امروز مشاور بهم میگفت:
آدم باید گاهی خودشو در آغوش بگیره..
و من چقدر پرت آغوش بیرحم آدما بودم
ولی آغوش همیشه باز خودم رو نمیدیدم..(:
روزایِ مَن با بودَن تُ
قَشنگ تَر میشه رِفیق..(:❤️
۱۴۰۲/۹/۲۳
بعد از صلاةِ صبح
یه سر به نسیمِ سحر و آسمون بزن..
پنجره رو باز کن، چشمتو ببند و گوش کن..!
میشنوی..؟
این سکوت، این خلوتِ دور از هیاهو، این
نغمهخونیِ پرندههای بندانگشتی، یعنی یه
ملاقاتِ خصوصی با خدا..
یعنی تا بیدار شدنِ شهر و مابقیِ آدمها..
تا وقتی که تاکسی زردها بیوفتن تو خیابونا،
وقت داری باهاش درِ گوشی حرف بزنی..
یادت نره آخر سر ببوسیش..(: