ملخها مزرعه را جویدند و ما برای کلاغ ها مترسک ساختیم........واین بود شروع جهالت
سرزمین ما بیشتر از هر چیز نیاز به فهم دارد
ایستادن
در پلههای
موفقیت
موجب
سقوط
می شود ،
اصولا هر گونه
سکون مقدمه سقوط است ...!!
@harfdl
سازنده ترین کلمه صبراست
برای داشتنش دعا کن💗
روشن ترین کلمه امیداست
به آن امیدوارباش
ضعیف ترین کلمه حسرت است
آن رانخور
محکم ترین کلمه پشتکاراست
آنراداشته باش.
@harfdl
در مدرسه از من پرسیدند
وقتی بزرگ شدی میخواهی چه کاره شوی؟
پاسخ دادم: خوشحال
به من گفتند:
که سوال را درست متوجه نشده ای!
در جواب گفتم:
شما زندگی را درست
متوجه نشده اید...
@harfdl
کارمند تازه وارد به مدیر:
جناب،من هرچی تو یخچال اداره میزارم سریع خورده میشه
( پنیر” نون” گردو” حلوا” و… )
برای صبحونه فردای خودم چیزی باقی نمیمونه!
مدیر: آقای محترم لطفا فامیلتونو روش بنویسید
کارمند:فامیلم“صلواتیه”
روی همشون نوشتم😐😂😂😂😂😂😐😐😐😐😐😐
@harfdl
هدایت شده از سامان
آدمهایی هستند که شاید کم بگویند
دوستت دارم و شاید به زبان نیاورند
این آدمها فهمیدهاند "دوستت دارم"
حرمت دارد، مسئولیت دارد
ولی وقتی به کارهایشان نگاه کنی
دوست داشتن واقعی را میفهمی
درک میکنی که همه کار میکند تا بخندی
شاد باشی و هرگز ناراحتت نمی کنند
این آدمها قابل ستایش هستند
هدایت شده از سامان
چه کنم دل چو هوای تو کند ؟وای دلم
موج گیسوی تو طوفان بزند جای دلم
چه کنم با تو اگر ، باز ببینم دگری؟؟!!
دین و قرآن بنهم زیر دو صد پای دلم
بخدا قسمت ما نیست، بجز بوسه ی یار
بجز این مشغله ای نیست به حالای دلم
سر و جان چیست مگر،جز به رهش قربانی؟
آنچنانم که بُریده ست ، دو دنیای دلم
عاشقی کار من و *بار گرانی ست بدوش*
می کِشم، تا که شود خَم ، به تمنای دلم
#ضرب_المثل
تاجری بود کارش خرید و فروش پنبه بود و کار و بارش سکه. بازرگانان دیگر به او حسودی میکردند
یک روز یکی از بازرگانها نقشه ای کشید و شبانه به انبار پنبه ی تاجر دستبرد زد.
شب تا صبح پنبه ها را از انبار بیرون کشید و در زیرزمین خانه ی خودش انبار کرد.
صبح که شد تاجر پنبه خبردار شد که ای دل غافل تمام پنبه هایش به غارت رفته است.
به نزد قاضی شهر رفت و گفت : خانه خراب شدم .
قاضی دستور داد که مامورانش به بازار بروند و پرس و جو کنند و دزد را پیدا کنند. اما نه دزد را پیدا کردند و نه پنبه ها را .
قاضی گفت:به کسی مشکوک نشدید؟
ماموران گفتند: چرا بعضی ها درست جواب ما را نمی دادند ما به آنها مشکوک شدیم.
قاضی گفت: بروید آنها را بیاورید. ماموران رفتند و تعدادی از افراد را آوردند.
قاضی تاجر پنبه را صدا کرد و گفت به کدام یک از این ها شک داری؟
تاجر پنبه گفت به هیچ کدام. قاضی فکری کرد و گفت:
ولی من دزد را شناختم.
دزد بیچاره آن قدر دست پاچه بوده و عجله داشته که وقت نکرده جلو آیینه برود و پنبه ها را از سر و ریش خودش پاک کند.
ناگهان یکی از همان تاجرهای محترم دستگیر شده دستش را به صورتش برد تا پنبه را پاک کند .
قاضی گفت:
دزد همین است.
تاجر گفت: همین حالا مامورانم را می فرستم تا خانه ات را بازرسی کنند. یک ساعت بعد ماموران خبر دادند که پنبه ها در زیر زمین تاجر انبار شده است و او هم به جرم خود اعتراف کرد.
از آن به بعد می خواهند بگویند که آدم خطا کار خودش را لو می دهد می گویند :
«پنبه دزد ، دست به ریشش میکشد»
@harfdl
زندڪَے
رسم پذيرايي از تقدير است
سهم من
هر چه ڪه هست
من به اندازه اين سهم
نمي انديشم
وزن خوشبختي من
وزن رضايتمندی ست
شايد اين راز
همان رمز ڪنار آمدن و
سازشِ با تقدير است…
@harfdl
از شهید آوینی پرسیدند:شهدا چه ویژگی خاصی داشتند که به این مقام رسیدند؟؟
گفت:یکی را دیدم سه روز در هوای گرم خط مقدم جبهه روزه گرفته بود؛ هرچه از او سوال کردم برادر روزه مستحبی در این شرایط واجب نیس خودت را چرا اذیت میکنی؟!جواب نداد...
وقتی شهید شد دفترچه خاطراتش را ورق میزدم نوشته بود: خب اقا مجید یک سیب اضافه خوردی جریمه میشی سه روز، روزه بگیری تا نفس سرکش را مهار کرده باشی...!
@harfdl
26.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میخواهی بدونی خدا چجوری تو زندگیت معجزه میکنه؟؟💜💚
این ویدیو رو تا اخرش ببین
@harfdl
12.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیبایی ببینیم
حس خوب😍
حال دلــتون خوش ✅
@harfdl