☑️ وقتی مرحوم اُزری از شاعران و مداحان اهل بیت علیهم السلام قصد می کند در وصف قمر بنی هاشم علیه السلام مرثیه ای بسراید این مصرع را می گوید : يوم ابوالفضل استجار به الهدی روز عاشورا روزی بود که امامِ هدایت ( سید الشهداء علیه السلام ) به ابو الفضل العباس پناه می برد . ▪️بعد با خود فکر می کند شاید این حرف درست نباشد که امامِ معصوم به شخص دیگری پناه ببرد ، از همین جهت از سرودن بقیه شعر خودداری می کند . ▪️ شب در عالم رویا امام حسین علیه السلام را زیارت می کند ، حضرت به او می فرماید : چیزی که گفتی درست است و من در روز عاشورا به برادرم ابو الفضل پناه می بردم 😭 و سپس ابی عبد الله علیه السلام مصرع دوم را خودشان به این صورت اضافه می کنند : و الشمس من كدر العجاج لثامها و در آن روز گرد و غبار خورشید راپوشانده بود . 📚زندگانی امام حسین علیه السلام (مرحوم آیه رسولی محلاتی)، ص۴۹۷ به نقل از منتخب التواریخ     ✾" ✾ "✾  ════╗ eitaa.com/hmmnasehe ╚════  ✾" ✾" ✾

صد بار اگر علقمه را فتح کند ، هر بار دوباره تشنه برمیگردد کس پیش تو دم ز زور بازو نزند ، کو آن که مقابل تو زانو نزند لب تشنه ز علقمه گذشتی آری ، دریا که به رودخانه ها رو نزند

⚫️ شب دهم محرم ▪️چرا عزاداری می کنیم ؟(۵) ▪️امامت معدن پاکی و طهارت ▪️همون طور که جسم و لباس کثیف میشه و نیاز به شستشو داره ، روح هم کثیف میشه ! ▪️وقتی امامت سرچشمه طهارت هست ، عزاداری برای او باعث طهارت روح هست ▪️گناه و بدی باعث نجاست روح ▪️شخصی که پیامبر مبغوض ترین فرد نزد او بود و نقشه قتل حضرت رو داشت ، ولی با اشاره پیامبر به کلی تغییر کرد و در راه ایشان جنگید! ▪️رسول ترک آزاد شده معدن طهارت (امام حسین) ▪️وقتی جبرئیل روضه خون میشه 👈نسخه کم حجم #منبر_مجازی #شب_دهم_محرم     ✾" ✾ "✾  ════╗ eitaa.com/hmmnasehe ╚════  ✾" ✾" ✾

توصیه میکنم این جلسه حتما شنیده بشه ، تنهایی و یه جای خلوت التماس دعا

سیب سرخی اگه بره سرم به روی نیزه ها فدا سرِ تمومِ بچه ها 😭

امشبی را شه دین در حرمش میهمان است ، مکن ای صبح طلوع عصر فردا بدنش زیر سمّ اسبان است ، مکن ای صبح طلوع مکن ای صبح طلوع ...

قسم به معنی لا یمکن الفرار از عشق که پر شده است جهان، از حسین سرتاسر نگاه کن به زمین! ما رأیت إلا تن به آسمان بنگر! ما رأیت إلا سر میان خاک، کلام خدا مقطعه شد میان خاک؛ الف، لام، میم، طا، ها، سر 🏴 اَعْظَمَ اللهُ اُجُورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ وَجَعَلَنا وَاِيّاكُمْ مِنَ الطّالِبينَ بِثارِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الاِْمامِ الْمَهْدِيِّ عَلَيْهِمُ السَّلام

♡﷽♡ ♨️ موضوع‌: #چرا_قیام؟! 💠 با جناب استاد "حجت الاسلام حامد محقق بزرگـوار" ✨وشمـــا گرامیـــــان همراه خواهیـــم شد ...✨ 🔹🔹زمان شــروع🔹🔹 امشب ۹۹/۶/۹ 🕚 ساعت ۱۱ ⊰🌺⊱┈──╌❊╌──┈⊰🌸⊱ سپاسگزار همراهــی شما گرامیان ولایـــی هستیم 💫اللهم عجل لولیک الفرج💫 ⊰🌸⊱┈──╌❊╌──┈⊰🌺⊱ http://eitaa.com/joinchat/405143566Cef5e3f0454 🇮🇷ابر گروه رزمنده (فدائیان ولایت و مدافعان حرم) http://eitaa.com/joinchat/39125007C54adcf11a0 🇮🇷کانال موضوعات کنفرانس اساتید گروه رزمنده

✔️روز یازدهم محرم چه حوادثی رخ داد؟ عمر بن سعد روز عاشورا و فردایش را در کربلا اقامت کرد ، بقیّه سرها را با شتاب جمع کرد(عمر بن سعد سر مبارک سید الشهداء علیه السلام را در همان روز عاشورا توسط خولی بن یزید برای ابن زیاد فرستاد) ، آنگاه سرها را که ۷۲ تا میشد را همراه شمر بن ذی الجوشن و قیس بن اشعث و عمرو بن حجّاج جلوتر فرستاد . و به حمید بن بُکَیر دستور داد که حرکت به سوی کوفه را اعلام کند . سپس دختران و خواهران حسین - علیه السلام - و بچه هایی که بودند و علی بن الحسین را با همان حال بیماری برداشت و با خود بُرد . ✔️قرّه بن قیس تمیمی که از لشکر عمر بن سعد است می گوید : وقتی زینب از قتلگاه برادرش می گذشت می گفت : وا محمداه ! یا محمداه! این حسین است که که زیر آسمان (در بیابان و بدون سایه بان) افتاده ، به خاک و خون آغشته شده ، و اعضایش قطعه قطعه شده ؛ یا محمداه ! دخترانت اسیر گردیده و فرزندانت کشته شده اند 😭😭 قرّه می گوید : به خدا سوگند زینب با حرفهایش دوست و دشمن را به گریه انداخت . 📚وقعه الطف ، ص ۲۵۹     ✾" ✾ "✾  ════╗ eitaa.com/hmmnasehe ╚════  ✾" ✾" ✾

قال علی بن الحسین علیه السلام : َ لَا يَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ تَقْوَى وَ كَيْفَ يَقِلُّ مَا يُتَقَبَّل . امام سجاد علیه السلام : هيچ عملى همراه پرهيزگارى اندك نيست، و چگونه عمل مقبول [نزد خداوند] اندك باشد؟! ⚪️ تحف العقول ، ص ۲۷۸ eitaa.com/hmmnasehe

سلام عزاداریها قبول باشه . معرفت و شفاعت حسینی قسمت و روزی هممون . ✔️ این روایت امام سجاد علیه السلام در حالی که کوتاه هست مفاهیم زیاد و بلندی رو داره ، اگه موافق باشین یه مقدار در موردش صحبت کنیم .

▪️یه بار دیگه روایت رو دقت کنیم : هیچ عملی همراه با تقوی اندک نیست ، عملی که قبول میشود چگونه اندک باشد ؟! ◀️ "قبولی اعمال" خیلی اوقات "صحیح بودن" با "قبول شدن" اشتباه گرفته میشه ، صحیح بودن یعنی این عمل از جهات فقهی درست ادا شد ، مثلا نمازِ صحیح نمازی هست که با وضو باشه ، رو به قبله باشه ، قرائت و رکوع و سجدش درست باشه و ..‌. ❗️ولی آیا این نماز حتما قبول هم هست ؟ خیلی اعمال صحیح هستن ولی قبول نیستن ، به این دو روایت دقت کنیم تا ارزش قبولی اعمال رو درک کنیم :

▪️امام صادق علیه السلام : هر کس که خدا یک نمازش را قبول کند عذابش نمی کند ، هر کس که خدا یک عمل خوب را از او قبول کند عذابش نمی کند . 📚 کافی ، ج۶ ،ص ۱۴

▪️به امیر المومنین علیه السلام گفته شد : چه قدر صدقه میدی ؟ چه قدر پول خرج میکنی ؟(در راه خیر) بس نمی کنی ؟!! حضرت پاسخ دادند : به خدا قسم اگر میدانستم خدا یک عمل رو ازم پذیرفته بس میکردم ! نمیدانم خدا از من چیزی قبول کرده یا خیر !! 📚بحار الانوار ، ج ۴۱، ص ۱۳۸

سلام وقت بخیر 🔹 به نظرتون ارزشِ هزار تومن صدقه بیشتره یا یه میلیارد؟ شاید خیلیا بگن : خب معلومه ، یه میلیارد ، این که سوال نداره ! ✔️ ولی حقیقت اینه که در پیشگاه خدا کیفیّت بر کمّیت ترجیح داره ، یعنی هیچ بعید نیست پیش خدا یه کار خیر که براش هزار تومن هزینه شده خیلییی بالاتر از یه کار خیر یه میلیاردی باشه ! چون با اخلاص بوده بی منت بوده از خدا طلبکار نشده و ... ◀️ خلاصه به قول امام سجاد علیه السلام : کاری که قبول میشه کم نیست !

▪️مثال خیلی میشه زد گاهی یه مجلس عزا گرفته میشه به چه عظمت و وسعت ، چه سر و صدایی ! جمعیت انبوه شرکت میکنن ، سخنران معروف دعوت میکنن ، مداح مشهور و خوش صدا روضه میخونه ولی ارزش چندانی نداره ، و در مقابل یه مجلس کوچیکِ چهار پنج نفره موجب رضایت خدا و اهل بیت علیهم السلام میشه .

✔️ ما باید یاد بگیریم حواسمون بیشتر به کیفیّت باشه ، یه نمازِ خوب و کوتاه یه مجلسِ کوچیکِ و بی ریا یه کمکِ اندک و با اخلاص بهتره از خرج های زیاد و به زحمت افتادن و .... ❗️مشخصه که نمیخوام بگم همه مجالس بزرگ و خیّرین معروف کارشون بی ارزشه ، برای توضیح مطلب مقایسه کردم ، وگرنه بهترین حالت اینه که کیفیّت و کمّیت رو با هم داشت .

◀️ خلاصه کلام این که : ▪️یه عملِ کوچیک که خدا قبول کنه خیلییی ارزشمنده ، نباید دستِ کمش گرفت . ▪️و همچنین باید سعی کنیم اعمال رو طوری انجام بدیم که شرایط قبولی رو داشته باشن .

⚫️ اعمال و عزاداری هاتون قبول التماس دعا یا علی

سلام امیدوارم خوب و سلامت باشین . ✔️ دیروز که از اعمال کوچیک ولی مقبول صحبت شد یاد این خاطره مرحوم کوثری (روضه خون امام خمینی افتادم) افتادم ، خاطره ای پندآموز که مرتبط با حرفامون هست :

✔️روز عاشورا بعد از تموم شدن جلسه اومدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟ گفتم： دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم. هر چه اصرار کرد توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟ چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟ ◀️ پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش باعجله رفتم تا رسیدیم. حسینیه ی کوچکی بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند. سر خم کردم و وارد حسینیه شدم روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان و دعایی کردم . ◀️ اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری ! رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گونشون برام چای ریخت، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت ، با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم… ◀️ شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا به خواب رفتم. وجود نازنین حضرت زهرا علیها السلام در عالم رویا به من فرمودند : آسید علی اکبر مجالس روضه ی امروز قبول نیست ! گفتم چرا خانوم جان ؟ فرمود : نیتت خالص برای ما نبود ، برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم، و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه ی محله خواندی ! آسید علی اکبر ما از تو گله و خورده ای داریم! خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند اون چای من با دست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟ ◀️ از خواب بیدار شدم و از ان روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس بااخلاص و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت و برای همه ی گرفتاری ها و مخارجم کافی بود. 📚برگرفته از خاطرات مرحوم کوثری