eitaa logo
حࢪ‌یم‌؏شـ♥️ـق‌تا‌شھادٺ
780 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
4.3هزار ویدیو
35 فایل
به‌نامِ‌خداوندِچشم‌انتظارانِ‌بی‌قرار..!!💔 سفر عشق از آن روز شروع شد ڪہ خدا ✨ مهــر یڪ بے ڪفن انداخت میــانِ دل ما .💔 #اندکی‌ا‌زمـا↯ @shorotharim #مدیر↯ @Babasadgh وقف‌بانوی‌بی‌نشآن🌱 وقف‌آقاامام‌زمان🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
شادی روحشان صلوات😞🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃اینکه تو را هم می‌نامند؛ بی‌دلیل نیست! نبض طبیعت مُرده، با بهار دوباره می‌زند ! و نبض جانِ به انزوا رفته، با دم مسیحایی تو؛ السَّلامُ عَلیْکَ یا رَبیع‌َالأنام 💫 ❤️ ••♡↯ [🌿]❥︎ @herimashgh
🌺5 صلوات🌺برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان(عج) بفرستین تا انشاالله رمان بارگذاری بشه.🌸
حࢪ‌یم‌؏شـ♥️ـق‌تا‌شھادٺ
📚 رمان زیبای #هرچی_تو_بخوای 🌈 ✨ قسمت👈نهم سریع رفتم توی حیاط.پشت در ایستادم.... تاصدای حرکت کردن ماش
📚 رمان زیبای 🌈 ✨ قسمت👈دهم✨ استادشمس شروع به تدریس کرد. وسط کلاس گفت: _تو این صفر و یک های برنامه نویسی عشق معنایی نداره،👈مثل زندگی این بچه مذهبی ها. بعد نگاهی به امین و بعد به من کرد.. و به تدریسش ادامه داد. کلا استادشمس اینجوریه.یه دفعه، ، یه حرفی میگه.منتظر حرفی از 🌷امین🌷 بودم.ولی امین ساکت بود. آخرکلاس استاد گفت: _سؤالی نیست؟ وقتی دیدم امین ساکته و بچه ها هم سؤالی ندارن،گفتم: _من سؤال دارم.🙂☝️ استادشمس که انگار منتظر بود گفت: _بپرس.😏 -گفتین عشق تو زندگی مذهبی ها معنایی نداره؟ باپوزخند گفت: _بله،گفتم.😏 -معنی حرفتون این بود که عشق توی مذهب جایی نداره؟🙂 یه کمی فکر کرد و گفت: _نمیدونم عشق تو مذهب معنا داره یا نه.ولی تو زندگی بچه مذهبی ها که معنی نداره.😏 _ توی جایگاه ویژه ای داره. همه ی نگاهها برگشت سمت من،جز امین. گفتم: _عشق یعنی اینکه کسی تو زندگیت باشه که بدون اون نتونی زندگی کنی.زندگی منظورم نفس کشیدن،غذا خوردن و کار کردن نیست. مثل که اگه نباشه،اسکناس زندگی ارزشی نداره. اسکناس درسته ولی نداره..عاشق هرکاری میکنه تا به چشم معشوقش بیاد..هرکاری که معشوقش بگه انجام میده تا معشوقش ازش راضی باشه..عشق همون چیزیه که باعث میشه عاشق شبیه معشوقش بشه. استادشمس گفت: تو تا حالا عاشق شدی؟😕 -من هم عاشق شدم...🙂منم سعی میکنم هرکاری معشوقم بهم میگه انجام بدم...من اونقدر عاشقم که دوست دارم همه حتی از هم بفهمن معشوقم کیه...خوشم میاد هرکسی منو میبینه میفته.. بلند شدم،رفتم جلوی وایتبرد ایستادم و با تمام وجود گفتم: _من عاشق ✨مهربان ترین موجود عالم✨ هستم و به عشقم افتخار میکنم،با تمام وجودم.حتی دوست دارم همه تون بدونید که من عاشق کی هستم. با ماژیک روی وایتبرد پررنگ و درشت و خوش خط نوشتم *خدا*❤️✋ برگشتم سمت بچه ها و گفتم: _آدمی که مهربان ترین نباشه عاشق هیچکس دیگه ای هم باشه.😊👌 وسایلمو برداشتم،رفتم جلوی در... برگشتم سمت استادشمس و بهش گفتم: _کسیکه عاشق باشه کاری میکنه که معشوقش ازش باشه.شما تمام روزهایی که من میومدم کلاستون منو مسخره میکردید،چون میخواستم طوری باشم که معشوقم ازم راضی باشه.منم هرجایی باهاتون بحث کردم یا جایی سکوت کردم فقط و فقط بخاطر بوده. رفتم توی حیاط.... ادامه دارد...
📚 رمان زیبای 🌈 ✨ قسمت👈یازدهم✨ رفتم توی حیاط.... ریه ها مو پر از هوای معشوقم کردم.😌حالا که عشقمو جار زده بودم حال خوشی داشتم.😇😍 بازهم کلاس داشتم... ولی روی نیمکت نشستم و بالبخند 😊✨ذکر میگفتم. موقع اذان ظهر🌇✨ رفتم مسجد دانشگاه.وضو داشتم،سعی میکردم باشم. تو حال و هوای خودم بودم و کاری به اطرافیانم نداشتم. عصر هم کلاس داشتم. تا عصر توی مسجد بودم.حالم تقریبا عادی شده بود.کلاس عصرم رو رفتم. ولی از نگاه 👀👀👀👀دانشجوهای کلاس و حیاط و راهرو معلوم بود خبرها زود میپیچه. مذهبی ترها لبخند میزدن،.. ☺️ بعضیها سؤالی نگاهم میکردن،😟بعضیها با تأسف و تمسخر سر تکان میدادن.😑 هرجور بود کلاسم تموم شد و رفتم خونه.مامان تا چشمش به من افتاد گفت: _هیچ معلوم هست کجایی؟😐 -سلام.آره،دانشگاه بودم دیگه.😕 -علیک سلام.چرا گوشیتو جواب نمیدی؟ -سایلنته.یادم رفت از سکوت درش بیارم.حالا چیشده مگه؟!🙁 -مگه تو با محمد قرار نداشتی؟😐 -آخ،تازه یادم افتاد.😅 -چند بار زنگ زده بهت،جواب ندادی،زنگش بزن.😕 گوشیمو از کیفم درآوردم... سیزده تا تماس بی پاسخ.😳پنج تاپیام. 😯اوه..چه خبره.... پنج تماس ازمحمد،😅سه تماس از خانم رسولی،😆سه تماس از حانیه،🙈دو تماس از یه شماره ناشناس.🤔دو پیام از محمد.😄 پیامهاشو بازمیکنم: 📲کجایی خواهرمن؟جواب بده.جوون مردم منتظره. 📲با سهیل قرار گذاشتم برای امشب،خوبه؟ سه پیام از حانیه و خانم رسولی: 📲دانشگاه رو ترکوندی. 📲کجایی؟ 📲خبری ازت نیست؟ دو پیام از شماره های ناشناس.یکیش نوشته بود: 📲سلام سهیل هستم.روی کمک شما حساب کرده بودم.آقا محمد میگه قرار امشب کنسله.میشه قرارو بهم نزنید لطفا؟ یکی دیگه ش نوشته بود: 📲سلام خانم روشن.🌷رضاپور 🌷هستم. متأسفم که مجبور شدم سکوت کنم و شما صحبت کنید.دلیل قانع کننده ای داشتم.حتما خواست خدا بوده،چون جواب شما مثل همیشه عالی بود.موفق باشید.. شماره ی محمد رو گرفتم. -چه عجب!خانوم!افتخار دادید تماس گرفتید،سعادت نصیب ماشد که صداتون رو بشنویم.😁 -خب حالا...سلام😅 -علیک سلام.معلوم هست کجایی؟😐 -بهت گفتم که تا عصر کلاس دارم.توی کلاس گوشیم رو سایلنته آقا.😌 -ولی قرار بود منتظر خبر من باشی.اینجوری؟😑 -قرار کنسل شد؟😕 -همین الان با سهیل صحبت کردم،گفت هنوز هم دیر نشده.تو چی میگی؟🤔 -الان کجایی؟ تا بیای دنبالم دیر نمیشه؟😟 -اگه زود آماده بشی نه.جلوی در خونه هستیم.😊 -خونه ی ما؟! اینجا؟!😳 -بعله.بامریم و ضحی.سریع آماده شو.😁 سوار ماشین محمد شدم... -کجا قرار گذاشتین؟😃 -دربند خوبه؟😁 بالبخند گفتم:... ادامه دارد...
📚 رمان زیبای 🌈 ✨ قسمت👈دوازدهم✨ بالبخند گفتم:☺️ _اونجا الان سرده.کاش میگفتی پالتو بردارم.😝 -خجالت بکش... 😠😁سهیل پیشنهاد داد بریم یه پارک خانوادگی.🌳⛲️ما هم بخاطر تو به زحمت افتادیم و شام 🌮🌯و زیرانداز و خلاصه وسایل پیک نیک آوردیم.😍😁 به مریم گفتم: _ای بابا!شرمنده کردین زن داداش.😅 مریم گفت: _خواهرشوهری دیگه.چکارکنم.گردنمون از مو باریکتره.😄 پارک پر از درخت بود.... سکوهایی برای نشستن خانواده ها درست کرده بودن. یه جایی هم تاب و سرسره برای بچه ها👦🏻👧🏻 گذاشته بودن.روشنایی خوبی داشت. سهیل قبل از ما رسیده بود... روی یکی از سکوهای نزدیک تاب و سرسره نشسته بود.بعداز سلام و احوالپرسی محمد و سهیل وسایل رو از ماشین آوردن و مشغول پهن کردن زیرانداز شدن. ضحی👧🏻😍 تا تاب و سرسره رو دید بدو رفت سمت بچه ها. من و مریم هم دنبالش رفتیم. وقتی محمد و سهیل زیرانداز هارو پهن کردن و همه ی وسایل رو آوردن ما رو صدا کردن که بریم شام بخوریم.محمد و مریم مشغول راضی کردن ضحی بودن که اول بیاد شام بخوره بعد بره بازی کنه. سهیل از فرصت استفاده کرد و اومد نزدیک من و گفت: _ممنونم که اومدید.وقتی جواب تماس هامو ندادید نا امیدشده بودم.😊 -عذرخواهی میکنم.متوجه تماس ها و پیامتون نشده بودم. -بله.آقا محمد گفت. مؤدب تر شده بود.😟 مثل سابق نگاه و از ضمیر استفاده میکرد. صحبت میکرد... راضی کردن ضحی داشت طول میکشید و سهیل هم خوب از فرصت استفاده میکرد.انگار ضحی و سهیل باهم هماهنگ کرده بودن. سهیل گفت: _نمیدونم آقامحمد درمورد من چی گفته بهتون. گرچه واقعا دلم میخواست جوابتون به خواستگاری من مثبت باشه اما من به نظرتون میذارم.👌فقط سؤالایی برام پیش اومده که....البته آقامحمد به چندتاشون جواب داد و بعضی از سؤالامو هم از اینترنت💻 و کتابها📚 گرفتم، اما رو هم میخوام بدونم. تا اون موقع با فاصله کنارم ایستاده بود.. ولی بحث که به اینجا رسید اومد رو به روی من ایستاد... من تمام مدت . بالاخره محمد اومد،تنها.گفت: _ضحی راضی نمیشه بیاد.شام ضحی رو میبرم اونجا خانومم بهش بده.😊🌮 بعد توی یه ظرف کوکو و الویه گذاشت و با یه کم نون رفت سمت مریم و ضحی. چند قدم رفت و برگشت سمت من و گفت: _سفره رو آماده کن،الان میام. دوباره رفت... رفتم سمت وسایل و سفره رو آماده کردم. سهیل هم کمک میکرد ولی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در باره عاشقانه های مذهبی که بهتره بگیم مستهجن های مذهبی💑😔
مگه الگوی شما شهدا نیستن!؟🤨 شهید سیاهکالی دست زنشو تو خیابون نمیگرفت که بقیه جوونا ارامششون به هم نخوره و هوسشون گر نگیره 😌🌱 بعد شما عاشقانه مذهبی با تماس فیزیکیو زنو مرد باهم میذارین پروفایلاتون تا همه ببینن😐🙆🏻‍♂
شما برای تبلیغ حجاب حدیث منتشر کنید آیه قران منتشر کنید شعار های غیرت پسران حیای دختران و مقام زن محجبه رو بگین🌿❗️ حتما باید برا درست کردن ابرو چشم حجابو دربیارین!!!!؟؟؟🍂 حجابی که این عکسا ساختن حجاب یهودیه حجاب ضد حجابه🙄
و چند عکس نوشته در تکمیل عرایضم 👇👇👇👇👇👇
ما دخترا هم دل داریم☝️☝️☝️
ست میگه داره از روی حرف خدا نتیجه گیری میکنه🌔💕 والسلام👋
همه مراجع بر این عقیده هستن که انتشار عکس هایی که دارای مفسده باشد حرام است☄❌ میتونید سرچ کنید اینترنت🙆🏻‍♂ انتشار عکس های دختران چادری🧕🏻 برخلاف تصور و تفکر سطحی تبلیغ حجاب اشتباه هستش...🙄 انتشار این عکس ها درظاهر تبلیغ حجابه اما در واقعیت ماجرا این عکس ها منجر به مفسده هستن ♨️❗️ مفاسدشون:👇 یک: این عکسایی که دختر چادری و پسر مذهبی در آغوش هم هستن و یا درحال بوسیدن😑 همدیگه و تماس فیزیکی هستن که معلومه حرامن از هر عالمی هم بپرسین بهتون میگه حرامن چون هم موجب تحریک دختر پسرا میشه 💯🥀 هم بی حرمتیه و حریم خصوصی زنو شوهرو به نمایش میذاره🚷 همینطورعکسایی که طرف با ارایش عکس گرفته به عبارتی چادری ماتیکیه💄😐 که چادر نماهستش چادری نیست🙇🏻‍♂ عین بی حجابی هست و به دختران القا میکنه که چادر سر کن هرچقد دوسداری ارایش کن😐 که حرامه میتونید کسب تکلیف از علما کنید🤷🏻‍♂ دو: عکسای دخترایی که اندامشون مشخصه یا صورت یا دست ها 😐🌱 لازم به ذکره که نگاه به عکس با نگاه تو فضای واقعی فرق داره🤦🏻‍♂ یعنی توی فضای حقیقی نمایان بودن گردی صورت و دستها تا مچ حلاله🙂 اما توی عکس چون اون دستو صورت بسیار به چشم میزنه و جوریه که قشنگ با جزئیات ذول بزنن به این اندام و باعث مفسده و تحریک پسران بالاخص مذهبیا میشه😲 همینطور بی حرمتی حریم دختر هستش و عکسی که باعث مفسده باشه حرامه هم انتشارش وهم نگاهش💁🏻‍♂ سه: صاحبان این عکسا دوگروهن✌️🏻 اول: طرف عکسشو گذاشته پروفایلش یاتو پیجش ازش بی اجازه کپی کردن و منتشر کردن که راضی نیست 💁🏻‍♂ دوم: طرف مدل تبلیغاتی شده و مدلینگ فرهنگ حرام غربیه که داره مد میشه 💁🏻‍♂ چهار: شخصی صدتا فالور داره عکس یه دختر چادری رو میذاره تا صد نفر نگاهش کنن لایکش کنن و دربارش نظر بدن 😐 این اصلا اخلاقی نیست انگار یک دختر رو با چادرش بذاری تو ویترین در معرض دید عموم 😐🌱 پنج: هدف چادر و حجاب کمتر دیده شدن زیبای ها و زینت های یک زن درجامعه هستش🧕🏻 یعنی یک اختفا برای زن و برای کمتر دیده شدن حالا اگه همون دختر با چادرش در معرض دید عموم تو حالت یه ویترین قرار بگیره هدف حجاب و چادر زمین میخوره و ناکام میمونه🤕🕸 شش: این عکسا یه جور خودنمایی برای دخترای مذهبیه...😬 همینطور که میدونید پسرای مذهبی بیشتر به دخترای مذهبی جذب میشن🤭 اما کاری به پسرا نداریم درکل لایک جمع کردن و خودنمایی بالاخص برای دخترا رفتار ناشایسته هستش 🤦🏻‍♂ هفت: عکسای دختران چادری و پسران خوشتیپو قد بلند بسیجی🧕🏻👳🏻‍♂ پسرانو دختران مذهبی رو به مرور زمان تشنه همدیگه میکنن عطش ارتباط باصاحبان این عکسا روح و روان جوونامونو میریزه به هم و مفاسد گسترده روابط بین دخترانو پسران مذهبی که الان داریمو ایجاد میکنه🤐 همینطور دیگه امنیت دختر چادری ها هم کم کم از بین میره چون پسرا دنبال دختر چادری ها هم میفتن متاسفانه🏃‍♂🧕🏻 هشتم: عکسای دخترا دیگه جابرای عکسای امام زمان نذاشته 😐 انقد زیاد شدن دیگه هرجا میری عکس دختر انقد زیاده عکسای امام زمان باشه هم دیده نمیشه|💐| فقط دخترا چشمای مذهبیارو نوازش میده مظلومیت امام زمان دل ادم کباب میکنه😔 متاسفانه یه فرهنگ غلط جا افتاده بین مذهبیا که هرکس میخواد پیج مذهبی بزنه باید توش بشه پر از دختر و پسرای لاکچریو خواستنی که اب دهان بچه مذهبیا به راه میندازه و دلشونو با یاد نامحرم از یاد خدا میبره😔🍂 نهم: ضرر عکس دختران لخت کمتر از چادریاس😐 چون پسر مذهبی اونارو نگاه نمیکنه اما با ولع با تصور اینکه گناه نیس ذول میزنه به اندام و خود عکس دختران چادری که باعث تاسفه 😔 یه درصد احتمال نمیشه وقتی با نگاه به این عکسا ممکنه گناه باشه🌵🔥 حالا سوال پیش میاد پس تبلیغ حجابو چیکار کنیم 🤷🏻‍♂ اولا بگم تبلیغ حجاب مستحب هستش و انتشار این عکسا در نود درصد موارد حرام🙎🏻‍♂ ببینید شما احتمال بدین یک درصد این همه استدلال منطقی که اوردیم درست باشه✅ حالا اگه پیجتون پر عکس نباشه گناهی مرتکب نشدین اما اگه باشه بعدا بدجور پشیمونی داره پس از اونجایی که احتیاط شرط عقله احتیاط کنید🛵🌦 ثانیا تبلیغ حجاب فقط عکس نیست شما میتونید با انتشار احادیث، ایات قران، فلسفه حجاب و فواید حجاب و شعار های حجاب که مال غیرت مردان و جایگاه رفیع زن باحجاب در اسلامه حجابو تبلیغ کنید🌸🌾 دختری که با عکس دخترچادری مذهبی باحجاب بشه برا چادرش دلیل عقلانی نداره صرفا برا خوشگلی سرش میکنه که باارایش فرقی نداره چون هدفش خوشنودی خدا نیس🌥❌ هدفش خوشگل شدنه و اگه با چادر به زیبایی که تو ذهنشه مثل همون عکسی که دیده نشه میذاردش کنار↪️🔥 دلایل ما کافی و راه درستو غلط برای شما روشن شده درضمن برای عکسایی از دختران چادری که اندامشون معلوم نیست دلایل سوم تا نهم صدق میکنه🙄 حالا انتخاب با شماست که عقل رو بپذیرید یا هوای نفس که همون صدای درونتونه فکر میکنید داره درست میگه، بعضی وقتا که در
حتما بخونید❌❌❌⬆️⬆️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا