eitaa logo
حࢪ‌یم‌؏شـ♥️ـق‌تا‌شھادٺ
747 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
36 فایل
به‌نامِ‌خداوندِچشم‌انتظارانِ‌بی‌قرار..!!💔 سفر عشق از آن روز شروع شد ڪہ خدا ✨ مهــر یڪ بے ڪفن انداخت میــانِ دل ما .💔 #اندکی‌ا‌زمـا↯ @shorotharim #مدیر↯ @Babasadgh وقف‌بانوی‌بی‌نشآن🌱 وقف‌آقاامام‌زمان🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 رمان زیبای 🌈 ✨ قسمت👈 صد و چهاردهم ✨ سه هفته گذشت... زخم چاقوها خوب شده بود ولی دست و پای راستم تو گچ بود.🤕همه خیلی نگرانم بودن ولی فکر میکردن درگیری خیابانی بوده؛ 😥مثل سابق.هیچکس خبر نداشت چه اتفاقی برام افتاده. وقتی حالم بهتر شد رفتم خونه آقاجون.هرچی به روز برگشتن وحید نزدیکتر میشدیم همه نگران تر میشدن.😥😨اگه وحید منو تو این حال میدید با همه دعوا میکرد که چرا هیچکس بهش نگفته. سه روز به برگشتن وحید مونده بود.خونه آقاجون بودم.زنگ آیفون زده شد.... مادروحید سراسیمه اومد تو اتاق،گفت: _وحیده!!😨 منم مضطرب شدم.وحید با عجله اومد تو خونه. داد میزد: _زهرا کجاست؟😡🗣 آقاجون گفت: _تو اتاق تو.😒 وحید پله ها رو چند تا یکی میومد بالا.😡🏃صدای قدم هاش رو میشنیدم. مادروحید هنوز پیش من بود.فاطمه سادات هم پیش من بود.ایستادم که بدونه حالم خوبه.😊 تو چارچوب در ظاهر شد.رو به روی من بود. ناراحت به من نگاه میکرد.... مادروحید،فاطمه سادات رو برد بیرون.وحید همونجا جلوی در افتاد.😒💔چند دقیقه گذشت. بابغض گفت: _چرا به من نگفتی؟😢 من به زمین نگاه میکردم.داد زد: _چرا به من نگفتی؟ حتما باید میکشتنت تا خبردار بشم؟😢😠🗣 فهمیدم کلا از جریان خبر داره.آقاجون اومد تو اتاق و گفت: _وحید،آروم باش😒 -چجوری آروم باشم؟! تو روز روشن جلو زن منو میگیرن.چند تا وحشی به قصد کشت میزننش.با چاقو میفتن به جونش،بعد من آروم باشم؟!!!😠🗣 به آقاجون گفت: _چرا به من نگفتین؟😢 -من گفتم چیزی بهت نگن.😊 وحید همش داد میزد ولی من آروم جوابشو میدادم. -قرارمون این نبود زهرا.تو که بخاطر پنهان کردن زخمی شدنم ناراحت شده بودی چرا خودت پنهان کاری کردی؟😠🗣 -شما بخاطر من بهم نمیگفتی ولی من دلایل دیگه ای هم دارم.😊☝️ وحید نعره زد: _زهرااااا😡🗣 با خونسردی نگاهش کردم. -اونی که باید ازش طلبکار باشی ما نیستیم.برو انتقام منو ازشون بگیر،نه با زور و کتک.به کاری که میکردی ادامه بده تا حقشون رو بذاری کف دستشون.😊 داد زد: _که بعد بیان بکشنت؟!😠🗣 همون چیزی که نگرانش بودم.با آرامش ولی محکم گفتم: _شهر هرت نیست که راحت آدم بکشن.ولی حتی اگه منم بکشن نباید کوتاه بیای وحید،نباید کوتاه بیای.😊 وحید بابغض داد میزد: _زینبمو ازم گرفتن بس نبود؟حالا نوبت زهرامه؟! تا کی باید تاوان بدم؟😢😠 رفت بیرون... اشکهام جاری شد.😭وحید کوتاه اومده بود،بخاطر من.😞 نشستم روی تخت.آقاجون اومد نزدیک و گفت: _تهدیدت کردن؟!!!😨😳 با اشک به آقاجون نگاه کردم.😢گفت: _چرا تا حالا نگفتی؟!! حداقل به من میگفتی.😨 -آقاجون،وحید نباید بخاطر من کوتاه بیاد.😢😒 چشمهای آقاجون پر اشک شد.گفت: _اگه اینبار برن سراغ فاطمه سادات چی؟😢 قاطع گفتم: _فاطمه ساداتم .خودم و وحیدم هم (ع).😭 کار وحید طوری بود که با دشمنان طرف بود،نه صرفا دشمنان جمهوری اسلامی.گرچه دشمنان جمهوری اسلامی دشمن اسلام هم هستن ولی محدوده ی کار وحید گسترده تر بود. آقاجون دیگه چیزی نگفت و رفت... خیلی دعا کردم.نماز خوندم.از وقتی توبیمارستان به هوش اومده بودم خیلی برای وحید دعا میکردم.😔 بعد اون روز....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حࢪ‌یم‌؏شـ♥️ـق‌تا‌شھادٺ
Γ🌸🌸✨•○•✨🌸🌸 💕 ☀️ ــــــــ ـ ـ ـ ــ ــــ ـ ــ ــ ـ ـــــــ پــیامبراڪـرم خـداونـدا من حـــسن را دوسـت دارم .💛… تـــوام او را دوسـت بدار .🧡.. وهـرڪس حـــسنم را دوسـت بدارد ؛ خداونــد او را دوسـت دارد ....✨.... ــــــــ ـ ـ ـ ــ ــــ ـ ــ ــ ـ ـــــــ .ڪریم.اهـل.بیـت.مبارڪ.باد💕 ــــــــ ـ ـ ـ ــ ــــ ـ ••♡↯ [🌿]❥︎ @herimashgh
ݜـرو؏ میـڪنم ؏ـشق و ڄنـون و مـــــتـی را••♥️✨•• بھ نام فــاتح جنـڱــ جمــل بھ نام حــــــــن ••♥️✨•• هـمیشہ ڐڪر ݪـبم بـوده و هـمیشہ بـود ؛ حــــــــن امـام من اســـٺ و مـنم غـلام حـــــــن ••♥️✨•• .چـشمہ.سـعادت.مــبارڪ.باد. ••♥️•
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ• حسن‌شدۍکہ‌بہ‌دورازهمہ‌فقط‌باشد بہ‌دست‌هاۍکریمت‌همیشہ ‌چشمانم...💚🌱 ــــــــــــــــــــــــــــ•
‌وآن‌چنان احترامۍ بر حسین‌ علیھ‌السلام می‌گذاشت کھ برخۍ گفتند نکند حسن برادرِ ڪوچک‌تر است . .🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروفایلاتونو منم نگاه میکنم از این همه بی عقلی دلم بغ میکنه!، دیگه قربون دل امام زمان برم😭💔 کجا نوشته کافرا مانع ظهورن؟ (فقط نوشته شیعه خود سازی کن‌) یعنی چی؟ یعنی مواظب باش یه وقت دل امام زمانت با گناهات نکشونی😭 ؟ کسی که امام زمانشو دوست داره تسبیح دست نمیگیره بگه الهم عجل ولیک الفرج پا میشه عین ابراهیم عین همت عین حاج قاسم کار میکنه برا امامش از من گفتن بود!
به بعضیاتونم که میگی عکسای که میزاری کانالت مفسده داره نزار میگن کانالمون خیلیم خوبه من زحمت کشیدم براش... اقا توی جمله من از متن و اینکه کانالتون بده وجود داشت؟ اقا بیا پی وی فهش بده اگه من گفتم کانالتون بده نخیر خیلیم عالیه مطالب عالی میزارید خود من استفاده میکنم از مطالب ولی مشکل اینجاس قاطی اب دارید سنگ ریزه خورد مردم میدید و [فکر] میکنید دارید اب زلال خوش طمع میدید بهشون الان اون عکسای زشتو میزارم شما بشید قاضی