eitaa logo
سلام بر ابراهیم
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
353 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️برگشتم به حاج سعید گفتم: آخه من چطور این بدن #اربا_اربا رو شناسایی کنمخیلی به هم ریختم? رفتم سمت آن #داعشی? یک متر رفت عقب و اسلحه اش را کشید طرفم ،سرش داد زدم:شما مگه #مسلمون نیستید? ♦️به کاور اشاره کردم که مگه او مسلمون نبود؟ پس #سرش کو؟ چرا این بلارو سرش آوردید؟ حاج سعید تندتند حرف هایم را #ترجمه می کرد. آن داعشی خودش را تبرئه کرد که این کار ما نبود و باید از کسانی که اورا برده اند (القائم) بپرسید. ♦️فهمیدم می خواهد خودش را از این مخمصه نجات دهد. دوباره فریاد زدم که کجای #اسلام می گوید اسیرتان را اینطور شکنجه کنید ♦️نماینده #داعش گفت: تقصیر خودش بوده. پرسیدم: به چه #جرمی؟ بریده بریده جواب می داد و حاج سعید ترجمه می کرد: از بس حرصمون رو در آورد ✘نه اطلاعاتی به ما داد ✘نه اظهار پشیمونی?کرد ✘نه #التماس کرد! تقصیر خودش بود...! #شهید_محسن_حججی🌷 ❤️ @hemmat_hadi
🌸لبخند خدا 💢از مدرسه بر می گردد و با ناراحتی وارد خانه می شود و یک گوشه می نشیند و به مادر می گوید: «من دیگر مدرسه نمی روم». 💢مادر دلیل ناراحتی اش را که می پرسد و عصمت می گوید: «من می خواهم با #حجاب_کامل به مدرسه بروم. خانم مدیر می گوید یا باید لباس فرم مدرسه را بپوشی یا اجازه ورود به مدرسه را نداری. من دیگر مدرسه نمی روم. لباس فرم لباس پوشیده ای نیست!» 💢مادر #مربی عصمت است و پرورش دهنده ی روحش. کسی که عصمت، عصمت بودنش را مدیون تربیت اسلامی اوست. فردا می رود مدرسه تا پرونده ی عصمت را بگیرد. به مدیر می گوید :« من چهار دختر دارم. می‌خواهی بلیط جهنم را برای خودم بخرم و دخترانم را بی‌حجاب کنم! برای آخرتم چه کنم!» 💢و این جا #اعتقادات عصمت و #اقتدار کلام مادرش بر قانون مدرسه #غالب می شوند و عصمت با پوشش کامل به مدرسه می رود و همرنگ جماعت نمی شود تا لبخند خدا را ببیند. #شهیده_عصمت_پورانوری🌷 #شهید_شاخص_سال98 ❤️ @hemmat_hadi
#سیره_شهدا 🔸 #حسینیه مشکل داشت، مداح هم نداشتیم.چندروزی #زیارت_عاشورا تعطیل شدوقتی فهمید، عصبانی شد و #بازخواستم کرد. 🔹می گفت: لازم نیست #حتماً یک نفر خوش صدا دعا بخواند. مهم با صدای خوب خواندن نیست مهم این است که توی جبهه اسلام، خواندن #زیارت_عاشورا فراموش نشود? راوی: همرزم شهید #شهید_میرقاسم_میرحسینی ❤️ @hemmat_hadi
🌹جهاد جوان 🌸جوان بسیار #باحیایی بود. در لبنان زندگی بسیار سخت است آن هم برای یک جوان #مذهبی و حزب اللهی. 🌸همیشه وقتی میرفتیم بیرون سرش #پایین بود. دائم و سریع هم کارش را انجام میداد که برویم و زیاد در این فضاها نمی ماند. 🌸مهمانی که میرفتیم یا در جمعی اگر حضور داشت لبخند دائم بر لب هاش بود اما با همان چهره مهربان و #خندان دینش را حفظ میکرد.. 🌸گاهی در جمع دوستانمان اگر از بچه ها حرفی ناشایست میشنید با همان خنده اش متذکر میشد به آن ها. 📚 به روایت دوستان شهید #شهید_جهاد_مغنیه🌷 #فرزند_شهید_عماد_مغنیه ❤️ @hemmat_hadi
✍ #خاطره_شهدا 🌷دوران دبیرستان بودیم.. ابراهیم عصر ها رو توی بازار کار می کرد و درآمد نسبتا خوبی داشت اما مرد همسایه از دنیا رفته بود و همسایه وضعیت مالی درستی نداشت.. 🌷ابراهیم هر وقت حقوقش رو می گرفت بیشتر در آمدش رو به این خانواده می داد، حتی بیشتر اوقات غذایی هم که در منزل طبخ می شد رو برای این خانواده می برد.. 🌷این کار ابراهیم تا زمان شهادتش ادامه داشت و فقط مادرش از این جریان خبر داشت... #شهید_ابراهیم_هادی🌹 شادی روحش #صلوات ❤️ @hemmat_hadi
🔻همسر شهید حججی: ‌ 🌷دوران #عقدمان یک سال و هشت ماه طول کشید. بعد از چند دفعه بالا و پایین کردن زمان مراسم، بالاخره جدی جدی افتادیم دنبال برگزاری #عروسی. 🌷نزدیک خانه پدرم، خانه ای #اجاره کردیم و جهیزیه چیدیم. سر جهیزیه خریدن با محسن خیلی ماجرا داشتیم. مدام با پدر و مادرم کل کل داشت که چرا اینقدر پول خرج می کنید و ما اصلا به این لوازم نیاز نداریم. 🌷گیر داده بود که مبل نمی خواهیم. نگران بود: « شاید یکی که نداره بیاد و ببینه و دلش بخواد!» ‌ ‌📕 کتاب سربلند #شهید_محسن_حججی🌷 ❤️ @hemmat_hadi
#سیره_شهدا 💢نصیحت های ابراهیم به مردی که #حجاب_همسرش برایش مهم نبود: ♦️دوست عزیز! همســر شما برای #خود شماست، نه برای #نمایش دادن جلوی دیگران می دانی چقدر از #جوانان با دیدن همسر #بی_حجاب شما به گناه می افتد؟ #شهید_ابراهیم_هادی🌷 ❤️ @hemmat_hadi
🌴از سرشب حالتی داشت که احساس کردم میخواهد #چیزی به من بگوید بالاخره سر صحبت را باز کرد و گفت: "بابا خبر داری #ضد_انقلاب تو کردستان خیلی شلوغ کرده اجازه میدی #برم اونجا؟" 🌴گفتم: #بله چرا اجازه ندم فرمان امامه همه باید دفاع کنیم، گفت: میدونید اونجا چه خبره! جنگ جنگه #نامردیه؛ احتمال برگشت ضعیفه! گفتم: میدونم از همون اول که به دنیا اومدی با خدا #عهد کردم که تو را وقف راه حق و دین کنم آرزویم بود تو در #این_راه باشی. 🌴خندید و صورتم را بوسید بعدها به یکی از خواهرانش گفته بود: "آن شب آقاجان #امتحان_اللهیش را خوب پس داد! " نقل از: پدر شهید #شهید_محمود_کاوه ❤️ @hemmat_hadi
☘همســـرم مثل #شهدا بود.. متواضع و صبور و فروتن؛ و خیلی #مهربان بود. 🌿روزی یک ساعت #قرآن میخواند. علاقه اش به #شهدا توصیف ناپذیر است. کتاب های شهدا رو میخواند و هر سال راهیان نورمیرفت. ☘با آنکه مشغله کاری‌اش زیاد بود و #دائم مأموریت می‌رفت اما وقتی از بیرون وارد منزل می‌شد خیلی #صبورانه رفتار می‌کرد؛ خستگی کارش را پشت در می‌گذاشت؛ به عنوان زن خانه مرا درک می‌کرد. 🌿اکبر برای #شهادت خیلی تلاش کرد #خالصانه برای سپاه کار کرد. می‌گفت: حاضرم برای #سپاه مجانی کار کنم. راوی: #همسر_شهید #شهید_اکبر_شهریاری ❤️ @hemmat_hadi
‌ 🔹اعتقادش این بود که یک کار را وقتی شروع کرد تا انتهایش برود. اهل امر به معروف بود نه فقط با زبان‌. ‌ 🔸️با یکی از دختر های کم سن و سال فامیل درباره اهمیت #حجاب صحبت کرد. نگاه او را با دلیل و #منطق به این واجب شرعی تغییر داد. 🔹دلش به همین قدر کار خوش نماند. به بهانه‌ایی #چادری خرید و به او هدیه داد تا هم محبتش را نشان بدهد و هم راه محجبه شدن را جلوی پایش باز کند. ‌ #شهید_سعید_کمالی_کفراتی🌷 #شهید_مدافع_حرم ❤️ @hemmat_hadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ❣همیشه منتظر بود به خلق خدا #یاری دهد.هیچ کاری نزد او اینقدر ارزش نداشت و برایش وقت نمیذاشت! ❣همه ی کارها، رفتارها، حرف زدنها و حتی ورزش کردنش برای خدا بود...در همه چیز #خدا را میدید. ❣دست یاری تنها سمت خدا دراز میکرد. از رازها و دردهای دلش تنها خدا باخبر بود...چه حرفها که نداشت و چه غم ها که بر دلش تلنبار شده بود اما...فقط خدا از حال دل او آگاه بود... ❣تا او بود، همه چیز خوب بود...همه #راضی بودند،خوشحال و شکرگزار بودند...اصلا ابراهیم که بود انگار خدا در آن حوالی #قدم_میزد... ❣ابراهیم دست خدا بود، دستی که برای #کمک به مردم دراز شده بود و چه دلها که #شاد میکرد این دست خدا... ❣برای خدا کار کردن و شاد کردن دل بندگان خدا انقدرا هم سخت نیست، مثل ابراهیم باشیم? #شهید_ابراهیم_هادی 🌷 ❤️ @hemmat_hadi
🍃✨🍃✨🍃✨ 🌷روزی مشغول فوتبال بودیم که ناگهان یکی از اعضای تیم حریف ناخواسته #سنگی روی پای احمد انداخت. با اینکه عمدی نبود معذرت خواهی نکرد و چهره ی حق به جانب گرفت و #طلبکار شد. 🌷احمد نزدیک آن جوان شد و گفت:(اگر از من اشتباهی سرزده مرا ببخش) من که حسابی از کار احمد #متعجب شده بودم به او اعتراض کردم. 🌷احمد به من نگاهی کرد و گفت:( این برادر من است و یک روزی میرسد که همه ی ما زیر #یک_پرچم قرار میگیریم و آن روز به خاطر این #اختلاف_بیهوده چه جوابی به #امام_زمان(عج) بدهم؟ 🌷بعد حدیث امام علی را گفت که می فرماید: بدترین توشه برای آخرت، #ستم بر بندگان خداست. 🔺به نقل علی مرعی(دوست شهید) ازکتاب ملاقات در ملکوت #شهید_احمد_مشلب🌷 #شهید_مدافع_حرم ❤️ @hemmat_hadi