eitaa logo
حکایتهای بهلول و ملا نصرالدین
6.3هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
16 فایل
بسم الله الرحمان الرحیم مرکز خرید و فروش کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/223674416C035f1536ee اینجا میتونی کانالتو بفروشی یا کانال مناسب بخری👆 تبلیغات انبوه در بهترین کانال های ایتا 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/926285930Ceb15f0c363
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ذاکرین
🟡بهترین کیفیت فقط تو فروشگاه پیدا میشه👌 🔸یه ازشون خودم خریدم باورت نمیشه بعد 5 هنوز مثل روز اولشه 💛😳😍 🔽برا دیدن چادراشون کلیک کن 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/3382051020C63faa7b7cb ♨️دارای تنوع بسیار بالا و عالی😍👆🏼 😍تا الان ۱۰۰تا چادر مشکی رایگان دادند قرعه کشی ۳۰ تا دیگه هم تا فردا میزارن😍
🌸🍃🌸🍃 چارلی چاپلین تعریف می کند : با پدرم رفتم سیرك. توی صف خرید بلیت یه زن وشوهر با چهاربچشون جلوی ما بودند كه با هیجان زیادی در مورد شعبده بازی هایی که قرار بود ببینند، صحبت می کردند… وقتی به باجه بلیت فروشی رسیدند، متصدی باجه، قیمت بلیت ها رابهشون اعلام کرد . ناگهان رنگ صورت مرد تغییر کرد و نگاهی به همسرش انداخت .معلوم بود که مرد پول کافی نداشت. و نمی دانست چه بکند و به بچه هایی که با آن علاقه پشت او ایستاده بودند، چه بگوید . ناگهان پدرم دست در جیبش برد و یک اسکناس صددلاری بیرون آورد و روی زمین انداخت. سپس خم شد و پول را از زمین برداشت به شانه مرد زد و گفت: ببخشید آقا، این پول از جیب شما افتاد! مرد که متوجه موضوع شده بود، همان طور که بهت زده به پدرم نگاه می كرد، گفت: متشکرم آقا. مرد شریفی بود، ولی درآن لحظه برای این که پیش بچه ها شرمنده نشود، کمک پدرم را قبول کرد… بعد از این که بچه ها به همراه پدر و مادشان داخل سیرک شدند، من و پدرم آهسته از صف خارج شدیم و به طرف خانه برگشتیم و من در دلم به داشتن چنین پدری افتخار کردم. آن زیباترین سیرکی بود که به عمرم ندیدم ! ثروتمند زندگی کنیم ، بجای آن که ثروتمند بمیریم .... حکایت @hkaitb
هدایت شده از تبلیغات‌ گسترده شهید‌ پلارک
💥یکی از زده تو کارفروش دوربین اونم 😍 ۵ ساله درایتا💥 🚛ارسال رایگان به سراسر کشور ❤️تنوع بالابرای تمامی سلیقه ها ✅فقط جنس اصلی 🚚بیمه رایگان جهت ارسال اربعین حسینی ع رو از دست ندین ❤️😍 💥تخفیف ویژه،فروش💥 ✅اولین وبزرگترین کانال تخصصی دوربین در ایتارو ازدست نده حتمابه کارت میاد👇 https://eitaa.com/joinchat/2631401497C35f61b5dde
هدایت شده از ذاکرین
🔴 گروه خونی شما چیست؟ چه بیماری هایی با گروه خونی شما ارتباط دارد؟ سرنگ ها رو لمس کنید😱👇 O+💉 O-💉 A+💉 A-💉 B+💉 B-💉 AB+💉 AB-💉 ⛔️این تشخیص بیماری ها بسیار دقیق است طوری که شگفت زده میشوید. 👇‌👇 https://eitaa.com/joinchat/3044213013C5aa4ec4b0f 🔰 هر گروه خونی بیماری های خاصی داره😱😱👆
🌸🍃🌸🍃 اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست! اگر بسیار کار کند می گویند احمق است. اگر کم کار کند می گویند تنبل است. اگر بخشش کند می گویند افراط مکند. اگر ثروت اندوزی کند می گویند بخیل است. اگر ساکت و خاموش باشد می گویند لال است. اگر زبان آوری کند می گویند وراج و پرروست. اگر روزه بدارد و شب ها نماز بخواند می گویند ریا کار است. و اگر نماز نخواند می گویند کافر و بی دین است. پس فرزندم نباید به حمد و ثنای مردم اعتنا کرد و جز از خداوند نباید از کسی ترسید...!! حکایت @hkaitb
کدام یک معلم را به قتل رسانده؟؟🤔 طبق آمار این سوال سخت ترین تست هوش سال 2022 اعلام شده است😳❗️ 1⃣ : گزینه 1 2⃣ : گزینه 2 3⃣ : گزینه 3 بیا اینجا پاسخ درست رو ببین😎🤓👇 https://eitaa.com/joinchat/3581870312C9e831b6709 فقط افراد باهوش بیان🧠☝️
هدایت شده از ذاکرین
آغاز آموزش ترشیهای پاییزی😋🥦🌶🥒🥕👇 انواع ترشی😍😋👇 ترشی شورمخلوط🥕 ترشی بندری🌶 ترشی بادمجون🍆 ترشی گوجه🍅 ترشی کلم بازاری🥦 ترشی لیته و انواع میوها🍊🍇🍒🍏🍅😋😍👇 https://eitaa.com/joinchat/2387935741Ccd3fd7c420 بیا انواع خوشمزه یاد بگیر😋🥒🍒🌶🥦🥕👆
🌸🍃🌸🍃 قافله‏ای از مسلمانان که آهنگ مکه داشت ، همینکه به مدینه رسید چند روزی توقف و استراحت کرد ، و بعد از مدینه به مقصد مکه به راه افتاد . در بین راه مکه و مدینه ، در یکی از منازل ، اهل قافله با مردی مصادف‏ شدند که با آنها آشنا بود . آن مرد در ضمن صحبت با آنها ، متوجه شخصی‏ درمیان آنها شد که سیمایصالحین داشت ، و با چابکی و نشاط مشغول خدمت و رسیدگی به کارها و حوائج اهل قافله بود ، در لحظه اول او را شناخت . با کمال تعجب از اهل قافله پرسید : این شخصی را که مشغول خدمت و انجام‏ کارهای شماست می‏شناسید ؟ . - نه ، او را نمی‏شناسیم ، این مرد در مدینه به قافله ما ملحق شد . مردی‏ صالح و متقی و پرهیزگار است . ما از او تقاضا نکرده‏ایم که برای ما کاری‏ انجام دهد ، ولی او خودش مایل است که در کارهای دیگران شرکت کند و به‏ آنها کمک بدهد . - " معلوم است که نمی‏شناسید ، اگر می‏شناختید این طور گستاخ نبودید ، هرگز حاضر نمی‏شدید مانند یک خادم به کارهای شما رسیدگی کند " . - " مگر این شخص کیست ؟ " - " این ، علی بن الحسین زین العابدین است " . جمعیت آشفته به پاخاستند و خواستند برای معذرت دست و پای امام را ببوسند . آنگاه به عنوان گله گفتند : " این چه کاری بود که شما با ما کردید ؟ ! ممکن بود خدای ناخواسته ما جسارتی نسبت به شما بکنیم ، و مرتکب گناهی بزرگ بشویم " . امام : " من عمدا شمارا که مرا نمی‏شناختید برای همسفری انتخاب کردم ، زیرا گاهی با کسانی که مرا می‏شناسند مسافرت‏ می‏کنم ، آنها به خاطر رسول خدا زیاد به من عطوفت و مهربانی می‏کنند ، نمی‏گذارند که من عهده‏دار کار و خدمتی بشوم ، از اینرو مایلم همسفرانی‏ انتخاب کنم که مرا نمی‏شناسند و از معرفی خودم هم خودداری می‏کنم تا بتوانم به سعادت خدمت رفقا نائل شوم " . حکایت @hkaitb
هدایت شده از تبلیغات گسترده کورد
نبش قبر دختر جوان بعد از دوسال 😰در کردستان به دستور علمای کردستان این عمل انجام شد دختر جوان هرشب بخواب پدرش میاد و از پدرش می خواد که....😱‼️ این فیلم را فقط در کانال زیر می توانید مشاهده کنید تامام ... 👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3940745571Cbf1273c048 یا خداا جسد دختر کاملا سالمه 😰
هدایت شده از ذاکرین
📱 رمز هـَر موبایلی رو سه سوته باز کن حتی اثرانگشت☝🏻 ‼️ ⭕ مـوبـایـلش کـدومـه مـدلـه...؟ 😍👇🏻👇🏻👇🏻 ۱.سامسونگ..........✅🤬 ۲.شیائومی........⁉️❌ ۳.هواوی..............🚫🌬 ۴.سایر مدل ها.... ✋🏻🇮🇷
🌸🍃🌸🍃 قافله‏ای از مسلمانان که آهنگ مکه داشت ، همینکه به مدینه رسید چند روزی توقف و استراحت کرد ، و بعد از مدینه به مقصد مکه به راه افتاد . در بین راه مکه و مدینه ، در یکی از منازل ، اهل قافله با مردی مصادف‏ شدند که با آنها آشنا بود . آن مرد در ضمن صحبت با آنها ، متوجه شخصی‏ درمیان آنها شد که سیمایصالحین داشت ، و با چابکی و نشاط مشغول خدمت و رسیدگی به کارها و حوائج اهل قافله بود ، در لحظه اول او را شناخت . با کمال تعجب از اهل قافله پرسید : این شخصی را که مشغول خدمت و انجام‏ کارهای شماست می‏شناسید ؟ . - نه ، او را نمی‏شناسیم ، این مرد در مدینه به قافله ما ملحق شد . مردی‏ صالح و متقی و پرهیزگار است . ما از او تقاضا نکرده‏ایم که برای ما کاری‏ انجام دهد ، ولی او خودش مایل است که در کارهای دیگران شرکت کند و به‏ آنها کمک بدهد . - " معلوم است که نمی‏شناسید ، اگر می‏شناختید این طور گستاخ نبودید ، هرگز حاضر نمی‏شدید مانند یک خادم به کارهای شما رسیدگی کند " . - " مگر این شخص کیست ؟ " - " این ، علی بن الحسین زین العابدین است " . جمعیت آشفته به پاخاستند و خواستند برای معذرت دست و پای امام را ببوسند . آنگاه به عنوان گله گفتند : " این چه کاری بود که شما با ما کردید ؟ ! ممکن بود خدای ناخواسته ما جسارتی نسبت به شما بکنیم ، و مرتکب گناهی بزرگ بشویم " . امام : " من عمدا شمارا که مرا نمی‏شناختید برای همسفری انتخاب کردم ، زیرا گاهی با کسانی که مرا می‏شناسند مسافرت‏ می‏کنم ، آنها به خاطر رسول خدا زیاد به من عطوفت و مهربانی می‏کنند ، نمی‏گذارند که من عهده‏دار کار و خدمتی بشوم ، از اینرو مایلم همسفرانی‏ انتخاب کنم که مرا نمی‏شناسند و از معرفی خودم هم خودداری می‏کنم تا بتوانم به سعادت خدمت رفقا نائل شوم " . حکایت @hkaitb
دوستی با زن نامحرم چرا حرامه؟ ریش‌تراشی چرا خطرناکه؟ چرا حجاب اجباریه؟ دلیل این‌ها را بخوان👇🏻 اینجا لمس شود _ اینجا اینجا لمس شود _ اینجا 🌡واقعا جالبه 🔬🔞⚗ 💉🌡JONTCHAT ISLAM