eitaa logo
هیات آقاقاسم بن الحسن(؏)فردو
203 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
17 فایل
❁﷽❁ هفتگی:یکشنبه ها(به صورت سیار در منازل شهر قـم) تـاسـیـس هـیـئت:۱۳۸۰ اسـاتـید قـرآن:حاج علی عسگری فردویی های مقیم قـم
مشاهده در ایتا
دانلود
بیمه ایران نمایندگی امیری فردوئی ماشین ایرانی ۱۰%تخفیف ماشین خارجی ۱۵% تخفیف همراه با آتش سوزی مسکونی ۱۵ آبان الی ۲۴ آبان خیابان بسیج، نبش ک۷ شرایط اسقاطی: ۵۰% نقد ۵۰% چک در سه فقره چک یکماهه
🌷خطبه ۵ نهجه البلاغه حضرت امیر ع🌷 🌹پس از رحلت رسول خدا🌹 🌼راههاي پرهيز از فتنه ها 🌼 اي مردم، امواج فتنه ها را با كشتيهاي نجات، درهم بشكنيد، و از راه اختلاف و پراكندگي بپرهيزيد. و تاجهاي فخر و برتري جويي را بر زمين نهيد، رستگار شد آن كس كه با ياران بپا خواست، يا كناره گيري نمود و مردم را آسوده گذاشت، اينگونه زمامداري، چون آبي بدمزه، و لقمه اي گلوگير است، و آن كس كه ميوه را كال و نارس چيند، مانند كشاورزي است كه در زمين ديگري بكارد. فلسفه سكوت در شرائطي قرار دارم كه اگر سخن بگويم، مي گويند بر حكومت حريص است، و اگر خاموش باشم، مي گويند: از مرگ ترسيد!! هرگز! من و ترس از مرگ؟! پس از آن همه جنگها و حوادث ناگوار؟! سوگند به خدا، انس و علاقه فرزند ابيطالب به مرگ در راه خدا، از علاقه طفل به پستان مادر بيشتر است، اينكه سكوت برگزيدم، از علوم و حوادث پنهاني، آگاهي دارم كه اگر باز گويم مضطرب مي گرديد، چون لرزيدن ريسمان در چاههاي عميق!! @heyate_ghorane_ghasem_ben_hasan
☑️ نظر مراجع تقلید درباره توهین به مقدسات اهل سنت @heyate_ghorane_ghasem_ben_hasan
🍃❤️ولایت مهدی فاطمه❤️🍃 🍃❤️ای ذوالفقار مولا برگرد ای نور دوچشم آل طاها ؛ برگرد 🍃❤️ما شعله به شعله سوخیتم از غم یاس ای منتقم حضرت زهرا برگرد. 🍃💚🍃💚🍃💚 @heyate_ghorane_ghasem_ben_hasan
🌸🌼🌺سالروز آغاز امامت حضرت مهدی(قائم آل محمد) بر نائب بر حقش امام خامنه ای و بر همه منتظران ظهورش تبریک و تهنیت باد. 🍃💚🍃💚🍃💚 @heyate_ghorane_ghasem_ben_hasan
❤️ ❤️ آغاز گشته امامت مهدی موعود  روشن کنید شمعها و عود برای آمدنش دعا کنید طولانی کنید نمازتان رابا سجود   🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 @heyate_ghorane_ghasem_ben_hasan
🌹خطبه ۱ نهج البلاغه حضرت امیر 🌹 🌺آغاز آفرينش آسمان و...🌺 💐عجز انسان از شناخت ذات خدا💐 سپاس خداوندي را كه سخنوران از ستودن او عاجزند، و حسابگران از شمارش نعمت‏هاي او ناتوان، و تلاشگران از اداي حق او درمانده‏اند. خدايي كه افكار ژرف انديش، ذات او را درك نمي‏كنند و دست غوّاصان درياي علوم به او نخواهد رسيد. پروردگاري كه براي صفات او حدّ و مرزي وجود ندارد، و تعريف كاملي نمي‏توان يافت و براي خدا وقتي معيّن، و سر آمدي مشخّص نمي‏توان تعيين كرد. مخلوقات را با قدرت خود آفريد، و با رحمت خود بادها را به حركت در آورد و به وسيله كوه‏ها اضطراب و لرزش زمين را به آرامش تبديل كرد. ۲ دين و شناخت خدا سر آغاز دين، خداشناسي است، و كمال شناخت خدا، باور داشتن، او، و كمال باور داشتن خدا، شهادت به يگانگي اوست و كمال توحيد (شهادت بر يگانگي خدا) اخلاص، و كمال اخلاص، خدا را از صفات مخلوقات جدا كردن است، زيرا هر صفتي نشان مي‏دهد كه غير از موصوف، و هر موصوفي گواهي مي‏دهد كه غير از صفت است، پس كسي كه خدا را با صفت مخلوقات تعريف كند او را به چيزي نزديك كرده، و با نزديك كردن خدا به چيزي، دو خدا مطرح شده و با طرح شدن دو خدا، اجزايي براي او تصوّر نموده و با تصّور اجزا براي خدا، او را نشناخته است. و كسي كه خدا را نشناسد به سوي او اشاره مي‏كند و هر كس به سوي خدا اشاره كند، او را محدود كرده، به شمارش آورده. و آن كس كه بگويد «خدا در چيست» او را در چيز ديگري پنداشته است، و كسي كه بپرسد «خدا بر روي چه چيزي قرار دارد» به تحقيق جايي را خالي از او در نظر گرفته است، در صورتي كه خدا همواره بوده، و از چيزي به وجود نيامده است. با همه چيز هست، نه اينكه همنشين آنان باشد، و با همه چيز فرق دارد نه اينكه از آنان جدا و بيگانه باشد. انجام دهنده همه كارهاست، بدون حركت و ابزار و وسيله، بيناست حتّي در آن هنگام كه پديده‏اي وجود نداشت، يگانه و تنهاست، زيرا كسي نبوده تا با او انس گيرد، و يا از فقدانش وحشت كند. ۳ راه‏هاي خدا شناسي اوّل- آفرينش جهان خلقت را آغاز كرد، و موجودات را بيافريد، بدون نياز به فكر و انديشه‏اي، يا استفاده از تجربه‏اي، بي آن كه حركتي ايجاد كند، و يا تصميمي مضطرب در او راه داشته باشد. براي پديد آمدن موجودات، وقت مناسبي قرار داد، و موجودات گوناگون را هماهنگ كرد، و در هر كدام، غريزه خاصّ خودش را قرار داد، و غرائز را همراه آنان گردانيد. خدا پيش از آن كه موجودات را بيافريند، از تمام جزئيّات و جوانب آنها آگاهي داشت، و حدود و پايان آنها را مي‏دانست، و از اسرار درون و بيرون پديده‏ها، آشنا بود. سپس خداي سبحان طبقات فضا را شكافت، و اطراف آن را باز كرد، و هواي به آسمان و زمين راه يافته را آفريد، و در آن آبي روان ساخت، آبي كه امواج متلاطم آن شكننده بود، كه يكي بر ديگري مي‏نشست، آب را بر بادي طوفاني و شكننده نهاد، و باد را به باز گرداندن آن فرمان داد، و به نگهداري آب مسلّط ساخت، و حد و مرز آن را به خوبي تعيين فرمود. فضا را در زير تند باد و آب را بر بالاي آن در حركت بود. سپس خداي سبحان طوفاني بر انگيخت كه آب را متلاطم ساخت و امواج آب را پي در پي در هم كوبيد. طوفان به شدّت وزيد، و از نقطه‏اي دور دوباره آغاز شد. سپس به طوفان امر كرد تا امواج درياها را به هر سو روان كند و بر هم كوبد و با همان شدّت كه در فضا وزيدن داشت، بر امواج آب‏ها حمله‏ور گردد از اوّل آن بر مي‏داشت و به آخرش مي‏ريخت، و آب‏هاي ساكن را به امواج سركش بر گرداند. تا آنجا كه آب‏ها روي هم قرار گرفتند، و چون قلّه‏هاي بلند كوه‏ها بالا آمدند. امواج تند كف‏هاي بر آمده از آب‏ها را در هواي باز، و فضاي گسترده بالا برد، كه از آن هفت آسمان را پديد آورد. آسمان پايين را چون موج مهار شده، و آسمان‏هاي بالا را مانند سقفي استوار و بلند قرار داد، بي آن كه نيازمند به ستوني باشد يا ميخ‏هايي كه آنها را استوار كند. آنگاه فضاي آسمان پايين را به وسيله نور ستارگان درخشنده زينت بخشيد و در آن چراغي روشنايي بخش (خورشيد)، و ماهي درخشان، به حركت در آورد كه همواره در مدار فلكي گردنده و بر قرار، و سقفي متحرّك، و صفحه‏اي بي قرار، به گردش خود ادامه دهند. دوّم- شگفتي خلقت فرشتگان: سپس آسمان‏هاي بالا را از هم گشود، و از فرشتگان گوناگون پر نمود. گروهي از فرشتگان همواره در سجده‏اند و ركوع ندارند و گروهي در ركوعند و ياراي ايستادن ندارند و گروهي در صف‏هايي ايستاده‏اند كه پراكنده نمي‏شوند و گروهي همواره تسبيح گويند و خسته نمي‏شوند و هيچ گاه خواب به چشمشان راه نمي‏يابد، و عقل‏هاي آنان دچار اشتباه نمي‏گردد، بدن‏هاي آنان دچار سستي نشده، و آنان دچار بي خبري برخاسته از فراموشي نمي‏شوند. برخي از فرشتگان، امينان وحي الهي، و زبان گوياي وحي براي پيامبران مي‏باشند، كه پيوسته براي رساندن حكم و فرمان خدا در رفت و آمدند. جمعي از فرشتگان حافظان بندگان،
و جمعي ديگر دربانان بهشت خداوندند. بعضي از آنها پاهايشان در طبقات پايين زمين قرار داشته، و گردن‏هاشان از آسمان فراتر، و اركان وجودشان از اطراف جهان گذشته، عرش الهي بر دوش‏هايشان استوار است، برابر عرش خدا ديدگان به زير افكنده، و در زير آن، بالها را به خود پيچيده‏اند. ميان اين دسته از فرشتگان با آنها كه در مراتب پايين‏تري قرار دارند، حجاب عزّت، و پرده‏هاي قدرت، فاصله انداخته است. هرگز خدا را با وهم و خيال، در شكل و صورتي نمي‏پندارند، و صفات پديده‏ها را بر او روا نمي‏دارند، هرگز خدا را در جايي محدود نمي‏سازند، و نه با همانند آوردن، به او اشاره مي‏كنند. سوم- شگفتي آفرينش آدم عليه السّلام و ويژگي‏هاي انسان كامل. سپس خداوند بزرگ، خاكي از قسمت‏هاي گوناگون زمين، از قسمت‏هاي سخت و نرم، شور و شيرين، گرد آورد، آب بر آن افزود تا گلي خالص و آماده شد، و با افزودن رطوبت، چسبناك گرديد، كه از آن، اندامي شايسته، و عضوهايي جدا و به يكديگر پيوسته آفريد. آن را خشكانيد تا محكم شد. خشكاندن را ادامه داد تا سخت شد تا زماني معيّن و سر انجامي مشخّص، اندام انسان كامل گرديد. آنگاه از روحي كه آفريد در آن دميد تا به صورت انساني زنده در آمد، داراي نيروي انديشه، كه وي را به تلاش اندازد و داراي افكاري كه در ديگر موجودات، تصرّف نمايد. به انسان اعضاء و جوارحي بخشيد، كه در خدمت او باشند، و ابزاري عطا فرمود، كه آنها را در زندگي به كار گيرد. قدرت تشخيص به او داد تا حق و باطل را بشناسد، و حواس چشايي، و بويايي، و وسيله تشخيص رنگ‏ها، و أجناس مختلف در اختيار او قرار داد. انسان را مخلوطي از رنگ‏هاي گوناگون، و چيزهاي همانند و سازگار، و نيروهاي متضاد، و مزاج‏هاي گوناگون، گرمي، سردي، تري، خشكي، قرار داد. سپس از فرشتگان خواست تا آن چه در عهده دارند انجام دهند، و عهدي را كه پذيرفته‏اند وفا كنند، اينگونه كه بر آدم سجده كنند، و او را بزرگ بشمارند، و فرمود: «بر آدم سجده كنيد پس فرشتگان همه سجده كردند جز شيطان» غرور و خود بزرگ بيني او را گرفت و شقاوت و بدي بر او غلبه كرد، و به آفرينش خود از آتش افتخار نمود، و آفرينش انسان از خاك را پست شمرد. خداوند براي سزاوار بودن شيطان به خشم الهي، و براي كامل شدن آزمايش، و تحقّق وعده‏ها، به او مهلت داد و فرمود: «تا روز رستاخيز مهلت داده شدي». چهارم- آدم عليه السّلام و داستان بهشت سپس خداوند آدم را در خانه‏اي مسكن داد كه زندگي در آن گوارا بود. جايگاه او را امن و امان بخشيد و او را از شيطان و دشمني او ترساند. پس شيطان او را فريب داد، بدان علّت كه از زندگي آدم در بهشت و هم نشيني او با نيكان حسادت ورزيد. پس آدم عليه السّلام يقين را به ترديد، و عزم استوار را به گفته‏هاي ناپايدار شيطان فروخت و شادي خود را به ترس تبديل كرد، كه فريب خوردن براي او پشيماني آورد آنگاه خداي سبحان در توبه را بر روي آدم گشود و كلمه رحمت، بر زبان او جاري ساخت و به او وعده بازگشت به بهشت را داد. آنگاه آدم را به زمين، خانه آزمايش‏ها و مشكلات، فرود آورد، تا ازدواج كند، و فرزنداني پديد آورد، و خداي سبحان از فرزندان او پيامبراني برگزيد. ۴- فلسفه بعثت پيامبران (نبوّت عامّه) خدا پيمان وحي را از پيامبران گرفت تا امانت رسالت را به مردم برسانند، آنگاه كه در عصر جاهليت‏ها بيشتر مردم، پيمان خدا را ناديده انگاشتند و حق پروردگار را نشناختند و برابر او به خدايان دروغين روي آوردند، و شيطان مردم را از معرفت خدا باز داشت و از پرستش او جدا كرد، خداوند پيامبران خود را مبعوث فرمود، و هر چندگاه، متناسب با خواسته‏هاي انسان‏ها، رسولان خود را پي در پي اعزام كرد تا وفاداري به پيمان فطرت را از آنان باز جويند و نعمت‏هاي فراموش شده را به ياد آورند و با ابلاغ احكام الهي، حجّت خدا را بر آنها تمام نمايند و توانمندي‏هاي پنهان شده عقل‏ها را آشكار سازند و نشانه‏هاي قدرت خدا را معرّفي كنند، مانند: سقف بلند پايه آسمان‏ها بر فراز انسان‏ها، گاهواره گسترده زمين در زير پاي آنها، و وسائل و عوامل حيات و زندگي، و راه‏هاي مرگ و مردن، و مشكلات و رنج‏هاي پير كننده، و حوادث پي در پي، كه همواره بر سر راه آدميان است. خداوند هرگز انسان‏ها را بدون پيامبر، يا كتابي آسماني، يا برهاني قاطع، يا راهي استوار، رها نساخته است، پيامبراني كه با اندك بودن ياران، و فراواني انكار كنندگان، هرگز در انجام وظيفه خود كوتاهي نكردند. بعضي از پيامبران، بشارت ظهور پيامبر آينده را دادند و برخي ديگر را پيامبران گذشته معرّفي كردند. بدين گونه قرن‏ها پديد آمد، و روزگاران سپري شد، پدران رفتند و فرزندان جاي آنها را گرفتند. ۵- فلسفه بعثت پيامبر خاتم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم تا اين كه خداي سبحان، براي وفاي به وعده خود، و كامل گردانيدن دوران نبوّت، حضرت محمّد (كه درود خدا بر او باد) را مبعوث كرد، پيامبري كه از همه پيامبران پيمان پذير