غرفه قصه گویی:
از کتاب: من سنگ نیستم
داستان دختر بچه ای که روی کاغذ، یک سنگ می کشد. ناگهان از داخل سنگ دست و پا بیرون می آید و سنگ تبدیل به لاک پشتی می شود که می خزد.🐢🐢🐢
دخترک دوست دارد پاهای لاک پشت را پاک کند و به جای آن پاهایی مثل پاهای خرگوش بکشد تا لاک پشت بتواند بدود....🐇🐇🐇
ابتدا به بچه ها کاغذ و قلم داده شد تا همگام با شنیدن داستان، تخیلات خود را نقاشی بکشند
سپس بچه ها به گروه های دونفره تقسیم شده و قرار شد هر گروه فرض کنند پاهایشان توسط مربی پاک شده و به جای آن پاهای پنگوئنی، خرچنگی، و ... کشیده شده است🐒🐥🐎🐿🐉
بچه ها با در دست داشتن یک لگو با روش خاصی از راه رفتن از مسیر تعیین شده عبور کرده و در انتهای مسیر، لگوی خود را بر روی لگوهای قبلی قرار می دادند
در انتها از بچه ها خواسته شد شیء ساخته شده را بالا گرفته و بگویند چیزی که با همکاری یکدیگر ساخته اند، چیست؟