دستور العملی کامل برای سالکان وادی عشق
باسمه تعالی و له الحمد
گرچه برا واعظ شهر این سخن آسان نشود
تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود
رندی آموز و کرم کن که نه چندین هنر است
حیوانی که ننوشد می رو انسان نشود
گوهر پاک بیابد که شود قابل فیض
ورنه هر سنگ و گلی لولو و مرجان نشود
دردمندی که کند درد نهان پیش طبیب
درد او بی سببی قابل درمان نشود
هر که در پیش بتان از سر و جان می لرزد
بی تکلف تن او لایق قربان نشود
ان شاء الله تعالی تمام مواظبت بر ادای واجبات و ترک محرمات به کمال دقت و تامل، وصیت اول: صبح، مشارطه کند و بر خود سفارشهای لازم را بکند. دوم: در تمام روز مراقبت کامل از اعضا و جوارح نماید. سوم: به هنگام خواب محاسبه کرده و به حساب خود برسد.
چهارم: اگر مخالفتی مشاهده کرد خود را تنبیه کرده و تدارک غفلت روز را بکند و هر کار خلافی که نموده، با ضدش خود را مجازات کند، به همان تفصیلی که در کتابهای اخلاق گفته شده است.
و تمام مواظبت ان شاء الله تعالی در هر شبانه روزی ساعتی را با خدای تعالی جل جلاله خلوت نموده و مناجات و تضرع کند و صورت به خاک بمالد و خضوع و خشوع نماید، و سزاوار است این خلوت در هر شب میان مغرب و عشا و یا پس از خواندن نماز عشا باشد، پس سجده معهود را به جا آوَرَد [ظاهرا مقصود سجده طولانی است با ذکر یونسیه:
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین ، لااقل 400 بار] و پس از سجده هر مقدار که توفیق یارش بود، با کمال حضورقلب و اقبال به خدا با همه وجودش و اعراض از همه آنچه که غیر از خدا است - آن چنان که گویی موجودی به جز او جل جلاله نیست - مشغول به ذکر گردد.
و چون از ذکر مانده و خسته شود، سر به گریبان تفکر فرو برده ، فکر کند که من کی ام؟ و کجایم؟ و از کجا آمده ام و به کجا می روم؟ و چنان در خود فرو رود که خود را یافت نماید که گویا در عالم وجود کسی نیست و از حضور باری جل جلاله مسالت نماید که خداوند ا! خودم را به خودم بشناسان ، که فضاحت و شناعتی فوق آن نیست که شخص، خود را نشناخته باشد و آن شاء اله تعالی مواظب به تهجد و برخاستن سحر و اشتغال به نافله لیل با کمال حضور و اقبال و اشتغال به تعقیب و قرائت قرآن تا طلوع آفتاب و آن شاء الله هفتاد یا صد مرتبه استغفار را صباحا و مساء (هر صبح و شام)
ترک ننماید و صد مرتبه تهلیل (لا اله الا الله کذلک) و اذکار معهوده سبحان الله العظیم و بحمده استغفرالله لااقل ده مرتبه در صبح و شام و کذلک «لا اله الا الله وحده لا شریک له الی آخر» [لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد، یحیی و یمیت و یمیت و یحیی و هو حی لا یموت. بیده الخیر و هو علی کل شی قدیر] و رب اعوذ بک الخ [رب اعوذ بک من همزات الشیاطین و اعوذ بک رب آن یحضرون] و «اشهد ان لا اله الا الله وحده لاشریک له الی آخر» [اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له الها واحدا احدا صمدا لم یتخذ صاحبه و لا ولدا] و استغفارات منقوله از سیدبن طاووس رضوان الله علیه (اللهم انت ربی لا شریک لک، اصبحنا و اصبح الملک الله) و صلوات کبیره صل علی المصطفی محمد و المرتضی علی الخ و ان شاءالله تعالی در هر شب جمعه صد مرتبه سوره قدر را مواظبت نموده و اهم از همه امور مزبور، اینکه در تمام اوقات لیلا و نهارا، نوما و یقظه (خواب و بیداری) در همه احوال و در جمیع حرکات و سکنات حضرت حق جل و علا را حاضر و ناظر دانسته، به قسمی (گونه ای) که اگر ممکن شود آنی و طرفة العینی (یک چشم بر هم زدن) از حضور آن حضرت جل سلطانه غافل نشود و این روسیاه را هم در جمیع احوال فرامش نفرماید واین مضمون را مسالت نماید:
ما را ز جام باده گلگلون خراب کن زان پیشتر که عالم فانی شود خراب
و ان شاء الله تمام مواظبت در دوام طهارت - مهما امکن - و نوم بر طهارت (:: تا می تواند همیشه با وضو باشد و با وضو به بستر خواب رود) و تسبیح حضرت زهرا (س) را وقت نوم و بعد از هر نماز واجب و قرائت آیه الکرسی را و مواظبت بر سجده شکر را بعد از بیداری و خواندن آیات معهوده «اِنّ فیِ خلقِ السَموات و الارضَ الی آخر بعد از بیدار شدن برای نافله لیل با کمال توجه به معنی و تفکر در آن و نظر در آسمان و کواکب و آفاق را و دعای صحیفه را بعد از هر نماز شب ترک ننماید.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
سالها عشاق، خاکم را زیارتگه کنند
چونکه من روزی طواف کوی جانان کردهام
@sooyesama
🌺 حبّ خمول (و گمنامی) از صفات اهل توحید است.
عالم ربّانی آیة الله شیخ محمد شجاعی زنجانی از افاضل شاگردان علامه طباطبائی. شادی روحش صلوات
@bazmeghodsian
آیت الله محمد شجاعی (ره):
خیلیها هستند عبادتها میکنند، امّا اذیّت میکنند، نمازمیخوانند و واجبات را انجام میدهند امّا تحقیر میکنند، ، مؤمن هستند و نماز میخوانند ولی مؤمنی را سبّ میکنند یا لعن میکنند یا طعنه می زنند
تعجّب نکنید اینها به سراغ اصلاح خودشان نرفتند
اینها تهدیدکننده انسان است
خوب گوشتان را باز کنید متوجّه باشید اگر که خواستید سالک باشید اینها در کمین شما است، هر چه که میگوییم در کمین ما وشماست، اینها را باید مجاهدت کرد، باید کنار گذاشت، به آسانی هم نمیشود
من که تصمیم میگیرم بعد از این دیگر کسی را تحقیر نکنم، توهین نکنم، اذیّت نکنم، سبّ نکنم، لعن نکنم، طعنه نزنم، با تصمیم تنها تمام نمیشود، در وجودتان هوی است، در وجودمان هوی است و این جلوهها دارد، قدم به قدم انسان باید مراقب باشد، مراقب درون و قلب خود باشد که چه انگیزهها در قلب وارد میشود، انسان را وادار به چه جزئیاتی میکند، چه حرفها میزند، چه برخوردها میکند، اینها متصّل مراقبه میخواهد، باید با مجاهدت خود را از اینها پاک کرد، باید به نقطههای مقابل این اوصاف متصّل بود
t.me/ayatollahshojaee1389
تکالیف سالک الی الله از دیدگاه فیض کاشانی
حقیقت عرفان تربیت نفس است و عارف کسی است که نفسش را تربیت کرده باشد؛ با تربیت نفس آدمی صاحب بصیرت قلبی می شود. اما صرف اشتغال به مباحث مغلق و پیچیده و در پی آن گرفتار عجب و خودبرتربینی و فضل فروشی شدن و فضل خود را به رخ دیگران کشیدن و دیگران را بی سواد و محجوب و مهجور خواندن و خود را رسیده به قله معرفت دیدن ربطی به عرفان و اخلاق و معنویت ندارد، بلکه کاملا در نقطه مقابل آن است.
ملامحسن فيض کاشانی در «رسالۀ زاد السالک»، عمده وظايف و تکاليفي را که سالک الي الله بايد بدان پايبند باشد برميشمرد. به بيان وي، محصَّل آنچه را که «از روايات معتبره به طريق اهلبيت استفاده ميشود، از اموري که سالک را لابد است از آن، و اخلال به آن بههيچوجه جايز نيست بعد از تحصيل عقايد حقه، 25 چيز است». ما در اينجا فهرست اين تکاليف را با حذف توضيحات فيض نقل ميکنيم:
اول: محافظت بر صلوات خمس [نمازهاي واجب پنجگانه]، اعني گزاردن آن در اول وقت به جماعت و سنن و آداب؛
دوم: محافظت بر نماز جمعه و عيدين و آيات با اجتماع شرايط؛
سيوم: محافظت بر نماز معهودۀ رواتب يوميه [نمازهاي نافله]؛
چهارم: محافظت بر صوم ماه رمضان و تکميل آن؛ چنانکه زبان را از لغو و غيبت و... و ساير اعضا را از ظلم و خيانت... ضبط کردن؛
پنجم: محافظت بر صوم سنت که سه روز معهود است از هر ماهي؛
ششم: محافظت بر زکات؛
هفتم: محافظت بر انفاق حق معلوم از مال؛
هشتم: محافظت بر حجة الاسلام [حج تمتع]؛
نهم: زيارت قبور مقدسۀ پيغمبر و ائمه، خصوصاً امام حسين؛
دهم: محافظت بر حقوق اخوان و قضاي حوايج ايشان؛
يازدهم: تدارک نمودن هرچه از مذکورات فوت شده باشد؛
داوزدهم، اخلاق مذمومه... از خود سلب کردن... و اخلاق پسنديده... برخود بستن؛
سيزدهم: ترک منهيات جملةً؛
چهاردهم: ترک شبهات؛
پانزدهم: در مالايعني خوض نکردن [دوري از سخنان و کارهاي بيهوده]؛
شانزدهم: کم خوردن و کم خفتن و کم گفتن؛
هفدهم: هر روز قدري از قرآن تلاوت کردن؛
هيجدهم: قدري از اذکار و دعوات ورد خود ساختن در اوقات معينه؛
نوزدهم: صحبت عالم و سؤال از او و استفاده از علوم دينيه؛
بيستم: با مردمان به حسن خلق و مباسطت مباشرت کردن؛
بيست و يکم: صدق در اقوال و افعال؛
بيست و دوم: توکل بر حقتعالي کردن در همۀ امور؛
بيست و سوم: بر جفاي اهل و متعلقان صبر کردن... و بدخويي نکردن؛
بيست و چهارم: امر به معروف و نهي از منکر به قدر وسع و طاقت کردن؛
بيست و پنجم: اوقات خود را ضبط کردن و در هر وقتي از شبانه روز وردي قرار دادن.
ملامحسن فيض کاشانی، «رسالۀ زاد السالک»، در: محمد فنايی اشکوری، عرفان اسلامی در متون عالمان شيعی، ص۱۵۹ـ۱۷۲و ص۲۸۲ـ۲۹۵.
http://eitaa.com/dreshkevari
🔹آقای انصاری همدانی اهتمامشان در کارهای خیر بود. بارها می گفتند: بهترین اعمال برای رسیدن به قرب خداوند، خدمت به خلق است، آن هم خلقی که مورد توجه خدا هستند، آن افراد برجسته ای که مورد قبول او هستند. اگر هم آنها نبودند، دیگران نهال هایی هستند که خداوند با دست خود کاشته است.
(عارف واصل حاج اسماعیل دولابی اعلی الله مقامه)
@bazmeghodsian
▫️شأنی والا و سینهای سالم داشت و هرگز کینهٔ احدی را به دل نمیگرفت.
نمیدانست مردم در چه حالاند و به خیالش هم نمیرسید که در وجود کسی هست که خدا را نافرمانی کند.
📚صوفیان اندلس (ترجمهٔ بخشی از رسالهٔ روحالقدس ابن عربی)، ذکر شیخ ابوعلی الشکّاز
@IbnAarabi
هدایت شده از استاد طاهریان
به مناسبت اولین سالگرد عارف کامل سالک توحیدی حضرت علامه حسن حسن زاده قدس الله نفسه
ایرا به شکوه آمده از نام بلندت
چون کوه دماوند شده خلعت بندت
تو جان جهانی و جهانی به تو بنداست
رفت ازسرما سایه مقدار بلندت
مرده است دلم روح مسیحای تویی تو
احیا بنما جان،توبه یک حبه قندت
درعلم و عمل مثل تو این چرخ نیاورد
انگار نگارا که بلندست کمندت
دردایره علم و طریقت تو فریدی
برق از همه عالم بربودست سمندت
آن آتش گرمای کلامت چو نسیمی
دل را ببرد عالم لاهوت چو پندت
غیر از رخ دلدار نگفتی وندیدی
صدغنچه گل بازشودازگل خندت
پنج و دو سه چون بهم آیند ببینی
این حسن کمال است گرفتست به بندت
بگذار که بی پرده بگویم که بدانی
سیراب شده بحر دلم ازلب قندت
العبد شیخ ابراهیم طاهریان
علامه حسن زاده آملی:
✍اسکندر افرودیسی
که از شاگردان ارسطو است
از وی سؤال می کند که:
ما از کجا بدانیم
که آن سویی و آن جایی هستیم؟
ارسطو برایش فرمود:
هر چه داناتر می شویم
بدان جا نزدیک تر می شویم
و چه خوش حرفی است
دروس شرح اشارات و تنبیهات. نمط سوم. ص318.
✍خدا بعضی از اساتید ما را رحمت کند که می فرمود:
چرا این قدر (شهوتِ تالیف) زیاد شده است؟
می بینید که پیکره عِلم را چطور مُثله کرده اند؟
حرفِ درست زدن چقدر مشکل است
و قلم روی کاغذ آوردن چقدر احتیاط می خواهد؟
دروس شرح اشارات و تنبیهات. نمط سوم. ص321
✍مرحوم آخوند
در تفسیر سوره یس، می فرماید:
یکی از رفقای ما خوب ادراک می کرد
و خوب می فهمید و مباحثه می کرد
ولی الان رو به دنیا آورده
و دنیا شکارش کرده
و آن نور عِلمش را از دست داده است
انسان به هر چه روی بیاورد
همان می شود
دروس شرح اشارات و تنبیهات. نمط سوم. ص802
✍خدا رحمت کند
جناب "آقا میرزا احمد آشتیانی" را
که خدمت ایشان شفا می خواندیم
یکی از رفقا خیلی حرف می زد
و ایشان هم خیلی صبور بودند
بالاخره روزی استاد به او گفت:
آقا شیخ،
عمامه را تحتُ الحَنَک قرار داده اند
تا حَنَکت را ببندی
و این قدر چانه و حرف نزنی!
بله، این دهان که بسته شد
دهان هایی باز می شود.
دروس شرح اشارات و تنبیهات. نمط سوم. ص۵۵۵.
علامه حسن زاده آملی.
#علامه_حسن_زاده_آملی
#شرح_اشارات_و_تنبیهات
#آیت_اشراق