eitaa logo
ʜᴇʏʀᴀɴ𓂆🩶
1.2هزار دنبال‌کننده
154 عکس
100 ویدیو
1 فایل
ʜᴇʏʀᴀɴ𓂆🩶 دههِ هشتادی دلتنگـ یاوه گو خستهِ بیخیال خلاصه که هیچیم و هیچ را نخرد هیچکس به هیچ جز خدا و اهل بیت کسیو نداریم والسلام 🩶:) جهت ارتباط با ادمین تبادل لطفا به آیدی زیر پیام بدید👇🏼 @I_R110
مشاهده در ایتا
دانلود
«وَ لاتُعَنِّنی بِطَلَبِ مالَمْ تُقَدِّرْ لی فیهِ رِزْقاً.»‌
ʜᴇʏʀᴀɴ𓂆🩶
«وَ لاتُعَنِّنی بِطَلَبِ مالَمْ تُقَدِّرْ لی فیهِ رِزْقاً.»‌
- در‌جستجوی‌آن‌چه‌برایم‌مقدرنکرده‌ای، خسته‌ام‌مکن'(:
-ما شیعه زاده ایم ، خدارا هزار شُکر این شیعه زادگی ، شرف خاندان ماست . .! ما عاشق علی شده ایم و بدون شک این هم زِ پاکدامنیِ مادران ماست:))!
از من نکردی خواهشی نُه سال زهرا جان حالا که چیزی خواستی تابوت می خواهی ؟ ...💔
هدایت شده از یه ڪنج‌ ازحࢪم ؛
700 تایی شدنتون مبارک🌱✨ ان شاء الله همیشه موفق باشید و روز به روز پیشرفت کنید🌷 تقدیم به🌹 @havaliaramesh
کاش فال شب یلدا همه این بشه : یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور(:
- و امّا آغاز پادشاهي ِدی ماهي ها (:🤍 . ‌.
در وقتِ جدایی از نجف فهمیدم آدم ز بهشت با چه حالی میرفت . . .
پدرم گاه صدا میزندم شعر سپید بس که آشفته و رنجور و بهم‌ریخته ام(:
[وَ لا ینکَشِفُ مِنها إَلاّ ما کَشَفتَ]
ʜᴇʏʀᴀɴ𓂆🩶
[وَ لا ینکَشِفُ مِنها إَلاّ ما کَشَفتَ]
و هیچ‌اندوهی‌برطرف‌نشودمگرتوآن‌راازدل‌برانی . . .
در تمام سال های رفته بر ما ، روزگار شادمانی می خرید از ما و ماتم می فروخت . . ‌.
گر قسمت ما باده و گر خون جگر بود ما نوبت خود را گذراندیم و گذاشتیم . . .
برگ هایش ریخت بر روی زمین یعنی درخت خود به مرگ خویشتن رای موافق میدهد ...
دل‌هایِ خام را به خَرابات راه نیست انگور چون رسید به مِی‌خانه می‌رسد . . .
گل نعمتی است هدیه فرستاده از بهشت مردم کریم تر شوند اندر نعیم گل ...
مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن، که در شریعت ما، غیر از این گناهی نیست . .
دلم شکسته تر از شیشه های شهر شماست شکسته باد کسی کاین چنینمان میخواست !
شانه‌ات را دیر آوردی سرم را باد برد خشت خشت و آجر آجر پیکرم را باد برد ...
من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند نیمم آتش سوخت، نیم دیگرم را باد برد
از غزل هایم فقط خاکستری مانده به جا بیت های روشن و شعله ورم را باد برد
با همین نیمه همین معمولی ساده بساز دیر کردی نیمه عاشق ترم را باد برد
بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت وا نشد بدتر از آن بال و پرم را باد برد ...
دل قوی دار، که بنیاد بقا محکم از اوست . .
به دنبال خودم چون گردبادی خسته میگردم ولی از خویش جز گردی به دامانی نمی‌بینم. ‌. .
غیر افسوس نهال تو ندارد ثمری باد پیوسته به دست است هوا خواه ترا . .
مثل سنگی زیر آب از خویش می‌پرسم مدام ماه پایین است یا بالا چه فرقی می‌کند . .
همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت آنچه در خواب نشد، چشمِ من و فکرِ تو بود...!