eitaa logo
پیر طریقت
1.3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
727 ویدیو
48 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از لینک
. ♦️♦️ آغاز ثبت نام دوره جامع:منطق فلسفه کلام 👈 بخش 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 دوستدار علم😍 سلام ✋ اگر قصد شرکت در دوره آموزش کتاب میــــزان الحکمة (فلسفه با رویـکرد مــنطقی) رو دارید لطفاً کلمه میـــزان رو به آیدی ذیل ارسال بفرمایید. @mizanehekmat جهت اطلاعات بیشتر از دوره مذکور به کانال ذیل رجوع کنید https://eitaa.com/joinchat/1317798080C393ae80527 🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕
جمع آوری نذورات و کمک های مردمی جهت برپایی ایستگاه صلواتی هیئت الحسین در روز میلاد پیامبر صلی الله و امام صادق علیه‌السلام شماره کارت به نام امیرمحمد رمضانپور ۶۱۰۴_۳۳۸۹_۱۵۷۹_۲۸۸۷ 📌 🆔 @heyatolhosein69
هو مکن کاری که بر پا سنگت آیو جهان با این فراخی تنگت آیو چو فردا نامه‌خوانان نامه خوانند ترا از نامه خواندن ننگت آیو باباطاهر @MasnaviEshgh
هو در بیان تصوّف که پایه آن بر چیست تو را به تقوى و طاعت حق و لزوم حفظ ظاهر شرع و سلامت صدر و سخاوت باطن و گشادگی چهره و بذل احسان و صدقه و ترک اذیّت و فقر و نگه‌داشتِ حرمت اولیاء و معاشرت برادران دینی و خیرخواهیِ کوچکتران و بزرگتران و ترک دشمنی و سازگاری و مدارا با عموم و تحمّل آزار دیگران و عادت به ایثار و معاشرت و پرهیز از ذخیره کردن ثروت و ترک هم‌نشینی با اشخاص ناصالح و معاونت و یاری در دین و دنیا [سفارش می‌کنم] و حقیقت فخر این است که نزد امثال آنها فخر نکنی، و حقیقت بی نیازی این است که از امثال خود بی نیاز باشی، و تصوّف از قیل و قال و بحث و جدال حاصل نشود، بلکه از گرسنگی و تنهایی و خلوت گزیدن و دست کشیدن از عاداتِ مألوف و کارهای پسندیده حاصل شود. با فقیر به علم ابتدا مکن بلکه به‌ملایمت و ملاطفت برخورد کن، زیرا علم او را می ترساند. اما لطف و ملایمت او را انس میدهد، و به‌تو نزدیک کند. و تصوف بر هشت خصلت پایه گذاری شده است: • سخاوت و بخشندگی از حضرت ابراهیم (ع) • رضا به قضا و وضع موجود از حضرت اسحاق (ع) • صبر و بردباری از حضرت ایوب (ع) • اشارت و رمز و راز از حضرت زکریا (ع) • غربت از حضرت یحیی (ع) • پشمینه پوشی از حضرت موسیٰ (ع) • سیاحت و دل نبستن به دنیا از حضرت عیسی (ع) • فقر از سرور و پیغمبر ما حضرت محمد (ص) درود و سلام خدا بر او و برادرانش از پیغمبرانِ مرسل و نامرسل و بر اولاد و اصحاب او باد، آمین. فتوح الغیب - مقاله ۷۵ شیخ عبدالقادر گیلانی https://t.me/zonnoun/1428 @zonnoun
هو تا فراموشت نگردد غیر حق در حقیقت نیستی ذاکر، بدان عراقی @MasnaviEshgh
هو «ای عزیز! به خدا رسیدن فرض است و لابد هر چه به واسطه آن به خدا رسند فرض باشد به نزدیک طالبان. عشق بنده را به خدا رساند، پس عشق از بهرِ این معنی فرض راه آمد. اول سرمایه‌ای که طالب سالک را باید، عشق باشد که شیخ ما گفت: لا شیخ أبلغُ مِن العشق[هیچ شیخ و مرشدی تواناتر و کامل‌تر از عشق نیست]. هیچ پیر کامل‌تر، سالک را از عشق نیست. عاشق به معشوق به عشق تواند رسیدن، و معشوق را بر قدرِ عشق بیند، هر چند که عشق به کمال‌تر دارد معشوق را به جمال‌تر بیند.»(عین‌القضات همدانی، تمهیدات) 🍃«مرا به نظر مجنون نگر. محبوب را به نظر مُحب نگرند كه يحبهم. خلل از اينست كه خدا را به نظر محبت نمي‌نگرند، به نظر علم مي‌نگرند، و به نظر معرفت، ونظر فلسفه! نظر محبت كار ديگرست.»(مقالات شمس تبریز) 🍃«حاصل آنکه در آنجا که از امور انسانی سخن به میان می‌آوریم گفته‌اند که لازم است که آنها را بشناسیم تا بتوانیم دوستشان بداریم، و این ضرب‌المثل شده است؛ اما قدّیسان، بر عکس، چون از امور الهی سخن می‌گویند، میگویند که باید آنها را دوست داشته بداریم تا بتوانیم بشناسیمشان و فقط از رهگذر محبت به ساحت حقیقت راه مییابیم؛ اینان از این گفته یکی از سودمندترین دستورالعمل‌های خود را برساخته‌اند.»(پاسکال، به نقل از: تنوع دین در روزگار ما؛ دیداری دوباره با ویلیام جیمز، چارلز تیلور، ترجمه مصطفی ملکیان، نشر شور) صدیق قطبی @Analhaghhoo
هو ای قوم به حج رفته کجایید کجایید همین جاست بیایید بیایید معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار در بادیه سرگشته شما در چه هوایید گر صورت بی‌صورت معشوق ببینید هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید ده بار از آن راه بدان خانه برفتید یک بار از این خانه بر این بام برآیید آن خانه لطیفست نشان‌هاش بگفتید از خواجه آن خانه نشانی بنمایید یک دسته گُل کو اگر آن باغ بدیدیت یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید با این همه آن رنج شما گنج شما باد افسوس که بر گنج شما پرده شمایید مولانا @MasnaviEshgh
هو مهمان پیری شدم در دیاربکر که مال فراوان داشت و فرزندی خوبروی. شبی حکایت کرد: مرا به عمر خویش به جز این فرزند نبوده است. درختی در این وادی زیارتگاه است که مردمان به حاجت خواستن آنجا روند. شبهای دراز در آن پای درخت بر حق بنالیده‌ام تا مرا این فرزند بخشیده است. شنیدم که پسر با رفیقان آهسته همی گفت: چه بودی گر من آن درخت بدانستمی کجاست تا دعا کردمی و پدر بمردی. خواجه شادی‌کنان که پسرم عاقل است و پسر طعنه‌زنان که پدرم فرتوت. سالها بر تو بگذرد که گذار نکنی سوی تربت پدرت تو به جای پدر چه کردی خیر؟ تا همان چشم داری از پسرت 📚 باب ششم؛ در ضعف و پیری