heiat_saralah_moharam_shab2_1398-6-10 (1).mp3
23.79M
سخنرانی
هیئت ثارالله(عليه السلام) درچه
باسخنرانی استاد کریمی
شب دوم محرمالحرام ۱۴۴۱
🆔 @heiat_saralah
heiat_saralah_moharam_shab2_1398-6-10 (2).mp3
38.63M
سخنرانی
هیئت ثارالله(عليه السلام) درچه
باسخنرانی حجتالاسلام محسنی
شب دوم محرمالحرام ۱۴۴۱
🆔 @heiat_saralah
#شب_پنجم_محرم
___________________________
#عبدالله_بن_الحسن
طاقت ندارم لحظه ای تنها بمانی
من باشم و در حسرت سقا بمانی
من عبد تو بودم که عبدالله گشتم
نعم الامیری، عالی اعلا بمانی
فریاد هل من ناصرت بیچاره ام کرد
من مرده ام آقا مگر تنها بمانی؟!
قلبم، سرم، دستم همه نذر دو چشمت
من می دهم جان در ره تو تا بمانی
آقا نبینم در ته گودال باشی
ای زینت دوش نبی بالا بمانی
بالا نشینی و تو را پایین کشیدند
زیر لگدها زیر دست و پا بمانی
لعنت به این آب فرات و خنده هایش
راضی شده لب تشنه در این جا بمانی
با این که چندین عضو از جسم تو کم شد
تو تا ابد عشق دل زهرا بمانی
🔸شاعر:
#حسین_ایزدی
___________________________
@heiat_saralah
7.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ویدئو
شور(تویی که شدی، ذبیح خدا...)
هیئت ثارالله(عليه السلام) درچه
بامداحی سیدحبیب مجیدی
شب اول محرمالحرام ۱۴۴۱
🆔 @heiat_saralah
#شب_پنجم_محرم
#عبدالله_بن_الحسن
مرو جان حسین ، قسمت گر دهم میروی؟ جان زینب عمه ات را بدهم هم میروی؟ یَبن الحسن، جان زهرا مادرت را گر بگویم میروی؟
آخر من از راوی شنیدم قصه را
پشت صف ها تیر ها از جمل است
کینه دارند هنوز از پدرت
جان مجتبی را گر بگویم، میروی؟
@heiat_saralah
heiat_saralah_moharam_shab3_1398-6-11 (1).mp3
27.95M
سخنرانی
هیئت ثارالله(عليه السلام) درچه
باسخنرانی استاد کریمی
شب سوم محرمالحرام ۱۴۴۱
🆔 @heiat_saralah
heiat_saralah_moharam_shab3_1398-6-11 (2).mp3
46.88M
سخنرانی
هیئت ثارالله(عليه السلام) درچه
باسخنرانی حجتالاسلام محسنی
شب سوم محرمالحرام ۱۴۴۱
🆔 @heiat_saralah
heiat_saralah_moharam_shab3_1398-6-11 (3).mp3
14.5M
روضه(دوتامون لبامون پر از خونه...)
هیئت ثارالله(عليه السلام) درچه
بامداحی کربلایی محمد زمانی
شب سوم محرمالحرام ۱۴۴۱
🆔 @heiat_saralah
heiat_saralah_moharam_shab3_1398-6-11 (4).mp3
10.8M
زمینه(چند روزه که ندیدم...)
هیئت ثارالله(عليه السلام) درچه
بامداحی کربلایی محمد زمانی
شب سوم محرمالحرام ۱۴۴۱
🆔 @heiat_saralah
#شب_ششم_محرم
__________________________
#قاسم_بن_الحسن
میرسد نوبت خورشید شدن آهسته
سپر غربت خورشید شدن آهسته
نقل هرصحبت خورشید شدن آهسته
قمر حضرت خورشید شدن آهسته
زودتر میرود آنکس که مهیا باشد
مرد آنست که با سن کم آقا باشد
آسمان چشم به این واقعه حیران دارد
باز انگار که دریا تب طوفان دارد
ماه در دست خود آیینه و قرآن دارد
پسر شیر جمل عزم به میدان دارد
دل پریشان خزان بود بهارش آمد
دستخط پدرش بود بکارش آمد
میرود تا جگرش را به تماشا بکشد
بین میدان هنرش را به تماشا بکشد..
تب مستی سرش را به تماشا بکشد
باز رزم پدرش را به تماشا بکشد
قصد کرده ست ببینند تجلایش را
ضرب دست حسنی، قامت رعنایش را..
خودش عمامه شد و جوشن او پیرهنش
انبیا پشت سرش لحظه عازم شدنش
گر گرفتند همه از شرر سوختنش
دشت لرزید ز فریاد انا بن الحسنش
دل به شمشیر زد و ازرق شامی افتاد
حمله ای کرد و زآن خیل حرامی افتاد
هرچه جنگید عطش تاب و توانش را برد
سوخت ،بارید عطش تاب و توانش را برد
باز لرزید عطش تاب و توانش را برد
ناگهان دید عطش تاب و توانش را برد
دید دور و بر مرکب همگان ریخته اند
دور تا دور تنش سنگ زنان ریخته اند
آنقدر سنگ به او خورد که آخر افتاد
بی رمق بود ازین فاصله باسر افتاد
سعی میکرد نیفتد ولی بدتر افتاد
عمه میگفت بخود جان برادر افتاد
به زمین خورد به دور تن او جمع شدند
گرگها برسر پیراهن او جمع شدند
بدنش معبر سم ها شده ای وای حسن
کمرش از دو جهت تا شده ای وای حسن
چقدر خوش قد و بالا شده ای وای حسن
پهلویش پهلوی زهرا شده ای وای حسن
عمو از سوز جگر داد زد آه ای پسرم..
من چگونه بدنت را ببرم سوی حرم؟!
دست زیر بدنت تا ببرم میریزد
بدنت را که به هرجا ببرم میریزد
مطمئنا پسرم را ببرم میریزد
نبرم جسم تورا یا ببرم میریزد
خیز قاسم که ببینی چقدر تنهایم
وای از خجلت من پیش امانتهایم..
🔸شاعر:
#سیدپوریا_هاشمی
____________________________
@heiat_saralah