🌸✨🌸
حکایت بسیارزیبا وخواندنی
❣برادرحاتم
وقتى که حاتم طایى از دنیا رفت، برادرش خواست جاى او رابگیرد.
حاتم مکانى ساخته بود که هفتاد در داشت. هر کس از هر درى که مى خواست وارد مى شد و از او چیزى طلب مى کرد و حاتم به اوعطا مى کرد.
برادرش خواست در آن مکان بنشیند و حاتم بخشى کند!
مادرش گفت:
تو نمى توانى جاى برادرت را بگیرى،
بیهوده خود رابه زحمت مینداز...!!
برادر حاتم توجه نکرد.
مادرش براى اثبات حرفش،
لباس کهنه اى پوشید و به طور ناشناس نزد پسرش آمد و چیزى خواست.
وقتى گرفت از در دیگری رجوع کرد و باز چیزى خواست.
برادر حاتم با اکراه به او چیزى داد.
چون مادرش این بار از در سوم بازآمد و چیزى طلب کرد،
برادر حاتم با عصبانیت و فریاد گفت: تودوبار گرفتى و بازهم مى خواهى؟
عجب گداى پررویى هستى!
مادرش چهره خود را آشکار کرد و گفت: نگفتم تو لایق این کارنیستى؟
من یک روز هفتاد بار از برادرت به همین شکل چیزى خواستم و او هر بار مرا رد نکرد.
بزرگان زاده نمی شود .
ساخته می شوند....🦋
🎍〰〰〰〰〰〰🎍
https://eitaa.com/harfdl
💜✨💜
حکایتی بسیار زیبا
شرط مهمان نوازی این است .
که خالی ازتکلف باشد!
حکیم سعد الدین نزاری با سعدی شیرازی معاصر بود. این دو بزرگ با یکدیگر رفت و آمد داشتند به طوری که شیخ اجل سعدی دو بار از شیراز به دیار حکیم، قهستان رفت.
در سفری که حکیم نزاری برای دیدن سعدی به شیراز آمد، سعدی آنقدر در تجلیل و پذیرائی او تکلف ورزید و خود را به مشقت انداخت که حکیم چندان در شیراز توقف نکرد و در هنگام حرکت به سعدی گفت:
ما رفتیم ولی این شرط مهمان نوازی نبود که تو کردی....
شیخ هم از این سخن درشگفت شد و پوزش خواست.
چندی بعد سعدی به دیدار حکیم به قهستان سفر کرد و در هنگام ورود حکیم را در مزرعه یافت که مشغول زراعت بود. او هم شیخ را به منزل فرستاد و خود بکارش ادامه داد تا فراغت حاصل کرد و به منزل رفت.
در پذیرائی از سعدی هم هیچ تکلف و تشریفاتی قائل نشد و در تهیه خوراک و لوازم پذیرائی چندان سادگی پیشه کرد که سعدی سه ماه در بیرجند ماند و چون وقت مراجعت رسید و آماده سفر شد، حکیم به بزرگان بیرجند پیغام فرستاد تا آنچه رسم تشریفات و پذیرائی است در حق سعدی بجا آورند و آنها نیز یکماه تمام از سعدی دعوتها نموده و پذیرائیها کردند.
چون سعدی عزم سفر کرد، حکیم به او گفت:
شرط مهمان نوازی این است که خالی از تکلف باشد تا مهمان را توقف میسر گردد نه اینکه چندان بخود زحمت دهی تا مهمان سرافکنده و پشیمان باز گردد !!🦋
🎍〰〰〰〰〰〰🎍
👴https://eitaa.com/harfdl
کسی را دوست بداریم ❣
نه از روی نیاز ...
نه از روی اجبار ...❣
و نه از روی تنهایی ...
فقط برای اینکه❣
ارزش دوست داشتن دارد
و من اینگونه دارمت ❣
ارزشش رو داری .....
🌸✨🌸
حکایتی زیبا و خــــواندنی
عقابی بر بچه گوسفند حمله آورد و او را به چنگال صید کرده و ربود.
کلاغی که شوق تقلید داشت، این احوال را دید.
خواست که زور خود بر گوسفندی بیازماید ولیکن پنجهاش در پشم گوسفند چنان اسیر ماند که بیچاره خود را از آن خلاص دادن نتوانست.
شبان آمد و او را اسیر یافته، بگرفت و به خانه برد تا از بهر بازیچه به فرزندان خود دهد.
چون فرزندان شبان کلاغ را دیدند، از پدر خود پرسیدند که این پرنده چه نام دارد؟
راعی گفت این پرندهایست که پیش از یک ساعت خود را عقاب تصور کرده بود، اکنون خوب دانسته باشد که کلاغ بیشه است حماقت پیشه.
آدمی را باید که در کاری که مافوقِ استطاعت او باشد قدم ننهد و اگر نهد، هم از سرانجام آن نومید شود و هم مصدر تضحیک ابنای روزگار. 🦋
🎍〰〰〰〰〰〰🎍
👴 https://eitaa.com/harfdl
💜✨💜
دل مَرنجان که زِ هَر دل♥️
به خدا راهی هست
هر که را هیچ به کَف نیست
به دل آهی هست 🦋
..مولانا
🎍〰〰〰〰〰〰🎍
👴 https://eitaa.com/harfdl
💗✨💗
دلتان نگیرد از تلخیها
یک نفر هست همین حوالی
دورتر از نگاه آدمها
نزدیکتر از رگ گردن
روزی چنان دستتان را میگیرد که
مات میشوند تمام کسانیکه
روزی به شما پشت پا زدند 🦋
..الهی_قمشهای
🎍〰〰〰〰〰〰🎍
👴 https://eitaa.com/harfdl
❤️✨❤️
دلا اين زندگی جز يک سفر نيست
گذرگاه است و راهش بی خطر نيست
چو خواهی با صفا باشی و صادق
به جز راه خـــدا راهی دگر نيست
غم بيچارگان خوردن مهم است
دلی از خود نيازردن مهم است
چه مدت زندگی کردن مهم نيست
چگونه زندگی کردن مهم است
عيوب خويش را ديدن مهم است
خطا باشد ز مردم عيب جويی
خطای خلق بخشيدن مهم است
دلا درد آشنا بودن مهم است
به مردم عشق ورزیدن مهم
🎍〰〰〰〰〰〰🎍
👴 https://eitaa.com/harfdl