دومین اشکال جناب بازرگان در استعفا این بود⤵️
اختلاف دولت موقت در اصول سیاست خارجی و مسئله صدور انقلاب
نکته ی مهم اینه که⤵️
مهمترین رکن تعارض لیبرالها و انقلابیها در نحوه نگرش به جامعه جهانی است. نفی ارزشهای موجود در جامعه جهانی ملاک اصلی انقلابیهاست که لیبرالها اعتقاد به عکس نگرش آنان دارند و حامی ارزشهای موجود جامعه جهانی هستند. از آنجا که انقلاب یک الگوی بزرگ برای انقلابیها به منظور تحقق نمونه مشابه آن سرزمینهای پیرامون و در نتیجه جامعه جهانی تلقی میشود، صدور انقلاب رکن اصلی دیدگاه آنان را تشکیل میدهد. نظام بینالملل از این دیدگاه نظام سلطه است.
سومین عامل
موقتی بودن دولت موقت
همانگونه که در ادبیات سیاسی آمده است و تاریخ انقلاب های جهان گواهی بر آن است، دولت موقت در دوران برزخ سیاسی، پس از انتقال قدرت تشکیل میشود و تا زمان تصویب قانون اساسی جدید و بنیانگذاری نهادهای جدید عهدهدار امور کشور میباشد
چهارمین عامل استعفا
عدم انسجام، ترکیب ناهمگون و اختلافنظر در میان اعضای دولت موقت
به علت ترکیب ناهمگون دولت موقت، اختلافات میان اعضای آن پس از مدتی آغاز شد. اختلافات بیشتر ماهیت ایدئولوژیک و سیاسی داشت و در برخی موارد به اختلاف در دیدگاههای اقتصادی نیز مربوط میشد.
بدینترتیب باید گفت که اعضای دولت موقت در کل از جهات متعدد فاقد آن انسجام و نیز همخوانی فکری و عقیدتی لازم بودند و این امر در شکست و استعفای آن تاثیر زیادی داشت
پنجمین عامل⤵️
فقدان برخورد قاطعانه با گروههای انحرافی
در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی گروههایی که از نظر فکری سنخیتی با تفکر انقلابی امام(ره) نداشتند برای سهم خواهی به تکاپو افتادند. آنها به طور گسترده ای تلاش کردند تا مردم را به سوی خود جذب کرده و با گنجاندن شعارهای خود در بین شعارهای اصیل مردم زمینه را برای ادعاهای بعدی در زمینه مطالبه «سهم» خود از انقلاب اسلامی فراهم سازند. پیروان اندیشههای مارکس از جمله این افراد بودند و البته برخی گروه های سکولار نیز چنین وضعیتی داشتند
بازرگان حتی مواضع دقیقی نسبت به گروه های انحرافی و ضدانقلاب نمی گرفت و همین موضوع باعث می شد تا برخی از این گروه های انحرافی و التقاطی به وی نزدیک شوند و این امر در دوره تثبیت انقلاب اسلامی بسیار خطرناک بود. اسدالله بادامچیان در این خصوص میگوید: «یک هفته پس از 22 بهمن گروهکها و افراد مشکوک و خطوط انحرافی و التقاطی به یکدیگر گوشزد کردند از بازرگان حمایت کنیم والا فاشیسم بر سر کار خواهد آمد.
ششمین عامل که هربار دربین دولت ها شکل می گیره همگون نبودن با مواضع رهبری هستش⤵️
عدم تفاهم با رهبری انقلاب اسلامی
امام خمینی(ره) بهعنوان رهبر انقلاب، شخص درجه اول کشور و بالاترین مقام تصمیمگیرنده بود. بازرگان رهبری سیاسی حضرت امام(ره) را پذیرفته بود، اما با گذشت زمان بین آن دو اختلافنظر پدید آمد. این امر از تفکرات و دیدگاههای آنها سرچشمه میگرفت. بازرگان اساسا یک اصلاحگر دینی و فردی میانهرو و محتاط بود و از بینش و توانایی انقلابی برخوردار نبود اما در مقابل، امام(ره) نشان داده بود که فردی قاطع و انقلابی است.
برخی از اختلافات حضرت امام(ره) با دولت موقت ناشی از تفکر و دیدگاه کلی دولت موقت بود که به تغییرات اساسی و ساختاری دست نزد؛ چنانکه دولت موقت هیچگاه سعی نکرد نمادهای مربوط به حکومت پهلوی را تغییر دهد و یا همچنان از سربرگهایی با آرم شاهنشاهی استفاده میکرد بهگونهای که سرانجام خود امام(ره) ناگزیر شد در این زمینه به دولت موقت هشدار دهد.
هفمین عامل ⤵️
اختلافات با شورای انقلاب
شورای انقلاب برای پر کردن خلاء ناشی از نبود مجلس قانونگذاری بهوجود آمده بود و در مرتبه بالاتری نسبت به دولت موقت قرار داشت. مهمترین عاملی که باعث بروز اختلاف میان این دو نهاد شد، عدم تفکیک دقیق وظایف و نیز تداخل وظایف آنها بود؛ چنانکه هر کدام، دیگری را مانع اجرای موفق برنامههای خود میدانستند و این مساله باعث بهوجود آمدن تعارض در عملکرد آنها میشد.
هشتمین عامل که متاسفانه برخی دولت های دیگه دچارش بودند
ارتباط با آمریکا و بدبینی نیروهای مذهبی نسبت به دولت موقت
پائیز 1358 مهدی بازرگان در الجزایر دو ساعت در پشت درهای بسته با برژینسکی ملاقات و گفتگو کرد این در حالی است که هم اصل ملاقات و هم محتوای آن بدون هماهنگی با امام بوده است.[14] آنچنان که سردار جعفری میگوید: «از دیگر نگرانیهای عموم مردم انقلابی، بهخصوص بچهمسلمانها، چه دانشگاهی و چه غیر دانشگاهی، در آن روزها، بروز آثار سوء ناشی از حاکمیت لیبرالها در سطح کشور و جامعه و سیطرة انحصارطلبانة آنها در بدنة دولت موقت بود.