eitaa logo
پیر طریقت
1.3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
727 ویدیو
48 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هو اگر برای كسى زمينه‏هايى براى رشد، مهيّا شد و حقّ اين زمينه‏ها را ادا كرد و پا ايستاد و خودش را در حدّ اعلاى توجّهاتى كه نصيبش شده، نگه داشت و به مقتضايش عمل كرد، اين شخص رو به رشد است. قاعده‌ی «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُم» (یعنی اگر شکرگزار بودید حتما نعمتم را برای شما زیاد می کنم. ابراهیم، 7) اين شخص را پیوسته جلو مى‏برد؛ اما اگر كم گذاشت و يمين و شمال رفت و از آن الطاف الهى منحرف و منصرف شد و خواسته‏هاى وجودیش گردن كشيد و این خواسته‌ها بر انسان مسلّط شد، انسان از الطاف الهى عقب مى‏افتد. وقتى که عقب افتاد، انواع ابتلائات شروع مى‏شود؛ چون که يك وقتهایی حتّی در سنين بالا انسان هوس‏هايى به دلش مى‏زند، چنانچه در روایت هم دارد:  يَشِيبُ‏ ابنُ‏ آدم‏ وَ يَشُبُّ فِيه خِصلَتان الحِرصُ وَ طُولُ الأَمَلِ (الوافي، ج‏5، ص890) ترجمه: فرزند آدم پیر می‌شود؛ اما دو خصلت در او جوان می‌شود و رشد می‌کند: یکی طمع و دیگری آرزوهای بلند.‏ اگر انسان در حفظ توفیقاتی که برایش حاصل شده، کوتاهی کرد و حالات و توجّهات از دستش رفت و در نتیجه بلا و مصیبتی برایش پیش آمد، باید چه كار كند؟ در روايتى دارد كه به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض مى‏كند يا رسول اللّه‏ بهترين مقام عبد چه مرتبه‏اى است؟ حضرت مى‏فرمايند كه «شاكر باشد.» يعنى به اقتضاى الطاف الهى و استعدادش خودش را پيش ببرد. راوی باز عرض كرد: اگر نتواند شاكر باشد، فرمودند: «صابر باشد.»
هو زمام تمامى امور به دست خدا است، و اوست كه خالق و مدبر هر امرى است، و غير از او هر چه هست جز سراب و وهم چيزى ديگرى نيست. و اگر خداى سبحان اين سراب موهوم را در نظر آدميان زينت جلوه داده به منظور آزمايش ايشان است... علامه طباطبایی https://t.me/NasihateShooridegan
هو ▪️گریه ی استدراج مرحوم آیت الله فاطمی نیا (ره): من میترسم بعضی اشک ریختن ها برای سیدالشهداء(ع) حالت استدراج باشد ، به این معنا که فرد اشک میریزد اما کارهایی انجام می‌دهد که سنگ به گریه می افتد! آدم سنگدلی را می‌شناختم که در مجلس روضه ، اشک می‌ریخت. این ممکن است گریه ی استدراجی باشد. اشک ریختن های پاکیزه و واقعیِ زیادی هم داریم ، منکر آن نیستم ولی به اعمال خود هم باید دقت کنیم. گاهی فرد مستدرج می‌شود، اشک هم می‌ریزد تا خیال کند حبیب خداست! اما وقتی چشمانش را بست به او می‌گویند: "هذه جهنم الّتی کنتم توعدون". او می‌گوید من که گریه و عزاداری می‌کردم! در جوابش گفته می‌شود باید اخلاق و رفتارت را به امام حسین(ع) نزدیک میکردی!
هو در شگفتم از تو و از خودم ای آرزوی آرزومندی آن قدر به خودت نزدیکم کردی تا اینکه پنداشتم تو منی در وجد پنهان شدم تا اینکه از خود فانی ام کردی ای نعمتم در زندگانی و ای آسایشم پس از مرگ در هنگام ترس و آرامشم به جز تو هیچ مونسی ندارم ای بوستان معانی همه اجزایم را در بر گرفته ای و اگر چیزی را آرزو کنم پس تو همه آرزوهایم هستی حلاج
هو و گفت :اَنَا الحُبُّ و المُحِبُّ و المَحبوب شیخ احمد غزالی(ره)
هو ابوعلی رودباری گوید تصوّف آنست که آستانهٔ دوست بالین کند و هر چند که برانند نرود. رساله قشیریه
هو و خیانتِ چشمِ صدیقان آنست که در کلّ جهان چیزی در چشم ایشان نیکو آید تا بدان نگرند. هر که دوستی حق او را حقیقت بُود چشمش از دیگران دوخته شود، ازینجا گفت محمد «حُبّ الشّی‌ء یعمی و یصمّ» . کشف الاسرار شیخ ابوالفضل رشیدالدین میبدی(ره)
هو و خیانتِ چشمِ عارفان آنست که در غم نایافتِ وصلِ دوست اشک خونین نریزند. مردی دعوی دوستی مخلوقی کرد و ایشان را مفارقتی بیفتاد و آن ساعة که از یکدیگر می‌برگشتند یک چشم این عاشق آب ریخت، و آن چشم دیگر نریخت، هشتاد و چهار سال بر هم نهاد آن یک چشم و برنگرفت. گفت چشمی که بر فراق دوست نگرید عقوبت آن کم ازین نشاید ... شیخ ابوالفضل رشیدالدین میبدی(ره) کشف الاسرار
هو بوالعجب همائیست که از آسمان بقا روی به جهان فنا دارد و از جهان فنا روی به عالم بقا دارد. ببین که در دامت چه مرغیست که آشیان سیمرغ عرش دانه وی بر نتابد،و عروس بهشت از حق جز روی او نخواهد. در نگر که در سینه عشق در جهای سر ذوالجلالی دارد،که اگر از آن آسمان یک حرف ببینند، مستوری ملکوتی بشوخی عاشقی بدل کنند. جامه آسمان گون درد، و درد آسمان خورد عبهر العاشقین
هو کافر شده ام به دست پیغمبرِ عشق جنّت چه کنم؟ جان من و آذرِ عشق شرمنده ی عشق و روزگارم که شدم درد دلِ روزگار و درد سرِ عشق حضرت ابوالقاسم میرفندرسکی(ره)
هو ای عزیز! حقیقتِ انوار آتشِ عشق جز در باطنِ طاهر ظاهر نشود و تا محبت غیر حق از درون بیرون نشود سلطان عشق سراپرده ی جلالت در ساحت دل نزند. رساله ذکریّه میر سید علی همدانی(ره)
هو گفتن و دانستن که الله یکی است، چه سود؟  چون تو در پیش هزار بت سجود می کنی! عین القضات همدانی (ره)