✨"متنى از جنس طلا "✨
زنده بودن حرکتی است افقی
از گهواره تا گور، اما زندگی کردن
حرکتی است عمودی از فرش تا عرش
زندگی یک تداوم بی نهایت اکنون هاست
ماموریت ما در زندگی "بی مشکل زیستن " نیست" با انگیزه زیستن است".
سلطان دلها باش اما دل نشکن
پله بساز اما از کسی بالا نرو
دورت راشلوغ کن اما در شلوغی ها
خودت را گم نکن
طلا باش اما خاکی.،،،،
دل هوای روی ماه یار دارد جمعه ها
دل هوای دیدن دلدار دارد جمعه ها
صبح جمعه چشم در راهیم ما ای عاشقان
یار با ما وعده ی دیدار دارد جمعه ها
چشم های منتظر با اشک های عاشقی
هر نگاهش حرف ها بسیار دارد جمعه ها
آفتابا امر کن تا ابرها پنهان شوند
آسمان بر تابش ات اصرار دارد جمعه ها
بی تو دلتنگیم جان مادرت زهرا بیا
بی تو دیگر حالت تکرار دارد جمعه ها
دلخوشم با جمله ای سرشار ازعشق و امید:
یار با ما وعده دیدار دارد جمعه ها
اللهم عجل الولیک الفرج
🌸 زیارت جمعه روز حضرت صاحب الزّمان (عج)
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللَّهُ لَكَ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الْأَمْرِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ أَنَا مَوْلاكَ عَارِفٌ بِأُولاكَ وَ أُخْرَاكَ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِكَ وَ بِآلِ بَيْتِكَ وَ أَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى يَدَيْكَ
🌹وَ أَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ يَجْعَلَنِي مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ لَكَ وَ التَّابِعِينَ وَ النَّاصِرِينَ لَكَ عَلَى أَعْدَائِكَ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْكَ فِي جُمْلَةِ أَوْلِيَائِكَ يَا مَوْلايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ
🌹 هَذَا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ يَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ وَ الْفَرَجُ فِيهِ لِلْمُؤْمِنِينَ عَلَى يَدَيْكَ وَ قَتْلُ الْكَافِرِينَ بِسَيْفِكَ وَ أَنَا يَا مَوْلايَ فِيهِ ضَيْفُكَ وَ جَارُكَ وَ أَنْتَ يَا مَوْلايَ كَرِيمٌ مِنْ أَوْلادِ الْكِرَامِ وَ مَأْمُورٌ بِالضِّيَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِي وَ أَجِرْنِي صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّاهِرِينَ.
🌹سلام بر تو اى حجّت خدا در زمينش، سلام بر تو اى ديده خدا در ميان مخلوقاتش، سلام بر تو اى نور خدا كه رهجويان به آن نور ره میيابند و به آن نور از مؤمنان اندوه و غم زدوده میشود، سلام بر تو اى پاك نهاد و اى هراسان از آشوب دوران، سلام بر تو اى همراه خيرخواه، سلام بر تو اى كشتى نجات، سلام بر تو اى چشمه حيات،
🌹سلام بر تو، درود خدا بر تو و بر خاندان پاكيزه و و پاكت، سلام بر تو، خدا در تحقق وعده اى كه به تو داده از نصرت و ظهور امرت شتاب فرمايد، سلام بر تو اى مولاى من، من دل بسته تو و آگاه به شأن دنيا و آخرت توام، و به دوستى تو و خاندانت به سوى خدا تقرّب میجويم و ظهور تو و ظهور حق را به دست تو انتظار میكشم
🌹و از خدا درخواست مى كنم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستد و مرا از منتظران و پيروان و ياوران تو در برابر دشمنانت و از شهداى در آستانت در شمار شيفتگانت قرار دهد، اى سرور من، اى صاحب زمان، درودهاى خدا بر تو و بر خاندانت،
🌹 امروز روز جمعه و روز توست روزى كه ظهورت و گشايش كار اهل ايمان به دستت در آن روز و كشتن كافران به سلاحت اميد می رود و من اى آقاى من در اين روز ميهمان و پناهنده به توام و تو اى مولاى من بزرگوارى از فرزندان بزرگواران و از سوى خدا به پذيرايى و پناه دهى مأمورى، پس مرا پذيرا باش و پناه ده، درودهاى خدا بر تو و خاندان پاكيزه ات.
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🌹خاطره ای از ۱۸ سال اسارت سرلشگر شهید, خلبان حسین لشگری
🌹آنقدر اسارتش طولانی شده بود که یک افسر عراقی بهش گفته بود تو که دیگه به ایران باز نمی گردی بیا همین جا تشکیل خانواده بده!...
🌹همسر شهید لشگری می گفت: خدا حسین را فرستاد تا سرمشقی شود برای همگان ...او اولین کسی بود که رفت (اولین اسیر بود) و آخرین نفری بود که از اسارت برگشت
🌹 اسیر که شد پسرمان علی۴ ماهه بود و هنگامی که آزادشد, علی پسرمان دانشجوی دندانپزشکی شده بودوقتی بازگشت ازش پرسیدم, این همه سال اسارت راچگونه گذراندی؟
🌹 حسین گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته ام را مرور میکردم. سالها در سلول انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشم، قرآن را کامل حفظ کردم، زبان انگلیسی ام را کامل کردم و برای ۲۶ سال نماز قضا خواندممن هم بهش گفتم منم ۱۸ سال در بی خبری و مفقود بودن تو صبر کردم, منم ۱۸ سال صبر کردم
🌹حسین میگفت: از ۱۸ سال اسارتم را دوازده سالش را توی انفرادی بودم و سالها با یک "مارمولک" صحبت بودم تا هوش و حواسم را از دست ندم
🌹 بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد و می خواست باقی مانده آنرا دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مسئله خوشحال بودم
🌹 این را بگویم که من مدت شش سال از ۱۲سال انفرادی را (نه ۱۲ روز یا ۱۲ ماه) در حسرت دیدن یک فضای سبز یک منظره و حسرت ۵ دقیقه نور خورشید را داشتم...
#کتاب_خاطرات_دردناک..
#ناصرکاوه
🌍 @ebratha_ir
عکس العمل درس آموز امیرالمومنین علیه السلام در مقابل یک معترض هتاک
نیایش
سر تا پایم را خلاصه کنند می شوم "مشتی خاک"
که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه
یا "سنگی" در دامان یک کوه
یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس
شاید "خاکی" از گلدان
یا حتی "غباری" بر پنجره
اما مرا از این میان برگزیدند : برای" نهایت" برای" شرافت" برای" انسانیت"
و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای : " نفس کشیدن " " دیدن " " شنیدن " " فهمیدن "
و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمید
من منتخب گشته ام : برای" قرب " برای" رجعت " برای" سعادت "
من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده: به" انتخاب " به" تغییر " به" شوریدن " به" محبت "
#وای_بر_من_اگر_قدر_ندانم
#خدایا بابت همه نعمتهایی که به من عطا کردی ترا شکر میگویم.