولادت از رضا می گیرند  خشنود زمقدم جوادندهمه 💌شبِ میلاد با سعادت امام جواد علیه السلام تبریک و تهنیت باد 📚موسسه حکمت مطهر 🆔 @hekmatemotahar1
✅ مناظره خواندنی امام نهم (ع) در دوران کودکی 🔸یک مباحثه میان حضرت (ع) که هنوز طفل بودند و علمای اهل تسنن برگزار شد. در آنجا آن عالم اهل تسنن به حضرت عرض کرد: شما درباره شیخین چه می‌گویید و حال اینکه ما حدیث معتبری از پیغمبر داریم که فرمود: «ابوبَکرٍ وَ عُمَرُ سَیدا کهولِ اهْلِ الْجَنَّةِ» یعنی ابوبکر و عمر دو آقای پیرمردان اهل بهشتند. همچنین نقل کرد که روزی جبرئیل به پیغمبر نازل شد، از جانب خدا عرض کرد: من از ابوبکر راضی هستم، از ابوبکر بپرس آیا او از من راضی هست یا نه؟ 🔹حضرت جواد(ع) فرمود: ما منکر فضیلت ابوبکر نیستیم ولی یک مطلب هست و آن این است که همه قبول دارند که پیغمبر در حجة الوداع فرمود: «کثُرَتْ عَلَی الْکذابَةُ» دروغگویان بر من زیاد شده‌اند، و معیاری در اختیار قرار داد که هر حدیث را که از من روایت کردند اول بر قرآن عرضه بدارید. اگر موافق قرآن بود قبول کرده والّا رد کنید. قرآن می‌گوید تمام اهل بهشت، جوان هستند. 🔸 و اما حدیث دیگری که گفتید، خدا در قرآن می فرماید: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْانْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ اقْرَبُ الَیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید» ما انسان را آفریده‌ایم و از تمام خطورهای قلبی او آگاه هستیم. پس چطور می‌شود خدایی که قرآن او را این‌طور معرفی می‌کند، از پیغمبر بپرسد که من از فلان بنده راضی هستم، تو از او بپرس که از من راضی است یا نه؟! 📝 استاد مطهری، اسلام و مقتضیات زمان، ج۱ (برای بقیه مناظره می توانید به این منبع مراجعه کنید: احتجاج طبرسی، ج۲، ص ۴۴۶) @hekmatemotahar1 @motahari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ای نگین بر تاج سر سلطان، من فدای تو تک پسر سلطان http://eitaa.com/joinchat/866320384C260d8cbae5
زان سبب ماه رجب ماه خداست که اندر آن ميلاد شاه لافتي ست شد رخش از کعبه ظاهر، عقل گفت: چون که صد آمد نود هم پيش ماست 💌ميلاد امام علی علیه السلام مبارک🌸 📚موسسه حکمت مطهر 🆔 @hekmatemotahar1
1_35197167.mp3
6.08M
💠 سرود زیبا دست خدا روی زمین حیدر 🎤🎤 کربلایی محمد فصولی @hekmatemotahar1
💌روز پدر مبارک بابای مهربانم 🌸اللهم عجل لولیک الفرج... 📚موسسه حکمت مطهر 🆔 @hekmatemotahar1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹انقلابی بودن علی(ع) چنین بود... هر چه علی(ع) دارد از توحید علی(ع) سرچشمه می‌گیرد. @hekmatemotahar1 @motahari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از KHAMENEI.IR
💐 لوح | یک دسته گل دعا 🔻 رهبرانقلاب در پیام نوروزی۹۸: امیدوارم همه‌ی شما با سعادت، با سلامت جسمی، با دل شاد و با توفیقات روزافزون مادی و معنوی ان‌شاءالله این سال جدید را بگذرانید. 🌹 سال #رونق_تولید
سه حالت موجود در جامعه ما در خصوص سرزده حالت اول این است که به دروغ به بچه ها می گوید: بگویید در خانه نیست، یعنی گناه کبیره مرتکب می شود. این که می گوید «در خانه نیست» دروغ است و دروغ گناه کبیره است. حال بعضی به خیال خودشان می خواهند «توریه» کنند و حال آنکه توریه در جایی است که لازم است یعنی از نگفتنش مفسده برمی خیزد، مثل این که کسی آمده و یک کاردی هم به دست دارد و می خواهد کسی را بکشد و می پرسد فلان کس اینجاست یا نه؟ باید گفت اینجا نیست. در اینجا می گویند برای این که عادت به دروغ گفتن نکنی در دلت غیر از آن چیز را خطور بده، بگو «نیست» و در دلت خطور بده که در «اینجا» نیست. نه اینکه انسان هر دروغی که دلش می خواهد، بگوید و توریه کند! به بچه ها می گوید: «بگویید نیست، ولی بچه ها! وقتی می گویید نیست یعنی در این درگاهی اتاق نیست.» اینجا که می توانی راست بگویی چرا توریه می کنی؟ بگو هستم ولی نمی توانم بپذیرم. ادامه دارد... 📚آشنایی با قرآن ۴ ص۸۳ http://eitaa.com/joinchat/928120837C5fba8cd9be
شکل دیگر قضیه این است که می گوید: «بفرمایید»، خیلی هم  به خرج می دهد: خیلی خوش آمدید! صفا آوردید! اما در دلش دائماً فحش می دهد که این چه بلایی بود که این ساعت رسید، ما هزار کار داریم، عجب مردم بی تربیت بی ادبی هستند، چه خروسهای بی محلی و چه مزاحم هایی! بعد هم که مهمان بیرون رفت، جلو زن و بچه اش صد تا فحش می دهد. دیگر آن بچه چه از آب درمی آید! بچه ای که می بیند پدرش اینقدر شهامت ندارد که به مهمان بگوید: «آقا من نمی توانم تو را بپذیرم» و جلو خیلی کوچک و بزرگ می شود و خوشامد می گوید و پشت سرش فحش می دهد. ادامه دارد... 📚آشنایی با قرآن ۴ ص۸۴ http://eitaa.com/joinchat/928120837C5fba8cd9be
شکل سوم قضیه این است که کارش را خوب انجام می دهد و دم در می آید و می گوید: «آقا من متأسفم از این که نمی توانم شما را بپذیرم، الآن کار واجبی دارم» یا یک نفر را می فرستد که به او بگوید: «ایشان الآن کار لازمی دارند و نمی توانند شما را بپذیرند.» این کار خوب است، ولی ضعف اخلاق، مربوط به وارد و است، زیرا به او برمی خورد؛ هرجا که می نشیند می گوید: درِ خانه فلان کس رفتم و مرا نپذیرفت؛ نمی گوید من با اجازه قبلی نرفته بودم، نمی گوید او که نپذیرفت عذر داشت یا عذر نداشت. تو باید بنا را بگذاری بر این که او عذر داشته، و باید خوشت بیاید که میزبان تو یک شخص باشهامت و صریحی بوده که به تو دروغ نگفت و راست گفت. این هم شکل سوم. ادامه دارد... 📚آشنایی با قرآن ۴ ص ۸۴ eitaa.com/joinchat/928120837C5fba8cd9be
✳️حالت مورد پسند اسلام ولی آن شکل چهارم که آن شکل را می‌پسندد، در جامعه ما وجود ندارد و آن این است که اگر میزبان وقت ندارد و نمیتواند [ سرزده را بپذیرد] در کمال صراحت بگوید: «آقا معذورم، نمیتوانم شما را بپذیرم» و مهمان هم بدون این که به او بربخورد برگردد و برود. قرآن این شکل چهارم را دستور میدهد، میفرماید: وَ انْ قیلَ لَکمُ ارْجِعوا فَارْجِعوا و اگر به شما گفتند نمیتوانیم شما را بپذیریم، برگردید، هُوَ ازْکیلَکمْ این برایتان پاکتر است (این شکل چهارم از آن سه شکل برایتان بهتر است) وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلونَ عَلیمٌ خدا به کارهای شما آگاه و داناست. 📚آشنایی با قرآن ۴ص۸۵ eitaa.com/joinchat/928120837C5fba8cd9be
در زمان امام موسی کاظم علیه السلام مردی در بغداد بود به نام بُشر؛ از رجال و اعیان و عیاشان بغداد بود. یک روز حضرت موسی بن جعفر (سلام اللَّه علیه) از جلوی درب خانه این مرد می گذشت. اتفاقاً کنیزی از خانه بیرون آمده بود برای اینکه زباله های خانه را بیرون بریزد. در همان حال صدای تار از آن خانه بلند بود. معلوم بود که میخوارگان در آنجا مشغول میخوارگی و خوانندگان و آوازه خوانان مشغول آوازخوانی هستند. امام از آن کنیز به طعن و استهزاء پرسید: این خانه، خانه کیست؟ آیا صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟ کنیز تعجب کرد، گفت: آیا نمی دانی؟ خانه بُشر، یکی از رجال و اعیان است. او می تواند بنده باشد؟! معلوم است که آزاد است! فرمود: آزاد است که این سر و صداها از خانه اش بیرون می آید؛ اگر بنده بود که اوضاع اینطور نبود.امام این جمله را فرمود و رفت. اتفاقاً بشر منتظر بود که این کنیز برگردد. چون او دیر برگشت، از او پرسید: چرا دیر آمدی؟ گفت:مردی که علائم صالحان و متقیان در سیمایش بود و آثار زهد و تقوا و عبادت از او پیدا بود، از جلوی درب خانه عبور می کرد، چشمش که به من افتاد سؤالی کرد، من هم به او جواب دادم. گفت: چه سؤالی کرد؟ گفت: او پرسید صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟ من هم گفتم آزاد است. او چه گفت؟ او هم گفت: بله که آزاد است، اگر آزاد نبود که اینطور نبود! همین کلمه، این مرد را تکان داد. گفت: کجا رفت؟ کنیز گفت: از این طرف رفت. بشر مجال اینکه کفش به پا کند پیدا نکرد؛ پای برهنه دوید و خود احساس کرد که این مرد باید امام کاظم (سلام اللَّه علیه) باشد. خود را خدمت امام رساند و به دست و پای ایشان افتاد و گفت:آقا! از این ساعت می خواهم بنده باشم، بنده خدا باشم. این آزادی، آزادی شهوت است و اسارت انسانیت. من چنین آزادی ای را که آزادی شهوت باشد، آزادی دامن باشد، آزادی تخیل باشد، آزادی جاه و مقام باشد و آن که اسیر است عقل و فطرت من باشد، نمی خواهم. می خواهم از این ساعت بنده خدا و از غیر خدا آزاد باشم. همان لحظه به دست امام توبه کرد؛ یعنی در همان لحظه از گناهان دوری جست، کناره گیری کرد، تمام وسایل گناه را بدور ریخت و به گناهان پشت و به طاعت رو کرد (الْمُهاجِرُ مَنْ هَجَرَ السَّیئاتِ).  📙آزادی معنوی ص۱۶۷ eitaa.com/joinchat/928120837C5fba8cd9be