👈 هیچ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﯿﺴﺖ !
👈 ﻫﺮ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻭﺍﻗﻊ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭﺍﮐﻨﺸﯽ ﺍﺳﺖ ﺍﺯﮐﻨﺸﯽ ﻗﺒﻠﯽ ،ﯾﺎ ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻠﯽ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺟﻬﺎﻥ
ﺩﺭ ﺍﺛﺮ ﻋﻤﻠﯽ ﮐﻪ ﻤﺎ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ -ﯾﺎ ﺩﻭﺭ ﯾﺎ ﻧﺰﺩﯾﮏ - ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﯾم ،
👈 ﻭ ﯾﺎ ﺩﺭ ﺍﺛﺮ ﺩﻋﺎﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍیم
یا دعاے دیگران
👈 ﺑﺎﺯﺩﺍﺭﻧﺪﻩ ﺍﯼ ﺳﺖ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺑﺪ ﻭ ﯾﺎ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺍﯾﺴﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﻤﺎﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎیماﻥ .
👈 ﭘﺲ ﺑﺎﻭﺭ ڪنیم ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﯿﺴﺖ . ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺩﻟﯿﻠﯽ ﺩﺍﺭﺩ ، ﺩﻟﯿﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻣﻬﻢ ﮐﻪ ﮔﺎﻩ ﺁﻧﺮﺍ ﺩﺭﮎ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ، ﻭ ﮔﺎﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﺩﺭﮎ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻣﺎ ﺩﻭﺭ ﻣﯿﻤﺎﻧﺪ،
👈 ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﯿﺴﺖ ، ﺣﺘﯽ ﺑﺎﺯ ﺷﺪﻥ ﺑﯽ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﻨﺪ ﮐﻔﺶ ماﻥ !!!👉
📝 کانال#حس_زیبای_زندگی
@hese_zibaye_zendegi
⬅️ خوبی های این دنیا را مدیون آدمهای خوشبین و امیدواریم؛ همین ها که همیشه به وجود راه حلی باور دارند.
⬅️ اینها که تسلیم واقعیت های موجود نمیشوند. تاریکی را می بینند، اما به دنبال شمعی می گردند. درد را می بینند؛ اما به جای آه و ناله، راه درمان می جویند. سرما را می چشند، اما به جای لرزیدن تبر به دست به دنبال هیزم راه می افتند.
⬅️ بهشت را اینها میسازند؛ راست گفته اند که جهنم جاییست که کسی به راه حل باور ندارد.
📝 کانال#حس_زیبای_زندگی
@hese_zibaye_zendegi
"غمها" ارزش جنگيدن ندارند
رهايشان کنيد
غمها آنقدر خسته اند
که با کمترين بی توجهی
از پا در مي آيند
برای شـادی بغل باز کنيد
و با امـيد زندگی کنيد ...
به "لبخندتان" اجازه دهيد
تا دنيايتان را تغييـر دهد
ولي به دنيايتان اجازه ندهيد
که لبخندتان را تغيير دهد....
💓عصرتون پراز لبخند 💓
📝 کانال#حس_زیبای_زندگی
@hese_zibaye_zendegi
✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨
هر زمانی که دلم بهر ضریحت تنگ شد
نامتان در قلب من مانند ضرب آهنگ شد
در دلم آتش بپا کردی و سیلابی به چشم
بین آتشدان دل با اشک چشمم جنگ شد
در مُشَبّک های صحنت این دل من ساکن است
پنجره در پنجره این عشق ، تنگاتنگ شد
غصه ای شد در دلم این دوری و این دوستی
هر وجب از فاصله مانند صد فرسنگ شد
من حسادت میکنم بر سنگفرش صحنتان
تا که زیر پا بیفتد ، این دلم از سنگ شد
📝 کانال#حس_زیبای_زندگی
@hese_zibaye_zendegi
🌷شهید احمدعلی نیری🌷
🌸او یکی ازشاگردان خاص آیتالله حق شناس بود و سیر و سلوک معنوی را از ۱۰ سالگی و در محضر ایشان آغاز کرد. مسیری که در موقع شهادتش در اسفند ۱۳۶۴ و در حالی که تنها ۱۹ سال سن داشت، از او یک عارف واصل ساخته بود.
آیتالله حقشناس شب روز خاکسپاری او در قطعه ۲۴ بهشت زهرا-سلامالله علیها- وقتی به همراه چند نفر از دوستان به منزل این شهید رفته بودند، خطاب به برادرش گفتند:
من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم . به جز بنده و خادم مسجد، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است.
دیدم که یک جوانی در حال سجده است؛ اما نه روی زمین! بلکه بین زمین وآسمان مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمدآقا است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد وگفت تا زندهام به کسی حرفی نزنید…
از #عفاف_چشم به این #مقام رسید…
📝 کانال#حس_زیبای_زندگی
@hese_zibaye_zendegi
#خاطرات_شهید
مادر شهید می گوید:
همیشه درسلام کردن به کوچک وبزرگ سبقت می گرفت وهمه ی خانواده شیفته این اخلاق اوبودند، خوش خنده بودوتبسم ازلبانش محونمی شد هرزمانی که ازخواب بیدارش می کردم تاچشمانش رابازمی کرد لبخندی به من می زدوسلام می داد،هیچ وقت عصبانی نمی شد.
ازکودکی تازمانی که ازدواج کرد سعی می کردازلحاظ مالی خانواده اش رادرک کند، مثلااگردوست داشت اردوی مشهد برود و ما هزینه اش رانداشتیم اعتراضی نمی کردوبادوستانش همراه نمی شد، درهمه شرایط احترام من وپدرش راحفظ می کرد.
همسرشهید،محمدصدرا7ماهه راباردار بودن ویک دختربنام فاطمه خانم داشتندوشهیدشیری فرزندپسرخودراندید.
شهید مدافع حرم
#زکریا_شیری
📝 کانال#حس_زیبای_زندگی
@hese_zibaye_zendegi