7.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 این غلط است
📰 این غلط است که ما فکر کنیم چون ما درون کشور خودمان مشکل داریم، پس نباید به فلسطین بپردازیم.
«شهید حاج قاسم سلیمانی»
4.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر کربلا موقع اذان ها حرم امام حسین علیه السلام و حرم حضرت اباالفضل العباس علیه السلام مشرف شدید حتما صدای قبل از اذان به نام
"التّوجیهات الدّینیّه من العتبتین المقدّستین الحسينيّه و العبّاسیه"
را شنیدید که بسیار روح نواز است
حاج ابوجعفر را حتما ندیدید اما صدایش توی ذهن مون مانده و این لحن و خلوص صدایش به خصوص دعای فرج قبل اذان
🖕کلیپ حاج ابوجعفر را حتما ببینید و
پخش کنید تا دلها را روانه کربلای معلا
نمایید.
ان شاءالله بزودی همه مشرّف گردیم
@heyaate
2.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 این روزها عجیب دلم هوای این مرد را کرده است:
بــــــرادرها!
باید که اسرائیل از صحنه جهان
زدوده شود و شما مردان بزرگ
بایــد به این کلام امــــام
جامه عمل بپوشانید.
12.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرگ برای امیرالمؤمنین، همچون آزادی از اسارت است…
مرگ برای امیرالمؤمنین
همچون آزادی
از اسارت دنیاست
اگر روح ایشان
در جسم تاب آورده
تنها به اذن خداوند بود
و طاعت از امر پروردگار
پس
علی
نهتنها
هراسی از مرگ نداشت
بلکه در آرزوی آزادی بود…
بمناسبت شهادت شهید محراب آیت الله مدنی
گلایه امام زمان (ارواحنافداه)
به آیت الله شهید مدنی
💠 مرحوم آيتالله مجتهدی تهرانی که از علمای تهران بودند نقل کردند:
شبی در نجف بعد از اتمام نماز جماعت پشت سر آيتالله شهيد مدنی و خلوت شدن مسجد ناگهان دیدم آقای مدنی شروع به گریستن کرد.
چون به من اظهار لطف داشتند به خودم جرأت دادم و علت گریه ناگهانی ايشان را پرسیدم. ایشان فرمودند:
🔹بعد از اتمام نماز شخصی گفت: امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را دیده است که حضرت به او فرمودهاند:
“ببینید این شیعیان بعد از نماز بلافاصله به سراغ کارهای خود رفتند و هيچ کدام برای فرج من دعا نکردند".
🔹من هم تا این را شنیدم متأثر شدم و گریستم.
مرحوم آيتالله مجتهدی فرمودند: بعدها متوجه شدم امام زمان (عجل الله فرجه) این گلایه را به خود ایشان (شهید مدنی) گفته بودند.
📚کتاب تا کربلا صفحه ۱۷۵
6.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزی که من به عشق علی مبتلا شدم
با لطف و مهربانی او آشنا شدم
من هم میان قافله ی سائلان او
لبریز این کرامت بی انتها شدم
قدرم به قدر دانه ی ارزن نمی رسید
مس بودم و به لطف نگاهش طلا شدم
پای ضریح و گنبد و ایوان طلای او
محو طلوع نور ، در آیینه ها شدم
مثل کبوتری که پناهش فقط علیست
در آسمان صحن قشنگش رها شدم
یادش بخیر بعدِ طواف حریم او
پای پیاده راهی کرببلا شدم
@heyaate