eitaa logo
سلام بر ابراهیم
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
353 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻مادر شهید 🔰همه می‌دانستند #من_ومجید رابطه‌مان به چه شکل است. رابطه ما مادر فرزندی نبود. مجید مرا مریم خانم و #پدرش را آقا افضل صدا می‌کرد. ما هم همیشه به او #داداش_مجید می‌گفتیم. 🔰آن‌قدر به هم نزدیک بودیم که وقتی رفت همه برای آنکه آرام و قرار داشته باشیم در خانه‌مان #جمع می‌شدند. وقتی خبر #شهادتش پخش شد اطرافیان نمی‌گذاشتند من بفهمم لحظه‌ای مرا تنها نمی‌گذاشتند. 🔰با اجبار مرا به خانه برادرم بردند که کسی برای گفتن #خبرشهادت به خانه آمد، من متوجه نشوم. حتی یک روز عموها و برادرهایم تا ۴ صبح تمام پلاکاردهای دورتا دور #یافت‌آباد را جمع کرده بودند که من متوجه شهادت پسرم نشوم 🔰این کار تا ۷ روز ادامه پیدا کرد و من چیزی نفهمیدم ولی چون تماس نمی‌گرفت بی‌قرار بودم. یکی از دخترهایم درگوشی همسرش #خبر_شهادت را دیده بود و حسابی حالش خراب‌شده بود 🔰او هم از ترس اینکه من بفهمم خانه ما نمی‌آمد آخر از تناقضات حرف‌ هایشان و #شهید شدن دوستان نزدیک مجید، فهمیدم #مجیدمن هم شهید شده است. #شهید_مجید_قربانخانی #شهید_مدافع_حرم ❤️ @hemmat_hadi
🔸نمی‌دانم بگویم خوشبختانه یا متأسفانه #آخرین_دیدار ما با داریوش در زمان #شهادتش بود من و آرمیتا همراه داریوش از محل کار به خانه باز می‌گشتیم که کنار درب منزلمان دو نفر تروریست منتظرمان بودند و به محض رسیدنمان به جلوی #درب_منزل یکی از آن دو نفر به سمت ماشین ما آمد و #داریوش را به گلوله بست و با شش گلوله داریوش را به شهادت رساند 🔹آخرین دیدار من و #داریوش با دردناک ترین خاطره در ذهن من و دخترم نقش بسته شده است همسرم بی گناه و ناجوانمردانه در مقابل دیدگان من و #دخترم به رگبار گلوله بسته شد و حتی فرصت #خداحافظی هم پیدا نکردیم 🔸آرمیتا همیشه میگه که آرزویم این است که #شغل_پدرم را ادامه بدم و مثل بابا #شهید بشم. من به او می‌گویم که مامان جان پس من چی من #تنها بمونم؟ و او جواب می‌دهد: «مگه شما نمیگی #شهدا_زنده‌اند و ما نمی‌تونیم اونا رو ببینیم ولی اونا ما رو می‌بینند؟ هر وقتی که منم #شهید_بشم همیشه میام بهت سر میزنم و تنهایت نمی‌گذارم!». #شهید_داریوش_رضایی_نژاد #شهید_هسته_ای ❤️ @hemmat_hadi
| چند تا #سرباز از قرارگاه ارتش مهمات آورده بودن دو ساعت گذشت و هنوز یک سوم تریلی هم خالی نشده بود #عرق از سر و صورتشون می ریخت یه بسیجی لاغر و کم سن و سال اومد طرفشون خسته نباشیدی گفت و مشغول کار شد. 🔆 ظهر که کار تموم شد سربازها پی فرمانده می گشتند تا رسید رو امضاکنه... همون بنده ی خدا، عرق دستش رو با شلوارش پاک کرد، رسید رو گرفت و امضا کرد و بعد هم رفت #شهید_مهدی_زین_الدین ❤️ @hemmat_hadi
💠همسرشهید 🌺🍃همسرم در زندگی خیلی #قناعت پیشه میکرد. همیشه مواظب این بود که ولخرجی و اسراف نکنیم. زندگی !عالی هم داشتیم.حسرت هیچ چیزی را ندارم و جز درد دلتنگی،چیز دیگری نیست... آنقدر روی مسئله ی #اسراف حساس بود که همیشه میگفت حیاط خانه را باید جارو زد. نباید با آب شست. آب #مهریه‌ی مادرمان، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)است. #شهید_محمدجواد_قرباني🌷 ❤️ @hemmat_hadi
وضعیت مالی خوبی نداشت، به رزق کفاف اعتقاد داشت. می گفت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند بهترین رزق رزق کفاف است، سوال کردند  یا رسول الله #رزق_کفاف چیست؟ فرمودند: اینکه امروز داشته باشی و از فردا اطلاع نداشته باشی #شهید_علی_تمام_زاده به این حدیث باور داشت. وقتی حقوق چند ماهه اش را واریز کردند، همه اش را به خانواده شهدای مدافع حرم #افغانستانی هدیه کرد. میگفت آنها کسی را ندارند. ❤️ @hemmat_hadi
(عج) 🔰پرسش:مهم ترین ویژگی های یاران امام زمان کدامند⁉ ✅پاسخ: اتحاد و همدلی 🌿آنان، خودخواهی‌ها و خواسته‌های شخصی را از خود دور كرده‌اند. همه چیز را برای هدف واحد می‌خواهند و زیر یك پرچم به قیام می‌پردازند.....🌿 امام علی ع می‌فرماید: 🍃«ایشان، یكدل و هماهنگ هستند»🍃 📚(یوم‌الخلاص، ص223)📚 💌معرفت عمیق به خدا و امام، نگاه آنان را به زندگی و حقیقت انسانیت، تنظیم می‌كند و شناخت صحیحی از هدف زندگی و وظیفه یك انسان به آنان می‌دهد. آنان در می‌یابند كه برای كسب كمال، زندگی می‌كنند و می‌فهمند كه راه تحصیل كمال، آن است كه همه‌ وجود‌شان برای خدا و دین خدا باشد؛ از این رو حاضر به هر نوع فداكاری و ایثارند..... 🌸الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌸 ❤️ @hemmat_hadi
در بعضی عملیات ها به دلیل کمبود وقت , یک نفر به حالت دراز کش روی #سیمهای_خاردار قرار می گرفت تا سایر رزمنده ها از روی جسم او بگذرند?. گردان تا بخواهد ازروی او رد شود، فرد بر اثر جراحات فراوان #شهید می شد ... #وصيتنامه_شهدا سندايمان آنهاست .. خداوندروح تمامی شهدا راقرین رحمت کند🌸🍃 ❤️ @hemmat_hadi
عباس خیلی اهل هیئت و #مسجد بود از هر فرصتی برای حضور در مجالس #اهل_بیت استفاده می کرد. همیشه می گفت زنده بودن من ماه #محرم و #صفر است. بیشتر اوقات صبح ها به یاد #امام_حسین ( علیه السلام ) روضه میخوند و به سینه می زد به گونه ای که به او می گفتم عباس جان قلبت پاره میشه اینقدر به سینه می زنی ... در جواب لبخند زدو می گفت : اون کسی که#برای_او سینه میزنم خودش محافظ من خواهد بود. عباس چندان موافق #محیط دانشگاه نبود و گاهی می گفت اشتباه کردم که وارد دانشگاه شدم باید #حوزه_علمیه می رفتم. این اواخر هم کتب عربی و #حوزوی رو گرفته بود. همیشه با #وضو بود و مراقب رفتارش با دیگران بخصوص نامحرمان بود. هیچگاه از او اخمی ندیدم. بسیار با اخلاق و با تقوا بود. هر چه از او بگویم کم گفتم. 📝 به روایت از #مادر_شهید_عباس_آسمیه ❤️ @hemmat_hadi
🔰يكبار با او بحث كردم كه چرا برای كار #لوله_كشی پول نمی گيری؟ خُب نصف قيمت ديگران بگير?. تو هم خرج داري و... 🔰هادی خنديدو گفت:‌ خدا خودش مي رسونه، آدم برای #رضای_خدا بايد كار بكنه، اوستا كريم هم هوای ما رو داره، هر وقت #احتياج داشتيم برامون می فرسته. 🔰بعد مكثي كرد و ماجرای #عجیبی را برایم تعریف کرد.گفت: يه شب تو همين #نجف مشكل مالی پيدا كردم. خيلي به پول احتياج داشتم. 🔰آخر شب مثل هميشه رفتم تو #حرم و مشغول #زيارت شدم. اصلاً هم حرفي در مورد پول با مولا #اميرالمومنين (علیه السلام) نزدم 🔰همين كه به #ضريح چسبيده بودم يه آقايی به سر شانه من زد و گفت:‌ آقا اين پاكت مال شماست. 🔰برگشتم و ديدم يك آقای #روحانی پشت سر من ایستاده. او را نمی شناختم بعد هم بی اختيار پاكت را گرفتم. 🔰هادی مکثی کرد و ادامه داد: بعد از #زيارت راهی منزل شدم. پاكت را باز كردم. باتعجب ديدم مقدار زيادی پول نقد داخل آن پاكت است. 🔰هادي دوباره به من نگاه كرد و گفت: #حاج_باقر، همه چيز دست خداست من براي اين مردم ضعيف، ولی #باايمان كار می كنم. #خدا هم هر وقت احتياج داشته باشم برام می ذاره تو پاكت و می فرسته. 🌷 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری ❤️ @hemmat_hadi
#خاطرات_شهدا 🌷 #نان_سنگگ گرفته بودیم و می آمدیم طرف خوابگاه چندتا سنگ به نانها چسبیده بود. مصطفی کندشان و برگشت سمت #نانوایی. میگفت «بچه بودم، یه بار نون سنگگ خریدم، سنگ هاش رو خوب جدا نکرده بودم؛ بهش چسبیده بود. خونه که رسیدم، بابام سنگ ها رو جدا کرد داد دستم، گفت برو بده به #شاطر. نونواها بابت اینا #پول میدن.» #شهید_هسته_ای #شهید_مصطفی_احمدی_روشن🌷 ❤️ @hemmat_hadi
#مادر_شهید_کیهانی: محمدم در آخرین تماسش به من گفت: «مادر دعا کن، #شهید شوم؛ اگر شهید نشوم، دیوانه می‌شوم. مادر من را رها کن» من هم روز جمعه در روضه #اباعبدالله (ع) شرکت کردم، روبه قبله ایستادم و گفتم حضرت زینب (س) محمد #هدیه ناقابل من به پیشگاه شماست، قبول کنید، هرطور که شما می‌خواهید، من #راضی هستم. روز شنبه ساعت هفت غروب تیر به #سر_فرزندم  می‌خورد و دم صبح به #شهادت می‌رسد ❤️ @hemmat_hadi
#شهید_حسن_قاسمی_دانا #اولین_شهید_مدافع_حرم 🔹یک روز ظهر وارد خانه شد، سلام کرد، خیلی خسته و گرفته بود، یک ساک دستش بود، آن روز از صبح به مراسم تشییع شهدای گمنام🌹 رفته بود، آرام و بی‌صدا به اتاقش رفت. 🔸صدا کرد:  مادر، برایم چای می‌آوری؟ برایش چای ریختم و بردم. وارد اتاقش شدم، روی تخت دراز کشیده بود، من که رفتم بلند شد و نشست. 🔹پرسیدم: چه خبر؟ در جواب من از داخل ساکش یک پرچم سه‌ رنگ با آرم «الله» بیرون آورد.  پرچم خاکی و پاره بود. اول آن را به سر و صورتش کشید و بعد به من گفت: «این را یک جایی بگذار که فراموش نکنی. هروقت من مُردم آن را روی جنازه‌ام بکش». 🔸خیلی ناراحت شدم، گفتم:«خدا نکند که تو قبل از من بری». اجازه نداد حرفم را تمام کنم، خندید و گفت: «این پرچم روی تابوت یک شهید گمنام تبرک شده است» 🔹وقتی من مُردم آن را روی جنازه من بکشید و اگر شد با من دفنش کنید تا خداوند به‌ خاطر آبروی شهید به من رحم کند و از گناهانم بگذرد و شهدا مرا شفاعت کنند». 🔸نمی‌دانست که پرچم روی تابوت خودش هم یک روزی تکه تکه برای شفاعت دست همه پخش می‌شود.... روایت مادرشهید... ❤️ @hemmat_hadi