به اینه ماشینم آویزون بود این عکس شهید...
تصمیم گرفتیم چهله زیارت عاشورا و هر دعایی که هست رو بگیریم با خانمم ولی هر روز حالم بدتر میشد ضعیف شده بودم که دیگه حال بلند شدن نداشتم یه شب دیگه طاقتم تموم شد گفتم امام حسین این چه کاریه من اومدم نوکریت کنم چرا این کار رو با من کردی پس شفاعتت کجاست چرا من اینجوری شدم 💔
صبح گوشیم زنگ خورد تا از تهران زنگ زدن که آقا مصطفی یه کلیه براتون پیدا شده نفر اول زنگ زدیم جواب نداد نفر دوم کرونا داشت نمیشد و نفر سوم شمایید بیاین برای پیوند کلیه تعجب کردم 😳
چرا من ؟؟
زنگ زدم مادرم که فردا باید بریم برای پیوند کلیه 🌸
رفتم دنبال مادرم سوارش کنم بریم تهران مادرم سوار شد و خواستم قضیه تعریف کنم ..
گفت نمیخواد من از روزی که عکس این شهید رو دیدم به دلم نشست و چهله گرفتم و گفتم خودت باید شفای پسرمو بدی و دیشب اومد خوابم و گفت شفای پسرتو گرفتم ولی تو رو خدا به پسپرت بگو به اربابم حسین شکایت دیگه نکن 😭💔
_آقا جان ما اگه همیشه طلبکاریم بزن به دله بی قرارمون بزن به حساب دلتنگی آقا جان 😔💔
_حسینجانم💔
_آقاجانم💔
_باباجانم💔
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگفت:
شهــدابهراحتیازراحتــیگذشتــن...
+خیلــیقشنــگمیگفــت :)♥️
اگرمحبتیمیکنیبهدیگران
بهخدابگواینکارمواسهتوبود
اینجوریهمدلمیبریازخداو
همدیگهتوقعینداریازدیگران❤️
زندگےمثلجلسهامتحانھ..
بارهاغلطمینویسیم،
پاڪمیکنیم،
ودوبارهغلطمینویسیم..
غافلازاینڪهناگھانمرگفریادمیزنھ:
برگههابالا..!💔
#حواسمونهست؟!