از صبح پاشدم و هم حالت تهوع دارم هم حس سرماخوردگی دارم
پریود هم در کمین است
خب امروز این شکلی بود که همش اولش یه اتفاقی میفتاد که میگفتم اه چقد بدشانسم
بعد یهو همه چیز درست میشد
خیلی خوشحال شدم😭
چرا شبی که من ابریزش بینی دارم باید دستم بخوره به دستمال کاغذیام و از تخت بیفتن پایین 😭😭😭
اتاق دوازده نفرمون برای حدود سه ساعت خالیه و فقط من موندم😭
انقد خوشحالم که نمیدونم چیکار کنم اصن
فردا صبح ساعت ۸ قراره بریم بیرون
بعد ساعت ۲ نصف شب مغز من یادش افتاده که باید غمگین بشه و اورثینک کنه