بسم الله الرحمن الرحیم
غرفه قصه گویی:
از کتاب: تسبیح ننه گل پر🕊🕊🕊
به مناسبت نزدیک شدن به ایام عید نوروز و دید و بازدید، داستان پیرزنی که در خانه تنها بود و تسبیح در دست، خدا خدا می کرد تا بچه هایش به دیدنش بیایند، و پس از نقطه اوج داستان که پاره شدن تسبیح پیرزن بود؛ او به خواسته اش می رسد...
یکی از مربیان قصه را تعریف نموده و مربی دیگر، ننه گل پر بود؛
همزمان با تعریف داستان، قصه همراه با بچه ها که نوه های ننه بودند، اجرا شد.
ننه گل پر از خوشبو بودن و مرتب بودن میهمانانش تعریف کرد و آداب مهمانی رفتن و میزبان بودن را در قالب بازی (درسته / غلطه آی غلطه) و گفتگو بیان نمود.
بعد از نمایش، بچه ها با وسایلی که در اختیارشان قرار داده شده بود خانه ساختند و این بار آنها میزبان ننه گل پر شدند و از ایشان پذیرایی کردند؛ حتی یکی از بچه ها اجازه نداد که ننه گل پر با تاکسی برود و خواست که خودش او را برساند!
فعالیت دیگری که بچه ها در خانه انجام دادند نخ کردن مهره ها و درست کردن تسبیح برای ننه گل پر بود
گزارش ۹۷/۱۲/۲۰ غرفه کتابخوانی
🌱 موضوع: نزدیک شدن نوروز و کمک به اطرافیان
🌱 کتاب: چتری با پروانه های سفید
داستان کتاب درباره کودکانی است که هر کدام در بستری از طبقات اجتماعی زندگی میکنند. چیزی که آنها را به هم پیوند میدهد سنت زیبای نوروز است و در کنار خانواده بودن. اما دو ساعت مانده به تحویل سال گویی زمان متوقف میشود تا در فضای شلوغ و آشفتهی تهران نگاهی کوتاه بیاندازیم بر زندگی کودکانی که هر کدام درگیر داستان و ماجرایی هستند.
و در پایان با کمک به یکدیگر گره مشکلات همه آنها باز میشود و همه به لحظه تحویل سال میرسند.
در گفتگو با بچه ها تصمیم گرفتیم حواسمان به بچه هایی باشد که در نقاط دیگر شهر شاید منتظر کمک ما هستند تا آنها هم با شادی سال نو را آغاز کنند🌱
در پایان نقاشی هایی کشید ند به عنوان تبریک سال جدید برای کسی که دوستش دارند.