سلام بر ابراهیم
با سلام بخش دوم کمک رسانی ها کدشماره 1⃣ 🌹دوستان عزیز لطفا تصویر و باز کنید برای کمک به این بزر
بسم رب الشهدا
💠کدشماره ①( سری دوم)
💟شهیدهادی🌹10تومن
---------------------------
💠کد شماره ②(سری دوم)
💟سلامتی امام دوازدهم (عج)🌹50تومن
💟شهید هادی🌹 10تومن
-------------------------
💠کدشماره ③
💟شهیدخرازی🌹70تومن
-------------------------
منتظر حمایت شما عزیزان هستیم❤️🌷
حتما از واریزهایتون عکس بفرستیددوستانی که واریز میکنند و اعلام نمیکنند و ما از روی پیامک بانکی بانمادی👈 (شهید 🌷) در لیست درج میکنیم ..
❤️ @tarhhadi313
✨ @shahidhadi
🔰توجه: تا اتمام طرح ها هیچ تقاضایی پذیرفته نیست لطفا فقط دوستانی که قصد کمک دارند پی وی مراجعه کنند🌹
#خاطرات_شهدا🌷
💠 #زندگی_نامه
🔰شهید کاظمی در پایان جنگ تحمیلی همان گروه ۵۰ نفره روز اول جنگ را تبدیل به یکی از #لشکرهای قوی و مهم سپاه کرد و لشکر را با سلاح های به ِغنیمت گرفته شده از عراقی ها به یک لشکر #زرهی با صدها تانک و نفربر و توپخانه و ماشین آلات تبدیل کرد و تحویل نظام داد.
🔰سردار کاظمی همچنین در سال ۱۳۷۲ با حضور در منطقه شمال غرب کشور به عنوان #فرمانده منطقه شمال غرب حکم فرماندهی را از دست #مقام_معظم_رهبری دریافت کرد. مقام معظم رهبری در همان دوران مسئولیت وی، با حضور در منطقه آذربایجان غربی و کردستان از #برقراری_امنیت منطقه توسط این سردار بزرگ تقدیر به عمل آورد.
🔰در سال ۱۳۷۹ حکم فرماندهی #نیروی_هوایی سپاه را از جانب رهبر معظم انقلاب دریافت کرد و نیرو هوایی را از نظر سازمان، ساختار و سازماندهی و سازمان موشکی ارتقا داده تا جایی که دشمنان جمهوری اسلامی ایران از #توانمندی_موشکی کشور حیرت زده بودند.
🔰او فرماندهی شجاع، پرانرژی، مدیر و خلاق بود که این امر سبب دریافت حکم مسئولیت های فراوان از دست مبارک مقام معظم رهبری گردید.
🔰در طی سال ها با استفاده از مجال هایی از عشق به تحصیل بهره جست و کارشناسی خود را در رشته جغرافیا و کارشناسی ارشد را در رشته مدیریت دفاعی گذراند و موفق شد دانشجوی دکترا در رشته دفاع ملی گردد. کفایت و #شجاعت آن بزرگوار تا بدانجا بود که مقام معظم رهبری ۳ #مدال_فتح بر سینه ی پر عطشِ #شهادت ایشان نصب نمود.
#سردار_شهید
#شهید_احمد_کاظمی🌷
💟 @hemmat_hadi
💢✨سیداحمد همیشه در همه عملیات ها، یک #شال_مشکی به سر و گردنش می بست.
💢✨هیأت گردان عمار لشکر 27 حضرت رسول صلی الله علیه و آله، هیأت متوسلین به حضرت زهرا علیه السلام نام داشت. هر روز بعد از نماز جماعت صبح، #زیارت_عاشورا خوانده می شد.
💢✨پلارک یکی از مشتریان پر و پا قرص این مراسم بود، اما حال او با حال بقیه خیلی فرق داشت. هیچ وقت یادم نمی رود، به محض این که نام خانم فاطمه زهرا علیه السلام می آمد، خیلی شدید #گریه می کرد و حال عجیبی می گرفت. ارادت خاصی به #حضرت_زهرا سلام الله علیها داشت.
+ شهید هادی ذوالفقاری در کنار مزار شهید احمد پلارک
#شهید_سید_احمد_پلارک🌷
شهیدی که از مزارش بوی عطر و گلاب به مشام میرسد.
💟 @hemmat_hadi
#خاطرات_شهدا 🌷
#شهید_روح_الله_صحرایی🍃🌹
🌷 با اینکه بخاطر جانبازی پدر از رفتن به سربازی #معاف بودند ولی با علاقه به #سربازی رفتند و در #ارتش خدمت کردند، چون اعتقاد داشتند که با تحمل سختیها باید مرد شد.
🌷ایشان #خوش_اخلاق و شوخ طبع بودند، #دائم الوضو و #دائم الذکر بودند، شبها قبل از خواب سوره واقعه میخواندند و صبح ها #دعای_عهد ایشان ترک نمیشد، به نماز #اول_وقت و جماعت و به نماز جمعه اهمیت زیادی میدادند، عاشق و مطیع امر رهبری بودند.
🌷کلام شهید بزرگوار: اگر میخواهید #زندگی کنید، برای #خدا زندگی و اگر خواستید #بمیرید برای #خدا و در راه او جان بدهید.
#شهید_روح_الله_صحرایی🌷
#شهید_مدافع_حرم
@hemmat_hadi
✨﷽✨
جانم امیرالمومنین(ع)
✍🏻مردعربی از حضرت علی (ع) پرسيد :
اگر من آب بنوشم حرام است؟
فرمودند : نه
گفت: اگر خرما بخورم حرام است؟
فرمودند: نه
گفت: پس چطور اگه ايندو را با هم مخلوط كنم و مدتی در آفتاب بگذارم تا شراب شود خوردنش حرام است !
♥️✨اميرالمومنين (ع) فرمودند :
✍🏻اگر آب به روی سرت بپاشم دردی احساس ميكنی؟
گفت : نه
فرمودند:اگر مشتی خاك بپاشم چطور ؟
گفت : نه
فرمودند : اگر ايندو را با هم مخلوط كنم و مدتي در آفتاب بگذارم آنگاه به سرت بزنم چطور ؟
گفت : فرق سرم شكافته ميشود.
حضرت فرمودند : حكايت آن نيز اينگونه است .
📚کتاب قضاوتهای امیرالمومنین(ع)
💠 @hemmat_hadi
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
رهبر انقلاب :
یک نکته است که ما زندگی شهیدان را، سبک زندگی شهیدان را، برای جوانهایمان، برای نسلهای رو به آیندهمان تصویر کنیم، ترسیم کنیم، به آنها نشان بدهیم که ببینند چه بود و چه شد. چون #جنگ_تحمیلی که در واقع دفاع مقدّس بود، این یکچیز کوچکی نبود؛ ما هنوز هم بعد از گذشت سالها، ابعاد مهمّ این جنگ را درست نتوانستیم برای مخاطبین خودمان تشریح کنیم؛
🔸️ یک جنگ بینالمللی بود، یک جنگ بینالملل بود علیه اسلام، علیه حاکمیّت اسلام، علیه #امام_بزرگوار؛ یک جنگ اینجوری بود
💟: @hemmat_hadi🌷
🌷یک جوان 23 ساله در دفترچه خاطرات دوران #جنگ اینطور نوشته🔻
🌷برای گشت شبانه ما را برده بودند
خسته و کوفته آمدم
فکرکردم یک #چرتی میزنم، بعد بیدار میشوم و #نمازم را میخوانم
🌷بر اثر #خستگی زیاد خوابم برد
دیدم ساعت از نیمهشب گذشته و نمازم #قضا شده است
🌷سرم را به دیوار کوبیدم و گریه کردم که چرا نمازم #قضا شد‼️
خود را ملامت کردم و حالت اندوه تا یک هفته دست از سرم برنداشت
#شهید_حسن_باقری🌷
💟 @hemmat_hadi
#خاطرات_شهدا🌷
✍ به نقل از همسر شهید صحرایی
🔰من از دوران راهنمایی، بعد از نمازهایم که #دعا میکردم، از خدا می خواستم یک #همسری قسمت من بکند که به کمک هم بتوانیم هر چه بیشتر به خدا نزدیک شویم و با هم بتوانیم به #کمال برسیم، وقتی گفتن خواستگارت #پاسدار هست، تا حدودی خیالم راحت شد، چون میدانستم هر کسی لیاقت ندارد وارد سپاه شود و بعد از صحبتهایش در جلسه خواستگاری گفتم: این پسر #همانی هست که همیشه از خدا می خواستم،
🔰در خواستگاری از شغلش گفت و از #سختی هایی که ممکن است به جهت شغلش داشته باشیم، و مهمترین چیزی که گفت این بود که دوست دارم همسر آینده من #راضی و #رازدار باشد
🔰 می گفت اگر گاهی نان شب نداشتیم بخوریم، کسی #نباید بفهمد و اگر برایمان مائده آسمانی از آسمان آمد هم کسی نباید بداند و باید به آن چیزهایی که داریم راضی باشیم و همیشه #شکرگذار... بعد از صحبتهایش فهمیدم که #معرفتش خیلی بیشتر از آن چیزی هست که همیشه از خدا میخواستم.
🔰مهریه ام ۱۱۴ سکه و یک جلد قرآن کریم بود.
پنج سال و نیم با هم زندگی کردیم، ولی از اول عقدمان ایشان در #ماموریت بود. و به این ماموریت رفتن ها و سختی ها #عشق می ورزید،
در دوران نامزدی مان یک سال مرز زاهدان بود، بعد از عروسی دو سال مرز کرمانشاه و ۶ ماه، پیرانشهر بود و یکماه سوریه، که به #شهادت ختم شد.
🔰روح الله #مخلص بود، دوست داشت کارهایش طوری باشد که فقط خدا ازش راضی باشد و نظر #عرف جامعه برایش مهم نبود.
#شهید_روح_الله_صحرایی🌷
#شهید_مدافع_حرم
💟 @hemmat_hadi
#خاطرات_شهدا 🌷
✍️خواهر شهیده
❣پرستار بود و توی اتاقش #عکس_امام رو نصب کرده بود، خیلی ها میگفتند: اگر رئیس بیمارستان ببینه برخورد #بدی باهات میکنه، اما فوزیه عکس رو برنداشت.
❣يه روز رئيس بيمارستان كه بعداً به #خارج از كشور #فرار كرد، براي سركشي اومد و متوجه عكس روي ديوار شد و با #عصبانيت دستور داد كه عكس رو از روي ديوار بردارد. اما فوزيه گفته بود: اتاق #متعلق به من است و هر عكسي روي ديوار آن آويزان ميكنم.
❣رئيس بيمارستان هم فوزيه رو تهديد به كسر يكماه از حقوق كرد. اما فوزيه حرفش يك كلام بود: اگر #اخراج هم بشم، عكس رو برنميدارم....
#شهید_فوزيه_شيردل🌸
#پرستار_مكتب_زينبي🌸
💟 @hemmat_hadi