#همسر_شهید
🔹آیت الله بهجت دست روي زانوي او گذاشت و پرسید جوان #شغل شما چيست گفت: طلبه هستم. آیت الله بهجت فرمود: بايد به سپاه ملحق بشوي و لباس سبز مقدس سپاه را بپوشي. ️
🔸آآیت الله بهجت پرسید اسم شما چیست گفت: فرهاد? آیت_الله_بهجت فرمود: حتماً اسمت را عوض كن. اسمتان را يا عبدالصالح يا #عبدالمهدي بگذاريد. شما در تاجگذاري ✨امام زمان (عج) به #شهادت خواهيد رسيد?
🔹شما يكي از سربازان #امام_زمان (عج) هستيد و هنگام ظهور امام زمان(عج) با ايشان رجوع می کنیدشهیدعبدالمهدی کاظمی؛ شهیدی که طبق تعبیر آیت الله بهجت برای خوابی که دیده بود، درشب تاج گذاری👑 امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در 29 آذر ماه 1394🗓 درسوریه به #شهادت رسید
#شهید_عبدالمهدی_کاظمی
❤️👉 @hemmat_hadi
فرازی از وصیت شهیدی که پیکرش بعد از 16 سال سالم به میهن برگشت👇👇
🌷سعی کنید که یکی از افرادی باشید که همیشه سعی در #زمینه_سازی برای #ظهور صاحب الامر دارند
🌷و بکوشید اول #خود و بعد #جامعه را پاک سازی کنید
🌷و دعا کنید که این #انقلاب به #انقلاب_جهانی آقا امام زمان متصل شود.
🌷پس اگر می خواهید دعاهایتان #مستجاب شود به #جهاد_اکبر که همان #خودسازی_درونی است بپردازید.
#شهید_محمدرضا_شفیعی🌷
❤️👉 @hemmat_hadi
✍ابراهیم در مقابل #خدا برای خودش شخصیتی نمیدید. هرکاری میتوانست برای #رضای_خدا انجام میداد.
💢 یکبار وارد مسجد شدم. میخواستم به دستشویی بروم. دیدم دو نفر دیگر از زیرزمین برگشتند و گفتند چاه دستشویی گرفته. برای نماز #برمیگردیم به خانه!
💢 من هم خواستم برگردم که همون موقع ابراهیم رسید. وقتی ماجرا را شنید آستینش رو بالا زد و رفت توی زیر زمین و در رو بست! یک ربع بعد در را باز کرد. چاه دستشویی رو #باز کرده بود و همه جا رو #شسته و تمیز کرده بود!
💢ابراهیم خودش رو درمقابل خدا کوچک میدید و #افتادگی داشت. خدا هم در چشم مردم، به او #عظمت_عجیبی داد!
📚سلام بر ابراهیم2
❤️👉 @hemmat_hadi
🍃🌺🍃🌺🍃
✨از مال دنیا هرچه داشت #انفاق می کرد. مرتضی سن زیادی نداشت اما سرپرستی دو #یتیم و یک #بدسرپرست را برعهده داشت و از حقوق کمی که دریافت می کرد، #کمک_خرجی آنان را هم پرداخت میکرد.
✨ او یک بار زندگی اش را در واقع #حراج کرد تا بتواند #شش_خواهر دم بخت یکی از دوستانش را راهی خانه شوهر کند و دست آخر #ماشین خود را فروخت تا یک دوست نیازمندش را #سرپناه بدهد!
✨از او پرسیدم: «خودت چی؟» جواب داد: «ماشین که کمبود نیست این همه ماشین عمومی مال منه دیگه!»
📚کتاب فرمانده نابغه
#شهید_مرتضی_حسین_پور🌷
#فرمانده_شهید_حججی
❤️👉 @hemmat_hadi
❇️ #بخوانیم_عمل_کنیم
✍ خواهر شهید ابراهیم هادی می گفت یک روز موتور شوهرخواهرم را از جلوی منزل مان دزدیدند،
⚛ عده ای دنبال دزد دویدند و موتور را زدند زمین. ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد.
⚛ نگاهی به چهره وحشت زده اش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید.
ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد.
⚛ آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد. ابراهیم از زندگی اش سوال کرد، کمکش کرد و برایش کار درست کرد.
طرف نماز خوان شد، به جبهه رفت و بعد از ابراهیم در جبهه شهید شد...
✳️ مچ گرفتن اسان است، دست گیری کنیم.
🔆 #شهيد_ابراهيم_هادى 🔆
✨ #راه_شهدا_ادامه_دارد. ✨
⭕️ #یاصاحب_الزمان_ادرکنی
شبی با تعدادی از بچهها برای شناسایی رفته بودیم. درست در کنار مواضع دشمن، پایم به روی مین💣 رفت. عراقیها تیراندازی کردند و دوستانم که خیال میکردند شهیدشدم، مجبور شدند بدون من برگردند.
خون زیادی از پایم رفته بود. حالت عجیبی داشتم. زیر لب فقط میگفتم: #یاصاحب_الزمان_ادرکنی. جوانی خوش سیما و نورانی بالای سرم آمد.
🔹مرا به آرامی بلند کرد و از میدان مین بیرون برد و در گوشهای امن روی زمین گذاشت. من دیگر #دردی حس نمیکردم آن آقا به من گفت: کسی میآید و شما را نجات میدهد. او دوست ماست لحظاتی بعد ابراهیم_هادی آمد و مرا به دوش گرفت و به عقب برد.
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
📚 خاطره شهید ماشاءالله عزیزی/کتاب سلام بر ابراهیم/ص۱۱۷
❤️👉 @hemmat_hadi
🍃🌺🍃🌺🍃
🌷 #شهیده_میترا در سال 1347 در آبادان متولد شد. مادرم نام #میترا را برای او انتخاب کرد. اما بعدها که میترا بزرگ شد، به اسمش اعتراض داشت.
🌷بارها به مادرم گفت «مادربزرگ، این هم اسم بود برای من انتخاب کردی؟ اگر در آن دنیا از شما بپرسند که چرا اسم مرا میترا گذاشتهاید، چه جوابی میدهید؟ من دوست دارم اسمم #زینب باشد.
🌷زینب همیشه در وسایلش مقداری #تربت_شهدا و هفت عدد #کاج نگه میداشت.
🌷یک روز وقتی برای زیارت شهدا به تکیه شهدا در اصفهان رفتیم، مرا سر قبر #زهره_بنیانیان(یکی از شهدای انقلاب) برد و گفت مامان، نگاه کن، فقط مردها شهید نمیشوند. زنها هم شهید میشوند.»
🌷زینب همیشه ساعتها سر قبر زهره بنیانیان مینشست و قرآن میخواند.
🌷بعد از شهادتش متوجه شدیم که شش تا از کاج ها، از درختان مختلفی هستند که در #گلزار شهدا وجود دارد، هفتمین کاج، از همان درختی است که بالای مزار مطهر #زینب قرار دارد....🌲🍃
#شهیده_زینب_کمایی🌹
❤️👉 @hemmat_hadi
❤️در یکی از مغازه ها مشغول #کار بود یک روز در وضعیتی دیدمش که خیلی تعجب کردم?! دوکارتن بزرگ📦 اجناس روی دوشش بود
جلوی یک مغازه کارتن ها را روی زمین گذاشت ,
❤️وقتی کار تحویل تمام شد جلو رفتم و سلام کردم بعد گفتم: #آقا_ابراهیم برای شما زشته، این کار، کارِ بار برهاست نه کار شما🚫 نگاهی به من کرد و گفت: #کار که عیب نیست، بیکاری عیبه
❤️این کاری هم که من انجام میدم برای خودم خوبه، مطمئن میشم که هیچی نیستم? جلوی #غرورم رو میگیره. گفتم: اگه کسی شما رو اینطوری ببینه خوب نیست شما ورزشکاری و خیلی ها می شناسنت...
ابراهیم خندید و گفت: "ای بابا همیشه کاری کن که اگه #خدا تو رو دید خوشش بیاد #نه_مردم.
#شهید_ابراهیم_هادی
❤️👉 @hemmat_hadi
🍃🌺🍃🌺🍃
🌷شهید بزرگوار از تک تیراندازهای ماهر #سپاه بود
و همچنین زمینه فعالیتش خیلی #گسترده بود
و در همه میدان هایی که حاضر می شد
با #تخصص و هوش بالایی که داشت می درخشید
🌷کسانی که حتی یکبار این شهید را دیده بودند
از او خاطرات خوبی دارند
فوق العاده #مهربان و #خوش_برخورد بود
#شهید_رسول_پورمراد🌷
#اولین_شهید_استان_قزوین
#شهید_مدافع_حرم
❤️👉 @hemmat_hadi
✍️ نوجوانی که با خیلی از همسالانش فرق داشت
🌷روزِ اولِ #عید_نوروز، غلامحسین هزار تومان عیدی جمع کرد. قرار بود من و خواهرم هر کدوم برا خودمون چیزی بخریم.
🌷برا همین به غلامحسین گفتیم: تو با #عیدیات چی می خواهی بگیری؟ گفت: من هیچ چیز برا خودم نمی خوام بگیرم، پولِ عیدیام رو میخوام بدم به یک #مستضعف تا برا بچههاش کفش و لباس نو بخره و از بچه هاش #خجالت نکشه...
🌷این حرفِ غلامحسین چنان من رو لرزاند، که پول های خودم رو هم بهش دادم تا به #فقرا کمک کنه...
#شهید_غلامحسین_تیمورزاده_حصاری🌷
❤️👉 @hemmat_hadi
#شهید_احمد_کاظمی مى گفت:
🌸شهیدحسین خرازی پیشم آمد و گفت: من در این عملیات #شهید مى شوم. گفتم: از کجا مى دانى؟ مگر علم غیب داری؟! گفت: نه، ولی مطمئنم.
🌸چند عملیات قبل، یک خمپاره کنار من خورد، به #آسمان رفتم. فرشته ای دیدم که #اسم_های_شهدا را مى نويسد. تمام اسم ها را مى خواند و مى گفت وارد شوید.
🌸به من رسید، گفت: #حاضری شهید بشی و بهشت بری؟ یه لحظه زمین را دیدم گفتم: یک بار دیگر برگردم بچه و همسرم را ببینم، خوب مى شود. تا این در ذهنم آمد #زمین خوردم. چشم باز کردم دیدم دستم قطع شده، بیمارستانم. اما دیگر #وابستگی ندارم. اگر بالا بروم به زمین نگاه نمى كنم....!
#شهید_حسین_خرازی🌷
❤️👉 @hemmat_hadi