🔴 انتقاد رهبر انقلاب از افرادی که سال 98 را سال تهدیدها میدانند
رهبر انقلاب در حرم مطهر رضوی:
🔹برخی گفتند سال ۹۸ سال تهدیدهاست بنده قبول ندارم و معتقدم سال فرصت هاست.
🔹سال 1398 سال فرصت ها و گشایش هاست
🔹اظهارنظرهای مخالف این که با تهدیدهایی هم همراه است تحت تاثیر رجزخوانی ها و جنگ روانی دشمن است
🔹رجز خوانی های دشمن باید همانقدر که هست دیده شود، سال 97 هم این احمق های درجه یک می گفتند اگر ما ( آمریکا) از برجام خارج شویم، در خیابان های ایران شورش می شود و مردم ایران نان هم نمی توانند بخرند، یا آن احمق دیگر میخواست کریسمس 2109 را در تهران جشن بگیرد!
🔹این حرف ها یا از حماقت است یا از خباثت و در راستای جنگ روانی است.
💟: @hemmat_hadi🌷
﴾﷽﴿
📚 #داستان_واقعی
#راز_کانال_کمیل
✫⇠ در کانال کمیل چه گذشت؟😭
0⃣3⃣ #قسمت_سیُم
🔻شب های سرد
✨غروب چهارشنبه فرا رسید. گردان کمیل شب و روز سختی را پشت سر گذاشته بود. خستگی مفرط، بی خوابی، جراحت شدید و آتش مرگبار دشمن، هیچ یک نوید خوبی نداشت. بچه ها به قدری خسته بودند که ایستاده خوابشان می برد و به زمین می افتادند! نیروهای دیگر آنها را صدا می زدند و یا با سیلی آنها را بیدار می کردند تا از کانال محافظت کنند. تنها کسی که شجاعانه در کانال راه می رفت و به همه ی نیروها روحیه می داد ابراهیم هادی بود.
✨اواخر شب بود که زخمی ها از شدت سرما می لرزیدند. قرار شد برای اینکه آنها از سرما در امان باشند کاری انجام دهیم. به پیشنهاد یکی از بچه ها در کف کانال قبرهایی کندیم! بعد بدن مجروحان را تا گردن در خاک فرو کردیم تا سرمای کمتری احساس کنند.
👈 #ادامه_دارد...🖊
📚منبع :کتاب راز کانال کمیل
💟: @hemmat_hadi🌷
✫⇠#راز_کانال_کمیل
✫⇠در کانال کمیل چه گذشت؟😭
1⃣3⃣ #قسمت_سی_ویکم
🔻حمله به کانال
✨وقتی هوا روشن شد. من از دیواره کانال بالا رفتم. یکدفعه داد زدم و ابراهیم را صدا کردم. از پشت سر ما تانک ها بر روی جاده به حرکت درآمده بودند. آنها پشت سر ما را بسته بودند. آتش بی امان دشمن شدت گرفت. به نظر می رسید که تصمیم گرفته بودند با ریختن آتش بسیار بر روی کانال، یاران کمیل را مجبور به تسلیم شدن کنند. هر لحظه انفجاری در نزدیکی ما رخ می داد. بچه ها با همه خستگی از پا ننشستند. در همین اثنا دو تانک از معبر میدان مین عبور کردند و به چند متری کانال رسیدند. بچه ها یکی از تانک ها را منفجر کردند(هنوز هم بقایای تانک در منطقه وجود دارد). تانک دیگر هم فرار کرد. حتی یکی از راننده های تانک اسیر شد.
✨ساعتی بعد آمبولانسی به سمت کانال آمد. بعثی ها که می دانستند نیروهای ایرانی در هیچ شرایطی آمبولانس را مورد هدف قرار نمی دهند، با آمبولانس به کانال نزدیک شدند. سید جعفر طاهری همان موقع به قضیه مشکوک شد. خواست آمبولانس را با آر پی جی بزند. یکی از بچه ها گفت: نزن، شاید در آن مجروح باشد. همان موقع احمد بویانی گفت: بزن، دارند ما را فریب می دهند. آمبولانس تا نزدیکی کانال آمد و ایستاد. در یک لحظه چندین بعثی از پشت آمبولانس بیرون پریدند و با خوابیدن بر روی زمین، به سمت کانال تیراندازی کردند. بچه ها هم با تیراندازی آنها را مجبور به عقب نشینی کردند.
#ادامه_دارد...🖊
📚منبع :کتاب راز کانال کمیل
💟: @hemmat_hadi🌷
▫️﷽▫️
#وصــیتنامــهشهـید
❤️✨شهـید امـیر حاج امـینۍ:
اگر به واسـطه #خـــونم حقی
بر گردن دیگران داشته باشم به
خـــدای ڪعبه قسـم از مردان
بی غــــیرت و زنان بی حـــیا
نمیگـــــذرم..."
💠 @hemmat_hadi
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🍃🌺🍃🌺
💢یه روز دیدم شهید باقری با سر و وضع #خاکی و گلی از در اومدن داخل اتاق گفتم: فرمانده چه خبر کجا بودید که این طور خاکی و گلی شدید ؟
💢 #لبخند ملیحی زد و رفت نشست. میدونستم داره از گفتن موضوع خودداری میکنه. چند روزی #تکرار شد تا اینکه ی شب که شیفت بودم گاه و بی گاه خوابم میبرد و چرت میزدم، یک لحظه متوجه شدم #سایه ای از جلوی چشمام رد شد، وسوسه شدم و سایه رو #تعقیب کردم ببینم چکار میکنه
💢دنبالش رفتم دیدم ایشون مشغول #نظافت حیاط و سرویسهای بهداشتی هستند خجالت کشیدم و دویدم سمتشون و از ایشون خواستم ادامه کار رو به من بسپرن
💢گفتم: شما #فرماندهی این کارا #وظیفه ماست که نیروی شما هستیم. ایشون جواب دادن کاری که واسه #رضای_خدا باشه جایگاه انسان رو تغییر نمیده
💢من این کارو دوست دارم و انجام میدم چون میدونستم بچه ها نمیذارن انجام بدم قبل از نمازصبح و تو تاریکی انجام میدم.
💢از خودم خجالت کشیدم سرمو پایین انداختم و گفتم به خدا قسم شما خیلی بزرگواری..
#شهید_حجت_باقری🌷
#شهید_مدافع_حرم
@hemmat_hadi
شهید به آخوندها سلام هم نکرد 😵👇
یک روز با هم از کوچه بیرون آمدیم. چند روحانی با ظاهری زیبا و آراسته به سمت ما میآمدند. با شناختی که از ابراهیم داشتم گفتم: حتما حسابی آنها را تحویل میگیرد. اما برعکس به آنها سلام هم نکرد!
با تعجب نگاهش کردم. خودش فهمید و گفت: «اینها آخوندهای ولایی هستند. کاری با این جماعت نداریم.»
گفتم: ولایی؟!
گفت: «یعنی به جز ولایت اهل بیت، چیز دیگری را قبول ندارند. نه ولایت فقیه. نه انقلاب و نه حضور در جبهه و... فقط دم از ولایت مولا میزنند. چند سری با اینها صبحت کردم ولی بیفایده بود. فقط کار خودشان را قبول دارند.»
بعد ادامه داد: «خطر اینها برای اسلام و انقلاب کم نیست. مثل خوارج که در بدنه حکومت مولا بودند. اما...»
🌹 شهید ابراهیم هادی
🏷 #خاطره
📗 سلام بر ابراهیم، ج2، ص138
@hemmat_hadi
✨﷽✨
💢مومن باید در بین جمع شوخ باشد
✍شهید مطهری
✅خدای متعال دوست می دارد مردمی را که وقتی در جمع دیگران می نشینند عبوس نمی کنند، بلکه با مردم خوش و بش می کنند، شوخی می کنند، به اصطلاحِ دیگر "ادخال سرور" در قلب مؤمنین می کنند.
👈می دانیم که بعضی از مؤمنینِ معمولی ما جزء آدابشان این است که کأنه یک نوع تکبری بر همه مردم دارند که ما مؤمن هستیم و چنان، به اینکه همیشه عبوس کنند، چهره شان را بگیرند، به مردم بی اعتنایی کنند، یعنی همه شما اهل جهنم هستید، همه شما مورد خشم خدا هستید و مورد خشم من؛ در صورتی که این برخلاف دستور اسلام است...
💥[در روایت است که] خدا دوست دارد مؤمنی را که وقتی در میان جمع است، برای اینکه دیگران را مسرور کند سخنان خوشحال کننده می گوید ولی وقتی که تنها می ماند به فکر و اندیشه فرو می رود ... و عبرتها به نظرش می آید.
📚آشنایی با قرآن، ج10، ص39
💟: @hemmat_hadi🌹
✨از حـــــــــــــراء آیـــــــــــــــات
✨رحمان و رحیم آمـــــد پــــدید
✨با نخســـــــتین حــــــــــــــرف،
✨قرآن کـــــــریم آمــــــد پـــدید
✨صـــــوت اقراء باســـــــم ربک
✨میـــــــــرسد بر گــــــوش جان
✨یا کــــــــــــه از غـــــــــار حراء
✨خلــــــق عظیم آمــــــد پـــدید
♥️عید مبعث بر شما مبارک باد♥️
🌸بر محمد و آل محمد صلوات🌸
✍ #خاطرات
🍃در ایام #زلزله_رودبار که محمودرضا کودکى٩ ساله بود، پس از وقوع زلزله که سازمان هاى امدادى شروع به جمع آورى کمک هاى مردمى کردند به خانه آمد و گفت: مادر میخواهم به زلزله زدگان کمک کنم.
☘گفتم پسرم آفرین کار خوبى میکنى بگذار شب پدرت بیاید خانه از او #پول میگیریم، میبرى تحویل میدى.
محمودرضا گفت نه مادر الان وضعیت آنها خیلى #اضطرارى است و تاشب دیر میشود من میخواهم از #وسایل_خانه چیزى بدهم.
🌿وقتى شب پدرش به خانه آمد جریان را گفتم که هزینه اى را کمک کند اما محمودرضا پول را نگرفت و گفت من ظهر کمک کردم خودم.
🍀بعد از چند سال متوجه شدیم #پتوى نو اما قدیمى که در خانه داشتیم را برداشته وبه محل جمع آورى تحویل داده است.
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🍂🍃🍂🍃
🌷یادمه یکبار یکی از بچه های اعزامی به تیم کشوری اومده بود باشگاه ما برای #تمرین....استاد مرادی به آقا حمید گفت حمید جان بلند شو با ایشون مبارزه کن...
🌷زمان اول مسابقه حمید اقا 7 تا جلو بود...زمان دوم مسابقه دیدیم حمید آقا 7 تا امتیاز داد به اون طرف
🌷هر دو #مساوی شدن و مسابقه تموم شد.
آخر باشگاه رفتم پیش حمید آقا و دلیل رو ازش پرسیدم....اقا حمید هم گفتن چون فردا طرف #مسابقات کشوری داشت و اعزامی بود نمیخواستم #روحیه اش خراب بشه...زمان دوم مسابقه کار خاصی نمیکردم تا از من امتیاز بگیره و روحیه اش #حفظ بشه
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهید_مدافع_حرم
💟: @hemmat_hadi🌷
🍂تفکـ💭ـر فرهنگی جالبی داشت! او یک چادر⛺️ در راه نجف تا #کربلا راه اندازی کرد و نمایشگاه تصاویر #نبرد با داعش👹 را برای زائران اربعین قرار داد.
🍀شیخ #هادی برای این نمایشگاه بسیار زحمت کشید؛ به طوری که طی چند #شبانه_روز کمتر از سه ساعت🕰 خوابید.
🍂اما از آنجا که عاشقـ❤️ #گمنامی بود، همین که نمایشگاه آغاز شد به #نجف برگشت!
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
#خاطرات_شهدا 🌷
💠گذری کوتاه بر زندگی شهید مدافع حرم
🔰شهید روح اله صحرایی در تاریخ📆 62/10/24 در روستای #پلک_سفلی از توابع شهرستان آمل متولد شد
در دوران #کودکی پر جنب و جوش بود و در نبود #پدر که در جبهههای جنگ تحمیلی بودند ، در خانه🏘 پدربزرگ زندگی می کردند.
🔰دوران ابتدایی را در #مدرسه دوازده فروردین و دوران راهنمایی را در مدرسه شهید بزرگی، سپری کرد📚 و از اول راهنمایی شروع به نماز📿 و #روزه کردند و دوره متوسطه را در دبیرستان لسانی گذراند
🔰از همان زمان فعالیت خود را در #مهدیه_آمل شروع کردند و با علاقه❤️ در مراسمات #مذهبی شرکت میکردند.
بعد از گرفتن دیپلم تجربی،با اینکه بخاطر جانبازی پدر از رفتن به سربازی #معاف بودند⛔️ ولی با علاقه به سربازی رفتند و در #ارتش خدمت کردند،چون اعتقاد داشتند که با تحمل سختیها😓 باید #مرد شد.
🔰بعد از پایان #سربازی به دنبال کار در چند جا مشغول شد💥اما هیچ کدام از این موقعیت ها نتوانست❌ رضایتمندی ایشان را براورده کند و دلش جای دیگری💕 بود
🔰هفته ای دو بار به #سپاه آمل میرفت و میپرسید: سپاه نیرو نمی گیرد⁉️تا بلاخره پیگیری هایش جواب داد😃 و نام نویسی کردند📝 و با سماجت و علاقه زیاد، چند ماهی طول کشید تا وارد #سپاه شدند.
#شهید_روح_الله_صحرایی
#شهید_مدافع_حرم
✨﷽✨
✅اگر خدا را دوست داری
✨اگر خدا را دوست داری، خدا گفته است:
لا یسخر قوم من قوم
همدیگر را «مسخره نکنید.»
✨اگر خدا را دوست داری، خدا گفته است:
ولا تلمزوا انفسکم
از همدیگر «عیب جویی نکنید»
✨اگر خدا را دوست داری ،خدا گفته است:
ولا تنابزوا بالالقاب
«لقب زشت» به هم ندهید.
✨اگر خدا را دوست داری، خدا گفته است:
و انفقوا فی سبیل الله
در راه خدا «انفاق کنید.»
✨اگر خدا را دوست داری ،خدا گفته است:
و بالوالدین احسانا
و «به پدرو مادر نیکی کنید.»
✨اگر خدا را دوست داری، خدا گفته است:
اجتنبوا کثیرا من الظن
از بسیاری «از گمان ها دوری کنید»
❓چگونه شهید شویم؟!
#استاد_ماندگاری:
به این جملات به خوبی دقت کنید👇
👈شهادت بالاترین مدال آسمانی برای اهل زمین است.
👈شهادت مزد و پاداش زندگی مجاهدانه است.
🌹اگر کسی اهل مجاهدت در انواع جهاد باشد، مزد و پاداش او شهادت در راه خداست.
🔸 کسی که میخواهد شهید شود، چه مرد و چه زن، مسیرش فقط و فقط از جبهه و جنگ و تیر و ترکش نمیگذرد. جنگ نظامی برای همه و در همه زمانها و مکانها نیست بلکه اگر او در طول عمر، زندگیای مجاهدانه داشته باشد (جهاد اکبر و جهاد کبیر)، شهادت خود به استقبال او میآید.
🔸 همان گونه که در مورد شهید صیاد شیرازی، شهید احمدی روشن، شهید رضایی نژاد و بسیاری دیگر از شهدا اتفاق افتاد.
🔸 بنابراین نیاز نیست عاشقان شهادت با اصرار فراوان، راه رفتن به سوریه را برای رسیدن به شهادت، بیازمایند. (البته حضور به قدر کفاف نیاز است) شهادت مقامی است که اولیای خدا به آن میرسند و ممکن است کسی در بستر بمیرد ولی به مقام شهادت رسیده باشد.
🔆 به روایتی زیبا در این زمینه اشاره میکنیم:
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: نیست هیچ مانعی وحشتناک تر و هیچ مقامی تیرهتر، میان بنده و پروردگار، از نفس امّاره و خواهشهای او؛ یعنی: این دو چیز بیشتر از همه، بنده را از خدا دور میکنند و قلع و قمع این دو ، میسّر نیست مگر به پناه بردن به پروردگار و عجز و استغاثه به او نمودن و همراه شدن با گرسنگی و تشنگی و سحرخیزی را مواظبت نمودن. پس اگر در حین این نبرد و جهاد با نفس، موت به او رسید و دعوت حقّ را اجابت نمود،پاداش و اجر گرفته و ثوابش برابر ثواب شهید است و در قیامت با شهدا محشور میشود و اگر زیست و به همین حال ماند و انحرافی در او راه نیافت، عاقبت او رضوان اکبر است که رضای الهی باشد.» [مصباح الشریعه، ص:۱۶۹]
📗گزیدهای از کتاب سوژههای سخن۱۰ (سبک زندگی مجاهدانه) استاد ماندگاری
💠 @hemmat_hadi
🌴🌾🌷🌴🌾🌷
🌹 یادی از سردار شهید اصغر وصالی
❤️ مریم کاظمزاده همسر سردار شهید اصغر وصالی، از خبرنگاران دوران دفاع مقدس:
🌷《یک بار شهید اصغر وصالی که از فرماندهان سپاه بود
مرا دید و گفت که
"شما خبرنگاران در شهر پشت میز مینشینید
و از جنگ مینویسید
راوی جنگ باید در صحنه حضور داشته باشد،
نه این که خیلی شجاعت به خرج دهد!
و بعد از عملیات چند عکس جنگی بگیرد!"》
✅ همین حرف شهید وصالی باعث حضور مستمر خانم کاظمزاده در جبههها شد؛
چه در کردستان و چه در جنوب،
معیار شهید وصالی برای خواستگاری از خانم کاظمزاده هم خیلی جالب بود:
🌷《من برای ادامه راه،
همراه میخواهم
و تو با حضورت در شرایط سخت کردستان
نشان دادی میتوانی همراه من باشی.》
❤️ همسر سردار شهید:
🌷《من هنوز هم ارتباط با اصغر را حس میکنم.
اما اینقدر دچار روزمرگی شدم که از این ارتباط گاهی غافل میشوم.
هنوز هم وقتی خواب میبینم،
به او می گویم:
«کجایی؟ خیلی وقته ندیدمت.»
اون هم بارها اینو به من میگه که
«من هستم. تو کجایی؟»》
🌴🌾🌷🌴🌾🌷
🌹نثار ارواح مطهر سردار شهید "اصغر وصالی" و برادرش "اسماعیل" صلوات🌹
💟: @hemmat_hadi
#لبخندهای_خاڪی
در سالهای دفاع مقدس چای مرهمِ خستگی جسمیِ رزمندگان اسلام بود. در میان لشکرها رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا اُنس و الفت بیشتری با چـای داشتند
روزی در محضر آقا مهدی باکری و شهید حاج ابراهیم همت(فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله ﷺ)بودیم که در آن صحبت از کنترل مناطق عملیاتی بود.
حاج همت به آقا مهدی گفت:
نگهبانان لشکر شما برای نیروهـای سایر لشکرها سخت میگیرند و اجازه نمیدهند راحت عبور و مرور کنند مگر ترکی بلد باشند...
آقای مهدی در پاسخ گفت:
شما یقین دارید که آنها نگهبانان لشکر ما هستند؟!
حاج همت گفت: من نه تنها نگهبانان لشکر شما را میشناسم حتی حدّ خط لشڪر عاشورا را هم میشناسم!
آقا مهدی با تعجب پرسید: چطور چگونه میشناسید؟
حاج همت در جواب گفت:
شناختن حد و حدود لشکر شما
کاری ندارد، اصلاً مشڪلی نیست!
هر خطی ڪہ از آن دود به هوا بلند شده باشد آن خطِ لشکر عاشوراست چون همیشه کتریهای چای لشکر شما روی آتش میجوشد...
همگی خندیدیم...
#سرداران_دفاع_مقدس
#شهید_حاجابراهیم_همت
#شهید_مهدی_باکری
💟: @hemmat_hadi🌷
#خاطرات_شهدا 🌷
🌷شهید عبدالله باقری🌷
تولد: 29 فروردین 1361
ازدواج: 19 خرداد 1382
شهادت: 30 مهر 1394
محل شهادت: #سوریه، حلب
🔰عبدالله ازدوران راهنمایی تابستان ها می رفت #سرکار، از کبابی و پارچه فروشی گرفته تا فروش آکواریوم. بگی نگی دستش رفت توی #جیب خودش.
🔰یک روز از سرکار که برگشت حسابی سرحال بود یک چیزی هم #قایم کرده بود زیر کاپشنش. یک راست رفت توی اتاقمان و گفت تا صدایتان نکردم نیایید⛔️
🔰توی دلم خوشحال بودم که می خواهد #غافلگیرمان کند. چند دقیقه ای که گذشت با چشم بسته رفتیم توی اتاق. چشم هایمان را که باز کردیم یک #آتاری دیدیم که توی خواب هم نمی دیدیمش.
🔰حقوقش را جمع کرده بود💰 و خریده بود برایمان. از #خوشحالی آن قدر بالا و پایین پریدیم که نزدیک بود سرمان بخورد به سقف صدای ذوق و شوقمان #مادر را کشاند توی اتاق.
🔰تلویزیون سیاه سفید📺ننه را گذاشتیم یک گوشه. آتاری هم زیرش. فردایش همه پسرهای فامیل را چمع کردیم. برنامه نوشتیمو📝 لیگ برگزار کردیم. زدیم توی سروکله هم و کلی #بازی کردیم.
#شهید_عبدالله_باقری
🌷 @hemmat_hadi
🔰جاویدالأثرحاج احمدمتوسلیان:
دلم از مظلومیت سپاه و این همه حق کشی
خون است؛ تا کی باید دندان روی جگر بگذاریم؟
رئیس جمهور است؟
روزی نیست که علیه سپاه جوسازی نکند!
آقای بنی صدر با کار چرخانهای خودش رفته زیر ترکش کولرهای گازی سنگر ویلایی همایونی در پایگاه وحدتی دزفول نشسته و لاف مقاومت می زند!
📎این کلام حاج احمدآقا چه شباهت بی نظیری با حال و احوال این روزهای برخی افراد دارد...!!!!
آیا صدایش را می شنوید؟
💟 @hemmat_hadi