آدم ها پشت تمام حرف هاى ناگفته ،
بغض هاى نشكسته ، خنده هاى مصنوعى
درد هاى بىپایان و آغوش هاى سرد ،
سنگر میگيرند ، تا يك روز زمانى ك
از رنج مرز خفگى را رد كردند ..
به يكباره فرو بريزند : )!'🖤'📽'
-هِناس-
دقیقا داره خودمو میگه (((:
جوری شدم ک چند ساعت خیره میشم به ی جا
و تا کسی صدام نکنه اصلا ب خودم نمیام
دیگه خودمم نمیفهمم چم شده ..🚶♂🙂
بعضی حرفها هست که اصلا گفتن نداره ، برای همین ترجیح میدی همه رو بریزی تو دلت و یه نفس عمیق بکشی و بگی مهم نیست :)
من پر از زخمم تو مرهم نیستی !
خسته از دردم تو درمان نیستی !
هرکسی بینی ز یک معشوقه ای دلبرده است
من شدم عاشق ولی دردا تو معشوق نیستی !
مدتیست جان من از تنهایی رنجور گشته است
عاجزم از گفتنش ولی گویا تو تنها نیستی !
من غزل خوانم و در شعر فروغ گم گشته ام
تو ولی مجذوبِ غم و درد اشعار نیستی !
من چه خواستم از تو جز قلبی که باشد مال من ؟
لیک تو در پی رفع خواست محبوب نیستی!
من مسلمانم و در دینم بمانم پایدار
تو ولی دنبال این دین و مذاهب نیستی !
بی خدا ، بی قید و بند و کافر و صریح گو
اری تو در حرفهایت دنبال کتمان نیستی
اه ، منم دخترکی دلبسته به امید محال
عاشقم اما میدانم که عاشق نیستی !((:
May 11
+ نمیتونستم از رفتن منصرفش کنم.
- پس چی کار کردی؟
+ رفتم بیرون ، سیگارم رو روشن کردم و رفتنش رو دیدم.
- بعدش رفتی خونه؟
+ نه، یه پاکت سیگار کشیدم، گفتم شاید برگرده.
- بعدش چی؟ رفتی خونه؟
+ آره رفتم خونه و همه عکس هاش رو جمع کردم؛
- سوزوندی؟
+ نه، گذاشتم تو انبار.
- چرا نسوزوندی؟
+ دیوونه شدی؟ شاید برگرده...((: