خاطره شیرینی از شهید بزرگوار محسن عسگری دارم برای سال ١٣۶٣ هست خوب عصر های تابستان می رفتیم درب منزل شهید که دورشهر بود همسایه خاله ام بودند که شهید بزرگواربا دکتر احمدیان دودوست صمیمی ودر واقع دوبرادر برای همدیگر بودند خیلی همدیگر دوست داشتند وهیچ وقت از هم جدا نمی شدند همه جا با هم می رفتند برای درس خواندن برای فوتبال رفتند یکی از ویژگی های شهید محسن عسگری اخلاق ومنش ایشان بودند که رفتار خوبی بادوستان داشت خیلی مؤدب بود واحترام قائل می شدند برای دوستان وهمچنین اهل گذشت ویک فرد متواضع وفروتن بودند من تایاد دارم اصلا اهل تکبر وغرور نبودند از خودش تعریف وتمجید کند درحالی که ایشان یکی ازدانش آموزان ممتاز دبیرستان بودند برای همین خیلی بچه ها دوستش داشتند یک روز دست جمعی به اتفاق دوستان رفتیم برای فوتبال آنروز شهید محسن عسگری ودکتر احمدیان ودکتر مردانه پرسپولیسی بودند ومن هم به اتفاق چند از بچه ها استقلالی بودیم که کری خوانی مؤدبانه ای برای همدیگر داشتیم برای سرگرمی بود من به شهید محسن عسگری گفتم هروقت پرسپولیس دوستاره آسیایی ودو نائب قهرمانی آوردید بیاید ادعا کنید که تیم پرسپولیس تیم پر افتخار آسیا هست بر حال شهید بزرگوار می خندید می گفت ما شما شش تایی کردیم که در تاریخ ماندگار شد همین طور خودمان را با حرف ها سرگرم داشتیم خیلی ایشان مؤدب بودند دوست داشت همیشه بچه ها خندان وسرحال ببیند اهل شوخی هم بودند اما شوخی های مؤدبانه می کردند و اگرروز جمعه بود بچه ها راتشویق به رفتن نماز جمعه می کردند ودرمسائل سیاسی روز خیلی فعال بودند و درحمایت از ولایت فقیه زمان خود خیلی جدی وکوشا بودند وبه بچه ها ودوستان توصیه می کردند که باید گوش به فرمان ولایت فقیه مان باشیم چرا که این ولی امر مسلمین هست مردم را به اتحاد وهبستکی ودور از اختلاف دعوت می کنند ودر زمان جنگ ایران و عراق درپایگاه مقاومت مسجد محل به عنوان یک بسیجی با اخلاص خیلی فعال بودند درزمینه کارهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی کاروتلاش زیادی داشتند نماز جماعت اول وقت ایشان ترک نمی شد اما گذشت تا روزی که در جبهه در منطقه شلمچه عملیات کربلای پنج به عنوان بیسیم چی پدافند هوایی حضور داشتند ما هم که گردان حضرت معصومه سلام الله علیها بودیم سوار بر تویوتا ها بودیم می رفتیم برای خط مقدم در یک سه راهی ماشین ترافیک سنگینی ایجاد کرده بودند یک لحظه محسن رادیدم سوار ماشین بودم در حال حرکت بودیم نشد پیاده شوی نزدیک یک پل بود ماشین ها پنج دقیقه ای متوقف شده بودند محسن راصدا زدم آمد نزدیک آفتاب چهره اش سوزنده بود خیلی سیاه شده بود برای تبادل آتش توپ پدافند شان هم بود سلام واحوال پرسی کردیم گفت محمدرضا احمدیان این جا هست فاصله زیاد بود نشد ایشان رازیارت کنیم بنده خدا می گفت خوش به سعادت شما که دارید به خط مقدم می روید اگر شهید شدی ما را هم شفاعت کنید گفتم جانم عزیزم همین جا که شما هستی خط مقدم هست من با شوخی همیشگی به ایشان گفتم خط دوم برای شما پرسپولیسی هاست خط مقدم برای ما استقلالی ها ست ولی هدف هردو تا دفاع از اسلام وقرآن هست قهرمان ملی همگی ما رزمندگان هستیم در باب شهادت روی همه عاشقان خدا باز است خیلی از این شوخی خوش آمده بود می خندید ودر آخر مارا دعا کردو ماشین های گردان حرکت کردند رفتیم برای خط مقدم وخدا حافظی کردیم یک خداحافظی سختی بود جداشدن از محسن دوست خوبم اما خدا همیشه با اخلاص ها وعاشقان شهادت را زودتر خریداراست بر حال در تاریخ بیست چهارم دیماه هزارسیصد شصت و پنج شربت شهادت نوشيد وبه آرزویش رسید روحش شاد و یادش گرامی باد
شادی روحش صلوات
@heyate_ghorane_ghasem_ben_hasan
#تفکر
مردم از من قبول کنید ، من عضو هیچ حزب و جناحی نیستم و به هیچ طرفی جز کسی که خدمت میکند به اسلام و انقلاب ، تمایل ندارم.
اما این را بدانید؛
و الله! علمای شیعه را تماما و از نزدیک میشناسم. الان ۱۴ سال است شغل من همین است. علمای لبنان را میشناسم. چه شیعه و چه سنی.
والله! اشهد بالله! سرآمد همه این روحانیت ، این علما از مراجع ایران و مراجع غیر ایران ، این مرد بزرگ تاریخ یعنی «آیت الله العظمی خامنهای» است.
من با خیلی از علمای شیعه مکاتبه و از نزدیک مراوده دارم و میشناسم آنها را ، ارادت داریم. دنبال تبعیت مردم از آنها هستیم. اما اینجا کجا ، آنجا کجا؟
بین ارض و سماء فاصله داریم ، در حکمت این مرد ، در اخلاق این مرد ، در دین این مرد ، در سیاست شناسی این مرد ، در اداره حکومت این مرد.
دقت کنیم و در بازی های سیاسی ، مرزهای خودمان را تفکیک کنیم. آدمها میآیند و میروند. آن چیزی که مهم است اتصال ما به ولایت است. آنچه که مهم است ، حمایت ما از این نظام است....
#شهیدحاچ_قاسم_سلیمانی
📕 حاج قاسم
@heyate_ghorane_ghasem_ben_hasan
آخرین پنجشنبه دی ماه و یاددرگذشتگان 😔
🍃🍀 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🍀🍃
التماس دعا 🤲
🌷 اخرین پنجشنبه دی ماه است،
🌾 روز دلتنگی
🌷 هـمان روزی که خوبان
🌾 سفر کرده از دنیا،
🌷 چشم انتظار عزیزانشان هستند ،
🌾 دستشان از دنیا کوتاه است
🌷 و محتاج یاد کردن ما هستند
با ذکر فاتحه و صلوات ،روحشان را شاد کنیم 🤲🌾🌷🌾
🥀 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🥀
🍃🥀🍃
@heyate_ghorane_ghasem_ben_hasan
🌹ماجرای شفای مادر شهید توسط فرزندش🌹
🌹شهید محمد معماریان🌹
🌹🌹
🌹🌹
دو سال و نیم بعد از شهادت محمد در سال 68 (تقریباً 28 سال قبل) حاج خانم از ناحیه پا دچار آسیبدیدگی میشود. خودش مایل نیست پایش را برای معالجه به دست پزشکان بسپارد. میگوید که اولین کار آنها برداشتن چادر از سر مریض است. راضی نمیشود. پیش شکستهبندهای محلی و تجربی میرود، اما باز هم نتیجه نمیگیرد و همچنان درد میکشد. خودش این ماجرا را اینگونه توضیح میدهد: «از اول محرم که دچار شکستگی پا شده بودم، به مسجد المهدی هم رفت و آمد میکردم، اما نمیتوانستم کار کنم. برنجها و سبزیهای ناهار روز عاشورا مانده بود و متولی هیات میگفت: اینجا کار زیاد است، اما کارکن کم داریم. مشغول کار شدم و زنها را جمع کردم. بالاخره برنجها و سبزیها را پاک کردیم و آماده عاشورا شدیم.»
خانم منتظری از صبح عاشورای سال 68 میگوید و یک رویای صادقه که سروصدای عجیبی در قم به پا کرد: «من بعد از 10 روز درد و ناراحتی، خوابیده بودم. در عالم رویا، دیدم دسته عزاداری جوانهای محل به مسجد نزدیک میشود. پیشاپیش دسته، سعید آلطه داشت سینه میزد. یک دفعه یادم افتاد که سعید، شهید شده است. بعد، خوب دقت کردم. دیدم تمام بچههای دسته عزاداری، شهدای محله هستند. محمد من هم در میانشان بود. آنها سینهزنان وارد مسجد شدند. من با زنهای محل یک گوشه ایستاده بودم. محمد، دسته دوستانش را دور زد و آمد پیش من. دست انداخت گردن من و مرا بوسید. بهش گفتم: چقدر بزرگ شدی؟ گفت: اینجا همه ما بزرگ شدیم. یکی از بچههای محل به نام شهید آزادیان هم آمد پیش ما و گفت: خدا بد نده حاج خانوم! محمد با تعجب گفت: مادر من چیزیش نیست. بعد، شال سبزی را که در دست داشت، از صورتم تا پا کشید و بست دور مچ پایی که آسیب دیده بود.»
این رویای صادقه به عالم واقع هم سرایت میکند و یک اتفاق عجیب و غریب رقم میخورد: «از خواب بیدار شدم و با تعجب دیدم که همه باندهایی که به پایم بسته بودم، کنار افتادهاند و همان شال سبزی که محمد در عالم خواب به پایم بسته بود، همچنان روی پای من است. پایم درد نمیکرد و از آن درد خلاص شده بودم.»
🌹شادی روح شهدا صلوات🌹
@heyate_ghorane_ghasem_ben_hasan
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
@heyate_ghorane_ghasem_ben_hasan
🌹زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست.
🌹مقام معظم رهبری
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
از خانواده محترم شهدا و همرزمان شهدا و دوستداران تقاضا داریم خاطرات و وصایای و سبک زندگی مربوط به شهیدان گرانقدر در فضای مجازی به شماره👇👇👇
۰۹۱۰۹۶۷۷۴۲۳
ارسال نمایند.
باشد که همه ی ما مورد شفاعت شهیدان باشیم.
🌹🌹🌹
شادی روح شهدا صلوات
🌹🌹🌹
@heyate_ghorane_ghasem_ben_hasan
#مراسم_عزاداری_حضرت_زهرا
🖤🖤🖤
مراسم سوگواری حضرت فاطمه الزهرا(س)هیئت آقاقاسم بن الحسن#فردو
یکشنبه ۲۸دی ماه مصادف با شام شهادت
🖤🖤🖤
آدرس:کلهری،ک۳۱باهنر۸پ تابلو
🖤🖤🖤
منزل مرحوم حاج محمود احمدیان
🖤🖤🖤
🕖ساعت ۱۹🕖
*بارعایت نکات بهداشتی
*مهمان سفره حضرت زهرا(س)
🖤🖤🖤
لینک کانال هیئت آقاقاسم بن الحسن در سروش و ایتا و واتساپ👇👇👇
https://sapp.ir/heyhateghoraneghasembenhasan
https://eitaa.com/heyate_ghorane_ghasem_ben_hasan
https://chat.whatsapp.com/BCwnG6Mr4XW56MME6wDDBL
صفحه رسمی هیئت آقاقاسم بن الحسن در اینستاگرام👇👇👇
www.instagram.com/heyate_ghorane_ghasem_benhasan
شهید کمال کورسل شهید اروپائی دفاع مقدس👇👇👇
@heyate_ghorane_ghasem_ben_hasan
دفاع مقدس همچون اقیانوسی دربرگیرنده گوهرهای ارزشمند است که باید در اعماق آن فرو رفت و آن گنجینههای بی بدیل را استخراج نمود. حضور رزمندگان غیر ایرانی در صفوف دلیرمردان سپاه اسلام، از جمله گوهرهای تابناک هشت سال دفاع مقدس است که نام شهید «کمال کورسل» در آن، به سبب برخی ویژگیهای منحصر به فرد، درخشندگی ویژهای دارد.
«ژروم ایمانوئل» معروف به «کمال کورسل» ۹ آوریل ۱۹۶۴ در پاریس از مادری فرانسوی و پدری تونسی چشم به جهان گشود. پدرش با نام محمد از مهاجرین تونسی بود که برای کار به فرانسه آمده و در همانجا ماندگار شده بود. ژروم به تبعیت از مادرش آیین مسیحیت را برگزیده بود. وی در دوران نوجوانی سفری به تونس داشت و در آنجا با اسلام آشنا شد و در سن ۱۷ سالگی به دین مبین اسلام و مذهب اهل تسنن گرایش یافت.
اندکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با شنیدن سخنرانیهای حضرت امام (ره) که به زبان فرانسوی ترجمه شده بود، جرقههای عدالت خواهی در ذهن کمال زده شد و با آشنایی با دانشجویان ایرانی پیرو خط امام مقیم پاریس، حضور در برنامهها و مراسمهای کانون دانشجویان ایرانی بخش جدایی ناپذیر زندگی ژروم شد و تحت تأثیر معارف نورانی دعای کمیل، شیعه شد. او شیعه شدن خود را مدیون دعای کمیل حضرت علی (ع) میدانست و دوست داشت او را علی یا ابوحیدر بنامند.
کمال پس از تشرف به مذهب شیعه تصمیم میگیرد به ایران سفر کند تا علوم اسلامی و معارف اهل بیت (ع) را در این کشور اسلامی بیاموزد، لذا در سال ۱۳۶۱ به ایران مهاجرت کرد و راهی شهر قم و حوزه علمیه شد. او بسیار تیزهوش بود، به امام خمینی (ره) بسیار عشق میورزید و مقلد ایشان بود. معتقد بود فرامین، ولی فقیه در واقع دستورات اهل بیت (علیهم السلام) است.
شهید کورسل در مدرسه حجتیه قم به فراگیری دروس حوزه پرداخت؛ او یکبار همراه طلبههای حوزه علمیه به دیدار امام خمینی (ره) رفت و همیشه از این دیدار به نیکی و با شوقی وصف ناپذیر یاد میکرد.
بعد از مدتی حضور در مدرسه حجتیه تصمیم گرفت برخی کتب دینی را به زبان فرانسه ترجمه کند. کتب شیعه در اسلام، مسئله حجاب، سی و شش صفحه از یکی از کتابهای میرزا جواد آقای تبریزی، چند صفحه از قرآن، چهل حدیث و رسالة حقوق امام سجاد (ع) بخشی از ترجمههای وی میباشد.
کمال کورسل در سفر ریاست جمهوری وقت، حضرت آیت الله خامنهای (مدظله العالی) به قم، به نمایندگی از طلاب غیرایرانی سخنرانی کرد.
با شروع جنگ تحمیلی کمال علاقه زیادی به شرکت در جنگ داشت، اما مسئولان ذیربط هر بار به دلایل امنیتی با این موضوع مخالفت میکردند. پس از چندین بار پیگیری برای رفتن به جبهه، سال ۶۳ از طریق سپاه بدر که مخصوص مجاهدین عراقی بود، در قالب گردان شهید دستغیب، به جبهه اعزام شد. عملیات کربلای دو اولین عملیاتی بود که کمال در آن شرکت کرد.
شهید کمال کورسل پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و حمله منافقین در سوم مرداد سال ۶۷، با عضویت در گردان شهید صدر مجددا به جبهه غرب اعزام شد. وی پنجم مرداد همان سال، هنگامی که ۲۴ ساله بود، در عملیات مرصاد، منطقه اسلام آباد غرب استان کرمانشاه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
شهید کورسل، مسیر طولانی از پاریس تا مرصاد، از مسیحیت تا تشیّع، از زندگی در قلب اروپا تا شهادت در جنگ میان ایران اسلامی و همه دنیای کفر را در هفت سال طی کرد و نامش به عنوان تنها شهید اروپایی دفاع مقدس ثبت شد.. مزار مطهر این شهید والامقام در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) قم، قطعه ۱۸ ردیف دوم قرار دارد.
@heyate_ghorane_ghasem_ben_hasan
🌹از عشق بیا که صحبتی تازه کنیم
🌹در حرکت خویش دقّتی تازه کنیم
🌹با رهبر و انقلاب و با خون شهید
🌹با یک صلوات بیعتی تازه کنیم
@heyate_ghorane_ghasem_ben_hasan
#ما_منتظر_منتقم_فاطـمه_هستیم
آن فرقه که تیشه به نخل فدک زدند
بر قلب پاک ختم رسولان نمک زدند
مهدیۜ بیا ز قاتل مادر سوال کن
زهرا چه کرده بود که او را کتک زدند؟
🏴 #ایام_فاطمیه
💔 #جمعه_های_دلتنگی
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@heyate_ghorane_ghasem_ben_hasan