eitaa logo
پیر طریقت
1.3هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
725 ویدیو
47 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هو ‌ " این عجب نبود که کور افتد به چاه    بوالعجب افتادنِ بینای راه " 📘زمین خوردن و در چاه افتادن و به    مقصد نرسیدنِ آنان که نمی دانند و    نمی بینند, عجیب نیست. عجیب آن    است که آگاهان و دانایان غفلت کنند    و خود را به چاه بیندازند...
هو عاشقان غرقند در دریای عشق اوفتاده مست در غوغای عشق دامن معشوق بگرفته به دست سر نهاده دائما در پای عشق عاشق و معشوق و عشق آمد یکی در سر ما نیست جز سودای عشق نور چشم عاشقان عشق وی است عقل کی داریم ما بر جای عشق
هو دل دیوانه ما بی دف و نی در رقص است
هو ‌ غنیمتی شمر ای شمع وصل پروانه که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند ▪︎حافظ
هو ‌ عاقلی بودم به عشق یار دیوانه شدم آشنائی یافتم ازخویش بیگانه شدم رشتهٔ شمع وجودم آتش عشقش بسوخت عارفانه با خبر از ذوق پروانه شدم ▪︎شاه نعمت‌الله ولی
هو أدينُ بدين الحبّ أنّى توجّهت ركائبهُ فالحبُّ ديني و إيمانی من به دین عشق مشرف گشته‌ام، مرکب عشق هر جا رو کند مرا نیز با خود خواهد برد، عشق دین و ایمان من است. • شیخ الأکبر محیی‌الدین إبن عربی • ترجمان الأشواق - قصیده ١١ ° تربت مبارک شیخ اکبر، دمشق، صالحیه، دامنه‌یِ کوهِ مقدس قاسیون @zonnoun
هو ✨﷽✨ مراقب کلامتان باشید یک سالک مراقبِ کلامش هست زیرا نیک می‌داند چه بسا آسمان از همان کلمات بر او حکم کند . یوسف(ع) به آن ساقی که آزاد شد ، گفت ؛ " مرا نزد ربّ‌ات یاد کن " ! و به خاطر گفتن همین جمله ، چند سال دیگر در زندان بماند ! زیرا کسی چون یوسف ، باید فقط "ربِّ خویش"  را یاد کند و هر چیز را از او بخواهد ، نه ربِّ دیگری ! زیرا همانطور که در مقالات عدیده گفته‌ام ، با آنکه خداوند " اَحد  واحد " است اما جریان رُبُوبی هر کس با دیگری متفاوت است . ای دوست ، به کلماتت هشیار باش که بسیاری با کلماتِ خویش ، سرنوشت‌های سخت تر و پیچیده‌تری برای خود رقم زده‌اند ! در " قُوتُ القُلُوب " ، خبری قدسی و شگفت نقل شده بدین مضمون ، که آن کلمه‌ای که از یعقوب(ع) صادر شد ؛ " میترسم گرگ او را بخورد " ! به واقع دردسرساز هم خودش و هم یوسف شد ! چه او میتوانست کلماتِ بهتری بکار گیرد و به جای  کلماتِ" گرگ " و " خوردن " ، یوسف را به ظلّ حفاظت خداوند بسپارد !                         https://t.me/donyaye_darvishi       
هو   ای عشق تو در جان کسی و آن کس من ای درد تو درمان کسی و آن کس من گوئی بینم لب ترا چون لب خویش مجروح به دندان کسی و آن کس من @shahnematollahvali
هو اگر آنچه به همه انبیا داده است تو را دهد بگو: تو را خواهم و جز تو را نخواهم بایزید بسطامی https://t.me/+PCiDNjyB3MUERaOQ
هو در هوایت بی‌قرارم روز و شب سر ز پایت برندارم روز و شب روز و شب را همچو خود مجنون کنم روز و شب را کی گذارم روز و شب
هو مِی خور به بانگ چنگ و مخور غصه ور کسی گوید تو را که باده مخور، گو هو الغَفور... 🖋
هو یکى گفت به او چرا شب نماز نمى کنى؟           گفت مرا فراغت نماز نیست،         من گرد ملکوت مى گردم               هرجا افتاده اى است                       دست او را مى گیرم