فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هو
با تو هر جزو جهان
باغچه و بستان است
در خزان گر برود رونق بستان
تو مرو
غزل ۲۲۱۵ مولانا
مخاطب این غزل بسیار زیبای مولانا شمس تبریزی است.
#کلیپ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هو
بیدار کُن طَرَب را،
بر من بِزَن تو خود را
چَشمی چُنین بِگَردان،
کوریِّ چَشمِ بَد را
خود را بِزَن تو بر من،
این است زنده کردن
بر مُرده زَن چو عیسی،
اَفْسونِ مُعْتَمَد را
#غزل ۱۹۱ مولانا
☆ عاشق به معشوق میگوید: خودت را بر من بزن تا سماع و نشاط در من بیدار شود. به کوری چشم حسودان چشمهایت را هم مثل بدنت بچرخان.
☆ خودت را به من بزن و با من یکی شو تا من که قبل از عشق، مرده بودم زنده شوم. مثل عیسی که مرده را با دَم مسیحایی خود زنده میکرد تو هم سِحر و جادویِ قابل اعتماد خودت را بر من بزن تا زنده شوم .
#عشق
#کلیپ
هو
صوفی که بی تو، توبه ز می کرده بود دوش
بشکست عهد، چون در میخانه، دید باز
حافظ شیراز قدس الله سره العزیز
هو
گویند:یحیی بن معاد رازی، به سلطان بایزیدجان بسطامی رحمه الله نوشته است
مست از می عشق آنچنانم که اگر
یک جرعه از این بیش خورم پست شوم
سلطان بایزیدجانم در جوابش نوشته که یحیی طفل طریقت است، از یک جرعه مست شد و از جا رفت، و حال ما این است که
شربت الحب کاسا بعد کاس
فما نفد الشراب ولا رویت
عشق را پیمانه به پیمانه نوشیدم
نه شراب به پایان رسید و نه من سیراب شدم
هو
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
در مذهب طریقت، خامی نشان کفر است
آری طریق دولت،چالاکی است و چستی
یا ضعف و ناتوانی همچون نسیم خوش باش
بیماری، اندر این راه،بهتر که تندرستی
حافظ
هو
خنک آن قمار بازی،
که بباخت آنچه بودش
بنماند هیچش
الّا، هوس قمار دیگر...
#مولانای_جان
هو
رندیم و ملامتی و بدنام
قلاش و حریف ساغر و جام
بد مست و قمار باز و بی باک
معشوقه پرست و دردی آشام
او باشم و عاشق و نظر باز
آزاد ز قید و ننگ و از نام
در مستی و عاشقی و رندی
انگشت نمای خاصم و عام
بی مطرب و می دمی اسیری
جان و دل ما نگیرد آرام
شمس الدین
محمد لاهیجی (اسیری)
هو
بار خدایا همه کس تو را از لطف و راحت می جویند
و من تو را از بهر بلا می جویم
تمهیدات
هو
اگر بگویم بر روی تو عیب است تحمل نمی توانی بکنی
اگر بگویم بر روی آیینه عیب است که بدتر
شمس تبریزی
هو
جناب شیخ بهاءالدین نقشبند سه طریق را برای سلوک معرفی میکنند:
۱- طریق ذکر است که به حضور قلب کلمهی طیبهی لا اله الا الله را تکرار کند.....
۲- طریق توجه و مراقبه است که آن معنی بی چون و چگونه را که از اسم مبارک الله مفهوم میگردد ...
۳- طریق رابطه است به پیرِ پیر پرور که به مقام مشاهده رسیده باشد و به تجلیات ذات متحقق گشته...
شیخ کامل مکمل بهاءالدین نقشبند
اشتغالات سلوکی، ص ۹ _ ۱۶.
@maerefatallah