eitaa logo
حࢪ‌یم‌؏شـ♥️ـق‌تا‌شھادٺ
761 دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
4.5هزار ویدیو
36 فایل
به‌نامِ‌خداوندِچشم‌انتظارانِ‌بی‌قرار..!!💔 سفر عشق از آن روز شروع شد ڪہ خدا ✨ مهــر یڪ بے ڪفن انداخت میــانِ دل ما .💔 #اندکی‌ا‌زمـا↯ @shorotharim #مدیر↯ @Babasadgh وقف‌بانوی‌بی‌نشآن🌱 وقف‌آقاامام‌زمان🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
حࢪ‌یم‌؏شـ♥️ـق‌تا‌شھادٺ
«🍄🤍»↯ خواهرم قدر بدان!!! چادرت ارثیه زهرا بود یادگاری که سر زینب بود و همه پدر و هر دوبرادر همه حساس
---⨇🌼🍀⨇--- 💎 زن در گُلبرگ چادر ،یعنی  سیمای گوهر، در صدف ناب زهرایی💎  😍 زیبا گوهر در صدف  بخون و از ته دلت به چادرت احترام بزار👇 👇 😍  اگر زنان چادری می خواستند نشانشان می دادم عرقی که در فصل گرما به خاطر حفظ حجاب می ریزند, دانه دانه اش خورشید است. شما خورشید خدا هستید. ☀ ️ خورشید خدا 😌 👇  و ایشان این روایت را از ثواب الاعمال نقل می کردند عرقی که زن زیر چادر می ریزد سه جا برای او نور می شود: ☀ در درون قبر ☀ در برزخ ☀ در قیامت ⛔ ️ آهای بی چادری ها 👇  🔥 و اگر زنان بی حجاب از من می خواستند همین الان نشانشان می دادم که این موی سر که به نامحرم نشان می دهند آتش است. آنها در آرایش زیبایی نیستند، بلکه در آرایش آتش هستند. 🌸 آیت الله بهاالدینی «ره» ✋ خوشحالم بخاطر چادرم بخاطر حجابم چون زیر چادرم بهشته من خورشید خدام😴 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❄️5صلوات❄️برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان(عج) بفرستین تا انشاالله رمان بارگذاری بشه.🌸🌿
حࢪ‌یم‌؏شـ♥️ـق‌تا‌شھادٺ
❂◆◈○•-------------------- ﴾﷽﴿ ❂○° #پلاک_پنهان °○❂ 🔻 قسمت #پنجاه_دو ــ نه اصلا،ا
❂◆◈○•-------------------- ﴾﷽﴿ ❂○° °○❂ 🔻 قسمت پو خندی زد و گفت: ــ از همه رودست خوردم یه بارم از شما به جایی برنمیخوره. چهره اش درهم رفت وبا ناراحتی ادامه داد: فقط بدونید من دیگه چیزی برای از دست دادن ندارم خودمم اواخر میخواستم غیر مستقیم همه چیزو لو بدم اما شما زودتر دست به کار شدید،دیگه برام مهم نیست قراره چه اتفاقی بیفته ،فقط انتقام من که نه،اما انتقام بشیری و سمانه و اونایی که گول این گروهو خوردنو بگیرید کمیل بدون حرف از اتاق بیرون رفت. رویا سرش را روی میز گذاشت ،باید اعتراف می کرد تا آرام می گرفت،می دانست چیز خوبی در انتظارش نیست اما هر چه باشد بی شک بهتر از زندگی برزخی اش است. باورش نمی شد همه چیز تمام شد،در باز شد با دیدن خانمی که با دستبند به او نزدیک می شد زیر لب زمزمه کرد: ــ همه چیز تموم شد همه چیز امیر علی با خوشحالی روبه کمیل گفت: ــ اینکه عالیه،الان خانم حسینی بی گناهه اگه حکمشو الان بزنیم فردا آزاده کمیل که باورش نمی شد روی صندلی نشست و نفس عمیقی کشیدو لبخندی بر لبش نشست: ــ باورم نمیشه امیرعلی ،باورم نمیشه ــ باورت بشه پسر، ــ باید هر چه زودتر از اینجا دورش کنم،این قضیه پیچیده تر از اون چیزی هست که فکرشو میکردم، ــ الان خداروشکر یه قسمتی از قضیه حل شد،از این به بعد میتونی با ارامش به بقیه پرونده رسیدگی کنی ــ خداروشکر،فقط کارای آزادی خانم حسینی رو انجام بده ،میخوام هر چه زودتر از اینجا بره ــ چشم قربان همین الان میرم چشمکی برای کمیل زد و از اتاق بیرون رفت. محمد سریع پیامکی برای محمد نوشت"سلام،سمانه فردا آزاد میشه"سریع ارسال کرد . سرش را به صندلی تکیه ‌داد و زیر لب زمزمه کرد: ــ خدایا شکرت... ↩️ ... ○⭕️ ✍🏻 : فاطمه امیری
❂◆◈○•-------------------- ﴾﷽﴿ ❂○° °○❂ 🔻 قسمت سمانه با تعجب به کمیل خیره شد و با تعجب زیر لب زمزمه کرد: ــ یعنی چی نمیاید؟ ــ سمانه خانم،الان تو اون خونه هیچکس نمیدونه من کارم اینه،من چطور با شما بیام؟ سمانه با استرس گفت : ــ خب بگید که منو پیدا کردید یا هرچیز دیگه ای! کمیل از روی صندلی چرخدارش بلند شد و روبه روی سمانه به میز تکیه داد. ــ سمانه خانم،من چطور میتونم پیداتون کنم وقتی که همه فک میکنن من از این چیزا سر درنمیارم. ــ یعنی چی؟یعنی میخواید تنها برم اونجا؟من،من حتی نمیدونم چی بگم بهشون،حقیقتو یا خودم قصه ای ببافم ــ ما به دایی محمد و محسن خبر دادیم،اونا در جریان هستن کل قضیه رو تعریف کردیم تا قبلش کل خانواده رو آماده کنن،شما لازم نیست چیزی بگید. ــ اما گفتید اونا از کارتون خبر ندارن. ــ امیرعلی،دوستم تماس گرفت ،الانم همکارم میرسونتتون تا دم در خونتون،یادتون نره که نباید از من حرفی بزنید سمانه به علامت تاییدسری تکان داد. ــ سمانه خانم دیگه باید برید،امیرعلی دم در منتظرتونه سمانه از جایش بلند شد،چادر را بر سرش مرتب کرد،همقدم با کمیل به طرف بیرون رفت با دیدن امیرعلی که منتظر به ماشین تکیه داده است،روبه روی کمیل ایستاد،نگاه کوتاهی به او کرد و سریع سرش را پایین انداخت و با لبخند مودبانه گفت: ــ آقا کمیل‌،خیلی ممنون بابت همه چیز،واقعیتش نمیدونم چطور ازتون تشکر کنم،اگه نبودید معلوم نبود چه به سر من میومد،امیدوارم که بتونم جبران کنم. از صحبت های سمانه لبخندی بر روی لب های کمیل نقش بست ؛ ــ خواهش میکنم این چه حرفیه‌،این وظیفه ی من هست،شما هم مثل صغری عزیز هستید پس جای جبرانی باقی نمیمونه. سمانه خودش هم نمی دانست که چرا از اینکه او را مانند صغری می دانست احساس بدی به او دست داد،لبخند بر روی لبانش خشک شد و دیگر در جواب صحبت های کمیل فقط سری به علامت تایید تکان می داد. ــ یادتون نره،پیام یا زنگ مشکوکی داشتید یا کسی تعقیبتون کرد هر وقتی باشه با من تماس بگیرید ــ حتما ــ امیرعلی منتظره،برید بسلامت سمانه بعد از خداحافظی کوتاهی سوار ماشین شد. کمیل خیره به ماشینی که هر لحظه از او دور می شد، ماند.احساس کرد سمانه بعد از صحبت هایش ناراحت شده بود اما دلیلش را نمی دانست. نگاهی به ساعتش انداخت و نفس عمیقی کشید،باورش نمی شد که سمانه را از این قضیه دور کرده بود،با اینکه حدس می زد که ممکنه باز هم به سراغش بیایند، اما دیگر او نمی زارد سمانه را در این مخمصه ای بیندازند.... ↩️ ... ○⭕️ ✍🏻 : فاطمه امیری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میدانم‌چہ‌خون‌هاریختہ‌شد🥀🖇 ڪہ‌من‌بمانم،حجاب‌و‌عفت‌بمانند... چہ‌وصیت‌هانوشتہ‌شد‌📓🌪 ڪہ‌بہ‌من‌بگویند‌ما‌رفتیم‌اما‌تو☝️🏼 حواست‌بہ‌یادگارِ‌مادرت‌باشد🙂🖤:) نگذار؎حرمتش‌رابریزند✋🏻" پس‌باافتخارمےپوشمش‌وبا‌افتخار مےگویم‌یادگارزهرا‌را‌برسردارم:)😌🌱 ✿◦◦✿◦◦✿◦◦✿◦◦✿ ••♡↯ [🌿]❥︎ @herimashgh
✨ندبه های انتظار✨ 🔴چرا گاهی مومنان بدون هیچ دلیلی،دچار غم یا شادی میشوند؟ ✅ابوبصیر،از مومنان و یاران حضرت صادق(علیه السلام) می گوید: در مجلسی از حضرت پرسیدم:«گاهی بدون علت خاص،دچار غم و غصه یا سرور و خوشحالی می شوم؛علت چیست؟» 🌺حضرت در پاسخ فرمود: «این حزن و شادی که گاه سراغ شما می آید،اثر آن غم و سروری است که در ما ایجاد می شود؛ و چون ما و شما،هر دو از نور خداوند متعال خلق شده ایم،این حالات ما،در شما نیز اثر می گذارد.» 🌅بهمین خاطر عصر جمعه برای شیعیان دلگیر است.. 🌷چون قلب قطب عالم امکان،حضرت صاحب الزمان(عج) بخاطر دیدن پرونده اعمال شیعیان محزون و غمگین است که این حالت بر مومنین هم اثر میگذارد 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 📗میزان الحکمة،ج2، ••♡↯ [🌿]❥︎ @herimashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آتش‌بس در غزه/ فلسطینی‌ها جشن پیروزی گرفتند 🔹از ساعاتی پیش آتش‌بس میان رژیم صهیونیستی و حماس اجرا شد 🔹مردم فلسطین در غزه و کرانه باختری از جمله شهر قدس به خیابان‌ها آمده و پیروزی مقاومت بر دشمن صهیونیستی را جشن گرفتند.
حࢪ‌یم‌؏شـ♥️ـق‌تا‌شھادٺ
📱استوری| در سایه رأی تو.. #دولت_سوم_روحانی #انتخابات #انتخابات_1400
❇️ سَردار شَهیٖد قٰاسِم سُلِیْمٰانےٖ: پیش از برگزارۍ یکے از انتخابات‌ها، از حاج قاسم پرسیدم نظرتان درباره‌ۍ احزاب و کاندیدا‌ها چیست و چند تن از شخصیت‌ها را نام بردم. گفت: فلانے از من می‌پرسی به چه کسے رأی می‌دهی؟ من به شما مے‌گویم، اگر همه‌ۍ احزاب و گروه‌ها و همه‌ۍ کسانے ڪه نام بردی، در یک صف بایستند، من در صفی هستم ڪه حضرت آقا فرمودند. تو هم اگر مے‌خواهے عاقبت به خیر باشے، قطب‌نما و گراۍ حرڪت‌هایت باید رهنمود ‌هاۍ حضرت آقا باشد. من حزبم حزب ولایت است.