eitaa logo
‹حُبُّ‌ الْحُسِین›
2.7هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
4.8هزار ویدیو
29 فایل
✿بِه‌‌نامَش‌‌وَ‌‌دَر‌پَناهَش✿ دِل‌را‌،اگر‌خُدایی‌باشَد‌عِشق‌است؛ عِشقِ‌دِلِ‌ما،نام‌زیبای‌حُسِین‌است..!🤍 ‹صَلَّی‌اللهُ‌عَلَیکَ‌یا‌اَباعَبدِالله🕊️› ❀کاوش‌کنید← @kanal_hob_hossein ❀سوالی‌بود‌در‌خدمتم← @H_Hanin_H
مشاهده در ایتا
دانلود
میشوَد نیمه شَبی گوشه بین الحرمین مَن فقط اَشک بریزَم تو تماشآ بکُنی؟💔🥲
「🌱🖤」 • . دلبستہ‌ۍعشق‌ دلبستہ‌ۍدنیانیست زندگےختم‌بـہ‌شھـادت‌ نشود؛زیبانیســت . .🎞(:!"
- تنها قوت قلب من اﯾﻧه : ترﺣم شما از گـﻧاهایِ من بیشترِ!‌ 🌿 ‐♥️
「بایَد‌از‌سَمتِ‌خُدا‌ مُعجِزه‌نازِل‌بِشَوَد‌ تا‌دِلَم‌باز‌دِلَم‌دِل‌بِشَوَد..✨🍊🌿」 ‌‌
خوشبختانهٖ خُدا‌ خیلی بزرگتر ‌از دلواپسی‌ها؎‌ ماست.. (:🪄 ‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎ 💜🫐
آنگونه بمیر، که زندگی ساز باشی!
‹حُبُّ‌ الْحُسِین›
اگه همه رهام کنند غمی ندارم همه ردم کنند رو دارم❤️‍🩹
_خاطره ای از شهید روح الله قربانی🕊 فکر مهران خیلی مشغول بود. نمی دانست کدام راه را انتخاب کند. می خواست با روح الله مشورت کند و نظرش را بپرسد. پاتوق شان شب ها بعد از ساعت خاموشی ، در بالای ساختمان ممنوعه بود ... تو میگی بریم یا بمونیم درسمون رو ادامه بدیم ؟ من فکرم مشغوله ، نمی دونم کدوم رو انتخاب کنم . روح الله نگاه نافذش را به مهران دوخت و گفت : آره ، باید زودتر وارد کار بشیم معلوم نیست قضية سوریه تا کی باشه ، باید زود خودمون رو برسونیم. الان که سوریه پیش اومده ، وقت موندن و درس خوندن نیست . باید بریم و برسونیم خودمون رو .... روح الله خیلی نگران بود . مدام به زینب می گفت : « دعا کن اونجایی که دوست دارم ، بیفتم » ، ... شهادت رسول خیلی چیزها را برایش روشن کرده بود . از خدا خواست آنچه برایش صلاح است و دوست دارد ، نصیبش کند.