eitaa logo
حِرفِه‌ی هُنَر/ زهرا ملک‌ثابت
476 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
144 ویدیو
91 فایل
کانال عمومی حرفه‌ی هنر راه ارتباطی: @zisabet
مشاهده در ایتا
دانلود
حِرفِه‌ی هُنَر/ زهرا ملک‌ثابت
بفرمایید ☕️♥️ در میان عبور تیتروار روزمرگی‌ها، دغدغه هویت، کشف حقیقت و چگونگی عبور از موانع، ناگهان ذهنم تصویری عجیب از آن زهرا در کشور بیگانه می‌بافد. چیزی شبیه به نقاشی زنان کوزه به سر آفریقایی در خوابگاه دختران دانشجوی هنرِ ایران. قطعاً آن زهرا درک دگرگونه‌ای از قهوه یزدی خواهد داشت. نویسنده مجوعه داستان کوتاه قهوه یزدی: زهرا ملک‌ثابت @zisabet 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 قهوه یزدی به زودی منتشر می‌شود. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 📋📋📋📋📋📋📋📋📋📋📋 @herfeyedastan
حِرفِه‌ی هُنَر/ زهرا ملک‌ثابت
«سرکار خانم زهرا ملک ثابت و زهره باغستانی» از اعضای محترم باشگاه نویسندگان شاولد، حضور شما در جمع بر
پیام تبریک انتشارات وزین "شاولد" به نویسندگان "حرفه داستان" بابت موفقیت اخیرشان. تشکر می‌کنیم از انتشارات شاولد و همراهی‌شون با گروه ادبی حرفه داستان 🙏 🟢 کتابهایی که تاکنون موسسه شاولد منتشرکردند از نویسندگان حرفه داستان: 🟠 کتابهای درحال انتشار: و ... @shavaladpub_admin
اوقات خوش ☕️ قسمت پنجم قبلاً که تمرکز حرفه‌داستان در فضای مجازی به روی کانال واتساپ بود، دقیقاً همین مسئله پیش اومده بود. همین مسئله‌ای که دو روزه در کانال ایتای پیش اومده. ما اون موقع هم با موضوعات خاص پیشنهاد نوشتن متن‌‌کوتاه را به مخاطبان می‌‌دادیم. تنوع زیادی داشت کسانی که لطف می‌کردند و برای ما متن ارسال می‌کردند، از نویسندگان حرفه‌ای تا باسابقه و نوقلم‌ها. در رده‌های سنی مختلف و باتجربه‌های زیسته متنوع و سلایق گوناگون. آن زمان هم یک عده‌ای مثل حالا غُرولند می‌کردند که فلان متن باب سلیقه و میل‌شون نیست یا حوصله خوندن متن نپخته نوجوانها را ندارند. حتی با این بهانه‌ها و توجیه‌ها کانال را ترک می‌کردند. کسانی که می‌ماندند و حتی تشویق‌مون هم می‌کردند، اسم شون را گذاشته بودیم: "مخاطبان باکیفیت و لایق احترامِ خاص" این مخاطبان به مسئله ارزشمندی رسیده بودند. اینکه هیچ متنی بد نیست. اینکه از هر نوشته‌ای باید به نکته مهمی رسید و با آن نکته چیزی را به خودمون اضافه یا یادآوری کنیم 😇 به نظرم نوجوانهای ما پُر از اندیشه‌ها و ایده‌های جدید هستند و اینکه مهارتهای تکنیکی‌شون در نویسندگی کم هست طبیعیه. هیچ‌کس یک شبه نویسنده و پیشکسوت نشده. متن بزرگسالان به ما تجربه‌هایی میده و مثل چراغ می‌تونه مسیرمون را روشن کنه. طرح را از نخستین دقایق سال شروع کردیم و با موضوع متنهای قشنگی را دریافت کردیم که این دو روزه در کانال قرار گرفته. هنوز هم فرصت دارید با این موضوع متن‌ها را بنویسید و از سخنرانی مقام معظم رهبری برای نوشتن متن‌هاتون ایده بگیرید. به تدریج در کانال قرار می‌گیره این متن‌ها و از طرفی امیدوارم نویسندگان روی متن‌هاشون کار کنند تا نوشته‌های پخته‌تر و موثرتری را به یادگار بگذارند. پیشنهاد می‌کنم نوقلمان متنِ نویسندگان کاربلد را بادقت بخونند تا یاد بگیرند. نکته مهم اینکه من از این تنوعی که در آثار هست ذوق دارم و همین‌طور از حس نشاط و اُمیدی که در متن‌های ویژه جریان داره. اینها اسناد ارزشمندی از تاریخ اجتماعی و فرهنگی خواهند بود. 🇮🇷 حالا دوتا خاطره کوچیک از خودم بگم تا نوجوانها انرژی بگیرند و با حرفهای دلسردکننده ، دست از آرزوها و شکوفایی استعدادشون برندارند. من با یک داستان در یک مسابقه استانی شرکت کرده بودم چندسال پیش. داور جشنواره بهم گفت که این اصلاً داستان نیست! همون داستان را به یک جشنواره ملی فرستادم. روز تولد امام رضا دبیر جشنواره بهم زنگ زد و بعد از کلی تعریف و تحسین از داستانم، تشکر کرد که این داستان را نوشته‌ام. داستان رفت به مرحله نهایی، هرچند هیچ وقت اختتامیه اون جشنواره برگزار نشد. پس سلایق، متفاوته! یک خاطره هم مربوط به داستان‌کوتاهی هست که شخصیت اصلیش مرد جوانی است که بیماری روانی یا اختلال شخصیت داره. یک نویسنده‌ای که خودش هم آقای جوانی بود بلافاصله بعد از شنیدن داستان من با تلخی و تشر بهم گفت: " امکان نداره هیچ مردی اینطوری باشه" 😡 می‌خوام بگم گاهی هم اینطوریه که آدمها بازتاب نقاط ضعف‌شون را در نوشته‌های ما می‌بینند. این دلیل بر این نیست که نوشته ما بد یا ضعیف باشه. البته امیدواریم داستان‌های ما موجب ایجاد و در مخاطب بشه. راستی، هر دوتای این داستانهام در کتاب درحال انتشاره 😍✌️ زهرا ملک ثابت مدیر گروه ادبی حرفه داستان @zisabet ☕️☕️☕️☕️☕️☕️☕️☕️☕️☕️☕️ @herfeyedastan ☕️☕️☕️☕️☕️☕️☕️☕️☕️☕️☕️
درود به حرفه‌داستانی‌ها و همراهان گرامی کانال از امروز کتاب روی سایت قرارگرفته گوارای‌تان! امیدوارم از خوردنش لذت ببرید‌😁 ☕️☕️☕️ @zisabet
📕قهوه یزدی 🌹اثر نویسنده: زهرا ملک‌‌ثابت 👈🏻بخشی از کتاب: در میان عبور تیتروار روزمرگی‌‌ها، دغدغه هویت، کشف حقیقت و چگونگی عبور از موانع، ناگهان ذهنم تصویری عجیب از آن زهرا در کشور بیگانه می‌‌بافد. چیزی شبیه به نقاشی زنان کوزه به سر آفریقایی در خوابگاه دختران دانشجوی هنرِ ایران. قطعاً آن زهرا درک دگرگونه‌‌ای از قهوه یزدی خواهد داشت ... 👈🏻شما می‌‌توانید از طریق لینک زیر؛ برای خرید کتاب اقدام کنید! shavaladpub.ir/product/قهوه-یزدی @herfeyedastan @shavaladpub
اولین داستانی که به معنای واقعی نوشتم، آخرین داستانی است که در کتاب قهوه یزدی منتشرشده. گریه‌ای به قدر یک حسینیه، داستانی بومی در منطقه کویری ایران است. تاریخ دقیق نگارش را به خاطر ندارم. بین سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰ بود. بعدها که توانستم بر موانع ریز و درشت غلبه کنم و به صورت حرفه‌ای وارد دنیای نویسندگی بشوم، این داستان را بارها بازنویسی کردم. سال ۱۳۹۶ آغاز ورود جدی من به عرصه داستان‌نویسی بود. روز اولی که در کلاس داستان‌نویسی شرکت کردم این داستان را همراه داشتم. وقتی که خواندم یکی از دوستانم که حالا خودش هم کتاب چاپ کرده گفت: " تو یک نویسنده‌ای، مطمئنم!" ایده داستان گریه‌ای به قدر یک حسینیه از یک رویای در خواب زده شد. از آنجا که به مقوله رویا در خواب ارزش می‌دهم، بسیار از آن در هنرم بهره می‌برم. خواب دیدم، کودک شده‌ام و در حدود هشت‌سالگی‌ام هستم. با دستمالی سر و صورتم را پوشانده‌ام و به قسمت مردانه حسینیه رفته‌ام. مسئله‌ای غریب بود! البته ریشه آن برمی‌گردد به آنچه که در ضمیرناخودآگاهم وجود دارد. من از همان کودکی به مسائل انسانی علاقه‌مند و کنجکاو بودم. همیشه این پرسش برایم مطرح بود که چرا مردان در قسمت بزرگ و خنک حسینیه می‌نشینند و حتی پذیرایی می‌شوند ولی این همه زن و کودک مجبورند در صفّه‌ها و اتاقک‌های کوچک حسینیه بیخ در بیخ هم بنشینند آنهم در هوای گرم و خشک یزد؟ امیدوارم از خواندن داستان گریه‌ای به قدر یک حسینیه و دیگر داستان‌های کتاب لذت ببرید.☕️❤️ http://shavaladpub.ir/product/قهوه-یزدی 👆 جهت سفارش کتاب می‌توانید از طریق لینک بالا اقدام کنید 🌹@herfeyedastan
میزانِ نقش فقرا و حاشیه‌نشینان در زمینه فقر و فلاکتشان چیست؟ این داستان از زاویه‌ای کمتر پرداخته شده به مسئله فقر می‌پردازد. در قسمت پژوهش‌های "چسبندگی" باید تشکر کنم از دوست جامعه‌شناسم، خانم دکتر سمانه رنجبری بابت همکفری‌ها و راهنمایی‌هایی که به من کردند. همچنین تشکر از آقای اصغر ایزدی‌جیران، مدیر هسته پژوهشی مردم‌شناسی فرهنگی دانشگاه تبریز. ایشان سال‌ها تحقیقات میدانی داشتند در زمینه مسائل حاشیه‌نشینان که در وبیناری عصاره تحقیقات‌شان را ارائه دادند. من در وبینار ایشان با نام " روستائیان حاشیه‌نشین" شرکت کردم و در پرداخت پیرنگ داستان "چسبندگی" از صحبتهای ایشان بهره‌بردم. ایده داستان در ضمیر ناخودآگاهم بود. یک سالی که در پاکستان بودیم، صاحب‌خانه ما پیرزن نسبتاً پولداری بود. راننده‌اش جوان خامی بود به نام احمد که شب‌ها نقش نگهبان را داشت. هرشب در گرمای شرجی و شبهای سرد لاهور روی یک تختخواب فلزی جلوی در خانه پیرزن تا صبح می‌خوابید. زن احمد شبانه‌روز داخل آلونکی دلگیر در گوشه حیاط پشتی به سر می‌برد. زن جوانی که فقط در تمام این مدت دو یا سه بار دیده بودمش. زندگی این زن برایم معما بود. همیشه می‌خواستم بدانم با این همه تنهایی و گوشه‌نشینی و بدون فرزند چگونه این زندگی سخت را سپری می‌کند. تاکید داستان "چسبندگی" به روی زبان است که از طریق واگویه‌های دختر حاشیه‌نشین و با لحن خاصش ، برای خوانندگان ایجاد همذات‌پنداری می‌کند. از خواندن کتاب اثر زهرا ملک‌ثابت لذت ببرید ☕️❤️ http://shavaladpub.ir/product/قهوه-یزدی 👆 سفارش کتاب از طریق این لینک 🌹@herfeyedastan
او کیست؟ به کجا می‌رود؟ چرا این چمدان را با خود می‌کشد؟ " چمدان تمام فلزی" داستانی است که ایده آن با دیدن و تامل کردن در یک نقاشی به ذهنم رسید. این داستان در گونه داستان واقع‌گرای نمادین قرار دارد. در داستان واقع‌گرای نمادین، شخصیت‌ها، اعمال و ریزه‌کاری‌ها واقعی و طبیعی هستند و جزئیات و توصیفات به قصد آن ارائه شده‌اند که معنای خاصی از واقعیت‌های عادی و روزمره به دست بدهند. از میان همین جزئیات و توصیفات و اعمال شخصیت‌ها ظاهر می‌شوند. در داستان چمدان تمام فلزی و این نوع نمادها جزء طبیعی واقعیت‌ها هستند و با آن‌ها درآمیخته‌اند اما در عین حال معنای دیگری غیر از معنای ظاهری داستان به آن می‌بخشند و مفهوم داستان را تقویت کرده و غنی‌تر می‌کنند. نمونه بارز چنین آثاری را می‌توان درمیان داستان‌های کوتاه و رمان‌های جیمز جویس نویسنده ایرلندی و ارنست همینگوی نویسنده آمریکایی پیدا کرد. در نمونه‌های ایرانی آن داستان کوتاه قفس از صادق چوبک و داستان کوتاه گیله مرد از بزرگ علوی را می‌توان مثال زد. نمونه اخیر و معاصر از داستان واقع‌گرای نمادین، داستان کوتاه است از کتاب مجموعه داستان کوتاه امیدوارم از خواندن این داستان و دیگر داستان‌های کتاب قهوه یزدی، اثر لذت ببرید ☕️❤️ http://shavaladpub.ir/product/قهوه-یزدی 👆جهت سفارش می‌توانید از سایت انتشارات شاولد با این لینک اقدام کنید 🌹@herfeyedastan با سپاس از یادآوری دوستان این کتابِ کودک نیست! در سایت انتشارات اشتباه نوشته شده
📚 چاپ دوم کتاب‌ مجموعه داستان قهوه‌یزدی، رسید اگر مایلید این کتاب را با امضای نویسنده، زهرا ملک‌ثابت داشته‌باشید به دایرکت پیام بدید😊 @zisabet
☕️ 📗 اثر نویسنده: زهرا ملک‌‌ثابت بخشی از داستان عشق من، رز قرمز👇🏻 امشب سالگرد ازدواجمان است ولی رمانتیک نوشتنم نمی‌آید. ذوقم را در این سال‌ها کور کردی! تو اصلاً میدانی من عاشق رُز قرمزم؟ دوران نامزدی دستکم دو هزار بار گفته بودم: عزیزم دوست دارم دسته گل عروسی‌ام رُز قرمز باشد. نگفته بودم؟ دیگر کاش جلوی در آرایشگاه، آن دسته گل رُز صورتی را با افتخار نمی‌گرفتی جلوی دماغم. دیگر هم صد هزار بار در گوشم نگو از ذوق دیدن تو در لباس دامادی اشک شوق در چشمانم جمع شده بود. کدام اشک شوق؟ از بی‌محلی تو به حرف و سلیقه‌ام شوکه شده بودم. به خاطر خراب نشدن آرایشم نبود همانجا... بله همانجا، کف زمین آرایشگاه می‌نشستم و زار میزدم. 📌 برای سفارش کتاب همراه با امضای نویسنده به آیدی زیر مراجعه فرمایید. 🆔 @zisabet 💶 قیمت کتاب ۷۲ هزار تومان 📬 پُست و پاکت ۳۵ هزار تومان ☘☘☘☘☘☘ @herfeyedastan
🖋سه نویسنده با کتابهایشان در یک قاب آقای سید مرتضی حسینی شاهترابی/ نویسنده مجموعه داستان کوتاه خانم شقایق دهقان نیری/ نویسنده مجموعه داستان خانم زهرا ملک‌ثابت/ نویسنده مجموعه داستان 📚🖋📚🖋📚🖋 دوشنبه ۲۹/ خرداد/ ۱۴۰۲ در کافه پرنس یزد به گپ و گفت داستانی نشستیم. حضور کوتاه آقای شاهترابی را در یزد مغتنم شمردیم برای به روزرسانی دانش داستانی. در این جلسه افکار و اطلاعات‌مان را پیرامون به اشتراک گذاشتیم. این برنامه فعالیتی بود از گروه ادبی‌ حرفه‌داستان و سپاس از شقایق دهقان‌نیری دبیر و هماهنگ‌کننده این برنامه 🌹 @herfeyedastan دستاورد این جلسه برای گروه ادبی حرفه‌داستان، داستان‌کوتاهی است که توسط آقای شاهترابی معرفی و تاکید شد: 📗 داستان «لاتاری» نویسنده «» http://www.chouk.ir/anjoman-dastan/dastane-tarjomeh/16265-2020-05-20-17-36-16.html ☆☆☆☆☆☆☆☆☆ 🔴 گروه ادبی حرفه‌داستان از مهرماه هزار و چهارصد فعالیت‌های خود را آغاز کرده. برای پیوستن به ما روی لینک کانال بزنید👇 https://eitaa.com/joinchat/2199322957C1c653d496d 🖋📚🖋📚🖋📚
کتاب قهوه یزدی نویسنده: زهرا ملک ثابت https://eitaa.com/herfeyedastan/536 ☕️☕️☕️☕️☕️ معرفی داستان‌های کتاب قهوه یزدی: روی هر لینک که بزنید یک داستان از مجموعه کتاب قهوه‌یزدی به شما معرفی می‌شود📚 https://eitaa.com/herfeyedastan/559 1️⃣ داستان چمدان تمام فلزی https://eitaa.com/herfeyedastan/552 2️⃣ داستان چسبندگی https://eitaa.com/herfeyedastan/549 3️⃣ داستان خانه جغدها چراغ نمی‌خواهد https://eitaa.com/herfeyedastan/547 4️⃣ داستان نوشیدن قهوه یزدی بعد از خوردن پلو و قرمه سبزی https://eitaa.com/herfeyedastan/543 5️⃣ داستان عشق من، رز قرمز https://eitaa.com/herfeyedastan/538 6️⃣ داستان صعب العبور https://eitaa.com/herfeyedastan/537 7️⃣ داستان گریه‌ای به قدر یک حسینیه @herfeyedastan
🍃 تا حالا فکر می‌کردم نویسنده‌ام ولی امشب هجده تیرماه ۱۴۰۲ اتفاقی افتاد که واقعاً حس کردم که یک نویسنده‌ام.👌 وقتی یک دختر نوجوان من را به عنوان نویسنده کتاب شناخت. گفت که کتاب را قبلا دست یکی از نویسنده‌ها دیده _ طوبی زارع را می‌گفت_ و اینکه جلد و عنوان کتاب جذبش کرده. با لحن پُرهیجان می‌خواست که همان لحظه یک جلد قهوه یزدی را بهش بدم تا ورق بزنه ولی متاسفانه نداشتم. اینجا لازم هست از انتشارات شاولد بابت طرح جلد و پیشنهاد عنوان جلد تشکر کنم. خودم اسم طولانی اولین داستان چاپ شده را در مجموعه‌داستان انتخاب کرده بودم😄 🖋 زهرا ملک‌ثابت @herfeyedastan
📍سری دوم لیست هشتگ‌های کاربردی حرفه‌داستان ( سال ۱۴۰۲ ) ( تشریح روند فعالیت‌های گروه ادبی حرفه‌داستان از آغاز تا کنون ☕️ ) ( 📚 مشترک) ( 📚 مشترک ) ( 📚 مستقل یا فردی ) ( 📚 مشترک) ( افاضات مدیر گروه 😁) ( داستان کوچک ایرانی) ( تحلیلگر: زهرا ملک‌ثابت) 🎬 روتوش ( تحلیلگر: زهرا ملک‌ثابت) 📗 دختران آفتاب 📘 زن، زندگی، آزادی 📙 باباگوریو ( مدرس: زهرا ملک‌ثابت) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 گروه ادبی حرفه‌داستان @herfeyedastan
بیشتر از این عکس‌های خوشگل بفرستید 😍 ارسال عکس: فاطمه صادقی 🙏🌹🙏🌹🙏🌹 لینک معرفی کتاب قهوه یزدی 👇☕️ https://eitaa.com/herfeyedastan/731 سفارش کتاب قهوه یزدی با امضای نویسنده به این کاربری: @zisabet @herfeyedastan
این عکس مربوط به پارسال است. ۲۹/خرداد/ ۱۴۰۲ در کافه پرنس یزد ثبت شده‌ دارم‌ از خودم می‌پرسم که آیا بعد از یکسال بازهم این قاب تکرار می‌شود؟ ۳۰/ خرداد/ ۱۴۰۳ یعنی یکسال بعد از ثبت این عکس، مراسم رونمایی کتاب جدید یکی از این سه نویسنده خواهد بود. 📸سه نویسنده در این قاب: آقای سید مرتضی حسینی شاهترابی/ نویسنده مجموعه داستان کوتاه خانم شقایق دهقان نیری/ نویسنده مجموعه داستان کوتاه خانم زهرا ملک‌ثابت/ نویسنده مجموعه داستان کوتاه 📚🖋📚🖋📚🖋 کانال حرفه‌هنر https://eitaa.com/herfeyehonar
. 😄 کی بود که می‌گفت روزی که کتاب برسه دستش دو روز مرخصی میگیره و می‌شینه توی خونه تا کتاب رو بخونه؟! حالا خبر خوبه رو بدم یا هنوز زوده؟‌😉 .
. ۱. ☕️ امروز در تعریف از کتاب قهوه‌یزدی یک پیام در مجازی دریافت کردم از دوست نویسنده‌ی عزیز این داستان‌ها می‌تونند برای نوقلمان جنبه آموزشی داشته‌باشد. ۲. ☕️ دومین تعریف را امروز در جلسه حضوری از بانوی پیشکسوت و فرهیخته‌ای شنیدم که تاکید بر دلپذیری استفاده از دیالوگهای لهجه‌یزدی داشتند. الحمدلله 😇 .
. داغ از تنور اومده دوست نویسنده عزیزی که تازه کتاب قهوه‌یزدی را خونده و نظر ارسال کرده🪴🙏 .
اعضای جدید خوش آمدید اعضای قدیم سلامت باشید برای آشنایی با کتاب قهوه یزدی ☕️ نظرات شما 🌱 رضایت از آموزش و سفارش متن 🌾 خواندن داستانک‌ها 📔 آموزش داستان ✍️ کانال حرفه‌هنر https://eitaa.com/herfeyehonar