هو
جماعتی گفتند همه سر بر زانو نهيد و زمانی مراقب باشيد.
بعد از آن يکی سر برآورد که: تا اوج عرش و کرسی ديدم!
و آن يکی گفت: نظرم از عرش و کرسی هم برگذشت و از فضا در عالم خلا مینگرم!
اما من چندانکه نظر می کنم جز عجز خود نمی بينم!
شمس تبريزی
هو
صوفیانیم آمده در کوی تو
شیء لله از جمال روی تو
از عطش ابریقها آوردهایم
کب خوبی نیست جز در جوی تو
#مولانای_جان
ابریق به معنای ظرفی است که تنها لوله داشته باشد. و کلمه کأس همان کاسه فارسی است .
خمر معین
و مراد از معین خمر معین است، یعنی شرابی که پیش روی آدمی جریان داشته باشد.مقربین از نوشیدن آن کاسه ها دچار صداع و خماری که دنبال خمر هست نمی شوند، و شراب بهشت مانند شراب دنیا خمارآور نیست، و عقل آنان به خاطر سکری که از نوشیدن شراب حاصل می شود زایل نمی گردد، در عین این که مست می شوند عقلشان را هم از دست نمی دهند
هو
شک نیست که چرک اندرون میباید که پاک شود، که ذرهای از چرک اندرون آن کند که صد هزار چرک بیرون نکند.
آن چرک اندرون را کدام آب پاک کند؟
سه چهار مَشک از آب دیده، نه هر آب دیده ای، الّا آب دیدهای که از آن صدق خیزد.
#شمس_تبريزى
هو
چون ننالم تلخ از دستان او
چون نیم در حلقهٔ مستان او
چون نباشم همچو شب بی روز او
بی وصال روی روز افروز او
#مثنوی_مولانا
_دفتر_اول
هو
موسی و فرعونْ در هستیِّ توست
باید این دو خَصْم را در خویش جُست
موسی و فرعون در وجود تو حضور دارند، این دو را باید در وجود خودت پیدا کنی.
درون همه ما موسی و فرعون وجود دارد. میل به خیر و میل به شَر در وجود ما تقابل دارند. اگر این دو را پیدا کنیم و بدانیم که با افکار و گفتار و رفتارمان به کدامیک یاری می رسانیم، برنده نهایی میدان مشخص خواهد شد.
مثنوی معنوی
هو
مکانم لا مکان باشد نشانم بی نشان باشد
نه تن باشد نه جان باشد که من از جان جانانم
#حضرت_مولانا