" آنچه یعقوب از رخ یوسف بدید خاص او بُد آن به اخوان کی رسید" #مثنوی_مولانا دفترسوم 📘باید به درجه ی یعقوب بودن برسی تا ارزش یوسف را دریابی. تا بدانجا نرسیده ای مانند برادران یوسف قدر گوهر یوسف را نخواهی شناخت...

ﺩﺭﻭﯾﺸﯽ ﺗﻨﮕﺪﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮﺍﻧﮕﺮﯼ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺷﻨﯿﺪﻩ‌ﺍﻡ ﻣﺎﻟﯽ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻧﺬﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﯾﺸﺎﻥ ﺩﻫﯽ، ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺩﺭﻭﯾﺸﻢ ... ﺧﻮﺍﺟﻪ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﻧﺬﺭِ ﮐﻮﺭﺍﻥ ﮐﺮﺩﻩ‌ﺍﻡ ﺗﻮ ﮐﻮﺭ ﻧﯿﺴﺘﯽ ...! ﭘﺲ ﺩﺭﻭﯾﺶ ﺗﺎﻣﻠﯽ ﮐﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺍﯼ ﺧﻮﺍﺟﻪ ، ﮐﻮﺭ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺩﺭﮔﺎﻩِ ﺧﺪﺍﯼ ﮐﺮﯾﻢ ﺭﺍ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ و ﺑﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﭼﻮﻥ ﺗﻮ ﮔﺪﺍﺋﯽ ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ ...! ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﮕﻔﺖ ﻭ ﺭﻭﺍﻧﻪ ﺷﺪ ... ﺧﻮﺍﺟﻪ ﻣﺘﺄﺛﺮ ﮔﺸﺘﻪ ﺍﺯ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻭﯼ ﺷﺘﺎﻓﺖ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﮐﻮﺷﯿﺪ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﻭﯼ ﺩﻫﺪ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﮑﺮﺩ ... ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻩ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ می‌خواهدﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ، ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﺨﻮﺍﻩ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﯽﺗﺮﺳﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ... #ﺧﻮﺍﺟﻪ_ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ_ﺍﻧﺼﺎﺭﯼ

✳️لي مع الله حالات... 🔸🔹العارف بالله و بامرالله العلامة الطباطبايي(قدس‌الله‌سره) : إن سالك طریق الله ضمن إنشغاله بالأمور الطبیعیة مثل التجارة و الزراعة و النکاح له ارتباطات و اتصال مع ربه و في قلبه بحر من الشوق إلی الرحمن و لهیب من العشق و الحب الإلهي ، یذوّب باطنه و غموم الهجران و احزانه تذیب قلبه و لا علم لأحد بهذه الإنقلابات الباطنية إلا الله.

✳️لي مع الله حالات... 🔸🔹عارف‌بالله‌وبأمرالله علامه طباطبایی(قدس‌الله‌سره) : همانا سالک راه خدا در ضمن اشتغالات به امور طبیعی از تجارت و زراعت و نکاح، ارتباطات و اتصال با پروردگار خود دارد و در قلبش دریایی از شوق حضرت رحمن و شراره هایی از عشق و حب الهی است که باطن او را ذوب میکند. و قلبش از غم و حزن فراق آب میشود و احدی جز خداوند متعال به این انقلابات باطنی آگاه نیست.

✨بعضی از مقامات حضرت زهرا(سلام الله علیها)برگرفته شده از بیانات استاد معظم شیخ قاسم طهرانی(حفظه الله)✨ 🟪 بخش اول: 🟣مقدمه:                                                         🔹شواکل اولیاء الهی با یکدیگر متفاوت است و از نمونه ها‌ی این اختلاف،تفاوت شواکل انبیاء علیهم السلام است. 🔹این اختلاف در شاکله در عوالم مادون آشکار می شود و در نحوه سلوک اولیاء در صعود و رجوع الی الله تبارک و تعالی منعکس می شود. ◽️تبلور اختلاف شواکل:                                        1⃣:در نحوه و کیفیت وصول الی الله در عالم مادی 2⃣:در کیفیت و چگونگی رجوع از حق تعالی به خلق و کثرت و نحوه معیت ذاتیه آنان با خلق 🔸توضیح بخش:                                               🔸وصول اولیا حسب شاکله آنان یا با سلوک است و یا با جذبه و این بدین معناست که یا جذبه بر آنان غالب است و یا سلوک. 🔸و دلیل استفاده از کلمه غالب آن است که مشی با سلوک به معنی این نیست که شخص بی بهره از جذبات به طور کامل است و هم چنین مشی با جذبه به معنی تهی بودن از سلوک نیست. 🔸به طور مثال عارف بالله شیخ انصاری همدانی (قدس سره) با اینکه غالب بر او جذبه بود اما در عین حال دائما مشغول اذکار و اربعینیات بسیار پر مشتقت بود.و شاگردان او هم از جذبات او بهره مند بودند هم از اربعینیات ایشان. 🔸در نقطه مقابل مشی سید هاشم حداد (قدس سره) به سلوک بود اما گه گاه برای او جذبات روی می آورد. 🔸غالب بر حضرت عیسی(علیه السلام) و یحیی(علیه السلام) وحضرت زهرا (سلام الله علیها) جذبه است. ▫️دلیل آنکه غالب بر حضرت زهرا (سلام الله علیها) جذبه است: 🔸دلیل بر این مطلب کوتاه بودن عمر مبارک ایشان است. 🔸توضیح مطلب اینکه به طور یقینی ایشان در اواخر عمرشان به فنا نائل نشدند بلکه در اواسط عمر مبارکشان به فنا رسیدند و این مطلب از اعطاء تسبیح حضرت زهرا (سلام الله علیها) توسط رسول الله (علیه و علی آله السلام )به ایشان معلوم می شود. 🔸و از آنجائیکه رسیدن به فنا اگر به واسطه سلوک باشد نیاز به طی زمان زیادی دارد امکان ندارد که کسی در ۹ سالگی با سلوک به فناء نائل شود.لذا وصول ایشان با جذبه بوده است.و همین مطلب درباره امام جواد (علیه السلام) و امام هادی (علیه السلام )و امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه )صدق می کند. ◽️آثار تکوینی و خارجی وصول به حق تعالی با جذبه: 🔹وصول با جذبه علاوه بر اینکه  کاشف از اختلاف شواکل در عالم امر است دارای آثار خارجی می باشد: 1⃣ کوتاهی عمر:                                                 2⃣ ظهور خوارق عادات و عجائب:  🔵سبب ظهور خوارق و عجائب از اهل جذبه این است که این شاکله با قطع علل و واسطه ها به حق تعالی نائل شده است و ناچارا این آثار عجیبه و خوارق از او ظاهر می شود. 🔵و سبب کوتاهی عمر ایشان این است که حسب آنکه از ایشان خوارق و عجائب کثیره ساطع می شود مردم از این آثار متاثر می شوند ودر حق ایشان دچار غلو و تشبیه می شوند. 🔵در طول تاریخ غلو مردم نسبت به اهل جذبه ثبت شده است زیرا که آنها در بین مردم زندگی می کردند نه روی قله ی کوهها. 🔵لذا باید به واسطه تحقق برخی حوادث خارجی مثل ذبح در حضرت یحیی علیه السلام و به صلیب کشیده شدن در حضرت عیسی علیه السلام(گرچه در واقع محقق نشده ولی مسیحیان بدان معتقدند). مردم از این غلو و تشبیه باز داشته شوند. 🔵اگر حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از پدر و همسرشان زنده می ماندند همه آنچه که از غلو نسبت به حضرت مریم سلام الله علیها پیش آمد در حق ایشان بیشتر و وسیع تر رخ می داد. 🔺لازم به ذکر است که غلو و الوهیت نسبت به امیر علیه السلام بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه و آله رخ داد زیرا که شاکله پیامبر صلی الله علیه و آله و تبعیت امیر علیه السلام از ایشان مانع ظهور آثار شاکله مخمور با جذبه می شد.بنابراین اگر حضرت زهرا سلام الله علیها عمر طولانی داشتند غلو که در شان مریم علیه السلام پدید آمد در حق ایشان هم محقق می شد. لذا کوتاهی عمر که از لوازم غلبه جذبه است مانع ظهور آثار ربوبی یا کمتر شدن آن می شود و امر دیگری که مانع غلو می شود قتل فجیع و ابتلاء به مشکلات شدید در دنیا است.به دلیل اینکه این دو امر(قتل و مصائب)مانع آن می شود که نفوس ناقص به ایشان نسبت الوهیت و ربوبیت دهند. 🔵امر دیگر که مانع غلو می شود اهانت و هتک حرمت است.دلیل هتک حرمت امام هادی علیه السلام توسط متوکل همین است زیرا عده ای در شان ایشان قائل به الوهیت شدند.هم چنین احتجاب امام عصر علیه السلام از دیدگان.زیرا که رسیدن به ولایت کلیه الهیه در ۵ سالگی امکان ندارد و لذا قطعا غالب بر ایشان جذبه است.              ادامه دارد..... https://t.me/rouholghodos_110

هو تا زمیخانه و می نام و نشان خواهد بود سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود

✨ سلوک، گذر از خود است و بهترین جا برای آن وقتی است که در یک جمعی زندگی کنیم. در جمع است که تقابل خود و دیگری ظهور پیدا کرده و موجب طرفداری از خود می  شود. در جمع است که می توان با جانبداری نکردن از خود، آرام آرام از آن عبور کرد. @eshghnirooyebidariii

بنازم مُلک درویشی که آنجا بُود قارون گدای خوشه چینی مگو این کافر است و آن مسلمان که در وحدت نباشد کفر و دینی عجب نَبوَد اگر با دشمن و دوست نباشد عاشقان را مهر و کینی #وحدت_کرمانشاهی @shryyt

در ابتدا از ذکر گفتن چاره نبود ، باید که متوجه قلب صنوبری گردی که آن مضغه همچو حجره ای است مر قلب حقیقی را. و اسم مبارک الله را بر آن قلب بگذرانی ، و در این وقت به قصد هیچ عضوی را حرکت ندهی ، و به کلیّت متوجه قلب نشینی ، و در متخیله صورت قلب را جا ندهی ، و به آن ملتفت نباشی ، چه مقصود توجه به قلب است ، نه تصویر صورت آن. و معنی لفظ مبارک الله را بی چونی و بی چگونگی ملاحظه نمایی ، و هیچ صفت را با آن منضم نسازی ، و به حاضر و ناظر نیز ملحوظ نکنی ، تا از ذروه حضرت ذات تعالی و تقدس ، به حضیض صفات فرود نیایی ، و از آن جا به شهود وحدت در کثرت نیفتی ، و از گرفتاری بی چون به شهود چون آرام نگیری ، چه هر چه در مرآت چون ظاهر شود ، بی چون نبود ، و هر چه در کثرت نمودار گردد ، واحد حقیقی نباشد. بی چون را ورای دایره چون باید جست. بسیط حقیقی را بیرون محاوطه کثرت باید طلبید. مکتوبات ربانی ، دفتر اول ، مکتوب ۱۹۰ @hou786

ای درویش! هر که باین دریای نور ( وحدت) رسیده باشد، و درین دریای نور غرق شده باشد، آن را علامات بسیار باشد. با خلق عالم بیکبار بصلح باشد و بنظر شفقت و مرحمت در همه نگاه کند و مدد و معاونت از هیچ کس دریغ ندارد و هیچ کس را بگمراهی و بی راهی نسبت نکند، و همه را در راه خدای داند و همه را روی در خدای بیند. و شک نیست که این چنین است، عزیزی حکایت می کند که چندین سال خلق را بخدای دعوت کردم. هیچ کس سخن من قبول نکرد، نومید شدم، و ترک کردم، و روی بخدا آوردم. چون بحضرت خدای رسیدم جمله خلایق رادر آن حضرت حاضر دیدم، جمله در قرب بودند، با خدای می گفتند و از خدای می شنودند. انسان کامل شیخ عزیزالدین نسفی

مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب به راحتی نرسید آنکه زحمتی نکشید