شهید محسن حججی
#شهیدشناسی⬇ #قسمت_چهارم🖇 یکی از نقاط اوج زندگی محسن، حضور بی چشم داشت او در اردوهای جهادی به منظور
#شهید_شناسی⬇
#قسمت_پنجم🔹
محسن حججی در سال ۹۱ در سن ۲۱ سالگی حین فعالیت فرهنگی خود با خانم زهرا عباسی دیگر عضو موسسه شهید کاظمی آشنا شد و برای ازدواج و عمل به سنت رسول خدا (ص) اقدام کرد. همسر ایشان مهریه یک سکه و ۵ مثقال طلا و۱۲شاخه گل نرگس و۱۲۴۰۰۰صلوات وحفظ کل قرآن با معنی را به عنوان مهریه ازدواج تعیین نمود. محسن تا قبل از شهادتش موفق شد بیش از نیمی از قرآن را حفظ کند.
علاقه و عشق محسن و همسرش زبانزد عام و خاص بود. آنها در زندگی مشترک خود صداقت، محبت و جهاد در راه خدا را میثاق الهی خود قرار دادند و همیشه در راه تعالی معنوی تا سر حد شهادت یار و یاور یکدیگر بودند. حاصل این ازدواج فرزندی بنام علی است که در فروردین ۱۳۹۵ از سوی خدای متعال به آنها تفضل شد.
احترام و اکرام والدین خودش و همسرش از نقاط بارز شخصیت محسن بود. آنچه تمام مهره های زندگی محسن حججی را متصل می کند بصیرت در شناخت تکلیف در هر لحظه و عمل به آن است.
#ادامه_دارد....📱
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
http://eitaa.com/joinchat/659619840C8aef531e35
#احادیث
🖇حضرت زهرا سلام الله علیها:
🔹إنْ كُنتَ تَعمَلُ بِما أمَرناكَ و تَنتَهي عَمّا زَجَرناكَ عَنهُ فَأنتَ مِن شيعَتِنا و إلاّ فَلا.
🔸اگر به آنچه تو را به آن فرمان مى دهيم عمل كنى و از آنچه برحذر مى داريم دورى كنى ، از شيعيان مايى و الاّ هرگز.
📚بحار الأنوار ، ج 68 ، ص 155.
#گم_نشیم!
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
http://eitaa.com/joinchat/659619840C8aef531e35
#بدون_شرح
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
http://eitaa.com/joinchat/659619840C8aef531e35
شهید محسن حججی
#شهید_شناسی⬇ #قسمت_پنجم🔹 محسن حججی در سال ۹۱ در سن ۲۱ سالگی حین فعالیت فرهنگی خود با خانم زهرا عبا
#شهیدشناسی⬇
#قسمت_ششم🔹
محسن با عشقی که به میراث امام، انقلاب، رهبری و شهدا داشت، تصمیم گرفت به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بپیوندد تا به قول خودش از این مسیر به اوج تعالی یعنی شهادت نزدیک تر شود. در سال ۱۳۹۲ وارد سپاه پاسداران شد و پس از طی ۶ ماه دوره آموزش عمومی، ۲ سال تحت آموزش های زرهی و جدیدترین تانک های جنگی قرار گرفت.
پس از به وجود آمدن فتنه شام و حضور شوم داعش در عراق و سوریه ، به خواست و اصرار خود در حالی که منتظر تولد فرزندش بود، به مدت دو ماه در سال ۹۴ به عنوان مستشار نظامی و برای دفاع از حرم آل الله به کشور سوریه اعزام شد. در اولین اعزام در یکی از عملیات ها با رشادت و مهارت خود توانست در پیشبرد عملیات نقش موثری ایفا کند و مورد تشویق فرماندهی منطقه قرار بگیرد. در همین دوره دو تن از همرزمان و دوستانش به شهادت رسیدند.
#ادامہ_دارد...📱
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
http://eitaa.com/joinchat/659619840C8aef531e35
❣انتشار تصویر برای اولین بار😍😔
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
http://eitaa.com/joinchat/659619840C8aef531e35
سه داستان زیبای سه ثانیه ای
○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○
1⃣ روستاييان تصميم گرفتند براى بارش باران دعا كنند در روزيكه براى دعا جمع شدند تنها يك پسربچه با خود چتر داشت
👈این یعنی ایمان...
○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○
2⃣ كودك يك ساله اى را تصور كنيد زمانيكه شما اورابه هوا پرت ميكنيد او ميخندد زيرا ميداند اورا خواهيد گرفت
👈اين يعنى اعتماد...
○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○
3⃣ هر شب ما به رختخواب ميرويم ما هيچ اطمينانى نداريم كه فردا صبح زنده برميخيزيم با اين حال هر شب ساعت را براى فرداكوك ميكنيم
👈 اين يعنى اميد...
✅برايتان "ایمان ، اعتماد و امید به خدا" را آرزو ميکنم ..
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
http://eitaa.com/joinchat/659619840C8aef531e35
"فقط دم زدن از #شهدا 💫افتخار نیست. باید زندگیمان، حرفمان، نگاهمان، لقمه هایمان، رفاقتمان هم بوی #شهدا ✨را بدهد."
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
http://eitaa.com/joinchat/659619840C8aef531e35
شهید محسن حججی
#شهیدشناسی⬇ #قسمت_ششم🔹 محسن با عشقی که به میراث امام، انقلاب، رهبری و شهدا داشت، تصمیم گرفت به سپا
⬇ #شهیدشناسی
🖇 #قسمت_هفتم
پس از بازگشت از سفر اول و با به دنیا آمدن علی، لذت زندگی برای محسن چندین برابر شد. اما او راه شهادت و فناء فی اللّه را انتخاب کرده بود. از این بابت نگران دلبستگی شدید خود به همسر و فرزند و پدر و مادرش بود.
قرار خود را از دست داده بود و دائم سودای رفتن در سر داشت. اراده او در انجام نذر، تقویت ارتباط معنوی با اهل بیت، تشدید خودسازی و احترام به والدین و خانواده اش، روز به روز محسن را به هدفش نزدیکتر می کرد.
علیرغم قاعده «اعزام هرنفر فقط یک بار»، فرماندهان و همرزمانش در تیپ زرهی ۸ نجف اشرف سپاه شاهد اصرار و پیگیری های شدید محسن برای اعزام دوباره بودند، تا سرانجام موفق به دریافت مجوز اعزام مجدد شد و در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۲۷ برای مبارزه با تکفیری ها و داعشیان خون آشام به سوریه رفت تا در قطع دست آمریکا و ایادی آن از حرم حضرت زینب (س) نقش داشته باشد. رفت تا مبادا حرامیان با تسلط بر عراق و سوریه، فرصت حمله به ایران اسلامی را پیدا کنند و امنیت و ناموس مردم کشور را به خطر بیندازند.
#ادامه_دارد•••📱
شهید محسن حججی
🌸بزرگترین کانال ویژه شهید محسن حججی،
+ امثال شهید...
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
https://eitaa.com/hojaji
#خواندنی✒
🗯توی حرم می چرخیدیم پی یک روحانی سید. یکی را پیدا کردیم. گفتیم میخواهیم عقد اخوت ببندیم. از بس محسن میخندید فکر کرد دستش انداخته ایم. اشاره کردم کمی جدی باش. محسن گفت «حاج آقا پس ما میریم کنار ضریح توسلی می کنیم و برمی گردیم» ایستادیم رو به ضریح و محسن حدیث کسا خواند. وقتی برگشتیم دیدیم آن روحانی رفته است. راه مان را کج کردیم سمت شبستان امام خمینی. به هرکس رو می زدیم میگفت «الآن موقع اذونه؛ بذارید بعد از نماز» وسط اذان ظهر سیدی را دیدیم که ایستاد روی پا. با محسن رفتیم سمتش که برای آخرین گزینه امتحان کنیم. گفت «باشه بعد از نماز» با شوخی و خنده گفتیم «الان بخون که ثواب نمازمون بیشتر بشه!» دست مان را گذاشتیم در دست هم و از آنجا شدیم برادر.
✏بعد از نماز دوباره رفتیم کنار ضریح. با هم قول و قرارهایی گذاشتیم که برای هم برادری کنیم؛ توی مشکلات، توی بی پولی و حتی در معنویات هوای همدیگر را داشته باشیم. بعد از آن نشد یک بار اسم همدیگر را صدا بزنیم؛ شدیم «دادا».
یکی از عهدهای مان این شد که جمعه هر هفته برویم سر قبر حاج احمد. قرار بعدی مان سر قبر حاج احمد توی دست های به هم گره خورده مان محکم شد.
– سعی کنیم به حاج احمد نزدیک بشیم.
افتادیم دنبال سرنخ. سرنخی که ما را به حاج احمد وصل کند. سرنخی که حاج احمد را به خدا وصل کرد. اولین سرنخ افتاد دست مان. عشق و ارادت به حضرت زهرا. همین شد یکی از پلهای ارتباطی ما و شهید کاظمی. بعد از مدتی، محسن یکی از آرزوهایش را برملا کرد «دوست دارم قیافهام بشه شبیه حاج احمد» سر این ماجرا نذر کردیم. این را ببین آن کتاب را بخوان که حاج احمد چه تیپی می گشته. قدم اول به هم قول دادیم از این به بعد ریش و سیبیل مان را نزنیم؛ مثل حاج احمد شلوار پارچه ای بپوشیم، پیراهن را هم بیندازیم روی شلوار.
دروغ نگویم؛ اولش هم #سخت بود هم کمی تابلو. تا دیروز شلوار تنگ می پوشیدیم و پیراهن هم می دادیم تو. حالا یکدفعه به کل تیپ مان عوض شده بود!
🖌محسن گوشزد کرد توی معنویت هم باید پا پیش بگذاریم. توی کتاب ها خواندیم حاج احمد زیاد می رفته زیارت حضرت معصومه و زیاد هم زیارت حضرت زهرا و حدیث کسا میخوانده. می رفتیم سر خاک حاجی و محسن برنامه می ریخت که امروز چه دعا یا زیارتی را بخوانیم. حتی یک سال شب قدرمان را کنار حاجی سحر کردیم. حالا فکر کنید آخر شب با موتور محسن هلک هلک کشیدیم تا تخته فولاد….
ادامه داستان در کتاب سربلند شهید محسن حججی📕
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
♦️کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
https://eitaa.com/hojaji