نمیدونم با چه امیدی دارم میرم بیرون وقتی انقد نامرتبم
چادرم چروکه دیشب رفته تو آب پایینش
روش بستنی هم ریخته حتی !
انقد دیر آماده شدم که حتی وقت نشد یه کرمی چیزی بزنم که انقد جوشام ضایع نباشه 😭
حتی الانم بیست دقیقه دیرتر دارم میرم و واقعا نمیفهمم چمه تازه خوابمم میاد
Hester's Garden
نمیدونم با چه امیدی دارم میرم بیرون وقتی انقد نامرتبم چادرم چروکه دیشب رفته تو آب پایینش روش بستنی
تازه روی روسریم هم بستنی ریخته بود ولی خب من از یه طرف دیگه پوشیدمش که بستنیاش معلوم نباشه🤣
حس غریبی و تنهایی کلا بده
ولی حس غریبی و تنهایی تو مکان آشنا صد برابر بدتره
Hester's Garden
وای تو آسانسور دو نفر خیلی عاشقانه باهم بودن در باز شد یک وضعیت معذبی 🤣
شبیه کیدراماها بود میدونین😂😭
این بنده خدا سر برنامه خواب من هلاک شد جدی اگه درستش نکنم فردا منو بلاک میکنه😭
چیکار کنم😭